55 آنلاین- گاز طبیعی، یکی از انواع مختلف سوخت های فسیلی بوده و از گاز برای مصارف مختلف از جمله در تولید «برق» و «پخت و پز» استفاده می شود و رقیب جدی نفت و زغال سنگ است. ایران، دارای بزرگترین ذخایر شناخته شده گاز جهان بوده و از این نظر مقام اول دنیا را دارد ولی در صادرات گاز و تاثیرگذاری در بازار گاز دنیا، نقش کلیدی ندارد.
در گفت و گوی «55 آنلاین» با مهندس حمیدرضا صالحی، چرایی جایگاه فعلی ایران در صادرات گاز طبیعی و سبقت گرفتن رقبای ایران در صادرات این نوع سوخت و انرژی، مورد کند و کاو قرار گرفته است.
صالحی، دبیر کُل «فدراسیون صادرات انرژی و صنایع وابسته به آن» و عضو هیأت نمایندگان «اتاق بازرگانی، صنایع و معادن تهران» است
*****
*ایران از نظر ذخایر اثبات شده گازی، بزرگترین ذخایر دنیا را دارد و روسیه در جایگاه دوم قرار دارد. وقتی که بررسی می کنیم می بینیم کشورهای دیگر از جمله روسیه و قطر، موفق تر از ایران بوده اند و صادرات گاز ایران زیاد نیست. در روز 5 آذر 1399 حدود 810 میلیون متر مکعب در بخش های مختلف خانگی، صنایع و نیروگاه های کشورمان مصرف شده.
به نظر شما، چرا وضعیت ما در تولید و صادرات گاز به صورت فعلی رقم خورده است؟
-یک بخش از این موضوع به سیاست های کلان ما در 40 سال گذشته در حوزه انرژی و مصرف داخلی برمی گردد. همچنین در ارتباط با سیاست های بین المللی و منطقه ای می توان گفت که در سیاست های انرژی دنیا، نخواسته ایم به عنوان یک بازیگر جهانی مثل روسیه، گاز ما به اروپا صادر شود یا نخواسته ایم مثل قطر، امروزه یکی از بزرگترین صادر کنندگان انرژی دنیا باشیم و در قابل، رویّه دیگری را انتخاب کرده ایم.
ما گاز را تولید می کنیم و عمده آن در بخش خانگی ایران مصرف می شود. در فصل زمستان سال 1399 حدود 70 درصد تولید گاز کشور در بخش خانگی مصرف شد و بخشی از گاز تولیدی را در نیروگاه های برق سوزاندیم و همچنان می سوزانیم. بخشی از آن هم، خوراک کارخانجات پتروشیمی و واحدهای صنعتی می شود.
در بخش های دیگر انرژی، همین سیاست و رویّه را داشته و در بنزین و برق نیز همین کار را انجام داده ایم. در مورد گازوئیل هم، شاهد هستیم که روزانه چقدر به کشورهای شرق ایران قاچاق می شود. این وضع، ناشی از این بوده که مساله انرژی در اولویت های کشور ما نبوده است.
ما در این 40 سال حتی باید وزارتخانه انرژی را تاسیس می کردیم. بخش بزرگی از اقتصاد ما ناشی از درآمدهای نفتی است و تا سال های اخیر، بودجه به اقتصاد نفتی عجین شده بود.
*در سال های قبل، کشور قطر گاز بیش تری از خلیج فارس و میدان گازی «پارس جنوبی» نسبت به ایران استخراج می کرد و بالاخره ایران در سال 1396 و پس از چند دهه به حد تولید گاز قطر از این میدان گازی رسید. در دهه های گذشته گاز به صورت مایع و در داخل سیلندر در کُل کشور ما توزیع می شد و الان خانواده ها به صورت راحت از طریق لوله کشی سراسری، گاز دریافت می کنند.
بر اساس همان آمار مصرف گاز در آذر 1399 در حد 61 درصد گاز تولیدی صرف بخش خانگی شده. اگر به شکل فعلی و جدید، توزیع گاز به خانوارها انجام نمی شد وضعیت چگونه می شد و راه حل جایگزین چه بود؟
-اولاً ما در رابطه با انرژی دادن به مردم، رویّه ای که انتخاب کرده ایم، رویّه صحیحی نبوده است. ما هم انرژی را در قالب برق تا شهرها و روستاها منتقل کرده و هم به موازات شبکه سراسری برق، خطوط لوله گاز را احداث کردیم. ما سرمایه گذاری زیادی انجام دادیم تا گاز را به مناطق مختلف شهری و روستایی کشور برسانیم.
این رویّه در هیچ جای دنیا پیدا نمی شود که هم گاز را برسانند و هم برق را. در صورتی که هدف از مصرف برق و گاز، یکسان است. ما امروزه می توانیم برای گرمایش منزل، از برق استفاده کنیم و همچنین می توانیم برای پخت و پز از برق استفاده کنیم.
امروزه فر برقی در خانه ها مورد استفاده است ولی ما از اول سیاست های دیگری را به کار بردیم. البته در روزهای سردتر سال، مصرف گاز بخش خانگی حتی به 70 درصد از کُل گاز مصرفی کشور هم رسید ولیکن این گاز را که نرخ جهانی هر متر مکعب آن 20 سنت است، می توانستیم به اروپا صادر کنیم.
ترکیه با احداث خط لوله گاز، در عمل گاز روسیه را به اروپا منتقل می کند. چرا ما بایستی سیاستی را در پیش بگیریم که نتوانیم صادرات گاز را به اروپا انجام بدهیم. سوال بزرگ ما از حاکمیت و دولت های مختلف این است که آیا مهمتر از این سیاست، چیزی وجود داشته است.
*از نظر شما، گاز باید به برق تبدیل می شد و بعد به خانوارها می رسید؟
-بله. در حالی که ما در دو مسیر تا منازل سرمایه گذاری کرده ایم و گاز و برق را رسانده ایم. در حالی که انتقال گاز به منازل از طریق لوله کشی سراسری، ایمنی ندارد و ممکن است انفجار اتفاق بیفتد. حتی در روزهای اخیر هم یعنی در روز 8 فروردین 1400 یک ساختمان 5 طبقه به خاطر انفجار ناشی از گاز در اهواز تخریب شد.
امنیتی که برق دارد، گاز ندارد. واقعاً می شد به جای گاز، فقط از برق استفاده شود. الان در همه جای دنیا، از فرهای برقی استفاده می شود.
*در ماه های اخیر، انتقادات زیادی به آلودگی نیروگاه های برق وارد شد و اگر گاز به برق تبدیل شود این کار هم آلودگی زیادی ایجاد می کند.
-خیر. در ماه های اخیر، به خاطر تبدیل گاز آلودگی ایجاد نشد بلکه به خاطر کمبود گاز این اتفاق رخ داد. ما به خاطر کمبود گاز، مشکل تولید برق پیدا کردیم و وقوع چنین اتفاقی در فصل زمستان، بی سابقه هم بود.
مصرف گاز بخش مسکونی کشور بالا رفته بود و اولین جایی که گاز آن را قطع می کنند گاز صنایع و نیروگاه های برق است و نه گاز بخش مسکونی. کمبود گاز باعث شد به نیروگاه های برق، مازوت تحویل داده شود و مازوت باعث آلودگی هوا شد.
*ایران حدود 20 سال قبل خط لوله صادرات گاز به ترکیه را احداث کرد که روزانه 40 میلیون متر مکعب صادر می شود. از طرفی، ایران در سال 1387 به دنبال احداث خط لوله گازی پارس بود که گاز را از طریق ترکیه به کشورهای اروپایی از جمله آلمان صادر کند.
در عمل این پروژه اجرایی نشد ولی کشورهای دیگر گاز مورد نیاز اروپا را تامین کردند.
-ترکیه یک قرار داد گازی با روسیه داشت و به خاطر این که آلترناتیوی در مذاکره با روسیه داشته باشد، یک قرارداد هم با ایران بست. در حال حاضر ترکیه، از طریق خط لوله «تُرک استریم»، گاز روسیه را به اروپا منتقل می کند.
*روسیه چگونه موفق شد که با ترکیه همکاری کند و گاز خودش را از طریق ترکیه صادر کند؟
-اولاً روسیه از قدیم چند خط لوله صادرات گاز از طریق اوکراین به اروپا داشته است. این خط لوله گاز، یک خط جدید است ولی با این که ترکیه، هواپیمای جنگی روسیه را در سوریه سرنگون کرد و سفیر روسیه در ترکیه ترور شد، احداث خط لوله گاز متوقف نشد و حتی تکمیل شد.
این سوالی است که شما دارید و من هم دارم که چگونه این کشورها که با همدیگر در حال جنگ هستند، در حوزه اقتصادی پروژه های خودشان را متوقف نمی کنند یعنی اینقدر اهمیت انرژی بالا است، اینقدر این خط لوله گاز اهمیت استراتژیک دارد و اینقدر درآمد ایجاد می کند که حتی وقتی رهبران این کشورها درگیر می شوند، این پروژه متوقف نمی شود.
این موضوع، یک موضوع جالب برای تحقیق است. در ضمن، خط لوله گاز ما الزاماً نباید از ترکیه عبور کند و صادرات گاز ایران به اروپا، محدود به مسیر ترکیه نیست. ما می توانستیم از طریق شمال ایران و ارمنستان، گرجستان و دریای سیاه، خط لوله گاز را عبور بدهیم و به اروپا گاز صادر کنیم. احداث این خط لوله گاز، هیچ ایرادی ندارد و ما می توانستیم این کار را انجام بدهیم.
از طرف دیگر، رژیم صدام در سال 2003 میلادی (1382 شمسی) شکست خورد و حکومت بعدی عراق، با ما روابط خوبی داشت. در عین حال، سوریه هم با ما روابط خوبی داشت و دارد و چرا از مسیر عراق و سوریه، خط لوله انتقال گاز به دریای مدیترانه و اروپا احداث نشد. وقتی شما این سوال را از مسئولان بپرسید، فکر می کنید چه جوابی می شنوید.
*شما که ارتباط نزدیکی با مسئولان مربوطه دارید. آنها دقیقاً چه جوابی می دهند؟
من در این زمینه سوال کردم و متوجه شدم که اصلاً این موضوع در اولویت آنها نیست.
*به غیر از ترکیه، الان گاز ایران فقط به جمهوری آذربایجان و عراق صادر می شود؟
-ما به نخجوان (تکه غربی جمهوری آذربایجان) گاز می دادیم و آذری ها نیز به ما گاز می دادند یعنی جمهوری آذربایجان به ما گاز می داد و ما به نخجوان گاز می دادیم ولی الان با اتفاقاتی که در منطقه قره باغ رخ داد و کانال مستقیمی بین جمهوری آذربایجان و نخجوان ایجاد شد و از آن طرف هم ترکیه قرار دارد، به زودی خط لوله جدید نخجوان و ترکیه احداث می شود و مسیر ما بسته می شود.
*یعنی حالت سوآپ با جمهوری آذربایجان در صادرات گاز ایران به نخجوان، داشته ایم؟
-بله. صادرات گاز ایران به شکل سوآپ بود. گازی هم به ارمنستان صادر می کردیم که همچنان آن را صادر می کنیم. این صادرات به این شکل است که به ازای صادرات هر متر مکعب گاز به ارمنستان، ما 40 کیلو وات برق باید از ارمنستان بگیریم.
بخش کوچکی از این برق، وارد ایران می شود ولی صادرات گاز ما به ارمنستان ادامه دارد. شاید ارمنی ها روزانه حدود 100 تا 150 میلیون دلار به ما بدهکار هستند. بهانه آنها هم این است که شبکه انتقال برق به ایران آماده نشده که به ایران برق داده شود.
در حال حاضر روزانه حدود 40 میلیون متر مکعب گاز به عراق صادر می شود. در مجموع، ایران 55 تا 60 میلیون متر مکعب صادرات گاز دارد که 40 میلیون متر مکعب آن به عراق صادر می شود.
*اوایل سال 1399 اعلام شده بود که تا پایان سال به تولید 750 میلیون متر مکعب گاز خواهیم رسید ولی در نیمه دوم سال گذشته اعلام شد که ما به تولید یک میلیارد متر مکعب گاز رسیده ایم.
-با تولید گازدر بخش هایی از میدان گازی پارس جنوبی، کُل تولید گاز به یک میلیارد و 40 هزار متر مکعب در روز رسید.
*جنابعالی می گویید 55 میلیون متر مکعب گاز صادر می شود که نسبت به میزان گاز تولید شده رقم کمی است. علاه بر صادرات به کشورهای غرب ایران، در کشورهای شرق ایران نیاز به گاز وجود دارد.
ایران خط لوله نفت به پاکستان با نام «خط لوله صلح» تا مرز پاکستان احداث کرد تا به هند هم نفت صادر شود ولی پاکستان تمایل به خرید نفت ایران ندارد. آیا همان طور که خط لوله نفتی ایران به پاکستان نتوانست موفق باشد، در مورد گاز هم، ما نتوانسته ایم موفق باشیم؟
-در مجموع، حدود 6 درصد گاز تولیدی ایران صادر می شود. در رابطه با گاز و همچنین برق که مشابه هم هستند، اعتقاد ما این است که دولت ما می خواهد صادرات گاز و برق به کشورهای همسایه داشته باشد ولی تحریم ها وجود دارد.
دولت ما به دلیل این که در تحریم است، عملاً در رابطه با صادرات گاز نمی تواند موثر عمل کند و حتی دولت ما نمی تواند پول گاز صادراتی را از عراق دریافت کند. در مورد پاکستان نیز، همین مشکل وجود دارد و دولت در این زمینه نمی تواند نقش خوبی ایفا کند.
در مورد عمان نیز، همین طور است. یکی از مشتری های گاز ایران در 30 سال گذشته، عمان بوده و هنوز هم ما موفق نشده ایم که خط لوله گاز به عمان را احداث کنیم.
دولت ما می تواند تا این طرف مرز، خط لوله گاز را احداث کند و بعد هم، گاز را در اختیار بخش خصوصی بگذارد. بخش خصوصی با سرمایه خودش و فاینانسی که می آوَرد، می تواند خط لوله مواصلاتی گاز را احداث کند و ما به کشورهای همسایه گاز صادر کنیم.
*با این روش که دولت ما، گاز را تا مرز ببرد و از مرز به بعد صادرات به عهده بخش خصوصی باشد، واقعاً صادرات می تواند محقق شود؟
-به نظر من، صادرات می تواند انجام شود. در این حالت، دولت می تواند گاز را در نزدیکی مرز به بخش خصوصی ایران بفروشد و بخش خصوصی ما با بخش خصوصی کشور همسایه کنسرسیوم بین المللی ایجاد کند و با این کار و به خاطر تحریم دولت ما، قدرت مانور بخش خصوصی بیش تر خواهد بود.
*افغانستان، پاکستان و هند، احتیاج به گاز دارند. خط لوله «تاپی» که احداث شد و گاز ترکمنستان را از طریق افغانستان و پاکستان به هند انتقال می دهد، ایده اش از سال 1997 مطرح شده و در عمل احداث این خط لوله در سال های اخیر انجام شد.
بخش هایی از این خط لوله انتقال گاز احداث شده. آیا این خط لوله گاز ترکمنستان، می تواند نیازهای افغانستان، پاکستان و هند را به طور کامل تامین کند؟
-هزینه احداث این پروژه 10 تا 12 میلیارد دلار تخمین زده می شد. ظاهراً اروپایی ها تامین مالی آن را انجام دادند و برخی شرکت های دیگر هم کمک کردند. ما وقتی به مسئولان می گفتیم که احداث خط لوله «تاپی» شروع شده، مقامات دولتی ما، این موضوع را جدی نگرفتند.
حتی من در خیلی از موارد شاهد بودم که مقامات دولتی ما، احداث خط لوله تاپی و انتقال گاز ترکمنستان به افغانستان، پاکستان و هند را جوک قلمداد می کردند و احداث آن را شدنی نمی دانستند ولی با این حال، در سال 1396 این خط لوله گاز از ترکمنستان به افغانستان رسید و جشن گرفتند.
مشابه همین خط لوله گاز تاپی، پروژه انتقال برق «کاسا 1000» شروع شد که برق قرقیزستان را از طریق تاجیکستان و افغانستان، به پاکستان انتقال می دهد.
*شرکت آمریکایی یونوکال برای احداث 1800 کیلومتر خط لوله انتقال گاز ترکمنستان اقدام کرده است.
-بله ولی ما اگر اقدام نکنیم کشورهای دیگر برنامه های خودشان را اجرا می کنند. این طور نیست که ما دست روی دست بگذاریم و بگوییم ما گاز داریم و صادر هم نمی کنیم و دیگران هیچ کاری انجام ندهند. در عمل، کشورهای دیگر برنامه ریزی می کنند و گاز کشورهایی مثل ترکمنستان را که محبوس بود خریداری می کنند.
ترکمنستان، محتاج این بود که گاز خودش را از طریق ایران صادر کند و ما به این موضوع توجه نکردیم. ما ترکمنستان را به حال خودش گذاشتیم ولی کشورهای دیگر تصمیم کرفتند گاز این کشور کوچک شمال شرق ایران را به سایر کشورها منتقل کنند.
البته حتی با تحقق صادرات گاز ترکمنستان به پاکستان و هند، این کشورها باز به گاز و انرژی نیاز دارند. انرژی ما همیشه می تواند برای خودش جا باز کند و این طور نیست که یک کشور بخواهد فقط از یک کشور خاص، انرژی وارد کند.
*کشور هند یک میلیارد و 300 میلیون نفر جمعیت دارد...
-بحث این است که هیچ کشوری نمی خواهد فقط از یک کشور انرژی وارد کند.
*بخش هایی از کشور پاکستان ناامن است و این شکور در خرید نفت و گاز ایران، جدیت ندارد. آیا می توان صادرات گاز را با روش ال ان جی (گاز مایع)، به هند انجام داد و صادرات ما دچار مشکل نباشد؟
-ما امکان صادرات گاز با روش ال ان جی (L.N.G) نداریم. حتی پروژه صادرات گاز میدان پارس جنوبی با روش ال ان جی که در برنامه دولت بود، اجرا نشد. البته تحریم ها در این زمینه تاثیر داشت ولی صادرات از طریق ال ان جی، کشتی های خاصی نیاز دارد.
من یادم هست که قطری ها، حدوداً ده سال پیش سفارش این نوع کشتی ها را به شرکت «دوو» کره جنوبی دادند و آن کشتی ها ساخته شد. الان قطری از آن کشتی ها استفاده می کنند و ما در این زمینه خیلی عقب هستیم.
با این حال، ما هنوز می توانیم با صادرات گاز از طریق لوله، عقب ماندگی خودمان را در صادرات گاز جبران کنیم. این که بگوییم صادرات گاز با احداث خط لوله امکانپذیر نیست و اقتصادی نیست و در صادرات عقب افتاده ایم پس دست روی دست بگذاریم، قابل قبول نیست.
*حدود 6 درصد از گاز تولیدی ایران صادر می شود. از طریق احداث لوله گاز، هنوز امکان صادرات به کدام کشورها وجود دارد و آیا در سال 1400 ممکن است تغییری رخ بدهد؟
-به نظر من، می شود حجم صادرات گاز به عراق را بیش تر کرد و همین طور پاکستان و هند. البته اگر ما بخواهیم درآمد کشورمان را از طریق صادرات گاز، افزایش بدهیم ممکن است در مذاکرات احتمالی، این موضوع را در نظر بگیریم.
