محمدرضا تاجیک، از تئوریسینهای اصلاحطلب در بخشی از مصاحبه با شماره دوشنبه گذشته روزنامه آرمان ملی، اظهارات صریحی را علیه "محسن مهرعلیزاده" نامزد اصلاحطلب حاضر در انتخابات 1400 بر زبان آورده و به زعم خود تکلیف او و جریان اصلاحات را مشخص کرده است.
تاجیک در این باره با حمایت ضمنی از تئوری شوم "تحریم خاموش انتخابات" گفته است: آیا اصلاحطلبان حاضر هستند با هر کارتی بازی کنند یا اینکه فضای حیثیتی و آینده خود را در این میبینند که به صورت رسمی اعلام کنند کاندیدایی در انتخابات ندارند و از کسی نیز حمایت نمیکنند. این شرایط امروز برای آقای مهرعلیزاده وجود دارد. هر چند برخی از اصلاحطلبان بر این باور هستند که آقای مهرعلیزاده بهتر است وارد این بازی نشود و از ادامه رقابتهای انتخاباتی انصراف بدهد.
او تأکید میکند: "با این وجود به نظر میرسد ایشان قصد دارند در رقابتها باقی بمانند و جریان اصلاحات نیز قرار نیست از ایشان حمایت کند. هر چند ارتباطات و رفتوآمدهایی وجود دارد که این فضا ایجاد شود. بنده بعید میدانم در نهایت چنین اتفاقی بیفتد. امروز امثال آقای مهرعلیزاده در یک شرایط تاریخی قرار دارند و میان دوطرف روان و دوان هستند. یک طرف حاکمیت قرار دارد که از وی میخواهد از بازی خارج نشود و تا آخر بازی حضور داشته باشد، طرف دیگر اصللاحطلبان و بخشهایی از جامعه قرار دارند که از ایشان میخواهند در بازی حضور نداشته باشد و صحنه را ترک کنند. بدونتردید ایشان وارد هر کدام از این فضا شود، همراه با هزینههایی خواهد بود. این در حالی است که ممکن است مواهبی نیز برای ایشان به همراه داشته باشد. این برآوردی است که آقای مهرعلیزاده باید انجام بدهد و در نهایت تصمیم تاریخی خود را بگیرند. بنده بعید میدانم آقای مهرعلیزاده شانس زیادی برای ورود به پاستور داشته باشند و معتقدم تنها در شرایطی چنین شانسی تقویت خواهد شد که یک اتفاق بزرگ رخ بدهد که بنده زمینههای این اتفاق بزرگ را مشاهده نمیکنم."
او میافزاید: باید این تحلیل را داشته باشیم که حتی اگر بتوانیم جامعه را پیرامون آقای مهرعلیزاده به حرکت درآوریم و بازی را به هم بزنیم باید این سوال را از خود بپرسیم که آیا میتوانیم شرایطی را در دولت آینده متفاوت از دولت قبلی داشته باشیم؟ تجربه دولت قبلی نعش این شهید عزیز یعنی جریان اصلاحات را روی دستان ما قرار داد و جریان اصلاحات با یک انتخابات اشتباه با بحران شدید اجتماعی مواجه شد. باید به تجربه تاریخی خود توجه کنیم که حرکتی که انجام میدهیم باید یک گام به جلو باشد و نه دو گام به عقب. چه کسی تضمین میکند که دوباره این تجربه تاریخی تکرار نشود. آیا ما قرار است تنها با نامها بازی کنیم؟
*ما هم مثل آقای تاجیک و حتی قبل از آقای تاجیک معتقد هستیم و بودیم که جریان اصلاحات در انتخابات 1400 از هیچ کسی حمایت نخواهد کرد چون دل به ایجاد "فتنه اقتصادی" بسته است و لازمه جرقه زدن بر هیمه این فتنه بزرگ نیز "تحریم خاموش انتخابات" و خروج از مردمسالاری است.
اظهارات تاجیک که قبل از این نیز گفته بود حاکمیت ایران به مثابه کشتی تایتانیک اسیر گرداب شده؛ چیزی جز حرفهای یک فعال فتنه 88 نیست که قصد دارد آخرین امیدهای نجبای اصلاحطلب و مردمانی که دوست دارند به یک نامزد اصلاحطلب رأی بدهند را به دیوار بکوبد و اینطور القا کند که حالا که تاجزادهی بدسابقه و جهانگیری بد کارنامه تأیید صلاحیت نشده پس ما اصلاحطلبان دیگر هیچ نامزدی در انتخابات نداریم!
در بحث نعش شهید اصلاحات و عامل قتل او یعنی "رئیسجمهور روحانی" هم بایستی این تئوری سیاسی را به امثال تاجیک آموخت که مسئله یک جریان سیاسی هرگز اشتباهات و ندانمکاریهای یک فرد نیست بلکه نسبت آن جریان با اشتباهات آن فرد است. یعنی اصلاحطلبان میتوانستند با عذرخواهی از اشتباهات روحانی به جایگاه خود نزد مردم اعتبار ببخشند اما به جای آن خود را رهین روحانی و "فدائیان روحانی" معرفی کردند، تمام گفتارهای او را قانونی خواندند و حتی از مردم خواستند که دست روحانی و ظریف را ببوسند!
مردم، مهرعلیزاده و علم سیاست گناهی ندارند اگر شخص آقای تاجیک در شهوتی هولانگیز برای رئیسجمهور شدن دوباره آقای روحانی در انتخابات سال 96؛ تمام آبروی سیاسی خود را به یکسو نهاد و در ستاد انتخاباتی روحانی در مدح پوپولیسم سخنرانی کرد.
پس اقدام دموکراتیک اصلاحطلبان در انتخابات سال 92 برای حمایت از آقای روحانی فینفسه یک کار سیاسی بد نبوده است. بلکه نفسانیات و شهوات اصلاحطلبان است که مرگ عقلانیت را در اردوگاه چپ رقم زد.
بدیهیست که رجال جریانی چنین متناقضنما هنگامی که نیت تحریم انتخابات را داشته باشند؛ از راه حلهای معقول فرار و این توجیهات را روانه افکار عمومی کنند.
اصلاحطلبان اگر قصد حضور در انتخابات را داشتند (که ندارند!)، هم میتوانستند گزینههایی بهتر از تاجزاده به شورای نگهبان معرفی کنند، هم به امثال عارف که احتمال بیشتری برای صلاحیت دارد مراجعه کنند و هم از حضور امثال مهرعلیزاده و همتی بهره ببرند. اما قرار است "انکار بدیهیات" و "اعوجاجات غیر عقلانی" استتاری باشد بر نقشه آنها برای "تحریم خاموش انتخابات".
شخص آقای تاجیک و دوستان ایشان در ستاد هسته سخت اصلاحات که البته بار سنگین ایدهپردازی را نیز بر دوش میکشند؛ با گلوگاههای خطیری از مسئولیت و پاسخگویی در تاریخ مواجه خواهند بود...
دیدگاه تان را بنویسید