گفت و گوی «55 آنلاین» با محمدعلی نجفی توانا؛ حقوقدان
55 آنلاین-در چارچوب توافق هسته ای ایران با شش کشور آمریکا، چین، روسیه، آلمان، فرانسه و بریتانیا، این نتایج کلی حاصل شد که ایران از بخشی از دستاوردهای خود از جمله غنی سازی 20 درصدی دست بردارد و در مقابل، تحریم های سازمان مل علیه ایران لغو یا تعلیق شود و کشورهای طرف مقابل، عادی سازی روابط اقتصادی با ایران را عملی سازند.
اجرای توافق هسته ای یا برجام (برنامه جامع اقدام مشترک) از سال 1394 شروع شد و در اردیبهشت 1397 ترامپ به عنوان رئیس جمهور آمریکا، این کشور را از توافق هسته ای خارج کرد. در حال حاضر هم ترامپ، به دنبال این است که تحریم های سازمان ملل علیه ایران را برقرار کند و ایران را در تنگنای بیش تری قرار بدهد ولی فعلاً ناکام مانده است.
در گفت و گوی «55 آنلاین» با دکتر محمدعلی نجفی توانا، حقوقدان ایرانی و رئیس سابق کانون وکلای مرکز، حال و روز این توافق و برخی تحرکات ضد ایرانی آمریکا و رئیس جمهور فعلی آن بررسی شده و مورد کند و کاو قرار گرفته است که آن را می خوانید.
*****
*در بهمن سال 1394 و چند هفته بعد از این که توافق هسته ای (برجام) اجرایی شد، در مراسمی که با حضور آقای دکتر ظریف، در ساختمان وکلای کانون وکلای مرکز برگزار کردید، جنابعالی به عنوان رئیس کانون با خوشحالی و شادی، از اقدامات دولت برای رسیدن به توافق هسته ای حمایت کردید.
در حال حاضر که چند سال از اجرای این توافق و آن مراسم در کانون وکلای مرکز گذشته است، وضعیت برجام و تحریم ها چگونه است؟
-حقوقدان در چارچوب قوانین و ضوابط موضوعه ملی و فراملی، به ارزیابی امور می نشیند. برجام به مثابه یک توافق بین المللی، می توانست در صورتی که طرفین به تعهدات خودشان پایبند باشند، بسیاری از مشکلات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی منطقه و جهان را حل کند و یا چالش های آنها را تعدیل کند.
بر همین اساس، در آن زمان ما با این اعتقاد که این اقدام، یک اقدام منطبق با روح حاکم بر زندگی مسالمت آمیز جوامع و در چارچوب اسناد بین المللی است، مورد تایید قرار دادیم و هم اکنون نیز اعتقاد داریم که برجام به عنوان یک سند، می توانست بسیاری از مشکلات موجود را برطرف کند از جمله مسائل اقتصادی و اجتماعی داخل کشور را که مردم در این شرایط حساس و اسفناک قرار نگیرند، سفره های آنها کوچک نشود و همیشه با التهاب مواجه نباشند.
متاسفانه آمریکا با یک عقبگرد بر خلاف قوانین و ضوابط بین المللی، اقدام به خروج از این توافق کرد. اقدام آمریکا با اصول دیپلماتیک، قانونی، و حتی رویّه عملی کشورها منطبق نبود.
صرف نظر از بُعد سیاسی قضیه و چگونگی و چرایی عملکرد آمریکا و به نوعی مخالفت آن با کشور ایران، این سند می توانست بسیاری از مشکلات موجود را برطرف کند، هم امکان استفاده مسالمت آمیز از انرژی هسته ای را به ما بدهد، هم روابط ما را با کشورهای جهان، بر مدار متعارفی برقرار کند، هم این که مشکلات اقتصادی کشور ما را حل کند و هم جنگ تسلیحاتی و رقابت تسلیحاتی در منطقه را به حداقل برساند.
متاسفانه با اقدام آمریکا و تحریم های ظالمانه که بیش تر جنبه سیاسی دارد و ظاهراً در تعقیب یک سیاست منطقه ای اِعمال می شود، این کشور به برجام، پایبند نماند ولی آخرین اراده کشورهای عضو برجام یعنی انگلیس، فرانسه، آلمان، روسیه و چین بر این موضوع تعلق گرفته است که برجام باید بماند و اعلام می کنند که خودشان هم پایبند هستند.
