علیرضا عصار، شاید تنها بازمانده نسل اول موسیقی پاپ بعد از انقلاب باشد. او هرچند در سالهای اخیر کمکار شده، اما همچنان کوشیده دوستدارانش را با خود پیش ببرد و البته نشان داده توانایی جذب مخاطبان نسل جدید را نیز با آثارش دارد. عصار در انتخابهایش؛ چه آثار اجتماعی و چه عاشقانه، انگار میداند کدام اثر در چه دورهای میتواند شنونده بیشتری پیدا کند و کدام ترانه برای چه دورهای سروده شده است.
این هنرمند به عنوان یکی از داوران «بزرگترین رقابت گروههای موسیقی» در ایران انتخاب شده و در کنار بهروز صفاریان، امید نعمتی، مهراوه شریفینیا و امید حاجیلی (میزبان و مجری) نشسته است. برنامه «بندبازی» با حضور این چهرههای نامدار موسیقی و سینما از طریق پلتفرم «فیلمنت» پخش شده است.
چند قسمت نخست برنامه، واکنشهای زیادی را در فضای مجازی به دنبال داشت و همین واکنشها دلیل گفتوگو با خواننده آثار خاطرهانگیزی مانند «خیال نکن نباشی» شد؛ خوانندهای که در این برنامه سعی کرده نگاهی متمرکز بر آموزش و هدایت داشته باشد، نه نقد و تخریب. علیرضا عصار در گفتوگو با «شرق» از «بندبازی»، واکنشها و حاشیههای این برنامه گفت. ماحصل این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
ماجرای آغاز همکاری شما با پروژه «بندبازی» از کجا شروع شد؟
سالهای زیادی بود که مترصد بودم چنین اتفاقی در حوزه برنامهسازی موسیقی با این کیفیت و عظمت رخ بدهد. موسیقی ما در طول سالهای گذشته عموما هرگز برنامه اختصاصی و درخور شأنی نداشته است. پیشنهاد اولیه برای حضور در این برنامه را در ابتدای کار، امید حاجیلی به من داد، سپس جلسهای با نیما بانک برگزار کردم و به این نتیجه رسیدیم که نظرات نزدیکی با کارگردان داریم. تصمیم گرفتم در این برنامه حاضر باشم و اگر میتوانم کمکی به معرفی استعدادهای جدید داشته باشم.
تفاوت «بندبازی» با دیگر اتفاقات مشابه و برنامههای تولیدی چیست که پیشتر پیشنهاد حضور در آنها را رد کردید؟ این وجه تمایز برای شما چگونه تعریف شد؟
این بستر بهترین پیشنهاد در همه این سالها بوده و هست. به هر حال زمانی که نسل ما در ابتدای جریان موسیقی پاپ بعد از انقلاب آغاز به کار کرد، هرگز چنین بسترها و برنامههایی وجود نداشت. فکر میکنم «بندبازی» بهترین بستر برای گروههایی است که فکر میکنند آثارشان سخت شنیده میشود. آنها میتوانند از طریق این برنامه هنرشان را بهتر معرفی کنند. همین فکر و ایده بود که باعث شد تصمیم بگیرم در این برنامه حضور پیدا کنم و نقشی کوچک در معرفی جوانان بااستعداد داشته باشم.
خیلیها فکر میکردند علیرضا عصار، سختگیرترین داور «بندبازی» باشد، اما نوع برخورد شما منطقی و بر مبنای آموزش و انتقال تجربیات بود؛ موضوعی که در فضای مجازی هم مورد توجه قرار گرفت...
در زندگی من، از زمانی که خودم را شناختم، هیچچیزی مهمتر از موسیقی نبوده است. موسیقی برای من مسئلهای جدی بوده و همیشه هم این روال و طرز فکر در زندگیام جاری است. اینجا و در قالب برنامه «بندبازی» نیز همینطور است. اگر کسی واقعا حرفی برای گفتن داشته باشد قطعا در تیم هیئت داوران، من کسی هستم که کمک خواهم کرد کار او بهتر و بیشتر شنیده شود، ولی به شرطی که گروه شرکتکننده، چیزی برای ارائه و حرفی برای گفتن داشته باشد. موسیقی برای من بسیار جدی است، پس طبیعتا با کسی شوخی ندارم.
واکنشهای متفاوتی از سوی مخاطبان به قسمتهای پخششده از «بندبازی» شاهد بودیم، اما بیشترین میزان واکنشها و سؤالات درباره حضور مهراوه شریفینیا بهعنوان داور برنامه بود. این انتخاب چگونه انجام شد؟ البته میدانیم او فارغالتحصیل رشته موسیقی است، ولی عمده فعالیت او به حضور در تلویزیون و سینما برمیگردد...
