55 آنلاین- تورم، افزایش سطح عمومی قیمت ها بوده و از نظر اقتصاددانان، تورم مالیاتی است که فقرا به ثروتمندان پرداخت می کنند. در قانون برنامه ششم توسعه (1400- 1396) تاکید بر این است که نرخ تورم در سال های اجرای این برنامه پنجساله، باید تک رقمی و در حد 8 درصد باشد.
در عمل و بر اساس محاسبات بانک مرکزی ایران، نرخ تورم سال 1398 در حد 41 درصد بود و بانک مرکزی برای سال 1399 هدفگذاری کرد که نرخ تورم بین 20 تا 22 درصد باشد.
در گفت و گوی «55 آنلاین» با دکتر حسین ایزدی، دلایل هدفگذاری بانک مرکزی برای تحقق نرخ تورم 22 درصدی و ناموفق بودن آن و همچنین مناسبات دولت و بانک مرکزی ایران، به بحث گذاشته شد. ایزدی، دکترای مدیریت استراتژیک دارد و استاد دانشگاه است.
*****
*بانک مرکزی، نرخ تورم سال 1398 را 41.2 درصد محاسبه کرده بود و مرکز آمار ایران، نرخ 34.8 درصد را اعلام کرد. در اوایل خرداد سال 1399 آقای همتی، رئیس بانک مرکزی هدفگذاری کرد که نرخ تورم را در این سال در حد 20 تا 22 درصد کنترل می کند و بانک مرکزی در همان زمان و طی بیانیه ای اعلام کرد نرخ تورم را به صورت ماهیانه منتشر می کند.
البته در عمل، بانک مرکزی نرخ تورم را اعلام نکرد و مرکز آمار، نرخ تورم سال 1399 را 36.4 درصد اعلام کرده که حدود 2 درصد بیش از نرخ اعلامی این مرکزی برای سال 1398 است.
با توجه به این که نرخ تورم سال 1398 بانک مرکزی بیش از 6 درصد بالاتر از نرخ مرکز آمار بود و با توجه به نرخ تورم 36 درصدی و افزایشی مرکز آمار برای سال 1399، آیا می شود نسبتی در نظر بگیریم و بگوییم نرخ تورم بانک مرکزی حدوداً چقدر است؟
-صد در صد می شود چنین کاری انجام داد و من فکر می کنم نرخ تورم بانک مرکزی برای سال 1399، حداقل 43 یا 44 درصد باشد. البته این نرخ های تورم که توسط بانک مرکزی و مرکز آمار ایران، اعلام می شود، بر اساس اقلام سبد خانوار مورد بررسی این دو مرکز است وگرنه ما اگر سبد خانوار را در نظر بگیریم شاید نرخ تورم بالای 50 درصد باشد.
*در سال 1399، برخی اقلام مثل عدس و برنج وارداتی بیش از 100 درصد طی یکسال افزایش قیمت داشتند ولی بانک مرکزی در سال 1385 تغییرات قیمتی 310 کالا را بررسی کرد و در سال 1396 تغییرات قیمتی 386 کالا را بررسی کرده است.
از نظر شما، محاسبه نرخ تورم در کشورهای دیگر به همین صورت نیست؟
-محاسبه نرخ تورم در کشورهای دیگر نیز به همین صورت است ولی آن کشورها نرخ تورم های مختلف دارند. بین اقلام مورد بررسی آن کشورها، دیگر آهن و سیمان وجود ندارد.
اساساً سبد خانوار، باید شامل اقلامی باشد که ما به طور روزانه مصرف می کنیم ولی برخی اقلام که در سبد خانوار بانک مرکزی قرار دارد، اقلامی نیست که همه جامعه استفاده کنند. در عین حال، سبد خانوار باید جامعیت داشته باشد و حداقل این است که سبدهای مختلف برای مناطق مختلف در نظر گرفته شود.
*بانک مرکزی فقط تورم مناطق شهری را محاسبه می کند ولی مرکز آمار ایران علاوه بر تورم کشوری، نرخ تورم مناطق شهری و روستایی و تورم استان های مختلف را هم محاسبه می کند. به هر حال، بر حسب همین نرخ تورم بانک مرکزی است که ما می دانیم در سال 1374 یعنی دوره ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی، نرخ تورم 49.4 درصد بوده است.
