«فقط یادتان باشد، ایرانی ها هیچ جنگی را نبرده اند، اما در هیچ مذاکره ای هم شکست نخورده اند.» این متن یکی از بی شمار توئیتی است که رئیس جمهور سابق آمریکا، دونالد ترامپ، درباره کشور ایران در صفحه توئیتر خود منتشر کرده است. سال هاست که سیاستمداران کشورهای مختلف، به خصوص آمریکا، از شبکه های مجازی به عنوان ابزاری کارآمد برای سیاست خارجی خود استفاده می کنند. با ظهور اینترنت و رشد فناوری اطلاعات و ارتباطات، تحولات وسیعی در شیوه زندگی، روش های حکومت داری و روابط دیپلماتیک به وجود آمده است. در این بین، مفهوم دیپلماسی که همواره بر پایه اطلاعات و ارتباطات بنا شده است، نسبت به دیگر حوزه های اجتماعی، تغییر بزرگ تری را شاهد بوده و این گسترش اینترنت و تحولات تکنولوژیک در عرصه فضای مجازی، دیپلماسی دیجیتال را به یکی از مهم ترین اشکال دیپلماسی در جهان تبدل کرده است. به طور کلی، دیپلماسی دیجیتال را استفاده از رسانه ها و فضای مجازی به منظور حل مشکلات سیاست خارجی تعریف می کنند. برخلاف دیپلماسی سنتی که مکانیسم آن نیازمند حضور اشخاص بود، در این شکل از دیپلماسی، غالباً ارتباط از طریق اینترنت صورت می گیرد. این مهاجرت از ارتباط آفلاین به آنلاین، به پیدایش این دیپلماسی جدید منجر شد که به دیپلماسی دیجیتالی یا دیپلماسی الکترونیک معروف است.
گسترش و توسعه دیپلماسی دیجیتال در کشورهای مختلف، توجه بسیاری از اندیشمندان را به مقوله جدید جلب کرد و موجب ارائه مقالات و پژوهش های بسیاری در این زمینه در سال های اخیر شد. یکی از جدیدترین آثاری که به تحلیل و بررسی موضوع دیپلماسی دیجیتال پرداخته، مقاله سیمونا وویکاست که با نام «دیپلماسی دیجیتال: محیط کوچک و جدیدی از ارتباط عمومی» در ژورنال Postmodern Openings به چاپ رسید. وویکا، دیپلماسی دیجیتال را به عنوان یک دایره ارتباطات عمومی تلقی می کند که دیپلمات ها در تلاش اند با استفاده از آن، به یک دنیای متعادل دست یابند. او در این مقاله به بررسی تفاوت های بین دیپلماسی سنتی و دیجیتال می پردازد و همچنین چگونگی شکل گیری و تحولات دیپلماسی دیجیتال را توضیح می دهد. علاوه بر این، این مقاله به منظور بررسی تحولات دیپلماسی دیجیتال در کشور رومانی، به مقایسه فعالیت های آنلاین پیچ های فیس بوک و توئیتر 30 سفارتخانه خارجی در این کشور می پردازد.