با این حال اگر صادرات گاز برای ما اهمیت نداشته باشد، این موضوع را در نظر نمی گیریم و بعداً می بینیم که در نتیجه کار خاصی انجام نداده ایم. اگر در شرایط جدید، ارتباطات بین المللی ما بهتر از گذشته شود و ما بتوانیم روابط خوبی با دنیا داشته باشیم، برای صادرات گاز باید از همسایه ها شروع کنیم.
ما تعداد 15 کشور همسایه داریم و می توانیم با آنها روابط خوبی داشته باشیم. اگر بخش خصوصی ما محور این همکاری ها باشد کشوری مثل پاکستان نیاز به انرژی دارد. پاکستان 230 میلیون جمعیت دارد ولی 35 هزار مگاوات برق تولید می کند که کمتر از تولید برق ایران 80 میلیون نفری است.
*اگر بخش خصوصی ایران همه کاره صادرات گاز شود آیا مشکل تحریم، دیگر بخش خصوصی ما را دچار مشکل نمی کند؟
-به هر حال تبادلات پول از طریق بانک انجام می شود. اساساً تحریم، هزینه ها را بالا می بَرد و چون دولت در تحریم است، بیش تر در تیررس تحریم قرار دارد. در حالی که قدرت مانور بخش خصوصی، بیش تر است ولی هزینه های مبادله در تحریم، کم نمی شود.
وقتی که تحریم در کار نباشد کارها با سهولت انجام می شود و هزینه تمام شده ما کاهش پیدا می کند. در حالی که تحریم، هزینه ها را بالا می برد.
اینو من پنج سال پیش در یکی از رسانه ها گفتم .باید با ایجاد نیروگاههای تولید برق محلی و کوچک که با گاز کار میکند از لحاظ برقی پیشرفت کنیم و روی استاندارد سیمکشی هم کار کنیم (مدلهای انگلیسی بسار خوب و با ایمنی بالا و استاندارد هستند ). اینطوری هزینه لوله کش های کوچه ای و منازل حذف ،خطر انفجار ،آتش سوزی ،خفگی با گازها و سیستم دورکشی از منازل حذف و آلودگی کمتری ایجاد میشود و چه بسا بر میزان بارندگی و برگشت به سالهای خوب قدیم تاثیر داشته باشد .
البته به جای انتقال برق هوایی باید روی انتقال برق زمینی و با نقشه کار کنیم ،گسترش تولید برق خورشیدی در صحراها و مناطقی که خاک حاصلخیز ندارند بسیار کمک میکند .
تولید ژنراتورهای کوچک خانگی برای تولید برق و آب داغ از گرمای حاصل هنگام نیاز به آب داغ و حمام (بجای استفاده از برق یا فقط گاز برای تولید آب گرم میتوان استفاده بهینه گرد ،برق تولید کرد و از گرمای حاصل که تلف میشود اقدام به گرم کردن آب و نگهداری آن برای طول روز در مخازن محافظ دار کرد و برق تولیدی را هم وارد شبکه کرد و طوری تنظیم کرد تا برای کسانی که از این سیستم استفاده میکنند پول گاز مصرفی در سیستم با برق تولیدیشون سر به سر و صفر شود .بدین ترتیب آب داغ مجانی در ازای تولید برق ،این گاز خواه و ناخواه مصرف میشد برای آبگرمکن ،،با استفاده بهینه هم برق داریم و هم آب داغ با قبض صفر ،هر خانه و شرکت تبدیل به یک نیروگاه کوچک میشود .)به صادرات گا ز و برق هم میتوان بهتر اندیشید .
با توجه بخ قدیمی بودن سیستم گاز کشی خانگی به نظر من میتوان یکی از این دو طرح را عملی کرد .