ارسال به دیگران پرینت

سهیل ایلداری

جنبه های تاریک پول نقد

پول نقد فیزیکی – به ویژه اسکناس های کاغذی دولتی- امتحان خود را پس داده است. در حالی که حروف فیزیکی، لوح فشرده، نوار کاست و نوار ویدئویی رقابت را به جایگزین های دیجیتال خود واگذار کرده اند، ما بیشتر از همیشه از اسکناس ها و سکه ها استفاده می کنیم.

جنبه های تاریک پول نقد

روند اقتصادی

 

جنبه های تاریک پول نقد

در اقتصاد بین‌الملل /توسط سهیل ایلداری

*پیتر ساندز

 

گامی رو به جلو در زمینه تسهیل تعاملات انسانی و فعالیت اقتصادی.

 

پول نقد فیزیکی – به ویژه اسکناس های کاغذی دولتی- امتحان خود را پس داده است. در حالی که حروف فیزیکی، لوح فشرده، نوار کاست و نوار ویدئویی رقابت را به جایگزین های دیجیتال خود واگذار کرده اند، ما بیشتر از همیشه از اسکناس ها و سکه ها استفاده می کنیم.

 

اما نباید از خاطر دور داشت همانند بسیاری از اختراعات بزرگ، پول نقد فیزیکی جنبه تاریکی دارد. می توان از آن برای کارهای خیر یا شر استفاده کرد. پول نقد فیزیکی موفق ترین سازوکار پرداخت در جهان است. همه جا پذیرش شده و استفاده از آن فوق العاده آسان است. به برق، سیگنال موبایل یا هر نوع وسیله تجاری دیگر نیازی ندارد. هیچ هزینه ای برای معامله با آن وجود ندارد و شما مجبور نیستید نام خود را برای فروشنده فاش کنید. هیچ سابقه تراکنشی ثبت نمی شود، بنابراین کاملا خصوصی است. جای تعجب نیست که همه، در همه جای جهان، برای انجام زندگی عادی و قانونمند خود همیشه از پول نقد استفاده می کنند. علاوه بر آن، از طریق چاپ اسکناس و ضرب سکه[1]، پول نقد منبع درآمد بزرگی را برای دولت ‌ها و بانک‌ های مرکزی فراهم می‌کند. مالیاتی که هیچ‌کس از آن شکایت ندارد.

 

پول نقد همچنین سازوکار پرداخت مورد علاقه کسانی است که قانون را رعایت نمی کنند. در میان قاچاقچیان مواد مخدر، تروریست ها، مقامات فاسد و فراریان مالیاتی، پول نقد سازوکار ارجح به جای ذخیره، جابجایی و پرداخت وجه است. همان طور که پلیس اروپا (یوروپل) می‌گوید: «در دنیای جنایتکاران، پول نقد پادشاه است. همان ویژگی‌هایی که پول نقد را برای کسانی که فعالیت‌های قانونی انجام می‌دهند، بسیار راحت می‌کند، آن را برای کسانی که اصلاً خوب نیستند هم جذاب می سازد.».

 

آنچه مجرمان واقعاً در مورد پول نقد دوست دارند، ناشناس بودن و فقدان سابقه تراکنش است. وقتی کاری غیرقانونی انجام می‌دهید، واقعاً مهم است که هیچ ردی از خود بر جای نگذارید. اگر جنایتکار هستید، فرار مالیاتی انجام می دهید، اگر رشوه می پردازید یا دریافت می کنید، هیچ چیز بهتر از پول نقد نیست. حتی انتقال پول، طلا و بیت کوین هم به پای آن نمی رسد و با آن برابری نمی کند.

 

مقالات زیادی در مورد این موضوع وجود دارد. شخصاً فکر می‌کنم در مورد استفاده از پول نقد در جرایم مالی، تأمین مالی تروریسم و فرار مالیاتی، بیش از حد نوشته و پرداخته شده است. ولی با این اوصاف باید بگویم این یک مسئله واقعی است. سوء استفاده از پول نقد در جرایم مالی یک مشکل بالقوه نیست، یک مشکل فعلی و بزرگ است.