- تاریخچه دیپلماسی و تحولات آن
در ابتدا، وویکا توضیحی درباره تاریخچه شکل گیری دیپلماسی و چگونگی توسعه چارچوب های آن ارائه می دهد او بیان می کند که مبادلات کالا و مذاکرات مردم با یکدیگر بر سرآن، لزوم پیدایش و توسعه دیپلماسی را ایجاب کرد و با گذشت زمان و ظهور چالش های جدید اقدامات دیپلماتیک، ارزش و جایگاه ویژه ای در بین مردم به دست آورد. او همچنین اظهار می کند که فعالیت های دیپلماتیک در دوران باستان در جوامعی مانند مصر باستان، سوریه، جزیره قبرس و امپراتوری آشور (Assyrta)، بسیار توجه مردم و حاکمان این جوامع بود. اسناد کشف شده از این دوران، ارتباط نظامی و دیپلماتیک بین کشورهای مختلف را نشان می دهد و همچنین لوح های سنگی حکاکی شده در این دوره، نشانگر تمایل رهبران برای ایجاد ارتباط استراتژیک با کشورهای دورتر و همچنین تسهیل تبادل اطالعات با آنها هستند. وویکا همچنین به برخی از ابداعات و اختراعات گذشته و تاثیر آن بر روند توسعه دیپلماسی اشاره می کند؛ به عنوان مثال، اختراع کاغذ و اختراع دستگاه چاپ هر کدام از این اختراعات تحولی شگرف در ارتباطات بین افراد و جامعه به وجود آودر وبه فعالیت های دیپلماتیک کمک کرد تا با شرایط جدید سازگار شوند و به ارتباطات دیپلماتیک آسان تر و کارآمدتر از نظر نظامی و اقتصادی منجر شد. وویکا همچنین در این مقاله اذعان می کند که این اختراعات به عنوان یکی از عناصر مهم در تحولات دیپلماتیک، بر مراحل تغییرات آن تأثیر بسزایی داشته اند که کاربرد آنها در سیاست های خارجی و روابط دیپلماتیک، با ظهور تشکیلات دولتی در کشورها، آشکار شد.
وویکا تحولات دیپلمای سنتی را روندی سه مرحله ای می بیند. طبق دیدگاه او، مرحله او مربوط به تشکیل سفارتخانه های موقتی و رسمی در قرون باستان تا اواخر قرون وسطی است که در این سفارتخانه ها، گزارش های مربوط به رویدادهای مهم که در بخش های مختلف جهان رخ می دادند، مورد بررسی قرار می گرفت. مرحله دوم این تحولات مربوط به تاسیس سفارتخانه های دائمی در دوره معاصر و پس از پایان قرون وسطی بود که با نهادینه سازی ادارات دیپلماتیک توسط دولت همراه شده بودند. مرحله سوم نیز مربوط به حضور دولت ها در مجامع و کنفرانس های بین المللی است. وویکا همچنین به کانال های ارتباطی که معمولاً در دیپلماسی سنتی مورد استفاده قرار می گیرند، اشاره می کند که جلسات حضوری، مذاکرات چهره به چهره (دوجانبه و چند جانبه)، انواع مختلف کنفرانس ها، نامه های رسمی و تلگراف، مثال هایی از این راه های ارتباطی هستند. اندیشمندان علوم اجتماعی دریافته اند که به دلیل توسعه ابزارها و شبکه های ارتباطی مانند اینترنت، تلویزیون و تلفن همراه، اطلاعات در سطح جهانی با سرعتی چشمگیر پخش می شود که باعث وابستگی بیش از پیش جامعه به اطلاعات و دسترسی همگانی به این اطلاعات شده است. وویکا نیز با دیدگاه این اندیشمندان هم نظر است و بیان می کند که این ابزارها و کانال های انتقال اطلاعات، موجب تغییرات مثبتی در دیپلماسی سنتی و همچنین پویایی روابط بین الملل کشورها شده است. طبق دیدگاه او، به دلیل گسترش شدید سیستم های ارتباطی و جهانی شدن انتشار اطلاعات، بسیاری از روابط دیپلماک تغییر فرم داده اند و به فضای مجازی مهاجرت کرده اند؛ به علاوه رهبران سیاسی، صرف نظر از موقعیت جغرافیایی که در آن حکومت می کنند، به دلیل به کار بردن دیپلماسی مدرن، دسترسی برابر به انتقال فوری پیام ها در هر نقطه از زمان و مکان دارند که موجب تسهیل ارتباط بین موسسات عمومی شده است.
