ارسال به دیگران پرینت

گفت و گوی «۵۵ آنلاین» با مسعود مُجرّب؛ صاحب نظر در حوزه مخاطره شناسی

مقدار درست فرونشست تهران سالیانه 17 تا 20 سانتی متر است| 900 هزار حلقه چاه آب، عامل تخریب محیط زیست ایران هستند | آثار نشست زمین در 600 کیلومتر مربع از جنوب غربی پایتخت؟

مجرّب: در کشور ما حتی دوره مدیریتی اساسی ترین کارها، کوتاه است. وقتی که یک مدیر فقط به مدیریت در لحظه فکر می کند، توجه او به دراز مدت از بین می رود

مقدار درست فرونشست تهران سالیانه 17 تا 20 سانتی متر است| 900 هزار حلقه چاه آب، عامل تخریب محیط زیست ایران هستند | آثار نشست زمین در 600 کیلومتر مربع از جنوب غربی پایتخت؟
 55آنلاین- در روز چهارشنبه 8 اردیبهشت 1400 (28 آوریل 2021) مجله علمی و بین المللی «ساینتیفیک ریپورت»، مقاله ای مستند از سه پژوهشگر ایرانی را منتشر کرد و در این مقاله، وضعیت سفره های آب زیرزمینی ایران در دوره 14 ساله بین سال های 1381شمسی/ 2002 میلادی تا 1394/2015 بررسی شده است.
در این مقاله 30 حوضه آبریز اصلی و 478 زیرحوضه ایران بررسی شده و در این میان حوضه دریاچه بختگان در استان فارس، وخیم ترین وضعیت را از نظر برداشت آب های زیرزمینی دارد. در مجموع  از این 30 حوضه، در حد 74 میلیارد متر مکعب، اضافه برداشت آب از سفره های زیرزمینی اتفاق افتاده و این کار در 77 درصد از مساحت ایران عامل نشست زمین و شوری خاک است.
«سمانه اشرف»، «علی ناظمی» و «امیر آقاکوچک»، سه استاد ایرانی مقیم آمریکا و کانادا هستند که این مقاله را در یکی از چند مجله علمی معروف دنیا انتشار داده اند.
در گفت و گوی «55 آنلاین» با دکتر مسعود مُجرّب – متخصص مخاطره شناسی- برخی از نکات اصلی این مقاله به صورت مقایسه ای با واقعیت های موجود زمین شناسی مناطق و دشت های مختلف ایران و به طور خاص دشت تهران بررسی شده است.
*****

 

*در روزهای اخیر، سه پژوهشگر ایرانی مقاله ای را در مجله ساینتیفیک ریپورت منتشر کرده و در آن ضمن اعلام این که گفته اند 74 میلیارد متر مکعب از سفره های آب زیرزمینی ایران اضافه برداشت شده، تاکید کرده اند که این برداشت آب در اکثر 30 حوضه آبریز اصلی کشور ایران باعث فرونشست زمین و شوری خاک شده.
ما می دانیم که در همه سال های اخیر، کارشناسان و متخصصان ایرانی و داخل کشور نسبت به برداشت آب از سفره های زیرزمینی و بروز پدیده فرونشست زمین هشدار دادند. با این حال، چرا الان و بعد از انتشار این مقاله در یک مجله، مطالب آن در روزهای اخیر به شدت مورد توجه قرار گرفته است؟

 