 

نه ادعا می کنم که پول نقد باعث جرم می شود و نه این که اگر از شر پول نقد خلاص شویم، ارتکاب جرایم به یکباره کاهش خواهد یافت. تنها چیزی که می‌گویم این است که:« وجود پول نقد، ارتکاب جرم را آسان می کند.»

 

با انتشار مقاله «نفرین پول نقد» توسط «کنت روگف» همکارم در دانشگاه هاروارد، ما شاهد برخی اقدامات سیاستی، مانند تصمیم برای توقف چاپ اسکناس 500 یورویی در اروپا و استراتژی «خلاصی پول» در کشور هند بوده‌ایم. این اقدامات باعث شد برخی اعلام کنند که «جنگ با پول نقد آغاز شده است.»

 

این رویکرد، احساسات زیادی را برانگیخته است. برخی هر گام برای جلوگیری از استفاده غیرقانونی از پول نقد را اولین گام‌ها برای حذف کلی پول نقد، یک نفوذ غیرقابل قبول در زندگی خصوصی مردم و نمادی از نفوذ بیش از حد دولت می دانند. مدافعان پول نقد یک «دیستوپیای دیجیتالی»[2] را ترسیم می‌کنند که در آن، دولت بر هر معامله ای که انجام می دهید، نظارت دارد و پس انداز، زندگی شخصی و هویت شما در برابر جرایم سایبری آسیب پذیر است. برخی دیگر، پول نقد را یادگاری پرهزینه از دوران قبل می دانند که هر چه قدر زودتر جایگزینی برای آن پیدا شود، بهتر است. آن ها به چشم اندازی از یک دنیای کاملا دیجیتالی اشاره می کنند؛ فراگیرتر، کارآمدتر و مسئولیت پذیرتر.

اذعان به مزایای فراوانی که پول نقد برای زندگی اقتصادی روزمره به ارمغان می آورد، می توان به شکل واقع بینانه ای جنبه های تاریک و نقاط منفی نیز برای پول نقد در نظر گرفت. در واقع، می توان از چیزهای خوب به گونه ای استفاده کرد که باعث آسیب شود و این موضوع منحصر به پول نقد نیست. استفاده از مسکن ‌ها زمانی که کمرتان درد می کند یا دندان درد دارید، ضروری است اما همین استفاده مکرر از مسکن می تواند به ‌طرز خطرناکی اعتیادآور باشد. اینترنت ابزاری بسیار قدرتمند برای کسب و کار، آموزش، سرگرمی و تعامل اجتماعی است اما می تواند مکانیزمی توانمند برای کسانی باشد که تمایلات تاریک یا اهداف مخرب دارند. آن طور که ما طی سال های اخیر با وحشت کشف کرده ایم، این است که وسایل حمل و نقل فوق العاده مفیدی همچون هواپیما، کامیون و اتومبیل نیز می توانند از سوی تروریست ها به عنوان سلاح به کار گرفته شوند.

 

با تمام این مثال‌ ها، محققان و سیاست‌ گذاران عمیقاً به تجزیه و تحلیل مزایا و خطرات پول نقد پرداخته ‌اند. آن ها به دنبال تفکیک کاربردهای خوب و بد بوده اند. آن ها به دنبال راه هایی برای محافظت از مزایا و در عین حال به حداقل رساندن جنبه منفی پول نقد بوده اند

ندارم که ما همیشه در انجام این مبادلات، درست عمل می‌کنیم. در واقع ، این یک فرآیند دائمی یادگیری و سازگاری مجدد است که بین خوب و بد تعادل برقرار می کند. اما نکته این است که ما اذعان داریم همه این چیزها جنبه روشن و تاریکی دارند، خوب و بد را تجزیه و تحلیل می کنیم و به دنبال ایجاد مقررات و سازوکارهایی برای به حداکثر رساندن منافع اجتماعی و به حداقل رساندن هزینه های اجتماعی هستیم.

