سیدغلامحسین حسنتاش، کارشناس ارشد اقتصاد انرژی میگوید: اخیرا کلیپی تبلیغاتی را از آقای محسن رضایی دیدم که حاوی اطلاعاتی عجیب، عمدتا غلط و فریبکارانه است.
در ادامه یادداشت این کارشناس ارشد اقتصاد انرژی که در وبلاگ خود منتشر کرده آمده:
* به جناب رضایی باید گفت آنچه که شما نام آن را یارانه گذاشتهاید، یارانه نیست. شما و دوستانتان سیوچند سال است کشور را در یک لوپ تورمی قرار دادهاید.
* در این لوپ تورمی دائما ارزش پول ملی کاهش مییابد و دوباره قیمت جهانی حاملهای انرژی را با یک نرخ دلار جدید به ریال تبدیل میکنید و نام مابهالتفاوت آن با قیمت داخلی را یارانه انرژی مینامید و تا زمانی که کشور در این لوپ قرار دارد که پیشنهادهای جنابعالی هم در همین راستای تشدید آن است، این یارانه (به مفهوم مندرآوردی شما و همفکرانتان)، کماکان بر قرار خواهد بود.
* جناب رضایی! بعنوان نمونه هماکنون یک مهندس جوان با ده سال سابقه کار در استرالیا ۷۰۰۰دلار (استرالیا) در ماه حقوق میگیرد؛ یعنی حدود ۱۳۰میلیون تومان در ماه و حقوق یک مهندس سی سال شرکت ملی نفت ایران حدود یک دهم آن است. نام آن بیش از صد میلیون تومان تفاوت حقوق را چه میگذارید؟
* آیا انتظار این است که کارگر و کارمند ایرانی، حقوق ریالی بگیرند؛ اما حاملهای انرژی را به قیمت بینالمللی آنهم با آن نرخ دلاری که معلوم نیست از کجا آمده و بر کدام منطق اقتصادی استوار است، با ایشان حساب و کتاب کنیم؟ آیا میشود بر پایه یک سری محاسبات ناعادلانه از عدالت دم زد؟ آیا میشود بنای خدمت به خلق را بر دروغ و ریا استوار کرد؟
* در این کلیپ در مورد طرح مذکور توضیح داده نشده؛ اما وقتی این را در کنار دیگر سخنان جناب رضایی قرار میدهیم، هدف روشن است.
* جناب رضایی ضربوتقسیمهایی کردهاند که به اعداد درشتی و جذابی برسند که به شهروند فقیر ایرانی بگویند که این سهم تو از انرژی است که عاید طبقات بالای درآمدی میشود و عاید تو نمیشود.
* اما جناب رضایی هر اسم فریبندهای که روی آن بگذارند، مکانیزم اجرایی آن همان مکانیزم شکستخورده احمدینژادی است. باید حاملهای انرژی را گران کنند، منابع مالی ایجاد کنند و از آن منابع مالی ارقامی به همه یا حداقل شش تا هفت دهک پرداخت کنند.
* جناب رضایی ممکن است عدهای که در اثر مجموعهای از سیاستهای غلط خارجی و داخلی که شما هم همراه آن بودهاید، به نان شبشان محتاج هستند، مفتون این اغواگری جنابعالی شوند و به شما رای دهند؛ اما سوار شدن اینگونهای بر فقر و فلاکت مردم و مُسَکِن دادن رفع درد کردن موقت از بیماری که برای ادامه بقا نیاز به درمان اساسی دقیقا مصداق پوپولیسم است. مُسَکِنی که تشدیدکننده اصل بیماری است.
* معلوم است که جناب رضایی راهکاری ساختاری برای نجات اقتصاد ایران ندارند و میخواهند همان آزمودههای خطای گذشته را دوباره بیازمایند و پیشاپیش خود را متعهد به آن میکنند.
* یعنی، اقدامی که مخرب اقتصاد و کار و تولید است و دوباره کشور را در یک لوپ رکود-تورمی و بیثباتی قرار میدهد و اندکی بعد تورم ارزش آن پرداختی مستقیم را میخورد و اما فقر و بیکاری گسترش پیدا میکند.
پس همین یه ریال که مستقیم به فقرا وعده داد شما را حسابی داغ کرده بده شما که ثروتتون دوبرابر بشه