با توجه به این که بانک مرکزی نرخ تورم را اعلام نمی کند، آیا ما به طور قطعی می توانیم بگوییم نرخ 22 درصدی که بانک مرکزی برای سال 1399 هدفگذاری کرد تحقق پیدا نکرده است؟
-قطعاً این هدفگذاری تحقق پیدا نکرده و نرخ تورم سال 1399، بیش از 22 درصد است. البته من به وجود ناکارآمدی های اقتصادی داخل کشور اعتقاد دارم ولی بالاخره تحریم ها، وضعیت نرخ ارز و مبادلات پولی، تاثیرگذار بوده است.
ما در علم اقتصاد و حوزه مالی، یک بحث به نام «چسبندگی هزینه ها» داریم. وقتی درآمد ما پایین می آید، هزینه ها چسبندگی دارند و هزینه ها به همان میزان کاهش درآمد، پایین نمی آیند.
من نمی خواهم تمام تقصیرها را گردن تحریم ها بیندازیم. چرا که تحریم ها مقصر بوده اند ولی ناکارآمدی اقتصادی نیز وجود دارد. من اگر بخواهم وزن بدهم، شاید حالت 50- 50، بهترین حالتی باشد که ما می توانیم به این دو مولفه تاثیرگذار در اقتصاد کشورمان وزن بدهیم.
*در سال های گذشته، سهم بیش تری به ناکارآمدی دولت در بروز مشکلات اقتصادی می دادند تا تحریم. حتی آقای لاریجانی، رئیس وقت مجلس در سال 1391 و همزمان با دولت آقای احمدی نژاد اعلام کرد که سهم تحریم ها تنها 20 درصد است.
در سال 1399 هم برخی کارشناسان اقتصادی می گفتند که تحریم ها فقط 30 درصد بر اقتصاد ایران تاثیر دارد و 70 درصد مشکلات به خاطر تصمیمات نادرست داخلی و ناکارآمدی داخلی است. جنابعالی بر چه مبنا سهم برابر به این دو موضوع می دهید؟
-به خاطر این که در زمان آقای احمدی نژاد، ما اینقدر تحریم نداشتیم ولی در این دوره مراودات پولی ما قطع شد. در زمان اقای احمدی نژاد، قیمت نفت بالاتر بود و حتی قیمت هر بشکه نفت به 130 دلار هم رسید.
کُل درآمدهای نفتی ایران در دوره هشت ساله دولت آقای احمدی نژاد، به اندازه کُل درآمدهای نفتی ایران از زمان شروع صادرات نفت تا قبل از دولت آقای احمدی نژاد بوده است. بنابراین در دولت آقای احمدی نژاد، درآمد نفت بالاتر بود ولی به اصطلاح محترمانه، فقط ماهی دادن به مردم اتفاق افتاد.
در دولت آقای احمدی نژاد به جای این که صنایع گسترش پیدا کند و کار زیربنایی انجام شود، فقط یارانه داده شد. دولت آقای روحانی نیز، نتوانست مشکل یارانه ها را حل کند و دولت بعدی حتماً باید این سوبسید دادن را ادامه بدهد.
*در قانون برنامه ششم توسعه، تاکید بر این است که نرخ تورم 8 درصد باشد. از طرفی، در اردیبهشت سال 1397 بود که ترامپ، تحریم ها را علیه ایران برقرار کرد. در سال 1398 هم نرخ تورم ایران 41 درصد شد.
به چه علت بانک مرکزی در سال 1399 برای تحقق نرخ تورم 22 درصدی در سال 1399 هدفگذاری کرد؟
-من به عنوان فردی که یک مقدار دانش از اقتصاد دارم، می گویم به هیچ عنوان به نرخ هایی که بانک مرکزی یا هر جای دیگر اعلام می کند، توجه نمی کنم. همان طور که به ارقام برنامه های توسعه نمی شود توجه کرد.
