به گزارش خبرنگار 55آنلاین، به نقل از سید محمد غرضی
اگر نه شرقی نه غربی قدیمی است، لاشرقیه و لاغربیه قدیمیتر است!
خداوند در سوره نور آیه 35 می فرماید: « اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالأرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکَاةٍ فِیهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِی زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ کَأَنَّهَا کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ یُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبَارَکَةٍ زَیْتُونَةٍ لا شَرْقِیَّةٍ وَلا غَرْبِیَّةٍ یَکَادُ زَیْتُهَا یُضِیءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُورٌ عَلَی نُورٍ یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ یَشَاءُ وَیَضْرِبُ اللَّهُ الأمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ؛ خداوند نور آسمان ها و زمین است؛ مثال نور او همانند چراغدانی است که در آن چراغی باشد، که [ آن ] چراغ در بلوری است، [ آن ] بلور چنانکه گویی ستاره ای درخشان است، ( و این چراغ با روغنی ) از درخت خجسته زیتونی که نه شرقی و نه غربی است، افروخته میشود نزدیک است روغنش روشنی بخشد، گرچه هیچ آتشی بدان نرسیده باشد. ( این ) نوری است بر فراز نور، خدا هر کس را بخواهد ( و شایسته بداند ) به نور خود راهنمایی میکند و خدا برای مردم مَثلها میزند و خدا به هر چیزی داناست»
عملکرد دولتمردان امروز نشان میدهد که دیدگاه «نه شرقی و نه غربی» سست شده است. آن چه ملت ایران از جنگ روسیه تا انقلاب اسلامی، ظرف دویست سال به دست آورد، «نه شرقی، نه غربی» بود. در هیچ کجای دنیا این شعار داده نشد. ملت ایران این دیدگاه را به جهان عرضه کرد و مورد قبول اکثریت ملتهای ضعیف قرار گرفت.
وقتی جنگ شد و گرفتاری ایجاد شد، دیدگاه «نه شرقی، نه غربی» توانست جنگ را به پایان برساند و سازندگی ایجاد کند. هیچ کدام از قدرتهای خارجی بالاخص آمریکا و اروپا و روسیه و چین و انگلیس به این دیدگاه توجهی ندارند. چون این دولتهای خارجی همه به دنبال منافع خودشان هستند و دولتهای داخلی بعد از انقلاب هم «نه شرقی نه غربی» را نادیده گرفتند، تولیدات داخلی را به نابودی کشاندند، به واردات و قاچاق تکیه کردند، و میبینید که اموال تملیکی چطور در کشور غارت رفته است. از این مثالها در وزارتخانهها فراوان است.
هر کس که به «نه شرقی نه غربی» پشت کند، فاصلهاش از مردم بیشتر میشود و به جایی میرسد که اعتبار مردم را از دست میدهد.
طبیعی است که نظر طیفهای چپ با «نه شرقی، نه غربی» فاصله داشته باشد. رسانههایی که از دولت حمایت میکنند، ممکن است منافع ملی را در نظر نگیرند. این که کشور را با سیاست اداره کنیم یا با فرهنگ، انعکاس نظر مردم باشیم، یا انعکاس افکار دولت، با هم متفاوت است. برخی رسانهها، این روزها دولت مورد علاقهشان را پیدا کردهاند و فقط به نفع آن صحبت میکنند، همانطور که در دولتهای قبل هم حامیان دولت قبل فقط به نفع آنها مینوشتند. باید صبر کرد و دید چه اتفاقی میافتد. حمایت زودهنگام از این منافع آسیبزا است. به قول معروف، قبل از خوردن نباید شُکر کرد، برای این که لقمه از دهان آدم میافتد.
هر چه دنیا به چپ یا راست گرایش پیدا کرد، ایران به قاعدهی مردم علاقهمندتر شد. نه چپ را پذیرفت و نه راست را. امروز هم ملاحظه میکنید که وقتی انتخابات به دست چپ و راست میافتد، مشارکت در انتخابات کاهش پیدا میکند.
این روابط میتواند منافع دو طرفه داشته باشد. هم به نفع دولت ایران و هم روسیه است. اما آیا منافع ملتها هم در نظر گرفته می شود؟ خداوند در قرآن فرموده « قد تَبَینَ الرُّشْد مِنَ الْغَی». یعنی راه درست از راه انحرافی، روشن شده است. در روابط با سایر کشورها، باید فقط منافع ملی را در نظر گرفت. تکیه کردن به دولتهای خارجی، چه غربی و چه شرقی، جز گرفتاری و زیان نیست.
این مساله در جریان جنگ به خوبی روشن بود. رشد و ظلم، راه درست و راه انحرافی، از هم فاصله داشت. مردم به رشد و به راه درست تکیه کردند و کشور را نجات دادند. سپاه تشکیل دادند و در جهت حفظ منافع قاعدهی جامعه قدم برداشتند. دههی 60، دورهی «نه شرقی، نه غربی» بود. اما در دورههای بعد، کشور یا غربی بوده یا شرقی. این دورهها میگذرند، ملت میماند و خواستههای منطقی و عادلانهی آنها.
اگر دولت بتواند گرفتاری مردم را حل کند، مفیدتر از سفر کردن به چین و روسیه و سایر کشورها است. اگر شما قدرت داشته باشید، میتوانید از منافع همسایهها و باقی کشورها حمایت کنید. وگرنه بحث کردن بیهوده راه به جایی نمیبرد. مثل همین جریان برجام که فقط گفتگو است و نتیجهای ندارد و با هر گفتگو مدام تورم بالا میرود. قدرت دولت در به دست آوردن رضایت قاعدهی جامعه است. قدرتی که بدون به دست آوردن رضایت مردم باشد، پوشالی است و دوام ندارد.
کشورهای اطراف ایران قبلا جزو ایران بودهاند. مثل آذربایجان، باکو، ترکمنستان، قرقیزستان، افغانستان و غیره. این کشورها همه متاثر از جریانات داخل ایران هستند و تحولات داخلی روی آنها اثرگذار است. «نه شرقی، نه غربی» توانسته دراین سالها بر این پانزده کشور اثر بگذارد و آنها را تحت تاثیر قرار دهد. رسانههایی که دائم از دولتها حمایت میکنند، یک روزی بدهکار مردم ایران خواهند شد.
به لحاظ اقتصادی کمک مستقیم دولت به کشورهای دیگر، انتقادات داخلی در پی دارد. چراغی که به خانه رواست، به مسجد حرام است. استدلال مردم این است که وقتی سر سفرهی خودتان گرسنه است، حل مشکلات خارجی روا نیست. دولتها برای حفظ و ترمیم روابط خود با کشورهای همسایه، گاهی اقداماتی میکنند که عدم رضایت مردم را به همراه دارد. معمولاً هم این دولتها نهایتاً به ایران پشت میکنند. مثل دولت ترکیه که ظرف بیست سال گذشته کمکهای بسیاری از جانب ایران دریافت کرد اما نتیجهای نداشت و در نهایت به ایران پشت کرد.
سپاس!
چی سپاس؟؟ معنی نه شرقی نه غربی یعنی ایران تحت مستعمره هیچ کشوری نبایدباشه نه اینکه با شرق وغرب معامله نکنه. الان سپاس
حکومت جمهوری اسلامی به مردم پشت کرده است وبرای حفظ خودوفرارازآمریکاه وغرب خودرادردامان روسیه وچین انداخته است که قطعااین دوکشورایران راغارت وبه زمین خواهندکوبیداین مامردم ایران هستیم که تاوان بی سیاستیها راداریم می پردازیم....
بادرود فراوان کاملا صحیح است مردم ایران خیانت های روسیه را در سال های گذشته فراموش نمی کنند؛ کثافت کاری هایی که سربازان ونیرو های نطامی در تاریخ سبنه ی ما نه تنها ثبت است بلکه زخمش را هنوز لمس می کنیم ما خواهان روس وچین که یا فرهنگ ایران کهن تفاوت های فراوان دارد نمی توانیم بر سر یک سفره بنشینیم . روابط با جهان را در حد ی می پذیریم که ملت وکشور خودمان درخطر تنگدستی وفحشا نیفتند شرافت وغیرت ایرانی در گذشته زبانزد خاص وعام بود اما حالا هیچ عطر وبویی ازش نمانده چرا ؟!!!! ما کودن نیستیم که با شعار تو خالی و سیلی صورتمان را سرخ کنیم .
جدیدا باید این شعارنه شرقی نه غربی جمهوری اسلامی تبدیل بشه به نه غربی نه غربی جمهوری اسلامی
نه شرقی و نه غربی
مگه روابط با روسیه درایت دولت اتفاق افتاده ؟