 

من مطمئنم که برخی از بانک ‌های مرکزی به این مباحث اعتراض خواهند کرد و برخی دیگر هم شیوه های پرداختشان را بررسی خواهند کرد. این اقدامات فوق‌العاده ارزشمند هستند. اما می‌توانم بگویم که در اکثر کشورها این اقدامات، «اپیزود یک» هستند چون آن چیزی که وجود ندارد تلاش نظام مند بانک های مرکزی برای درک نحوه سوء استفاده از پول نقد است. هنگامی که یک دارو اثرات نامطلوب دارد، شرکت دارویی مجبور به انجام تحقیقات گسترده در مورد شیوع، شدت و اثرات زمینه ای دارو است. هر زمان که یک هواپیما سقوط می کند، تحقیقات جامعی در مورد علل ریشه ای صورت می گیرد. با این حال، وقتی که ارشدترین مقام مجری قانون در قاره می گوید: «پول نقد، نقش مهمی در پول ‌شویی و تامین مالی تروریسم ایفا می کند.» وقتی مقامات مالیاتی اعلام می کنند: «‌گزارش ناکافی درآمدهای نقدی بزرگترین منبع فرار مالیاتی است.»، آیا کسانی را می بینیم که با شتاب برای جمع آوری داده ها و تولید تجزیه و تحلیل مشکلات پول نقد اقدام کنند؟ البته برخی استثناها وجود دارد. به عنوان مثال، بانک مرکزی سوئد [3] اما پاسخ بقیه، صادقانه بگویم منفی خواهد بود.

 این موضوع را به بانک ‌های مرکزی اعلام کردیم، برخی پاسخ دادند که انجام کارهایی بیش از بررسی فرآیند پرداخت بسیار دشوار است، زیرا پول نقد ناشناس است و هیچ سابقه ‌ای باقی نمی‌گذارد. اما البته این نکته مهمی است. دقیقاً به همین دلیل است که مجرمان عاشق استفاده از پول نقد هستند. برای به دست آوردن تصویر بهتری از استفاده غیرقانونی از پول نقد، کارهای زیادی می‌توان انجام داد. احتمالا” شما به عنوان یک عضو بانک مرکزی از خود بپرسید:

 

* آخرین باری که تجزیه و تحلیل ترکیبی از توقیف پول نقد توسط نیروی انتظامی را انجام دادید یا درخواست کردید، چه زمانی بود؟

 

* آخرین باری که الگوهای سپرده‌ گذاری و برداشت ‌های نقدی با ارزش بالا را تحلیل کردید، چه زمانی بود تا متوجه شوید چه نوع مشتریانی اسکناس ‌های با ارزش بالا را برداشت می ‌کنند؟

 

*آیا با سایر شاخص های تراکنش های مشکوک همبستگی وجود دارد؟

 

* آخرین بار که با مقامات مجری قانون- که مثلاً در زمینه مبارزه با قاچاق مواد مخدر تخصص دارند- گفت و گو کردید، چه زمانی بود تا نقش پول نقد را در مدل های تجاری قاچاقچیان درک کنید؟

 

* آخرین باری که با مقامات مالیاتی کشور برای تحلیل نقش پول نقد در مالیات بر ارزش افزوده یا فرار مالیاتی فروش کار کردید، چه زمانی بود؟

 

*آیا الگوهای واریز و برداشت وجه نقد شرکت هایی که به تقلب در امر مالیات بر ارزش افزوده محکوم شده اند را تحلیل کرده اید؟

 

من مطمئنم که برخی از افراد حاضر در این نشست، این کارها را انجام داده اند. اما تعداد زیادی از روسای بانک مرکزی هم حاضر نیستند زمان زیادی را صرف پرداختن به این موضوعات کنند. وقتی با چنین سوالاتی با آن ها روبرو می شوم، برخی از مدیران بانک مرکزی می‌گویند این کارها، درحیطه وظایف دیگرانی همچون واحدهای اطلاعات مالی، سازمان های مجری قانون و بازرسان مالیاتی است. با این حال، وظیفه شما است که پس از ارائه محصول یا خدمت، درک کنید که چگونه از آن سوء استفاده می شود.

 

در کل، مقامات مجری قانون دوست دارند که از شر اسکناس های با ارزش بالا خلاص شوند و معاملات نقدی با ارزش بالا را محدود کنند. سرویس های تایید هویت AML/KYC [4] اعلام کرده اند ما کمی بیش از یک درصد از جریان های مالی غیرقانونی را رهگیری می کنیم. در حالی که نقاط ضعف دیگری در سیستم وجود دارد و پول نقد حفره خالی در مبارزه با پول شویی و کنترل جرایم مالی است.