درست است که اهداف و پیش بینی های برنامه های توسعه کشورمان، باید تحقق پیدا کند و قاعدتاً باید هم این طور باشد ولی واقعیت این است که در کشور ما پیش بینی ها، خطا دارد و نسبت به آنچه که در واقعیت رخ می دهد، خطای زیادی دارد.
*در اوایل سال 2020 میلادی یعنی فروردین 1399 صندوق بین المللی پول، پیش بینی کرد که در سال 2020 نرخ تورم ایران 36 درصد شود. آقای همتی، رئیس بانک مرکزی واکنش نشان داد و گفت «من خیلی امیدوارم بتوانیم تورم را در سطح 20 تا 22 درصد کنترل کنیم و پیش بینی صندوق بین المللی پول خیلی بی ربط بود. آنها دوست دارند یک چیز منفی بگیرند و بزرگ کنند».
بانک مرکزی یک نهاد تخصصی است. بالاخره هدفگذاری یک نهاد تخصصی درباره تورم بر چه مبنا می تواند باشد و چرا در عمل، اینقدر ایراد و اِشکال وجود دارد؟
-متاسفانه بانک مرکزی مستقل از دولت نیست و دولت، بانک مرکزی را همانند یک وزارتخانه می بیند و می خواهد حاکمیت خود را روی آن اِعمال کند. در حالی که صندوق بین المللی پول استقلال دارد، بانک مرکزی آمریکا استقلال دارد، بانک مرکزی بریتانیا استقلال دارد و بانک مرکزی آلمان استقلال دارد.
بانک های مرکزی این کشورها، وابسته به دولت نیستند و لذا اعداد، آمار و پیش بینی هایی که اعلام می کنند، تحت تاثیر سیاست قرار نمی گیرد یعنی دیدگاه کارشناسی خودشان را اعلام می کنند.
در صورتی که در کشور ما، خیلی از اعداد و ارقامی که پیش بینی می شود با سیاست گِره خورده و موقعیتی (Situational) است. در آن موقعیت، اگر بانک مرکزی بگوید نرخ تورم 40 درصد است یعنی ناکارآمدی اقتصادی دولت را بیان می کند.
متاسفانه دولت ما، خوشش نمی آید که بانک مرکزی، این نوع آمارها را اعلام کند. چون دولت، بانک مرکزی را به عنوان وزارتخانه مالی خودش می بیند و هیچ استقلالی برای آن قائل نیست.
به همین دلیل، اعداد و ارقامی که نهادهای بین المللی برای کشور ما پیش بینی می کنند، به واقعیت نزدیک تر است تا اعداد و ارقامی که دولت و بانک مرکزی پیش بینی می کند.
*نهادهای بین المللی از جمله صندوق بین المللی پول، با استفاده از آمار و اطلاعات تهیه شده توسط نهادهای دولتی هر کشور، آمار همه کشورها را به صورت یک جا اعلام می کنند.
قاعدتاً نهادهای بین المللی به خاطر حفظ اعتبارشان، اعداد و ارقام بی پایه و اساس اعلام نمی کنند.
-درست است و نهادهایی مثل صندوق بین المللی پول، آمار بی پایه و اساس انتشار نمی دهند. نهادهای بین المللی اعداد و ارقام را از خودمان می گیرند ولی مراودات بین المللی ما هم در سایت های جهانی وجود دارد که مثلاً ما از فلان کشورها چقدر واردات داشته ایم و چقدر هم صادرات داریم.
نهادهای بین المللی می دانند که ما چقدر نفت صادر می کنیم و چقدر واردات و صادرات کالا داریم و حتی بهتر و دقیق تر از خودمان می دانند. لذا نهادهای بین المللی، بهتر می توانند وضعیت ما را حدس بزنند و پیش بینی کنند.
*آقای همتی در اواخر اسفند سال 1398 گفت ما نمی دانیم ویروس کرونا چه اثراتی روی اقتصاد ما دارد ولی بدون احتساب تاثیر آن، نرخ تورم در سال 1399 حدود 20 درصد خواهد بود.
