این بازیگران برای مدت طولانی در درون نقش خود باقی می مانند، مقدار قابل توجهی از وزن خود را کاهش می دهند یا برعکس به وزن خود اضافه می کنند تا برای نقشی خاص مناسب باشند. اما برخی از آن ها حتی زندگی شخصی خود را نیز به کلی تغییر می دهند تا برای نقش خود در فیلم آماده شوند. سبک بازیگری متد اکتینگ برای بسیاری از بازیگران امروزی یک اولویت به شمار نمی آید. دلیل این امر این است که برای وارد شدن کامل به شخصیت و بازی متد اکتینگ تلاش و تعهد بسیار زیادی لازم است که گاهی اوقات می تواند به روح و جسم بازیگر صدمات جبران ناپذیری وارد نماید. برخی بازیگران سبک متد اکتینگ هفته ها، ماه ها و یا حتی سال ها وقت صرف آماده سازی خود برای یک نقش خاص می کنند.
باور این که چنین بازیگرانی این مقدار از انرژی و تعهد را دارند بسیار سخت است زیرا در واقع برای چنین کاری باید زندگی شخصی شان را به طور کلی تغییر دهند. اما این تعهد به سبک متد اکتینگ تا چه مقدار می تواند پیش برود؟ تا چه مقدار پیش رفتن در این حوزه قابل قبول است؟ آیا باید از این سبک تمجید کرد یا آن را به باد انتقاد گرفت. قبلاً نیز در مقاله هایی در این رسانه به این موضوع پرداخته ایم اما در این مطلب قصد داریم شما را یک مرحله جلوتر برده و با بازیگرانی آشنا کنیم که نه تنها در مقاله های قبل به آن ها اشاره نشده (در اغلب موارد) بلکه سبک متد اکتینگ را در مقیاسی بزرگ تر به نمایش گذاشته اند. قسمت اول این مطلب را نیز می توانید از طریق این لینک مطالعه نمایید.
۵- مالکوم مک داول در «پرتقال کوکی»
داستان فیلم «پرتقال کوکی» (A Clockwork Orange) که بسیاری آن را خاص ترین فیلم استنلی کوبریک می دانند در دنیایی پادآرمانشهری در آینده رخ می دهد، جایی که جوانان آزادانه در خیابان ها جولان داده، با دیگر گروه های رقیب درگیر شده و به اذیت و آزار زنان می پردازند، تنها به این دلیل که از چنین کارهایی لذت می برند. اینچنین ترسیمی از آینده دنیای جوانانی که مسیر نادرست را انتخاب می کنند بسیار ترسناک است. و تمام این ماجراها با بازی خیره کننده مالکوم مک داول به عنوان قهرمان داستان رنگ واقعیتی بسیار واضح به خود می گیرد.
در مشهورترین صحنه این فیلم، شخصیت الکس دلارژ (مک داول) به یک صندلی بسته شده و آمپول هایی حاوی داروهای تحریک کننده به وی تزریق می شود که باعث حالت تهوع در او شده و وی همزمان مجبور است که صحنه هایی زشت و خشن را تماشا کند. هدف از این آزمایش و روش درمان غیرانسانی این است که ارتباط بین خشونت و تهوع برای الکس روشن شده و وی هر بار با دیدن خشونت دچار حالت تهوع شود. سر الکس توسط یک گیره ثابت شده و چشم هایش نیز با چنگک هایی بسیار تیز باز نگه داشته شده است.
در نتیجه این صحنه بود که مک داول با صدمات جدی به چشم هایش روبرو شد که از آن میان می توان به خراش برداشتن قرنیه و حتی کوری موقت اشاره کرد. شاید درک میزان تعهد یک بازیگر به بازی خود از طریق انجام چنین کاری قابل درک نباشد اما شاید برای مک داول همکاری با یکی از نامدارترین کارگردانان تاریخ سینما ارزش بازی به سبک متد اکتینگ و شبه شکنجه را داشته است.
۴- راسل کرو در «یک مشت دروغ»
در تریلر جاسوسی «یک مشت دروغ» به کارگردانی ریدلی اسکات، دو مامور اف بی آی به نام های راجر فاریس (لئوناردو دی کاپریو) و اد هافمن (راسل کرو) در تلاش برای شکار یک تروریست به نام سلیم هستند که این ماموریت باعث می شود آن ها و به خصوص فاریس، مجبور به انجام ماجراجویی هایی خطرناک در نقاط مختلف جهان شوند. در بخش اعظمی از فیلم، شخصیت کرو را در حال چرخاندن بچه هایش در شهر، پیاده روی در اطراف خانه برای ساعت ها در هنگام صبح در حالی که هدفون در گوش خود دارد و البته در حال خوردن می بینیم.
راسل کرو برای بازی در این نقش نزدیک به ۶۲ پوند (بیش از ۲۸ کیلوگرم) به وزن خود اضافه کرد تا بتواند تفاوت شخصیت چاق و تنبل هافمن و شخصیت ورزشکار و فعال فاریس را در شیوه زندگی و کار به تصویر بکشد. البته تعهد کرو برای بازی به سبک متد اکتینگ در این فیلم قابل ستایش است اما شاید بهتر بود که این تعهد و سختگیری را برای نقش و فیلمی بهتر به کار می گرفت زیرا فیلم مذکور خیلی زود از خاطره ها پاک شد.
۳- دانیل دی لوییس در تمامی فیلم هایش
شاید بتوان گفت که هیچ بازیگر به استعداد و تنوع کاری دانیل دی لوییس را نتوان در نسل کنونی و تمامی نسل های گذشته و آینده در دنیای بازیگری و سبک متد اکتینگ یافت که در طول دوران فعالیت خود از این سبک خاص و پیچیده برای بازی در نقش هایی کاملاً منحصر بفرد و متفاوت استفاده کرده و هر بار شاهکاری از خود ارایه داده است. وی برای هر نقش از ظاهر، لهجه و سبک رفتاری متفاوتی استفاده می کند. حتی سخن گفتن در مورد تعهد این بازیگر افسانه ای به نقش هایش نیز سخت است مگر اینکه خود با دقت به بازی های او در تمامی فیلم هایش دقت کنید و تفاوت بین شخصیت بیل قصاب در «دار و دسته های نیویورکی»، شخصیت کریستی براون در «پای چپ من» و آبراهام لینکلن در «لینکلن» را متوجه شوید.
وی برای فرو رفتن در هر یک از نقش هایش به سختی تلاش کرده و دست به کارهایی زده که تنها با عنوان دیوانگی می توان از آن ها یاد کرد. برای هر یک از فیلم هایی که نام آن ها ذکر شد، دی لوییس مدت زمان زیادی را به تحقیق و آماده سازی خود برای نقشش گذراند. برای مثال، وی برای بازی در نقش یک شخصیت معلول که روی ویلچر است در فیلم «پای چپ من» با چندین شخص معلول در بیمارستان ملاقات کرده و به تحقیق در مورد سختی های این موضوع پرداخت. علاوه بر این، وی در تمام طول فیلم برداری از ترک کردن ویلچر خود خودداری کرد زیرا بر این باور بود که این کار باعث می شود وی از شخصیتش خارج شود.
برای بازی در فیلم «آخربن موهیکان»، دی لوییس از لحاظ جسمانی به شدت خود را تقویت کرده و شکار کردن و زندگی در جنگل را یاد گرفت و حتی برای چند هفته تنهایی در جنگل زندگی کرد، درست مانند شخصیتی که در فیلم دارد. همچنین، دی لوییس برای بازی در فیلم «دار و دسته های نیویورکی» زمانی که مشخص شد به ذات الریه مبتلا شده از مصرف دارو خودداری کرد، با این منطق که در زمان داستان فیلم هنوز درمانی برای این بیماری کشف نشده بود.
اما آیا این مقدار از تعهد و التزام به سبک متد اکتینگ ضروری است؟ بی دلیل نیست که دی لوییس تاکنون ۳ بار برنده جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول سال شده و همواره کیفیت را به کمیت ترجیح داده است. بدون شک، دانیل دی لوییس برای سبک خاص خود در متد اکتینگ برای همیشه در تاریخ سینما جاودانه خواهد بود.