 

مقامات مسئول در حوزه امور مالیاتی نیز دوست دارند هر چه بیشتر، تراکنش‌ ها را از پول نقد به سمت وسایل الکترونیکی متمایل کنند. با وجود تمام اطلاع رسانی های مطبوعاتی در مورد فرار مالیاتی شرکت ‌های بزرگ و افرادی که دارای گردش مالی بالایی هستند، در چند سال اخیر پاناما به عنوان بزرگترین منبع فرار مالیاتی کسب‌وکارهای کوچک‌ تر شناخته شده است و درآمدها را کمتر گزارش می‌ کنند. تنها در اروپا، فرار مالیات بر ارزش افزوده به حدود 160 میلیارد یورو در سال می رسد و اعتقاد بر این است که بیشتر آن ها مبتنی بر پول نقد است.

 

اگر شما یک مدل خرده‌ فروشی داشته باشید، با انگیزه‌ استفاده از پول نقد برای اجتناب از پرداخت مالیات به راحتی می توانید سودآوری خود را تا بیش از 50 درصد بهبود ببخشید. جای تعجب نیست، این دقیقا همان کاری است که آن ها انجام می دهند. IRS تخمین زده است که کسب و کارهای کوچک در ایالات متحده تنها نیمی از درآمد نقدی را گزارش می کنند.

 

فرض کنید پول نقد یک محصول تجاری است که توسط بانک های تجاری تولید می شود. آیا تنظیم‌ کننده ‌ها و سیاست‌ گذاران از آن ها نمی‌خواهند توجیه کنند که چرا فعالیت‌ های مجرمانه را تسهیل می‌کنید؟ آیا ما بر آن ها فشار نمی آوریم تا الگوهای استفاده را برای شناسایی افراد خاطی تحلیل کنند؟

 

در واقع، این دقیقاً همان موضعی است که سیاست گذاران و تنظیم کننده ها در قبال معاملات غیرقانونی از طریق نظام بانکی اتخاذ می‌ کنند. بانک ها برای شناسایی و جلوگیری از فعالیت های مجرمانه از طریق سیستم های خود تحت فشار زیادی هستند و در صورت کوتاهی، جریمه می‌شوند. در نتیجه بانک ‌ها مبالغ هنگفتی را در ایجاد قابلیت ‌ها و زیرساخت ‌ها سرمایه‌ گذاری می‌کنند تا بررسی ‌های گسترده‌ ای در مورد مشتریان خود انجام دهند.

 

نظارت بر معاملات و بررسی کامل صدها هزار هشدار، بسیار دور ازحالت ایده ‌آل است. همچنین، این فعالیت ‌ها می‌ تواند باعث ناراحتی قابل‌ توجهی برای مشتریان عادی و مطیع قانون شود و هزینه ارائه خدمات ساده بانکی را بالا ببرد.

 

ما مایل به رویارویی با مشکلات و تحمل هزینه های قابل توجهی هستیم تا استفاده مجرمان از سیستم بانکی را دشوارتر کنیم، اما به نظر می رسد اغلب مایل به پذیرش هرگونه ناراحتی نیستیم تا استفاده مجرمان از پول نقد دشوارتر شود.

 

احتمالاً فکر می‌کنید من شیطان مجسم شده‌ ام که بانک ‌های مرکزی را آماج حمله قرار داده و جنگی را بر مبنای پول نقد راه ‌اندازی کرده ‌ام. اما در عین حال کتمان نمی کنم که بانک ‌های مرکزی با خیلی چیزهای دیگر روبرو بوده‌اند: بازنویسی کل کتاب قوانین مقررات بانکی و …

 

من مخالف پول نقد نیستم و فکر نمی کنم که باید برای خلاص شدن از شر پول نقد تلاش کنیم. ما واقعاً هنوز یک جایگزین قوی برای آن نداریم. پرداخت پول جیبی به کودک. اهدای کمک مالی به کسی که صندوق خیریه دارد. خرید غذا در مواقع اضطراری و زمانی که برق وجود ندارد یا سیستم مخابراتی تلفن همراه تحت فشار است، همواره با پول نقد صورت می گیرد. در بسیاری از فقیرترین کشورها، زیرساخت هنوز حتی به پشتیبانی از دسترسی همه جا به جایگزین ‌های دیجیتال نزدیک نیست. اما فکر می‌ کنم می ‌توانیم تعادل بهتری بین حداکثر کردن مزایای نقدینگی و به حداقل رساندن جنبه ‌های منفی آن پیدا کنیم.