- دیپلماسی سنتی و دیپلماسی دیجیتال
در بخش بعدی مقاله، وویکا به بررسی تفاوت ها بین دیپلماسی کلاسیک و دیپلماسی دیجیتال و همچنین نقاط ضعف و قدرت آنها می پردازد. او توضیح می دهد که با توسعه کانال های ارتباطی، رویکردهای جدیدی به منظور انطباق با شرایط جدید و همسو شدن با فناوری های پیشرفته در روابط دیپلماتیک، به کار گرفته شد این کانال های ارتباطی جدید، فواید بسیاری را به همراه داشتند. به عنوان مثال طهور رادیو یکی از نقاط عطف در تحولات دیپلماسی بود که باعث شد سیاستمداران زیادی علاقه مند به سرمایه گذاری برای توسعه آن شوند. نیکولیندا بیان می کند که رادیو فرصت مناسبی را برای سیاستمداران به وجود آورد تا بتوانند به صورت مستقیم با مردم وارد صحبت شوند که این خود می توانست باعث شکل گیری پیوندی بین توده مردم و دیپلمات ها شود. او مدعی می شود که شبکه های اجتماعی نظیر توئیتر، فیس بوک و یوتیوب نیز تاثیر این چنینی بر روابطدیپلماتیک داشته اند. طبق دیدگاه او، این شبکه های اجتماعی باعث تکامل روابط بین الملل و دیپلماسی درعصر حاضر شده اند که از نمونه های آن می توان به بهار عربی (Arab Spring) اشاره کرد. مردم کشورهایی که برای دهه ها در دیپلماسی بین المللی شکست خورده بودند با کمک فناوری ارتباطی جدید تواستند علیه حاکمانشان به پا خیزند و تحولات عظیمی را در منطقه به وجود آورند.
وویکا معتقد است که پیشرفت تکنولوژی نباید باعث کنار گذاشته شدن دیپلماسی کلاسیک شود و این ابزارهای جدید، باید به عنوان جایگزینی برای ارتباطات غیر حضوری استفاده شود و نه چیزی بیش از این او استدلال می کند که استفاده بیش از حد از فناوری های جدید در حوزه سیاست و دیپلماتیک می تواند کاستی هایی مانند ارسال اطالعات نادرست یا ناکامل را به همراه داشته باشد و همچنین بیان می کند که ارتباط بین دو شخص تنها از طریق بحث نیست و این ارتباط، اطلاعات مختلفی دارد که بسیاری از آنها به وسیله دیپلماسی دیجیتالی قابل انتقال نیستند. وویکا در ادامه توضیح می دهد که در کنار این عیب دیپلماسی دیجیتال، مزیت های نیز وجود دارد. مزیت اصلی آن، نبود محدودیت برای ارسال پیام هاست که طبق آن یک دیپلمات این فرصت را دارد که از انواع کانال های ارتباطی بدون وجود شرطی استفاده کند. دومین نقطه قوت آن، امکان برقراری ارتباط با گروه های مختلف سازمان ها و شهروندان در مناطق مختلف جهان است. سومین مزیت دیپلماسی سایبری این است که امکان ارائه بازخورد توسط گروه های مختلف وجود دارد که می تواند موجب برقراری پیوند محکم تری بین دیپلمات و مردم و همچنین پشتیبانی از فرآیندهای دیپلماتیک شود
- کانال های ارتباطی مورد استفاده در دیپلماسی دیجیتالی
در این بخش از مقاله، وویکا به بررسی آماری اطلاعاتی مربوط شبکه های اجتماعی مورد استفاده در رومانی طی سال های 2015 تا 2020 می پردازد. در این بررسی، او تعداد اعضای هر یک از این کانال های رسانه ای و میزان فعالیت کاربردهای آنها را به منظور دستیابی به تحولات و پویایی این شبکه های اجتماعی، برای سال های مختلف با یکدیگر مقایسه می کند. نتایج این بررسی نشان می دهد که عمده مردم از فیس بوک استفاده می کنند و طی سال های اخیر استفاده آنها از این شبکه اجتماعی نسبت به دیگر رسانه ها، افزایش قابل ملاحظه ای داشته است.
در گام بعدی مقاله به بررسی و نظارت 30 سفارتخانه خارجی مستقر در رومانی و فعالیت های آنها در فضای مجازی، می پردازد. در این بررسی وویکا، فیس بوک و توئیتر این سفارتخانه ها به طور مداوم نظارت می شدند و تعداد لایک ها، حضور یا عدم حضور در این شبکه ها و همچنین پویایی آنها را که شامل حذف و ایجاد حساب بود مورد بررسی قرار داد. با توجه به بررسی های آماری، وویکا به این نتکه اشاره می کند که سفارتخانه های خارجی در رومانی تمایل زیادی به برقراری ارتباط آنلای با کانال های رسمی دارند ولی هریک از این سفارتخانه ها با توجه به سیاست ها و چشم اندازی که از روابط خود در نظر دارند، استراتژی متفاوتی را نسبت به دیگر سفارتخانه ها اتخاذ می کنند. به عنوان مثال، سفارت آمریکا از هر دو کانال ارتباطی، توئیتر و فیس بوک، برای جذب مخاطب حداکثری استفاده می کند و در پیچ های فیس بوک و توئیتر خود علاوه بر اطلاع رسانی فعالیت های سفیر این کشور، به ترویج ارزش های ملی آمریکا نیز می پردازد. اما سفارت مکزیک فقط از فیس بوک استفاده می کند و هیچ حساب توئیتری ندارد.
پس از بررسی وضعیت سفارتخانه های خارجی در رومانی در سال 2015، وویکا به منظور یافتن تحولات و تکامل دیپلماسی دیجیتال این سفارتخانه ها، فعالیت های آنلاین این 30 سفارتخانه در فیس بوک و توئیتر را برای دوره پنج ماهه مورد مشاهده قرار می دهد. با مقایسه بین فعالیت های آنلاین این سفارتخانه ها در سال های 2015 و 2020، او به این نتیجه می رسد که طی این سال ها فیس بوک محبوب ترین شبکه اجتماعی باقی ماند و به طور گسترده توسط محیط دیپلماتیک به عنوان اصلی ترین کانال دیپلماسی دیجیتالی در این کشور مورد استفاده قرار گرفت.
- نتیجه گیری
پیشرفت های تکنولوژیک سبب شکل گیری تغییرات انقلابی در شیوه زندگی و فعالیت های روزمره ما شده است. فناوری های نوین باعث به وجود آمدن شبکه های ارتباطی جدیدی شدند که برای برقراری ارتباط با افراد، گروه ها و موسسات به کرات مورد استفاده قرار می گیرند. این شبکه های اجتماعی جدید و تکامل سریع به تغییر دیپلماسی کلاسیت به دیپلماسی دیجیتالی در روابط بین دولت ها منجر شده است. سیمونا وویکا در مقاله خود که با نام «دیپلماسی دیجیتال: محیط کوچک و جدیدی از ارتباط عمومی» در سال 2020 به چاپ رسید، سعی داشت این روند تحولات و همچنین نحوه ورود اینترنت به حوزه دیپلماتیک و به وجود آمدن یک محیط کوچک به نام دیپلماسی دیجیتال را با ارائه تاریخچه ای از توسعه آن، نشان دهد او در این مقاله توضیح می دهد که چگونه دیپلمات ها از به کار بردن لوح های سنگی حکاکی شده تلفن، تلگراف و فکس به استفاده از صفحات فیس بوک و توئیتر به منظور برقراری ارتباط با دیگر کشورها، رسیدند.
وویکا در قسمتی از مقاله خود به بررسی فعالیت های آنلاین سفارتخانه های خارجی در رومانی در شبکه های اجتماعی مختلف نظیر فیس بوک، توئیتر، یوتیوب و ... پرداخت. نتایج این بررسی ها نشان می داد که در دوره پنج ساله 2015 تا 2020 فیس به عنوان بستری برای دیپلماسی دیجیتال در این کشور محسوب می شود.
پیام اصلی
بررسی داده های 70 تولید کننده پوشاک در بنگلادش نشان می دهد فاصله درآمدی زنان و مردان در این کشور فقیر و در حال توسعه، مشابه کشورهای با درآمد بالاست. در میان کارگران بخش تولید، زنان هشت درصد کمتر از مردان حقوق می گیرند. از بین عوامل مختلف، نرخ ارتقای شغلی نقش مهمی در این فاصله درآمدی دارد.
دیدگاه تان را بنویسید