مهراوه شریفینیا از جمله هنرمندان و دوستان خیلی خوب من است. در جلسات مختلفی که برای این برنامه برگزار کردیم، همه متفقالقول به این نتیجه رسیدیم که حتما یکی از داوران از بین هنرمندان خانم باشد. من با کمال میل با مهراوه شریفینیا صحبت کردم و این پیشنهاد از سوی من ارائه شد. خانم شریفینیا فارغالتحصیل موسیقی و البته پیانیست بسیار قهاری است. علاوه بر همه اینها او بسیار متشخص و دوست خیلی خوب همه ما بود؛ همه این عوامل باعث شد تصمیم بگیریم که او هم در بین هیئت داوران باشد.
برنامههای استعدادیابی در ایران هرگز نتوانستهاند خروجی قابل توجهی داشته باشند. معمولا برندههای این قبیل برنامهها بعد از اتمام برنامه رها شده و چندان جدی گرفته نمیشوند. این اتفاق، نوعی سرخوردگی برای شرکتکنندهها و برندهها پدید نمیآورد؟
این ذهنیت همیشه در بین اهالی موسیقی و البته علاقهمندان به آن هست که اگر استعداد بالایی در موسیقی داشته باشید، اما بودجه و اوضاع مالی خوبی نداشته باشید، هرگز فرصت ارائه خود و هنرتان برای عموم فراهم نخواهد بود. من بعد از دیدن میزان کیفیت پیشتولید و برنامهریزیها برای «بندبازی» معتقدم حضور در این برنامه بهترین میانبُر برای رسیدن به آرزوهای یک خواننده جوان خواهد بود. خودم نمونه واقعی خوانندهای هستم که در ابتدای مسیر کاریام، نه پول داشتم و نه رابطه خاصی. شکوه و عظمت موسیقی و بهصورت کلی هنر از دید من هرگز نیازمند پول یا روابط خاص نیست. هنر، استعداد و ارائه خوب میطلبد و «بندبازی» فرصتی برای ارائه هنر افراد مستعد است. خدا آقای فرهاد مهراد را بیامرزد. گیتار را در دست میگرفت و به محض شروع اجرا، همه مدهوش میشدند. مگر پول یا رابطه خاصی برای معرفی و ارائه آثار او بود؟ اکنون نیز وضعیت همین است. «بندبازی» همه امکانات و شرایط را در اختیار همه گروههای موسیقی در همهجای ایران قرار میدهد تا بتوانند هنرشان را به مخاطبان معرفی کنند.
برای برنده «بندبازی» و گروه برگزیده، جایزه یک میلیارد تومانی در نظر گرفته شده؛ ادعایی بسیار بزرگ که در صورت تحقق میتواند سرنوشت هنری یک گروه را هم تغییر دهد...
یک میلیارد تومان جایزه برنده «بندبازی»، عددی است که حتی برای گروههای معروف این روزهای مارکت موسیقی در ایران هم عدد قابل توجهی است. بدون شک برنده این جایزه با این پول میتواند تبلیغات و برنامهریزی وسیعی برای آینده خودش داشته باشد و مسیر هنری و کاری خود را تغییر دهد. اصلا ما به همین خاطر اینجاییم تا کسانی که استعداد دارند و شرایط مالی خوبی ندارند، بیایند و مسیر زندگی و هنرشان عوض شود. این وظیفه ماست که به نوعی ساختارهای فرهنگی را با پر و بال دادن به استعدادهای جدید وارد فضایی بهتر و جدیدتر در حوزه موسیقی کنیم.
«بندبازی» در جریان اصلی موسیقی در ایران چه نقطه هدفی را دنبال میکند؟ آیا توانایی آغاز جریانی امیدوارکننده برای معرفی گروههای موسیقی به جامعه موسیقی ایران را دارد؟
بهشخصه بهشدت اعتقاد دارم که اگر برنامه خوبی برای موسیقی ساخته شود، به سود همه اعضای جامعه موسیقی است. اگر تمام موارد پیشبینیشده برای رویداد «بندبازی» درست و حرفهای پیش برود، ایمان دارم که میتوانیم بهرهبرداریها و تأثیرات آن را در کلیت موسیقی کشور بهوضوح ببینیم؛ مثلا در یک گروه، نوازنده شاخصی هست که در «بندبازی» کارش دیده شده و جذب گروههای معروف موسیقی در کشور میشود. میخواهم به این نکته برسم که صِرف اولشدن در این رویداد، میتواند نقطه هدف برای گروهها نباشد، چون میتوانند در بخشهای مختلف هنرشان را ارائه دهند و این ارائه میتواند گستردگی و جغرافیای بزرگتری را شامل شود.
دوست دارم عصار رو