۲-خواکین فینیکس در «من هنوز اینجا هستم»
شاید شما هم خبری غیرمنتظره که در سال ۲۰۱۰ در مورد خواکین فینیکس منتشر شد را شنیده باشید. خبر حاکی از این بود که این بازیگر سرشناس نامزد جایزه اسکار قصد دارد در اوج از بازیگری خداحافظی کرده و وارد دنیای موسیقی شود. بسیاری از سینمادوستان این خبر را یک شوخی از جانب فینیکس و مربوط به بازی او در یک فیلم مستند به کارگردانی کیسی افلک به نام «من هنوز اینجا هستم» (I’m Still Here) می دانستند.
اما فینیکس خود چنان به این دروغ متعهد بود که در برنامه های تلویزیونی و مصاحبه ها و صحبت هایش با دیگر سلبریتی ها بر این موضوع تاکید کرده و باعث شد که همه این شوخی را باور کنند. چرا باید یک بازیگر جوان، بااستعداد و خوش آتیه که بازی هایش مورد ستایش قرار گرفته شهرت در عرصه سینما را رها کرده و بخت خود را در دنیای موسیقی رپ امتحان کند؟ آیا این دیوانگی نیست؟ نه تنها باور این موضوع سخت است بلکه تماشای فیلم مذکور نیز شرایط مشابهی دارد.
در طول فیلم «من هنوز اینجا هستم» بیننده مجبور می شود که موقعیت های سخت و ناخوشایندی را به چشم ببیند که هیچ گاه انتظار نداشت از خواکین فینیکس ببیند. فینیکس برای این نقش نه تنها ظاهر و فیزیکی خود را به شدت تغییر داد بلکه برای مدتی حرفه بازیگری اش را نیز متوقف ساخت تا در شخصیت فیلم بماند. این فیلم باعث شد که برای مدتی دیگر کسی او را جدی نگیرد اما بازی او در فیلم «استاد» (The Master) به کارگردانی پل توماس اندرسون بار دیگر فینیکس را بر سر زبان ها انداخت.
۱- کریستین بیل در «ماشینیست»
در رتبه اول این فهرست بدنام ترین بازیگر معاصر سبک متد اکتینگ، کریستین بیل قرار دارد. در یکی از بحث برانگیزترین و جنجالی ترین فیلم هایش، «ماشینیست» (The Machinist)، بیل نقش شخصیتی به نام تروور رزنیک را بازی می کند، یک مرد جوان بسیار لاغر و عجیب و غریب که از بیخوابی مطلق رنج می برد. رزنیک روزهایش را در یک کارگاه ماشین آلات مشغول به کار است و شب ها را نیز در یک کافه به سر می برد با این امید که شاید بالاخره بتواند بخوابد. این فیلم که خود داستانی عجیب و ترسناک دارد با سبک بازی و به خصوص ظاهر بیل بیش از پیش ترسناک می شود.
بیل برای بازی در این نقش و در اقدامی دیوانه وار با از دست دادن ۲۸ کیلوگرم، وزن خود را به کمتر از ۵۵ کیلوگرم کاهش داد. تا بتواند نقش شخصیت نزار و بیمار فیلم را بازی کند. جالب این که وی خیلی زود بار دیگر وزن خود را افزایش داد تا برای نقش بتمن در «بتمن آغاز می کند» آماده شود. بعد از آن بود که دوباره برای فیلم «سپیده دم رهایی» وزن خود را به شدت کاهش داد، برای «شوالیه تاریکی» بار دیگر بر وزن خود افزود و برای فیلم «مبارز» نیز بار دیگر وزن خود را به ۶۵.۵ کیلوگرم کاهش داد. باید تعهد و وفاداری کریستین بیل به نقش هایش و سبک بازی متد اکتینگ را ستود که باعث شده وی به یکی از بهترین بازیگران مرد عصر حاضر تبدیل شده و به حق اولین جایزه اسکارش برای فیلم «مبارز» را بدست آورد.
بدون شک چنین وزن کم کردن ها و اضافه کردن هایی در مدت زمان کم بین فیلم ها، برای سلامتی این بازیگر جوان مضر خواهد بود. البته ظاهراً وی قصد ندارد دست از سبک بازیگری متد اکتینگ خود کشیده و اخیراً برای بازی در نقش دیک چنی به شدت بر وزن خود افزوده است. نمی دانیم کریستین بیل تا چه زمانی می تواند به این سبک بازیگری و کاهش و افزایش متوالی وزن خود ادامه دهد.
دیدگاه تان را بنویسید