-واقعیت این است که ما حدود 95 درصد آب موجود را در بخش کشاورزی و بخش صنعت و حدود 5 درصد را در بخش شُرب مصرف می کنیم. این الگو در کلانشهرهای ایران حول و حوش نسبت 50ـ 50 یا 45 ـ 55 است.
در کلانشهرها، بخش عمده آب مصرفی برای شُرب است و نه برای کشاورزی. البته همچنان الگوی بهینه مصرف آب تدوین نشده و مسائلی مثل شیوع ویروس کرونا باعث شده که حتی مصرف آب افزایش پیدا کند.
برای مثال در کلانشهر تهران، شهرداری سالیانه حدود 200 میلیون متر مکعب آب از زیرزمین استخراج کرده و چمن و فضای سبز را آبیاری می کند. ما الان کاری به این موضوع نداریم که شهرداری، ناچار است یا ناچار نیست ولی عمده آب شُرب و مصرفی ما از سدها و آب های زیرزمینی تامین می شود.
ما در ایران 300 دشت ممنوعه داریم و برداشت آب از آنها ممنوع شده. بیش از 10 سال است که زمین شناسان ایرانی انتقاد کرده و می گویند بارندگی، خالی شدن آبخوان (سفره آب) این دشت ها را جبران نمی کند. 
ما الان تعداد زیادی دشت ممنوعه داریم و در تنش آبی هستیم. آبخوان های ما به خاطر فرونشست ناحیه ای، فضای متخلخل (دارای منفذ) درون خودشان را از دست می دهند. ما الان پدیده فرونشست را در دشت تهران، دشت سمنان و دشت رفسنجان و حتی جاهایی که قبلاً پُر آب بوده اند، داریم. 
ما زمانی آثار مخرب ازدیاد برداشت آب را می بینیم که یک زلزله اتفاق بیفتد و فرونشست زمین هم داشته باشیم. برای مثال، اگر زلزله 5.1 ریشتری ملارد (غرب استان تهران) که در سال 1396 اتفاق افتاد، بزرگای بیش تری داشت، خسارت های ما در جنوب غربی تهران وحشتناک می شد.
یک دلیل آن خسارت احتمالی، سُست بودن زمین این منطقه بوده و فرونشست کردن زمین، روی ساختمان ها اثر کرده است. ما اثر فرونشست زمین را از بزرگراه آزادگان تهران به سمت جنوب و در محدوده اسلامشهر، چهار دانگه و رباط کریم می بینیم. 
وقتی که بارها درباره خطر فرونشست زمین، هشدار داده می شود، شاید مسئولان چندان توجه نکنند. 

 

*این کم توجهی مسئولان ما به این هشدارها به چه علت است؟

 

-در حال حاضر، تامین آب برای مصرف مردم، مطابق معمول گذشته انجام می شود ولی با این حال، ما باید قبول کنیم که ایران، یک کشور با آب و هوای گرم و خشک است. وقتی که مجامع بین المللی، در این زمینه صحبت می کنند، انگار یک مقدار اثر آن بیش تر است. برای این که مسائل سیاسی پشت آن نیز مطرح می شود و مسئولان ما برای این که اعتراض مجامع بین المللی را کم کنند، به این موضوع می پردازند.
البته شاید دانشمندان ما کارهایی انجام داده اند که اطمینان مورد نیاز کمرنگ شده. البته نمی گویم آن اطمینان از بین رفته و فقط کمرنگ شده. به همین دلیل، مسئولان به این نوع هشدارها توجه نمی کنند. 
معمولاً و به قول معروف این طور است که مرغ همسایه غاز است. موقعی که مجامع بین المللی در این زمینه اظهار نظر می کنند، انگار اعتبار آن بالاتر است ولی وقتی دانشمندان و کارشناسان ما انتقاد می کنند و حتی به طور دقیق اندازه گیری می کنند به کار آنها کم توجهی می شود. 
یک دلیل عمده، مدیریت های سطحی و کوتاه مدت است. یک مدیر که به مدت 2 یا 3 سال مدیر است، اینقدر که به «توسعه» توجه دارد، به «توسعه پایدار» توجه ندارد. هر چند که من نمی توانم به طور قاطع بگویم که اگر کارشناسان کشورهای دیگر مطالعه ای انجام بدهند حتماً سرمشق و سرلوحه می شود. 
به هر حال، در کشور ما حتی دوره مدیریتی اساسی ترین کارها که باید بهره وری را بالا ببرد و به سمت توسعه پایدار حرکت کند، کوتاه است. وقتی که یک مدیر فقط به مدیریت در لحظه فکر می کند، توجه او به دراز مدت از بین می رود. 
در مجموع، وقتی که یک کار بین المللی انجام می شود، توجه ها را بیش تر جلب می کند ولی معلوم نیست به همین مقاله که در روزهای اخیر منتشر شده، به طور جدی توجه شود. شاید این مقاله در رسانه های مختلف داخلی مورد توجه قرار گرفته باشد ولی من مطمئن نیستم که در عمل، به این مقاله توجه شود. 
ممکن است در رسانه های مختلف، به این مقاله توجه شود و آن را نقد کرده و درباره آن صحبت کنند ولی در عمل، این طور نیست که بگوییم یک اتفاقی رخ داده و الان توجه مسئولان جلب شد و از الان به سمت استفاده از آب خاکستری (فاضلاب تصفیه سده) و تامین آب از دریا می روند.
برای مثال، کشورهایی مثل عربستان و امارات، تا می توانند از دستگاه های آب شیرین کن استفاده می کنند و ما به تازگی، آب خلیج فارس را شیرین کرده و به دشت های ایران یعنی یزد و کرمان برای صنایع انتقال داده ایم.
بنابراین، من هنوز شک دارم که انتشار این مقاله، یک تلنگر باشد. البته ممکن است چنین وضعی در فضای مجازی اتفاق بیفتد چرا که به طور علمی در مورد این مساله کار شده ولی بعید می دانم که در عمل، اتفاقی بیفتد. 

