شاخص ترین نشانه ی پرونده های خانواده در تنوع دلیل و علت بروز اختلاف است،علیرغم چنین امری تجربه ی مشترک وکلا بر این امر صحه می گذارد که بنا بر آمارپرونده های مطروحه، خیانت و اعتیاد دو علت اصلی بروز اختلاف زوجین و دلیل طرح دعاویی چون طلاق و...است.
آنچه که به عنوان تجربه ی مشترک در مواجه با این دو چالش( اعتیاد و خیانت )می توان از آن یاد کرد طرح مسئله ی مهریه نه به عنوان حق مسلم زوجه بلکه در هیبت اهرم فشار زوجه بر زوج در راستای تحت فشار قراردادن زوج به قبول خواسته ی زوجه و الزام وی به قبول شرایط طلاق توافقی است(فارغ از استثنائات)
چالش و پاشنه ی آشیل اصلی درمان و راهکار متناسب مشکلات زوجین همانا تنوع خواست و توقعی است که هر انسانی از زندگی مشترک خویش دارد به جرات می توان ادعا کرد برابر با تعداد افرادی که دارای زندگی مشترک هستند تنوعِ توقع وجود دارد.ثروت،وضعیت ظاهری وبه اصطلاح زیبایی،موقعیت اجتماعی،خانوادگی،تحصیلات،درک متقابل،همراهی در علاقمندی ها،تعلق خاطر به فرزند،استقلال مالی،نجابت،آزادی عمل در رفتارهای اجتماعی و...را می توان به عنوان جزئی از توقعات مشترک غالب افراد جامعه بر شمرد هرچند که بلا شک اشخاصی هستند که به هیچ یک از این توقعات فکر نمی کنند وخواست و توقع ایشان از زندگی مشترک امر دیگری است همین تنوع گسترده مانع بزرگی است برای ارائه نسخه ای مشترک در حل معضلات و مشکلات خانوادگی که با نهایت تاسف عدم کشف راه حل مناسب، موجب تجویز بدترین راه حل یعنی طلاق حتی از سوی متخصصین امر می شود این بدترین راهکار خاصه در زمانی که زوجین دارای فرزند مشترک هستند بروز و ظهور پررنگ تری دارد تا به جایی که همین نقطه ی اشتراک(یعنی فرزند)موجب می شود علیرغم جاری شدن صیغه طلاق و متارکه ی زوجین،ایشان نتوانند به زندگی متعارف آنطور که سایر اشخاصی که بدون داشتن فرزند متارکه کرده اند ادامه دهند.لذا به جد توصیه می شود پیش از تصمیم به فرزندآوری از قوام و دوام نسبی زندگی اطمینان حاصل کرده،بر فرض وقوع اختلاف و چالش خانوادگی همت و تلاش زوجین در رفع اختلاف پیش از مراجعه به دادگاه و طرح دعاوی خانوادگی باشد چراکه تجربه ثابت کرده با اولین گام به سوی محکمه راه برگشت امر ساده ای تلقی نخواهد شد و تبعات روانی –اخلاقی بسیاری خواهد داشت.
خیانت یا اعتیاد خاصه خیانت از جمله خطاهایی است که همواره نابخشودنی تعریف می شود و همین نگاه مطلق و بدون قید و شرط بعضا مدعی بروز چنین خطایی را درگیر بن بست و راه بی بازگشت کرده است به این معنا که در بسیاری موارد پس از متارکه وعارض شدن آرامش نسبی بر زندگی،شخص مدعی با مرور حوادث و اتفاقات زندگی به راه و طرق های حل مسئله که به مراتب از طلاق و متارکه کارگشاتر و موثر تر بوده می رسد که بعضا همین بازسازی فکری در صورت وجود شرایط روانی مناسب راه رجوع و ترمیم رابطه وجود دارد هرچند با اما و اگرهای فراوان و تاب و تحملی بسیار که صد البته ارزشش را دارد چراکه صحبت از یک زندگی و عمری است که قرار است ایشان پا به پای خویش در کنار فرزند طی کنند.
لذا فارغ از اینکه لازم است زوجین در مواجهه با هر یک ازچالش های زندگی با تامل و تفکر مسیر کشف راه حل و رفع چالش را پیش از مسیر طرح دعوی در محکمه پیش بگیرند که در این راستا علاوه بر ضرورت مراجعه به کلینیک های مشاوره درمانی وخانواده،تجربه ی وکلای دادگستری از منظرهای متعددی می تواند کارگشا باشد. سختی های مسیر و چالش هایی که قرار است زوجین (ولو با داشتن وکیل)در راهروهای محکمه پس از طرح دعوی تجربه کنند را غالب وکلای دادگستری با تمام وجود لمس کرده،فارغ از نتایج منطقی-اصولی هر یک از دعاوی،عواقب و آثار تبعی ناشی از صدور احکام قضایی را به انحاء مختلف دیده اند لذا حضور نزد وکلای دادگستری پیش از اتخاذ هرگونه تصمیم مبنی بر طرح دعوی می تواند راهکارهای موثری در کشف طرق رفع و رجوع مشکل یا کشف دلیل بروز چالش های خانوادگی خاصه همین دو معضل اساسی اعتیاد و خیانت ارائه کند.