بعد از انتشار پیش بینی صندوق بین المللی پول در فروردین 1399، آقای همتی گفت «از این به بعد تورم 40 درصدی وجود نخواهد داشت و خیلی امیدوارم در سال 1399 بتوانیم نرخ تورم را در سطح 20 تا 22 درصد کنترل کنیم».
بانک مرکزی در روز 7 خرداد 1399 بیانیه صادر کرد که تورم هدف 22 درصد با دامنه مثبت و منفی 2 است و تاکید کرد که نرخ تورم را از این به بعد به طور ماهیانه منتشر می کند. به نظر شما، آیا درست است که پیش بینی و اعداد و ارقام بانک مرکزی به این صورت باشد و دولت به آن استناد کند؟
-من اعتقاد ندارم که اول بانک مرکزی پیش بینی می کند و بعد دولت اعلام می کند.
*بعد از همان پیش بینی صندوق بین المللی پول در فروردین 1399، آقای روحانی در جلسه هیات دولت، آن پیش بینی را رد کرد و گفت پیش بینی بانک مرکزی نشان می دهد نرخ تورم سال 1399 بهتر از سال 1398 خواهد شد.
بانک مرکزی وقتی نظری اعلام می کند که درست نیست، کُل دولت دچار اِشکال می شود. وقتی اعداد و ارقام به این صورت باشد و به درستی تحقق پیدا نکند، آیا سرمایه اجتماعی دولت را نابود نمی کند؟
-به نظر من، شاید حتی سیاست این باشد که دولت به بانک مرکزی بگوید اینقدر اعلام کن یعنی دولت به بانک مرکزی بگوید که اعداد و ارقامی اعلامی این طور باشد. در حالی که من بعید می دانم نتیجه کار کارشناسی، پیش بینی 22 درصد تورم شده باشد.
من احساس می کنم توافقاتی بین دولت و بانک مرکزی بوده که چنین نرخ تورمی اعلام شده. در این صورت نمی شود بین آن چیزی که آقای همتی گفته و آقای روحانی در جلسه هیأت دولت گفته است، فرقی قائل شد.
وقتی که این اعداد و پیش بینی ها، نادرست است و با واقعیت، سازگار نیست، می تواند ضایعات اقتصادی به وجود بیاورد که ما همین الان نتیجه آن را می بینیم و مردم به آن 22 درصد بانک مرکزی اعتقاد ندارند.
*آقای روحانی با وعده کنترل تورم به قدرت رسید و رای کسب کرد. آیا نباید همچنان کنترل تورم در اولویت دولت باشد تا قدرت خرید مردم از بین نرود؟
-من اعتقاد دارم که آقای روحانی در چند سال اول دولت خودش، شاید 80 درصد شعارهایش را محقق کرد ولی بعداً آمریکا، شیطنت هایی کرد. البته ما هم مقررات گروه ویژه اقدام مالی (FATF) را قبول نکردیم و وارد بازی شیطنت آمیز آمریکا شدیم.
در سال 1397 تحریم ها علیه ایران اِعمال شد و محاسبات آقای روحانی به هم ریخت. شاید بشود گفت که شعارهای آقای روحانی در سال های اول این دولت محقق شد ولی بعداً آن شعارها در حد شعار باقی ماند.
*در زمان تبلیغات انتخاباتی سال 1392، آقای روحانی می گفت حتی اگر تحریم نباشد ما تورم بالا را داریم. این انتقادی بود که آقای روحانی از دولت آقای احمدی نژاد می کرد.
در وضع فعلی و با وجود تحریم، آیا هیچ امکانی وجود نداشت که نرخ تورم ما به این حد نرسد؟
-بخشی از تورم ما ساختاری است. چرا که ما ایرانی ها، یک انتظار تورمی داریم و ما 80 میلیون نفر اعتقاد داریم وقتی اسفند تمام می شود و اول فروردین سال بعد از راه می رسد، حتماً حقوق ها باید افزایش پیدا کند، بلیت اتوبوس گران شود و حتماً اجاره خانه باید گران شود.