 

*در این مقاله آمار همه 30 حوضه آبریز اصلی ایران در یک دوره 14 ساله ارائه و اعلام شده که اضافه برداشت 74 میلیارد متر مکعب آب اتفاق افتاده. از طرفی، ما می دانیم آب چاه ها برای مصارف مختلف کشاورزی، صنعت و آشامیدنی استفاده می شود.
در وضعیت فعلی کشور ما، حتی اگر چاه های این سه بخش مجاز باشند آب می تواند برداشت شود یا نه؟

 

-برای مصرف شُرب ناگزیر هستیم از آب های زیر زمینی استفاده کنیم. الان چاره دیگری در این زمینه نداریم مگر این که الگوی مصرف آب اصلاح شود. وقتی بازچرخانی فاضلاب (تصفیه) در تهران اتفاق بیفتد و آب حاصل از این کار برای مصارف کشاورزی استفاده شود، ما می توانیم بگوییم که فاضلاب را بازچرخانی و تصفیه کرده و در بخش کشاورزی استفاده می کنیم.
هر چقدر برداشت آب از سفره های زیرزمینی را برای مصارف کشاورزی کم کرده و اصلاح الگوی مصرف آب داشته باشیم، احتمال دارد که ما بتوانیم این موضوع را مدیریت کنیم ولی ما هیچوقت نمی توانیم بازیابی آبخوان  را به طور کامل انجام بدهیم.
بنابراین نمی شود جلوی فعالیت اینهمه چاه را گرفت. ما فرض کنیم که اصلاً چاه غیر مجاز وجود ندارد. همین چاه های مجاز، صدمات جبران ناپذیری به آبخوان های کشورمان می زنند. این مساله، مساله ای نیست که فقط به خاطر چاه های غیر مجاز باشد. 
چاه های مجاز نیز مشکل ایجاد کرده و غیر قابل کنترل شده اند. در منطقه احمدآباد مستوفی، نشست زمین را به خاطر برداشت آب می بینیم و آبخوان نمی تواند به حالت تعادل برگردد.
هر لحظه که ما میزان برداشت آب از آبخوان را کم کنیم، به سمت توسعه پایدار پیش رفته ایم و این کار، می تواند به ما کمک کند. همین الان هم دیر شده و چه بسا اگر یک مقدار زمان بگذرد، شاید دیگر نشود کاری انجام داد. 

 

*در مجموع 519 هزار حلقه چاه مجاز در کشور وجود دارد و از این چاه ها، تعداد 415 هزار چاه کشاورزی است. تعداد چاه های صنعت 50 هزار و تعداد چاه های بخش آشامیدنی 52 هزار است. ما الان تعداد زیادی چاه مجاز در بخش کشاورزی و تعداد 380 هزار چاه غیر مجاز در کُل کشور داریم. 
البته در دهه 30 شمسی حفر چاه عمیق در ایران رواج پیدا کرده است. آیا ضربه ای که سفره های آب زیرزمینی و محیط زیست ما خورده، عمدتاً مربوط به سال های اخیر است یا این که دهه های قبل را هم باید در نظر گرفت؟

 

-عمده خسارت مربوط به 50 سال اخیر است و در این مدت، هم توسعه شهری داشته ایم و هم این که به سمت روش های آسان رفته ایم. در گذشته از قنات استفاده می شد و قنات به طور کامل با محیط زیست سازگار بوده و در محدوده تهران فعلی، قنات های زیادی احداث شده بود. 
در حالی که بعداً توسعه شهری اتفاق افتاد و استفاده از تکنولوژی و پمپ و پمپاژ کردن اتب باعث شده که به آبخوان فشار بیاوریم. این وضع، برگشت پذیر بودن آبخوان را تحت تاثیر قرار داده است.  
متاسفانه ما اثر مخرب برداشت آب را در همان لحظه برداشت نمی بینیم. وقتی که ما برداشت آب انجام می دهیم ممکن است آبخوان،  یک متر یا دو متر یا سه متر در سال پایین می رود ولی در همان لحظه، فرونشست اتفاق نمی افتد و ممکن است دو، سه سال بعد فرونشست اتفاق بیفتد.
در این حالت، ارتباط دادن این دو موضوع به همدیگر مشکل می شود و ممکن است پدیده انکار به وجود بیاید و بگویند برداشت آب هیچ تاثیری نداشته است. واقعیت این است که برداشت آب تاثیر دارد ولی فعلاً ما آبخوان ها را از بین می بریم. 

