در سلسله گزارشهای گذشته به اهمیت حفظ و صیانت از میراث فرهنگی و همچنین آثار و بناهای تاریخی که مورد بیمهری متولیان قرار گرفتهاند؛ تا جاییکه برخی از آنها به ورطه نابودی کشیده شدند، اشاره کردیم. همانطور که گفته شد، ایران با پیشینه تاریخی و فرهنگی غنی از موارث فرهنگی غنی نیز بهرهمند است و یکی از دغدغههای امروز، نگهداری درست از این آثار است که مانند شناسنامه یک ملت و بیانگر فرهنگ و خاطرات گذشته ایران هستند.
در ایران بناهای تاریخی کمی نیستند که بدون توجه به اهمیتی که دارند، مورد غفلت متولیان فرهنگی قرار میگیرند. «تل چگاسفلی» از دیگر آثار باستانی ایران است که با وجود ارزش تاریخی که دارد در نیمقرن اخیر همواره مورد تعرض قرار گرفته است.
در این سالها گزارشهای زیادی به منظور کمک به حفظ این محوطه تاریخی و شنیده شدن صدای اعتراضات میراث دوستان نوشته شده، اما ایسنا بر آن شد که یک بار دیگر به دلیل اهمیت چگاسفلی و امید به عملکرد بهتر دولت جدید در حفظ آثار و میراث باستانی، برای محافظت این محوطه تاریخی از تعرضات و ثبت جهانی آن گزارشی بنویسد.
«تل چگاسفلی» که در دشت «زیدون» و در حاشیه جنوبی رودخانه زهره قرار دارد، یکی از وسیعترین محوطههای پیش از تاریخی در جنوب غربی ایران است. این محوطه باستانی در دهه ۱۹۷۰ میلادی توسط هیاتی به سرپرستی «هانس نیسن» از مؤسسهی شرق شناسی دانشگاه شیکاگو شناسایی شد و درسال ۱۳۸۸ به شماره ۲۸۸۲۲ در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است.
دخل و تصرفهای صورت گرفته در محوطه، ساخت خانههای روستایی، ایجاد کارخانه سنگشکن، وجود منبع بتنی آب، قرار گیری محل شستشوی احشام، ساخت زمین فوتبال، تسطیح بخش میانی محوطه، گورستان اطفال، ایجاد دیوار، مرزبندی مالکان، تسطیح و شخمزنی، انباشت نخاله و زباله، ساختوساز و رفت و آمد ماشینآلات از عوامل آسیب رسان به این محوطه تاریخی است.
با توجه به روند بسیارسریع تخریب محوطهی «تلچگاسفلی» مبنی بر اخبار منتشر شده، عملیات گمانهزنی به منظور تعیین عرصه و پیشنهاد حریم محوطه «تل چگاسفلی» به منظور حفظ و نگهداری از آن در سال ۹۴ انجام شد و در دی ماه همان سال نقشه آن به تصویب رسید.
بنا بر گفته های عباس مقدم- سرپرست کاوشهای باستانشناسی چگاسفلی- برنامه تعیین عرصه محوطه چگاسفلی در دو مرحله پیش میدانی و میدانی انجام شده و در حین این عملیات گورهای ۷هزار ساله هشتگانه کشف شد که نشان دهنده سنت منحصر به فرد تدفین در این منطقه است و نظیر آن در هیچ مکان دیگری پیدا نشده است.
*این در حالی بود که تعیین عرصه محوطه تاریخی «تل چگاسفلی» به تنهایی کاری از پیش نبرد و نتوانست از تعرضاتی که به این محوطه میشد، جلوگیری کند. چگاسفلی از دیروز تا امروز همواه و به شدت در معرض خطرات طبیعی و انسانی بوده است.
خانههای روستایی که بلای جان چگاسفلی شدند
همانطور که اشاره شد، یکی از آسیبهای وارده به پیکره چگاسفلی، ساخت خانههای روستایی در اطراف آن بود. وجود این خانهها همیشه تهدیدی برای آن به حساب میآمد. اما یکی از مشکلاتی که روستاهای اطراف محوطه تاریخی چگاسفلی داشتند، مشکل گازرسانی بود و رفع این مشکل، نگرانیهایی مبنی بر اینکه گازرسانی این مناطق آسیبی به چگاسفلی برساند، به وجود آورد.
بر این اساس مسئولان میراث فرهنگی و شهری خوزستان و بهبهان در شرایطی دور یک میز نشستند و در مورد برطرف کردن مشکلات و موانع برخی روستاهای این منطقه صحبت کردند اما در این نشست روشی برای برطرف کردن مشکلات آنها اعلام نشد، در عین حال حاضران بر آن شدند که با تعامل با میراث فرهنگی مانع بروز آسیب به محوطه چگاسفلی شوند.
عباس مقدم هم که در این جلسه حضور داشت، با اشاره به یافتن راه حل مناسب برای گازرسانی به مردم منطقه، بر حفظ مواریث فرهنگی کشور و استان از جمله محوطههای باستانی و گورهای کشفشده در منطقه براساس ضوابط عرصه و حریم تاکید کرد.
او وجود اولین گور آجری دنیا در چگاسفلی را یکی از نشانههایی دانست که باید این محوطهی تاریخی در فهرست میراث جهانی به ثبت برسد و گفت: ثبت جهانی شدن یک محوطه تاریخی، ضوابطی دارد؛ بر این اساس باید روستاهایی که در اطراف محوطه تاریخی با معیارهای خاص امروزی به وجود آمده است، به نحوی برداشته شوند.
مدیر پایگاه میراث فرهنگی ارجان و چگاسفلی برای انجام این کار پیشنهادِ همکاری با بنیاد مسکن را مطرح کرد تا تدبیری برای جابجایی این روستا در پنج سال آینده فرآهم شود، به گونهای که روستائیان از آن منطقه دور نشوند.
*تشکیل این جلسه در سال ۹۷ نیز هیچ نفعی برای چگاسفلی نداشت و تعرضات به این محوطه تاریخی که توانایی ثبت جهانی را دارد، ادامه داشت.
اخطارها برای حفظ آبروی شش هزار ساله خوزستان
با ادامه تعرضات بی حد و مرز به جان چگاسفلی، مقدم در ۲۴ مهرماه سال ۹۹ در نامهای به مدیرکل میراث فرهنگی استان خوزستان اخطار داد که «چگاسفلی به بهانههای ریز و درشت دهیاری روستا مبنی بر آسفالت کردن جاده روستا، ساخت سیستم فاضلاب، ایجاد تاب و سرسره برای کودکان «نداشته» روستا، ناتوانیهای متولیان و برخی حمایتها از سوی مسوولانِ محلی، به طور کامل از بین میرود. چگاسفلی آبروی ششهزارساله خوزستان و خلیج فارس است، لطفا دستور دهید اقدامی مسئولانه صورت گیرد، نباید از این ثروت ملی و شناسنامه ارزشمند فرهنگی و تمدنی خود چشمپوشی کنیم.»
متن کامل این نامهها را میتوانید در این لینک بخوانید.
در پی این تعرضات عدهای دیگر به بهانه زنبورداری در اطراف محوطه چگاسفلی تجمع کردهاند. از سوی دیگر در جلسهای که ۱۰ آبان ۹۹ برگزار شد، شخصی اعلام میکند «لودر میاندازد و چگاسفلی محوطهای باستانی متعلق به دوران ۴۷۰۰ تا ۳۸۰۰ پیش از میلاد در محدوده بهبهان را خراب میکند». همه اینها ترس را به جانِ فعالانِ میراثی انداخت که چگاسفلی اگر به جیرفت دوم تبدیل شود، چه کنیم؟
این اعتراض نیز کاری از پیش نبرد و همچنان خون چگاسفلی را در شیشه میکردند اما عباس مقدم نتوانست ساکت بشیند و با وجود اینکه میگفت کسی صدایم را نمیشنود باز هم درباره وضعیت چگاسفلی را در آذر ۹۹ هشدار داد: اگر به میراث فرهنگیمان بیاعتنایی کنیم، اگر تخریبها و ویرانیها و سهلانگاریها در قبال میراث فرهنگیمان را مسوولانه پیگیری نکنیم، بار دیگر روزی میرسد مانند تصاویر ثبتشده توسط «دیولافوا» که شرافتمان را بر دوشمان میگذارند و در مسیر بازگشت پیروزمندانه به فرنگستان، از هر دو ما سواری میگیرند.
مقدم نخستین اقدام جدی برای نجات چگاسفلی را مربوط به سال ۹۴ میداند زمانیکه موفق شد تا بولدوزرچی را که در طول ۱۰ سال دشت زهره را برای کشاورزان صاف میکرده و حتی جای بولدوزرش درست روی تپه اصلی چگاسفلی قرار داشته از محوطه بیرون کند.
او با تاکید بر این که تا امروز کارهای کمی برای چگاسفلی انجام شده است، معتقد است: بخشی از مسئله این محوطه مردمِ منطقهاند، آنها مردم شریفی هستند که از نظر اقتصادی در مضیقهاند، نمیتوان از آنها انتظار داشت خودشان جای دیگری برای زندگی انتخاب کنند. بر اساس قوانینِ موجود زمانی که عرصه و حریم یک محوطه تصویب و ابلاغ میشود، دولت موظف به آزادسازی آن محدوده است، وقتی چنین قانونی تصویب میشود دولت باید ساکنان محدوده را جابهجا کند و به آنها زمین معوض بدهد. اصلاً نباید از این مردم انتظار چنین جابهجایی را داشت.
سرپرست کاوشهای باستانشناسی چگاسفلی بعد از تمام آسیبهایی که به این محوطه تاریخی وارد شد، همچنان امیدوار است به زمانی برسیم که این نکته بین مسئولان و مردم جا بیفتد که نیاز است تا چگاسفلی به طور کامل حفظ شود.
اهمیت چگاسفلی در تمدن ایران و اعتراضات باستانشناسان ملی و بینالمللی
با انتشار اخبارِ مختلفی مبنی بر احتمال تخریب محوطه تاریخی چگاسفلی، یوسف مجیدزاده - باستانشناس پیشکسوت و کاوشگر محوطه تاریخی جیرفت - در دو نامه به فاصله چند روز در آذر سال ۹۹، خطاب به محمدحسن طالبیان - معاون میراث فرهنگی وزارتخانه میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی - درخواستِ توجه و حفاظت بیشتر از این محوطه تاریخی را مطرح کرد.
مجیدزاده در این نامهها درخواست کرد تا علاوه بر حفاظت و جلوگیری از تخریب چگاسفلی توسط غارتگران میراث فرهنگی در بهبهان، قدم درستی در ثبت جهانی این محوطه نیز برداشته شود.
باربارا هلوینگ - استاد دانشگاه سیدنی و باستانشناس متخصص دوره پیش از تاریخ -، فرانک هول - رییس دپارتمان انسانشناسی دانشگاه ییل امریکا – و دنیل توماس پاتس - باستانشناس خاورمیانه دانشگاه سیدنی – از جمله باستانشناسان دیگری از جمله باستانشناسان بینالمللی بودند که در نامههای جداگانه سعی کردند تا برای نجاتِ چگاسفلی تاریخی در شوش، با ارائهی راهکارهایی علمی از تخریبِ این محوطهی تاریخی جلوگیری کنند.
همچنین با نفوذ اخبار مربوط به محوطه چگاسفلی و کاوشهای باستانشناسی دشت زهره، برنامههای هفته پژوهش سال۹۹ در پژوهشکده باستانشناسی نیز تحتتاثیر این محوطه تاریخی و آسیبهای واردشده به آن، این محوطه باستانی را مورد بررسی قرار داد.
از ماست که برماست
در روزهایی که میراثدوستان نگران تخریب «تل چگاسفلی» بودند و صدای اعتراضات خود را بارها در نامه، رسانه و فضای مجازی فریاد زدند تا بلکه گوشی آن را بشنود، چشم و گوش مسئولان روی این اعتراضات بسته ماند و با بیرحمی تمام سینه چگاسفلی را شکافتند.
هدفشان را جدولکشی برای دفع آبهای سطحی عنوان کردهاند، کاری که وضعیت اقلیمی منطقه، سالها است بدون هیچ نیازی به جدول و جدولکشی و بدون هیچ دخالتِ انسانی انجام میدهد. اقدامی که در کنار آن گودالهایی به قد انسان در دل زمین به وجود آورد.
عباس مقدم که عکسی از این حادثه را در صفحه مجازی خود منتشر کرد، اینگونه نوشت: «۲۱ آذر ۹۹ چگاسفلی!!! پس از آن همه تلاش برای حفظ شأن این اثر ارزشمند، آنها بیرحمانه سینهاش را شکافتند.»
عکسهای منتشر شده توسط مقدم نیز نشان میداد که لودرها برای جدولکشی، بخشی از عرصهی چگاسفلی را شکافتهاند و به جلو میروند و گوششان بدهکارِ تاریخِ باستانی این محوطهی ارزشمند نیست، شاید هم میخواهند آبرویی برای میراثیها و آن همه درخواست و خواهش آنها برای نجاتِ چگاسفلی باقی نگذارند.
در پی این رخداد، ایسنا با محمدحسن طالبیان - معاون وقت میراث فرهنگی وزارتخانه میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی – گفتوگو کرد.
طالبیان دراین باره توضیح داد: دهیاری و رییس شورای چگاسفلی پنج شنبه – ۲۰ آذر – اقدام به کندن زمین برای جدولکشی با هدف دفع آبهای سطحی کرده بودند که با حضور یگان حفاظت میراث فرهنگی، کار متوقف شد ولی گفته شده که متاسفانه در ساعاتی از امروز کار را ادامه دادند که بار دیگر برای توقف آن تاکید شده است، اما اصل مطلب حضور تعدادی از خانوارها روی عرصهی چگاسفلی است که باید کاری برای آنها انجام داد تا به این واسطه چنین اقدامات اصطلاحا عمرانی در این محوطهی تاریخی دیگر رخ ندهد.
او با تاکید بر اینکه باید کرامت انسانی افرادی که در این منطقه زندگی میکنند را حفظ کنیم، گفت: بر اساس بررسیهای ژئوفیزیک، طرحی آماده و زمینی از منابع طبیعی مشخص شده تا منابع طبیعی این زمین را به عنوان زمین معوض در اختیار مردم روستا قرار دهد، از سوی دیگر مسوولان میراث فرهنگی خوزستان باید در صحبت با بنیاد مسکنِ استان و گرفتن اعتباری از دولت و سازمان برنامه و بودجه، پیگیری کنند تا در آن زمینِ معوض برای مردم خانهسازی انجام شود.
به اعتقاد طالبیان با به سرانجام رساندن این کار میتوان نام محوطهی چگاسفلی را در فهرست میراث جهانی یونسکو نیز به ثبت رساند.
از اعتراض جامعه باستانشناسان تا ورود ریاست جمهوری
بعد از انتشار این خبر، روحالله شیرازی - رییس پژوهشکده باستانشناسی- از انجام شکایتهای حقوقی توسط بخشهای مختلف وزارتخانه میراث فرهنگی و اداره کل میراث فرهنگی استان خوزستان برای تجاوز به عرصه و حریم چگاسفلی در خوزستان خبر داد.
بعد از گذشت حدود یک ماه از تعرض لودرها به جان چگاسفلی و در کنار بارها نامهنویسی و اعتراض باستانشناسان ملی و بینالمللی، در دی ماه ۹۹ انجمن علمی باستانشناسی ایران، با نوشتنِ نامهای خطاب به اسحاق جهانگیری - معاون اول رییسجمهور اعلام کرد که «۴۰۰ نفر خواستار برخورد قانونی با متخلفان تعرض به محوطه چگاسفلی شده و درخواست کردهاند تا از این محوطه حفاظت کامل انجام شود.»
رونوشت این نامه به سیدابراهیم رئیسی - رییس قوه قضاییه - ، علیاصغر مونسان - وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی - و غلامرضا شریعتی - استاندار خوزستان - نیز ارسال شده است.
در بخشی از این نامه آمده است: «اگرچه مدعیان توسعه ناپخته چگاسفلی نمیدانند، اما بر اهل فن و فراست پوشیده نیست که هر گونه عملیات عمرانی به منظور توسعه روستای چگاسفلی به آن نحو که در حال اجرا بوده است، چیزی «جز کشتن مرغ تخمطلا» نیست؛ چرا که جسم و جان پیر این محوطه خود نه تنها سنگ بنای توسعه پایدار روستا بلکه منبعی ناپیدا و نامیرا از برکت و شهرت برای کل منطقه بهبهان و جنوب غرب ایران است.»
بعد از آن نیز جامعه باستانشناسان ایران اعتراض خود را نامهای سرگشاده منتشر کردند و در کنار همه این اقدامات انتشارات «دادکین» به عنوان تنها انتشارات حوزه میراث فرهنگی در راستای فرهنگسازی و علاقمندی کودکان به آثار تاریخی و میراث فرهنگی کشور، به منظور آشنایی کودکان با محوطه چگاسفلی و نجات آن ماسبقه نقاشی ترتیب داد.
سرانجام و در پی این اعتراضات در بهمن ماه ۹۹ رئیس امور هماهنگی و نظارت همکاریهای منطقهای ریاست جمهوری در نامهای خطاب به متولیان وضعیت چگاسفلی دستور بررسی و پیگیری وضعیت این محوطه تاریخی را صادر کرد.
«تل چگاسفلی» به گونهای از اهمیت ویژهای بهرهمند است که تعرض به آن، دل انسانهایی که در این مرز و بوم زندگی نمیکنند را به درد آورده است. در میان سالهایی که به سینه آن چنگ میانداختند، میراثدوستان بارها فریاد زدند و هشدار دادند این میراث آبروی ششهزار ساله ایران است. شاید در مواردی این صداها شنیده شد اما این برای چگاسفلی کافی نیست. این میراث تاریخی نیاز دارد از هر گونه تعرضی در امان بماند و به ثبت جهانی برسد.
دیدگاه تان را بنویسید