یک رئیس جمهور بی باک باید اعلام کند هیچ حقوقی تا 4 سال یا 5 سال بالا نمی رود و از آن طرف سطح قیمت ها نیز بالا نرود.
متاسفانه این انتظار تورمی در کشور ما وجود دارد. اگر آقای روحانی به آن صورت صحبت کرده به خاطر این بوده که آن تورم ساختاری در ذهنیّت ما وجود دارد.
هیچ دولتی فرضاً نمی گوید که حقوق ها افزایش پیدا نمی کند. حتی بدتر از آن، آقای نوبخت، رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور در ماه های مهر و آبان 1399 اعلام کرد که میزان افزایش حقوق کارمندان در سال 1400 در حد 25 درصد خواهد بود.
وقتی در آن زمان، مقدار افزایش حقوق در سال آینده اعلام می شود، در عمل افزایش قیمت ها را تشدید می کند. آقای نوبخت، از مهر ماه سال 1399 این انتظار تورمی را ایجاد کرد.
*در اوایل دوره ریاست آقای همتی بر بانک مرکزی، انتشار ماهیانه نرخ تورم متوقف شد و در اوایل سال 1399 هم آقای همتی و بانک مرکزی تعهد دادند که نرخ تورم را به طور ماهیانه به اطلاع عموم مردم می رسانند تا شفاف سازی اتفاق بیفتد.
این نوع اقدامات که بانک مرکزی، خودش تعهد بدهد ولی بعداً نرخی منتشر نکند، برای کشور و دولت مناسب است؟
-منطقی این است که نرخ تورم به صورت ماهیانه منتشر شود ولی من تعجب می کنم که آقای همتی با چه توانی این موضوع را اعلام کرده و مگر استقلال دارد. وقتی که دو سال است ترازنامه بانک مرکزی منتشر نشده، چطور آقای همتی می تواند ادعا کند که نرخ تورم را ماه به ماه اعلام می کند.
*آقای همتی در مرداد 1397 رئیس بانک مرکزی شد ولی آمار نرخ تورم تا آذر 1397 منتشر می شد و در همین دوره ریاست آقای همتی است که اعلام نرخ تورم متوقف شده.
-بله. آقای همتی، رئیس بانک مرکزی با وجود این که می خواهد بگوید بهتر از دیگران بوده ولی دقیقاً همان راه رؤسای قبلی بانک مرکزی را رفت و شاید بدتر. حتی اداره بررسی های اقتصادی بانک مرکزی یک نشریه منتشر می کرد و آقای همتی دستور داد که دیگر آن نشریه را منتشر نکنند.
*پس این کارها تصمیم آقای همتی است و نه دولت.
-تصمیم دکتر همتی است ولی ایشان فکر می کند با نشان ندادن اعداد و ارقام، می توانند جلوگیری کنند.
*شما پیش از این گفتید بانک مرکزی مستقل نیست و دولت، بانک مرکزی را مانند یک وزارتخانه می بیند ولی الان می گویید انتشار ندادن، کار آقای همتی است. در نهایت اگر بخواهید با قاطعیت اعلام کنید این نوع کارها یعنی منتشر نکردن آمار، دستور آقای همتی است یا دستور دولت؟
-من اعتقاد دارم که آقای همتی، خودش را مانند یک وزیر می داند و دولت هم، از او استفاده می کند. واقعیت این است که آقای همتی، آقای روحانی را به عنوان رئیس پذیرفته است. قاعدتاً وزیر، همان کاری را انجام می دهد که رئیس جمهور و رئیس دولت می خواهد.
بنابراین، تصمیماتی که آقای همتی در بانک مرکزی می گیرد، در همان جهتی است که دولت می خواهد. در نتیجه، ما باید عمل آقای همتی را در راستای خواست دولت بدانیم.
بالاخر ه هم پوشانی اینه ،که از ملت بپوشانند ، خدا خیر به عمرشان نیاورد که ملت را داغون کردند ؟ جالب این جااست که نمی خواهند از رو هم بروند!!!!.
وابستگی حزبی به کارگزارانی دارد چون ایشان خواهر زاده هاشمی مرحومه