 

*آیا برای حفر چاه های مجاز با حساب و کتاب و محاسبه، مجوز داده می شود و به نوعی آنها قابل دفاع هستند یا این طور نیست و می شود بر آنها ایراد وارد کرد؟

 

-چاه های مجاز هم قابل دفاع نیستند. از نظر زیست محیطی، اصلاً چاه مجاز معنی ندارد. چرا که آب موجود در زیرزمین، ذخیره استراتژیک است و باید طوری آب برداشت شود که به آبخوان فشار وارد نشود. 
سوال این است که آیا همه چاه های ما کنتور دارند؟ در حال حاضر، ما الگوی مصرف آب را با چشم خودمان می بینیم و متوجه هستیم که کشاورزی ما پرت آب دارد. همچنین ما می بینیم که سیستم آبرسانی شهری ما پرتی دارد.
این پرتی و عدم استفاده درست آب در روش آبیاری که معمولاً سنتی است، نشان می دهد که ما حتی در چاه های مجاز، ازدیاد برداشت آب داریم. 
بنابراین، در مورد کلمه «مجاز» نیز باید بازنگری شود و مشخص باشد چه جایی مجاز است و چه جایی مجاز نیست. اگر گفته شود که ما مجوز داده ایم و دیگر نمی شود کاری انجام داد، همچنان برداشت آب به آبخوان فشار می آورد.
ما شاید در دراز مدت، مشکل فرونشست زمین را حل کنیم ولی بحران آب باعث می شود که حتی مردم استان های مختلف کشور ما با همدیگر درگیر شوند. 

 

*آبی که از چاه های آب استخراج می شود آیا فر ضاً مربوط به یک سال و دو سال اخیر بوده که در خاک و سفره های آب زیرزمینی نفوذ کرده یا این که مربوط به دوره های قبل است؟

 

-آب هایی که از طریق چاه استخراج می شود، ممکن است آب های فسیلی باشند که مربوط به چند میلیون سال قبل است. اگر از این نوع آب استفاده کنیم، یک کار اشتباه است. چون آن آب، ذخیره استراتژیک کشور است.
یک موقع هست که مطالعات ژئوفیزیک انجام شده و مدل سازی زمین را انجام می دهند. در ادامه چاه هایی را حفر کرده ولی مدعی می شوند که این آب ها، از آبخوان خارج می شوند و به دریا می ریزند.
با این حال، هنوز اثبات نشده و احتمال دارد که ما از آبخوان های عمیق استفاده کنیم و نه آب هایی که از آبخوان عبور می کنند.

 

*اظهار نگرانی هایی می شود در مورد این که برداشت آب از سفره های زیرزمینی، باعث فرونشست و فروچاله شده. این مشکلات تا چه حد واقعیت دارد؟

 

-ما سه نوع نشست زمین با عنوان «فروریزش»، «فروچاله» و «فرونشست» داریم. پدیده فروریزش یا کُلپس (Collapse)، در یک محل محدود اتفاق می افتد و ممکن است یک لوله بشکند یا در جایی زمین به خاطر فعالیت های زیرزمینی، دچار ریزش شود.
فروچاله (Sinkhole)، به دلیل برداشت آب و تنش آبی بوده و به علت پایین رفتن سطح آب های زیرزمینی، برخی حفره ها در زمین به وجود می آید. نمونه معروف آن در دشت کبودرآهنگ استان همدان داریم که قطر آن 60 متر و عمق آن 40 متر است. این پدیده، خیلی محدود بوده و در یک محل خاص رخ می دهد یعنی منطقه وسیعی را در بر نمی یگرد.
فرونشست (Subsidence)، یک آبخوان را در برمی گیرد یعنی ازدیاد برداشت از آبخوان، یک سطح وسیع و یک دشت مثل دشت تهران و دشت ورامین را دچار نشست می کند. 