 

در زندگی روزمره و فعالیت های اقتصادی عادی ما، اکثریت قریب به اتفاق تراکنش های نقدی بر مبنای ارزش های نسبتاً پایین و با استفاده از اسکناس ها و سکه های کم ارزش انجام می ‌گیرد. در همه کشورها، پول نقد برای تراکنش‌ های با ارزش نسبتا کوچک محبوب ‌ترین روش است اما در اروپا، پول نقد به تدریج جایگاه خود را به عنوان محبوب‌ ترین مکانیسم پرداخت از دست می‌دهد طوری که در آلمان، ارزش معاملات نقدی حدود 40 یورو است و با افزایش ارزش معاملات، استفاده از پول نقد به شدت کاهش می یابد.

 

در حالی که داده ‌ها بسیار قوی نیستند، به نظر می‌ رسد بتوان نتیجه‌گیری کرد تنها بخش کوچکی از تراکنش ‌های نقدی بیش از 200 یورو هستند و تنها کسر کوچکی از پرداخت ها به هزاران یورو می‌رسد. البته بین کشورها تفاوت هایی وجود دارد، اما الگوی کلی ثابت باقی می ماند. مجرمان، فرارهای مالیاتی، رشوه پردازان و تروریست ها نیز از پول نقد برای معاملات کوچک مانند سرقت های کوچک، اجتناب از پرداخت مالیات یا خرید بلیت قطار برای ورود به محل حمله تروریستی استفاده می کنند. اگر پول نقد وجود داشته باشد، چنین معاملات تسهیل کننده جرم، ناگزیر اتفاق می ‌افتد. اما من فکر می ‌کنم منصفانه است که نتیجه بگیریم هزینه ‌های اجتماعی چنین جنایاتی از مزایای اجتماعی استفاده از پول نقد به طور گسترده‌ تری بیشتر است.

 

همچنین شواهد به دست آمده از تحقیقات در مورد سندیکاهای جنایت سازمان یافته و توقیف پول نقد نشان می ‌دهد که مجرمان به شدت از اسکناس های با ارزش بالا برای جابجایی، ذخیره پول و پرداخت استفاده می کنند.

 

بنابراین در یک سطح، پاسخ ساده به نظر می رسد. استفاده از پول نقد را برای تراکنش های بزرگ محدود کنید، با خلاص شدن از شر اسکناس های با ارزش بالا، پول نقد را برای تراکنش های کوچک تر نگه دارید. به این ترتیب ما جنبه تاریک پول نقد را کاهش می‌ دهیم، با حداقل تأثیر بر جنبه های روشن.

 

بانک مرکزی اروپا در ماه مه سال ۲۰۱۹ تصمیم گرفت چاپ اسکناس 500 یورویی را متوقف کند. تصمیمی که من آن را تحسین می کنم. مدل های کسب و کار آن ها کشورهایی مانند سنگاپور و کانادا هم قبلاً از شر اسکناس های با ارزش بالا مانند ده هزار دلار سنگاپور و هزار دلار کانادا خلاص شده اند.

 

استراتژی «خلاصی از پول» هند کاملاً با قالب مطابقت ندارد. به نظر می رسد هدف اساسی تقریباً یکسان باشد: مهار جرایم سازمان یافته، فرار مالیاتی و تأمین مالی تروریسم و شاید بالاتر از همه مبارزه با فساد. اما رویکرد اتخاذ شده بسیار متفاوت است. با خلاص شدن از شر اسکناس های 500 و 1000 روپیه ای که از نظر استانداردهای بین المللی ارزش بالایی ندارند، -زیرا ارزش آن ها به ترتیب حدود 7 و 15 دلار است- دولت هند در معرض خطر اختلالات اقتصادی بسیار بیشتری قرار گرفت، به ویژه در مناطق فقیرتر و روستایی که زیرساخت دیجیتال محدود است.