مسائلی از قبیل عدم تامین نیازهای عاطفی،احساسی،سرخوردگی،بی احترامی ها و کم محلی های زوجین به یکدیگر،سوءتفاهمات و سوء ظن های ناشی از اختلالات شخصیتی،عدم احساس همراهی و درک متقابل و...یک از صدها دلیلی است که علیرغم امکان رفع و رجوع می تواند سبب بروز چالش های زوجین شود در حالیکه کافی است زوجین در فضای مناسب ودوستانه نسبت به تحلیل مشکلات وارد گفتگو شده برای عبور از مصائب موصوف به یکدیگر کمک کنند،طریقی که ممکن است با اولین گام در مسیر محکمه مسدود شود.
با این وصف می توان مدعی شد عواقب وآثار زیانبار دعاوی خانوادگی خاصه طرح مسئله طلاق به مراتب بیشتر از چالش های مورد اشاره حتی خیانت و طلاق است در همین راستا بهتر است پیش از هرگونه تصمیمی به شناسایی و چرایی بروز چالش ها فکر کرد چراکه ممکن است پس از طی کردن چنین مسیری شخصِ مدعی قانع شده به کل مسئله طرح دعاوی منتفی شود .
آنچه در این یادداشت مطرح شد صرفا ناشی از تجربه ی دو دهه حضور در حرفه ی وکالت و برداشت های شخصی است که نگارنده از زوجین درگیر با مشکلات و مسائل متنوع شنیده و دیده است،به دور از هرگونه ادعایی.
ازدواج و خانواده
با این افراد هرگز ازدواج نکنید
افراد نامناسب برای ازدواج چه کسانی هستند
افراد نامناسب برای ازدواج چه کسانی هستند
مترجم:لیلا میرزاخان
_فرد کنترل کننده و کسی که برای کوچکترین رفتارهای شما اصلاحیه دارد.
_فرد ناامن و بدبین و کسی که مدام به شما شک دارد و احساس میکند در حال خیانت کردن به او هستید
_فرد معتاد (هر نوع اعتیادی از قبیل: مواد مخدر، سیگار، قمار، بازیهای کامپیوتری، شبکههای اجتماعی و …) و کسی که نمیتواند و یا قصد ندارد وضعیت خود را بهبود ببخشد
_کسی که کشش و جذابیت ظاهری برای شما ندارد و شما هیچ گونه میل جنسی ویژهای به او ندارید
_فرد دارای هر نوع اختلال شخصیتی و روانی و کسی که از لحاظ رفتاری ثبات و تعادل نداشته باشد
_فردی که به خاطر شما دست به خودکشی زده و یا تهدید کرده که در صورت برآورده نشدن نیازها و خواستههای به خصوص او، دست به خودکشی خواهد زد
_فرد عصبی مزاج و بد دهن
_فردی که با شما بیشتر از 20 سال اختلاف سنی دارد و درک صحیحی از نیازهای شما ندارد
_فردی که اعتقادات مذهبی و باورهای متفاوتی دارد
_فردی که به خاطر شما از زندگی قبلی خود خارج شده یا تعهدات خود را نسبت به شریک قبلی خود زیر پا گذاشته
با زن یا شوهر معتاد میشه زندگی کرد....اعتیاد و میشه درست کرد....اما خیانت رو هرگز...مرد یا زن خائن رو نمیشه تحمل کرد حتی یک دقیقه مگر اینکه واسه خودت ارزش قائل نباشی
تنها راهش اینه
فرمایش شما کاملا درست و منطقی اما متأسفانه چیزی که گریبان فرزندان دهه 70 به بالا راگرفته فریب ودروغ ورسانه های مختلف فارسی زبان در بوجود آوردن
نسل بی معنای امروزی است که نه احترام میشناسند نه محترم شمردن افکار پدر ومادر
ماکه چند بار خیانت دیدیم ولی چون خانواده هیچ همایتی نمیکنند وراه برگشتی نیست سکوت کردم چرااا دولت همایت نمیکند از زنان خانه دار ؟ وهم مستاجرم بعدش کجا را دارم برم....
الهی واقعا ما زنها مظلومیم منم خیانت دیدم معتاد بود
تو هم تلافی کن ، با یکی دوست شو ،ولی در حد صحبت کردن ،دیگه این همه حرص وجوش نمی خوری
مرد را باید چهارچشمی پایید مگر اینکه خود زن از جایگاه اجتماعی بالایی برخوردار باشد که درآن صورت نیازی به مرد نداره اگر هم خیانت کرد مث سگ از زندگی اش پرتش کنه بیرون
خیانت کار رو چه زن چه مرد باید انداخت توی اسید که دیگه اثری ازش دیده نشه.چون واقعا یک درد عمیق توی قلب فرد خیانت دیده میزاره که با هیچ مرهمی خوب شدنی نیست.موندم نه کرونای چینی نه انگلیسی نه دلتا نه امیکرون ونه هیچ مرض دیگه ای به این خیانت کارای لعنتی اثر نمیکنه به درک واصل بشن خیال منوبچه هام راحت بشه.جالب اینجاست که هم خیانت میکنه هم هرروز با یک ترفندی نقشه قتلمو میکشه.یکبار با گندم سیانور ی توی قورمه سبزی ،یکبار با خوروندن ۶ تا قرص خواب ،یکبار هم با پاره کردت شلنگ گاز وهرروز این ترس توی وجود منو بچه هام هست که عاقبتمون با این مذکر خاین چی میشه؟خدایا چرا آرامش رو به زندگیمون دوباره نمیاری؟
سلام .با همه چیز میشه کنار امد به جز خیانت .من.مرد هستم شاید این نظر من باشد .خیانت زن بدتر از خیانت مرد است .البته هردو بد است
من تجربه داشتم به همسرم فرصت دادم اما دوباره خیانت کرد تا پای طلاق هم پیش رفتیم اما با خودم فکر کردم تکلیف بچه هامون چی میشه البته ابراز پشیمانی همسرم و تعهدنامه ی محضری همسرم باعث شد تجدید نظر کنم الان ۴ سال از اون ماجرا میگذره و من خدا روشکر میکنم که عجولانه تصمیم نگرفتم و خدا رو شکر زندگیمون روز به روز شیرین تر میشه
منم این تجربه تلخ را چندین سال و چندین بار خیانت همسرم را داشتم و هی می بخشیدم بخصوص بخاطر آبرمون و عروس و داماد و نوه ..... آلان خدا را شکر به اشتباه خودش پی برد و عاقبت بخیر شده و منم خوشحالم که زود و عجولانه تصیم به جدایی و آبرو ریزی نکردم و آلانزندگی خوبی دارم
سلام اول به اون خانمی که نسخه میپیچه که تو هم برو خیانت کن میخوام بگم خیلی حقیری دوم دلیل خیانت برا مردها خیلی زیاده اگه روشن شدو خانم خواست بمونه باید یه مشاور برن سوم کی بدون اشتباه هست همه یه جورایی اشتباه داریم چهارم خیانت هزارتا تعریف داره اون خانمی که برا شوهرش بوی عرق میده ولی برا بغال محل ریمل هفتصد هزاری برا تربیت بچه اش وقت نداره ولی برا پاساژ گردی و خلاصه الا اخر همش خیانت محسوب میشه و مطلب آخر به نظرم تو اینجور موارد حساب شده بخشیدن خیلی بهتر از همه کاری هست
من هم مستسنا نبودم خیانت های مکرر دیدم تا پای طلاق هم رفتیم ولی بخاطر بچه هام منصرف شدم ولی او به بیماری اعتیاد خیانت ادامه میده،چونکه
من حامی وپشتوانه ایی ندارم
مجبور به تحمل هستم ،او با خیانتهاش شدیدا از من یک آدم
شکاک ساخته وذره ایی بهش اعتمادندارم ویکروز در زندگی آرامش ندارم،اگر حامی ویا بودجه
ایی داشتم لحظه ایی تحمل نمیکردم وخودم را به آرامش
میرساندم،
دلم پره از خیانت .
مرده شور برده تو با دایی لهم خیانت کرد الان بچم دو سالشه هر روز این و اون هرزه رو نفرین میکنم جالب اینجاست اون هرزه متاهل بود و دو بچه داشت. خدا از این دو نفر و خائنین نگذره.
کاش میمرد و من راحت میشدم.
نمیدونم خدا دیده و شنیده چرا قضاوت نمیکنه من صبرم تموم شده گاهی دلم میخواد نابودش کنم . یک سال با زن شوهر دار باشی و خدا حامیت باشه. خدایا تو کجایی اصلا میشنوی. میدونین از همه بیزار شدم خسته ام اگر بچه نداشتم تمومش میکردم جالب اینجاست شماره شوهر اون هرزه رو گیر آوردم اما دلم نیومد اون مرد خدا زده رو مطلع کنم شاید یک تصمیم اشتباه ممکن بود بچه های اون هرزه و بچه من بی خانمان بشن.
خدایا خودت مجازاتشون کن خدایا شکرت
دروغ گو بودن و پنهان کاری وخیانت ...اینها ...
همه چیزهای که ۱۸ سال تحمل کردم ولی هیچ کس نفهمید همیشه همه جلوی همه به داشتنش افتخار کردم همه خیانت ها دروغ ها وحتی دزدی از خونه و...
با اینکه از قشر تحصیلکرده جامعه ومذهبی هستن
چاره ای نیست باید تحمل کرد
خدا هدایتشون کنه چون این کاره ها که کار ادم سالم نیست
مرد وزن نداره سرشت پاک داشتن هم نعمت خداوند