 

*سازمان زمین شناسی «وزارت صنعت و معدن» و «وزارت نیرو» اعلام کرده اند که دشت تهران 36 سانتی متر و دشت جهرم 54 سانتی متر در سال فرونشست زمین دارند. اگر این طور باشد و ما اگر 5 سال یا 10 سال را در نظر بگیریم جمع فرونشست ها در این 10 سال زیاد می شود.
به نظر شما، آیا منطقی است که یک منطقه سالیانه در حد 36 سانتی متر پایین برود و اگر این مقدار فرونشست در مدت 10 سال اتفاق افتاده نباید تا الان فاجعه رخ می داد؟

 

-من راجع به دشت جهرم مطالعه نکرده ام ولی دشت تهران را مطالعه کرده ام. ما یک پروژه را برای شهرداری تهران در زمینه فرونشست زمین انجام دادیم و اعداد و ارقام آن مطالعه را دارم. 
آن آمار 36 سانتی متر فرونشست زمین در دشت تهران، مربوط به یک نقطه خاص بوده و بر اساس مطالعه اعلام شده ولی عدد واقعی تقریباً بین 17 تا 20 سانتی متر است. البته این عددها، قابل توجه است و حداکثر فرونشست زمین، این مقدار است.
ما در دشت تهران، از بالا آمدگی (Uplift) زمین تا فرونشست حداکثر 17 تا 20 سانتی متر را مشاهده می کنیم ولی ما این فاجعه را با چشم های خودمان نمی بینیم. 
ما می توانیم این مقدار فرونشست را با دستگاه جی پی اس دو فرکانسه و برخی روش های  خاص زمین شناسی مشخص کنیم و این مقدار فرونشست در حال اتفاق افتادن است، اما چون کُل دشت با هم در حال نشست کردن است، ما اثر آن را روی ساختمان ها، کمتر می بینیم.
برای مثال، اگر اجزای یک ساختمان به طور نامتقارن نشست کند، اثر آن فوراً را می بینیم. ما اثر نشست نامتقارن زمین را در مسیر بزرگراه آزادگان به طرف میدان نماز اسلامشهر می بینیم که تیرهای برق دچار کج شدگی و شکست شده اند.

 

*آقای میبدی از مسئولان حوزه آب وزارت نیرو گفته بود که فرونشست زمین در 600 کیلومتر مربع در مناطق 16، 17، 18 و 19 شهرداری تهران و شهرستان های اسلامشهر و شهریار اتفاق افتاده است.
آیا فقط وسیع بودن محدوده فرونشست زمین دشت تهران می تواند این موضوع را توجیه کند و بر این اساس ما متوجه فرورفتن زمین نمی شویم؟

 

-ما کمتر این فرونشست را احساس می کنیم ولی در جاهایی که نشست نامتقارن اتفاق می افتد، اثر آن را روی ساختمان ها می بینیم. 

 

*از 10 سال قبل گفته شده که دشت تهران 36 سانتی متر فرونشست می کند. اگر زمین به مدت 10 سال در حد 36 سانتی متر یا در حد 20 سانتی متر یا 17 سانتی متر مورد نظر شما، نشست کند، باز مقدار کُل فرونشست زیاد می شود. چرا تغییر اساسی اتفاق نیفتاده که اثر مخرب آن مشخص شود؟

 

-ما الان یک نشست زمین عجیب و غریبی را تجربه می کنیم. دلیل این که متوجه این فرونشست زمین نمی شویم، این است که کُل منطقه با هم نشست می کند ولی دستگاه های جی پی اس (موقعیت یاب جهانی/GPS)، اعداد درستی را رصد می کنند و اندازه گیری دقیقی انجام می شود. 

 

منبع : 55 آنلاین
به این خبر امتیاز دهید:
بر اساس رای ۰ نفر از بازدیدکنندگان
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    • مصطفی ارسالی در

      مطالب جالبی را مطرح کردید ولی از طرفی شما یک طرح هایی به دولت بدهید که از اب باران استفاده کنند چون همیشه ما فقط میگوییم در ایران باران کم می بارد ولی اکثرا هر وقت بارون میاد یکدفعه تبدیل به سیل می‌شود حتی در خیابان های شهر های بزرگی مثل تهران معابر و خیابان های اصلی مملو از آب میشود که برای عبور اتومبیل ها و بخصوص عابران پیاده سخت و دشوار هستش، بنابراین بنظرم بهتره یک طرحی بدهید که از این همه رحمت بارش الهی در مورد به هدر نرفتن و ذخیره کردن ان نهایت استفاده را برد.

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه