جیمز آنتل، ستون نویس هفته نامه ویک، در مقاله ای در خصوص مناقشه اخیر اوکراین نوشت: تهاجم وحشیانه ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه به اوکراین اساساً ناعادلانه است، همانطور که جنگ های انتخابی همیشه ناعادلانه هستند. جهان متمدن حق دارد که انقیاد کشور ضعیف تر توسط کشور قوی تر را محکوم کند.
اما اخلاق در سیاست خارجی محدود به همسویی با ارزش ها و اصول انتزاعی مناسب نیست، هر چند این اصول مهم باشند. پوتین حق ندارد کاری را که انجام می دهد انجام دهد و مسئولیت نهایی خونریزی های بعدی را بر عهده بگیرد. با این حال او قدرت انجام چنین کاری را دارد. در اینجاست که باید گفت سیاستهایی که برای کمک به اوکراین طراحی شدهاند، نه تنها باید بر اساس نیات آنها، بلکه بر اساس پیامدهای واقعی آنها مورد قضاوت قرار گیرند.
اوکراین یک کشور مستقل است. این به دولتش این حق را می دهد که به اتحادهایی که خودش انتخاب می کند بپیوندد. با این حال، با توجه به برخی شرایط ناخوشایند و در عین حال غیرقابل اجتناب، ممکن است چنین تصمیمی عاقلانه نباشد. روسیه، که کشوری قدرتمندتر است، با عضویت اوکراین در ناتو مخالف است. مسکو حاضر است برای جلوگیری از عضویت اوکراین در ناتو وارد جنگ شود. قدرت های غربی که به درستی به تهاجم روسیه به اوکراین اعتراض می کنند، حاضر نیستند هزینه های مشابهی را برای دفاع از این کشور بپردازند. آنها تاکنون حتی حاضر نبوده اند که اوکراین را به ناتو راه دهند. بعید است که اوکراین به تنهایی در جنگ با روسیه پیروز شود و در تلاش برای دفاع از خود تلفات زیادی متحمل خواهد شد.
اوکراین چه فایده ای برای ایالات متحده و متحدانش دارد که آنها را مجاب کند تا از پیوستن او به این اتحاد (ناتو) دفاع کنند که الان در زمان تهاجم روسیه هیچ یک از مزایای چنین اتحادی را به او ندهند؟ این اصل ممکن است از نظر انتزاعی درست باشد و روسیه در اشتباه باشد. اما اگر پیوستن اوکراین به چنین اتحادی، احتمال قرار گرفتن این کشور در معرض یک جنگ خونین را افزایش دهد آنگاه چه خیر اخلاقی حاصل می شود؟ حتی اگر پوتین طرحهای توسعهطلبانهای فراتر از دور نگهداشتن غرب از درب خانهاش داشته باشد، که به وضوح چنین طرح هایی دارد، اگر تمایل واقعی برای دفاع از اوکراین در برابر حمله کرملین وجود نداشته باشد، توسعه ناتو با صحبتهای ریاکارانه و تردیدآمیز در مورد آن به طور خودکار ایده ای غیر اخلاقی و نادرست است.
سیاست خارجی را می توان با مسائلی که خوب و درست است آگاه کرد، اما اگر نتواند به طور واقع بینانه به اهداف خود دست یابد، هرگز نمی تواند واقعاً اخلاقی باشد. آماده کردن مردم برای مرگ و ویرانی، که کاملا قابل پیشبینی بود، هرگز نمی تواند اخلاقی باشد، حتی با نیات درست در مقایسه با اهداف پوتین متجاوز.
این درسی است که یک ابرقدرت با یک سابقه ۲۰ سال جنگ که یا شکست خورده یا نتایج مبهم به دست آورده است باید یاد بگیرد. متأسفانه، ممکن است اوکراین در عوض آن را یاد بگیرد.
جنگ خوب غیر اخلاقی به وضوح نمیان شود یک ابر قدرت نباید خودش کوچک کند باخون ریزی هیچ کاری درست شدنی نیست اقای پتوتین هرچی زودتر خون ریز تمام کند انشااللله ابرقدرت ها سر عقل بیایند