 

حفظ حریم خصوصی در کارهایی که هر روز انجام می دهیم یکی از دلایلی است که من عجله ای برای خلاص شدن از شر پول نقد ندارم. در حالی که راه ‌هایی وجود دارد که می ‌توانیم از حریم خصوصی در دنیای دیجیتال محافظت کنیم، پول نقد یک مکانیسم ساده و اثبات شده برای قادر ساختن افراد به انجام تراکنش‌ های روزمره به صورت ناشناس است.

 

اما حریم خصوصی یک حق مطلق نیست. در بسیاری از زمینه ‌ها، ما محدودیت ‌هایی را برای حفظ حریم خصوصی به نفع منافع اجتماعی بزرگتر می‌ پذیریم. وقتی پرواز می کنید، نمی توانید هویت خود یا محتویات چمدان دستی خود را کاملاً خصوصی نگه دارید.

 

تراکنش های بزرگ – خرید هر چیزی بیش از 2000 یورو ارزش داشته باشد – برای چه هستند؟ مواردی مانند خرید ماشین یا موتور سیکلت، خرید خانه، رزرو تعطیلات، خرید یک اثر هنری، خرید مبلمان، برگزاری مهمانی، تعمیر ساختمان، یا پرداخت هزینه خدمات شخصی مانند مراقبت های پزشکی. در بسیاری از موارد، ما قبلاً به نوعی ثبت نام یا احراز هویت نیاز داریم، بنابراین حریم خصوصی در هر صورت به خطر می افتد. در واقع در یک دموکراسی تثبیت شده، تصور شرایطی که ما چنین معامله بزرگی را به دلایل قانونی خصوصی نگه داریم، بسیار سخت است.

 

در مقابل، تصور بسیاری از دلایل نامشروع که ممکن است بخواهیم چنین تراکنشی را خصوصی نگه داریم، یا حداقل نحوه پرداخت هزینه آن، بسیار آسان است. خصوصی نگه داشتن آن به ما امکان می دهد پول شویی کنیم، از مالیات فرار کنیم یا رشوه بگیریم. ارائه این استدلال که حریم خصوصی باید برای معاملات کوچک برقرار باشد و در کنار آن، به حداکثر رساندن منفعت اجتماعی که مستلزم شفافیت برای معاملات بزرگ است، چندان دشوار نیست.

 

استدلال دیگر علیه کاهش نقش پول نقد مربوط به خطرات سایبری است. آیا وقتی نظام بانکی سقوط می کند، خوشحال نخواهیم شد که پول نقد را نزد خود نگه داریم؟

 

واقعاً نه، زیرا اگر حملات سایبری بانک ها را تخریب کند، جامعه دچار هرج و مرج خواهد شد. داشتن مقداری پول نقد در این سناریو مفید خواهد بود، اما دقیقاً موقعیت خوبی برای بازگشت نیست زیرا مقدار زیادی از آن در دست جنایتکاران و فراریان مالیاتی است. من خطرات سایبری را دست کم نمی‌گیرم، اما فکر نمی کنم پول نقد راه حل باشد. این کمی شبیه این است که اگر تروریست ‌های سایبری شبکه توزیع برق را حذف کنند، شمع ‌ها مفید خواهند بود، تا حدی درست است. پاسخ واقعی این است که باید سیستم ‌های دیجیتال خود را در برابر تهدیدات سایبری مقاوم ‌تر کنیم.

 

در نهایت، این بحث وجود دارد که اگر محدود کردن استفاده از پول نقد کمترین تأثیر را بر فعالیت ‌های مجرمانه دارد، پس چرا باید به زحمت بیافتیم؟ سازمان ‌های مجری قانون، بسیاری از کارهایی که انجام می‌دهند هدفشان این است که انجام فعالیت ‌های مجرمان را به طور فزاینده ‌ای سخت‌ تر و خطرناک ‌تر کنند: اضافه ‌کردن موانع برای فعالیت‌ های مجرمانه، زدن قفل و بست ‌‌ها، ارائه هشدارها، ایجاد سیستم ‌های تشخیص کلاهبرداری، حذف یا کنترل چیزهایی که فعالیت مجرمانه را تسهیل می کند اسلحه، چاقو و در اختیار بودن اسکناس با ارزش بالا. با توجه به این که هزینه‌ های اجتماعی جرم بسیار زیاد است، بنابراین حتی کاهش جزئی جرم – چه از طریق افزایش توانایی مجریان قانون برای کشف و دستگیری مجرمان چه از طریق پرهزینه‌ تر کردن یا سخت‌ تر کردن اقدام برای مجرمان – می‌ تواند مزایای اجتماعی گسترده‌ای به همراه داشته باشد.

 

وقتی با نگاه آینده نگر به پویایی آن‌چه در حال وقوع است فکر می‌کنید، برای بانک ‌های مرکزی که پول نقد منتشر می‌کنند، باید زنگ خطر را به صدا درآورد. از یک طرف شما فناوری دارید که جایگزین های الکترونیکی را برای پول نقد راحت‌تر می‌کند. کارت های بدون تماس ارائه می کنید و از طریق این نوآوری ها برای تعداد زیادی از تراکنش ‌ها، اعم از سوار شدن در اتوبوس، خرید قهوه یا خرید گل برای شریک زندگیتان خرید می‌کنید. از سوی دیگر، سیستم های پیچیده KYC/AML بانک ها را دارید. با توجه به میلیاردها دلاری که بانک‌ها برای سیستم ‌های نظارت بر تراکنش ‌ها خرج کرده‌اند، هر جنایتکار عاقلی تلاش می کند بیشتر فعالیت خود را به سمت پول نقد منتقل ‌کند.

 

با آشکار شدن این روندها – با حرکت فعالیت های قانونی به سمت جایگزین های الکترونیکی و تغییر فعالیت های غیرقانونی از سیستم بانکی به سمت پول نقد – سهم تراکنش های نقدی مرتبط با فعالیت های غیرقانونی، به ویژه برای تراکنش های بزرگ تر و اسکناس های بانکی با ارزش بزرگ تر، به طور غیرقابل اجتنابی افزایش می یابد. زمانی که استفاده از پول نقد برای مقاصد غیرقانونی باشد، نقطه عطفی وجود خواهد داشت که سبب می شود شهروندان و صاحبان مشاغل قانونمند از آن اجتناب کنند. اکنون خرده فروشان در سراسر اتحادیه اروپا اسکناس های 500 یورویی و در بریتانیا، اسکناس های 50 پوندی را نمی پذیرند. اما وضع از این بدتر هم خواهد شد. همان طور که تکنیک های پیچیده تر AML مجرمان را مجبور می کند از سیستم بانکی دوری کنند، افراد خاطی پول خود را به صورت نقدی دریافت می کنند، آن را نقد نگه می دارند و می خواهند آن را به صورت نقدی خرج کنند. بنابراین، دنیای جرم و جنایت هر چه بیشتر پول نقد در دسترس خواهد داشت ولی مردم عادی و قانونمند جهان، هر چه بیشتر از پول نقد دوری خواهند کرد.

 

مقاومت در برابر هر تلاشی برای مهار استفاده غیرقانونی از پول نقد، راهی اشتباه برای محافظت از نقش ارزشمندی است که پول نقد در جوامع ما ایفا می کند. بگذارید پول نقد در انحصار جنایتکار باشد. پس از این، سیاست گذاران بیشتری برای خلاص شدن از شر پول نقد بحث و تلاش می کنند. ما قادر خواهیم بود الگوهای استفاده را شکل دهیم تا جنبه روشن را به حداکثر و تاریکی ها را به حداقل برسانیم.

 

هر مرد، زن و کودکی که در آمریکا زندگی می کند، به بیش از 30 اسکناس 100 دلاری نیاز ندارد. ما نیازی به آزادی خرید هزاران چیز به صورت نقدی نداریم. ما به توانایی پرداخت آسان برای خریدهای روزانه به صورت نقدی نیازمندیم. ما به جرم کمتر، فساد کمتر، فرار مالیاتی کمتر و تروریسم کمتر نیاز داریم.

 

*استاد دانشگاه هاروارد

 

1- seignorage

 

2-Digital Dystopia

 

دیستوپیا یا ویران شهر مخالف اتوپیا یا شهر آرمانی (مدینه فاضله)

 

3- Rijksbank

 

3- Anti-money laundering (AML)/ Know Your Customer (KYC)

 

ماخذ: سایت بوندس بانک آلمان

 

 

منبع : روند اقتصادی
به این خبر امتیاز دهید:
بر اساس رای ۰ نفر از بازدیدکنندگان
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه