روز ۱۵ اکتبر گذشته، وزیر خارجه سعودی، فیصل بن فرحان تاکید کرد که کشورش برای مذاکره با ایران جدی است. روز بعد، وزیر خارجه ایران گفت که بهبود روابط بین تهران و ریاض میتواند موجب بهبود روابط ایران با تعدادی از دولتهای منطقه بویژه مصر شود. این اشاره ها، حاکی از آن است که گفتگوهای بین ایران و عربستان به شکل خوبی در حال پیگیری است، ولو اینکه سرعت پیشرفت آن کُند باشد.
در ادامه این مطلب آمده است: عربستان به دنبال حملهای که به سفارتش در ایران شد، در سال ۲۰۱۶ روابط خود با این کشور را قطع کرد. به نظر میرسد اگر ایران و عربستان بتوانند در مورد مسائل مورد اختلافشان به توافق برسند، این بهترین خبر برای منطقه است و همین مساله منجر به تحولات استراتژیکی میشود که امور را به مسیر طبیعی خود باز میگرداند.
این دو کشور در بغداد با یکدیگر مذاکره میکنند و چه بسا این گفتگوها در مکانهای دیگری هم صورت گیرد، اما هنوز کاملا مشخص نیست که آیا پیشرفتی حاصل شده یا موانع همچنان باقی است.
به دنبال اختلافات بین ایران و عربستان، دولتهای منطقه هم به همراه آنها وارد جنگ فرسایشی شدند، از لبنان گرفته، تا سوریه، عراق و یمن. به عقیده من، ایران و عربستان و ملتهای آنها در این درگیری زیان زیادی دیدند که در بسیاری از مراحل، بیهوده بود.
درگیری سعودی با ایران، برای قدرتهای بین المللی سود زیادی به دنبال داشت، از جمله آنکه توانستند به همین بهانه در مقابل مبالغ هنگفتی که از دولتهای عربی خلیج فارس دریافت کردند، سلاحهای خود را به آنها بفروشند. همین قدرتهای بین المللی بودند که در سال ۱۹۸۰ موجب درگرفتن جنگ ایران و عراق شدند و پس از آنکه این جنگ هشت ساله به پایان رسید، سراغ پروژه رقابت بین ایران و عربستان رفتند.
امروز، ایالات متحده در حال خروج تدریجی از منطقه است و اسرائیل خود را به عنوان دوست و شریک برخی دولتهای منطقه برای مقابله با ایران مطرح کرده است. دولتهای منطقهای و بین المللی دیگری هم هستند که تلاش میکنند وارد منطقه شده و خلأ خروج آمریکا را پر کنند، تا از این کیک قسمتی هم به آنها برسد.
ایران و عربستان میتوانند دستاوردهای زیادی داشته باشند، البته اگر بتوانند به یک تفاهم عادلانه و متوازن دست یابند که در آن منافع هر دو به صورت واقعی محقق شود.
گفتگوهای ایران و عربستان به تحولات راهبردی مهمی در منطقه میانجامد که اولین آنها، آرام شدن درگیریهای سیاسی در یمن، لبنان و سوریه و دیگری، پایان یافتن رویا یا توهم اسرائیل در این باره است که به تنهایی میتواند به حمایت دولتهای خلیج فارس در برابر ایران دست یابد.
موفقیت مذاکرات یعنی بخش بزرگی از منابع مالی که کشورها برای مسابقه تسلیحاتی و جنگهای منطقهای صرف میکنند، میتوانند برای برنامههای توسعهای و فراهم شدن فرصتهای کار برای میلیونها جوان در منطقه میشود.
توافق ایران و عربستان عملا به معنای از میان رفتن رویاهای اسرائیل برای دوستی با بخشی از کشورهای عرب و مسلمان در برابر گروهی دیگر و توقف باجگیری غربی از دولتهای خلیجی است.
میدانم که مشکل تنها توطئه قدرتهای خارجی نیست، به این دلیل که ایران و عربستان و منطقه هم مسئولیتهایی دارند. درگیریها و اختلافات از مدتها پیش پابرجا بوده، اما تجربه سالهای گذشته میگوید که تمام منطقه از این نوع درگیریها ضرر فراوانی متحمل شده، چرا که این تنشها نه فقط بین ایران و عربستان، بلکه بین همه دولتهای منطقه بوده است؛ و سوال آخر آنکه ممکن است این بهبود، در روابط مصر و ایران هم تاثیر بگذارد؟ بویژه آنکه تهران چند روز پیش در این باره صحبت کرده است؟!
دیدگاه تان را بنویسید