جواب این سؤال مثبت است اما تنها در حد حدس و گمان و میزان تحقق به اتفاقات روزها و ماههای پیش رو بستگی دارد. ایران بعد از روسیه یکی از بزرگترین دارندگان نفت در دنیاست و زمانی که عرضه نفت روسیه در بازارهای جهانی کاهش پیدا کند، جهت پاسخگویی به تقاضای جهانی راه برای فروش بیشتر نفت ایران باز است.
این موضوع قطعاً اهرمی برای امتیاز گرفتن در مذاکرات نیز به حساب میآید. در مورد گاز نیز فرصتی وجود دارد و ایران میتواند بخشی از گاز اروپا را تأمین کند اما از آن جهت که انتقال گاز برعکس نفت نیازمند خطوط لوله بوده و این کار نیز به سرمایهگذاریها و توافقهای بلند مدتی محتاج است باید دید آیا اروپاییها مایل به این کار خواهند بود. طرح انتقال گاز ایران از طریق ترکیه 12 سال است که در فضای اقتصادی کشور مطرح است و باید دید این بار جدیتر خواهد شد یا خیر.
مورد دیگری که به طور قطع منفعت بادآوردهای برای اقتصاد کشورخواهد بود،افزایش قیمت برخی کامودیتیها و اوره است.همانطور که گفته شد سهم روسیه دربرخی کامودیتیها و بخصوصی پتاس میتواند قیمت جهانی کود شیمیایی و مواد اولیه آن را بالا ببرد. ایران یکی از کشورهای بزرگ در تولید اوره است که همانند پتاس یکی از مواد بسیار مهم در تهیه و تولید کود شیمیایی است.
مورد آخر اما منفعت ایران بهعنوان گذرگاه شدن است. در حال حاضر روسیه عمده صادرات خود مثلاً در گندم را از طریق ترکیه انجام میدهد و با توجه به حمایت ترکیه از اوکراین، میتوان امیدوار بود که نقشی جدید برای کشور به وجود خواهد آمد. در واقع از این به بعد روسیه میتواند صادرات گندم خود را از طریق ایران به کشورهای منطقه انجام دهد.
از سوی دیگر با توجه به بازار 240 میلیارد دلاری روسیه و سهم بالای 70-80 میلیارد دلاری کشورهای اروپایی از بازار روسیه و احتمال قطع ارتباط، آنها با یکدیگر، می توان سود خوبی را از آینده بازار روسیه متصور بود.
دیدگاه تان را بنویسید