رفتار قُلدر مآبانه آمریکا باعث شده که حتی این کشورها که برجام را تایید می کنند، عملاً نتوانند به نفع برجام گامی بردارند.
مهمتر از همه این است که امروزه با توجه به حاکمیت بخش خصوصی در اقتصاد جهان، شرکت هایی که در داخل این کشورها ثبت شده و فعالیت می کنند، در چارچوب تحریم های آمریکا جرأت و جسارت برقراری رابطه اقتصادی با ایران را ندارند. حتی اگر این شرکت ها، روابطی هم داشتند قطع کردند و در نتیجه ما با اقدام غیر قانونی و غیر انسانی کشوری مواجه هستیم که صرف نظر از مخالفتش با حاکمیت ایران، اقداماتش به ضرر مملکت از بُعد اقتصادی، دارویی، بهداشتی و سایر موارد شده است.
*در همان زمانی که مذاکرات هسته ای در حال انجام بود و توافق هسته ای حاصل شد، آیا تصور می کردید که این توافق به نوعی سُست بنیاد است و رئیس جمهور بعدی آمریکا ممکن است آن را نادیده بگیرد؟
-من در مقام دفاع از این رئیس جمهور یا وزیر خارجه یا دولت به معنای کلان آن نیستم.
*به هر حال، توافق هسته ای امید زیادی در کشور ما ایجاد کرد.
-در تطبیق با قوانین، این برجام یک سند موفق بود. توجه داشته باشیم که بعضی مواقع، حکومت ها با این که مدعی هستند در دایره حق حرکت می کنند، اما تحت تاثیر فشار بین المللی یا فشار زور و رفتار قُلدر مابانه، مجبور به پذیرش برخی شرایط شوند.
به نظر ما این سند، یک سند متعارف بود. علت فسخ یا خروج یک طرفه آمریکا، به خاطر ضعف مفاد این سند نبود بلکه در حقیقت، سیاستی بود که تحت تاثیر شرایط خاص و لابیگری برخی جناح های قدرت در آمریکا انجام گرفت وگرنه این سند، در کلیّت خودش یک سند قابل قبول بود. هر چند که ممکن است مطلوب تلقی نشود.
*شما به ضعف نداشتن مفاد این سند اشاره می کنید ولی این توافق، سندی بود که از طرف آمریکا، رئیس جمهور آن توافق کرده بود و نه این که پارلمان آمریکا آن را به قانون تبدیل کند.
-بسیاری از اسناد بین المللی که برآیند توافق سیاسی حاکمیت ها است، معمولاً طبق رویّه و عرف بین الملل، مورد احترام جهانی است. ما هیچ سندی نداشته ایم جز در مواردی از جمله در آلمان که بعد روی کار آمدن هیتلر و با بی توجهی به توافقات صدر اعظم قبلی، بسیاری از این توافقات، به صورت یک جانبه فسخ شد و لغو شد.
لغو یک طرفه توافق، نشان دهنده مُحق بودن کشور لغو کننده نیست. الغای یک سند، به منزله وجود مجوزات قانونی در آن تلقی نمی شود یعنی آمریکا، الغای مفاد این سند را، نه بر اساس استفاده از شروط آن توافق، لغو کرد بلکه گفت به نفع آمریکا نیست.
این اقدام آمریکا، خلاف اصول دیپلماسی و توافقات جهانی است. البته فراموش نکنید که آمریکا از بسیاری از توافقات بین المللی از جمله توافق نامه های پاریس و توکیو که در حوزه محیط زیست هستند، خارج شد. در حالی که قبلاً آمریکا به آنها ملحق شده بود.
این قلدری، یک زورگویی سیاسی است و کشورها تحت تاثیر توانمندی های سیاسی انجام می دهند وگرنه من به عنوان یک حقوقدان، توجیهات حقوقی در این رفتار ملاحظه نمی کنم.
*آمریکا در دوره ریاست جمهوری ترامپ، رفتار یک جانبه در پیش گرفته و اصلاً به دیدگاه متحدان اروپایی خودش توجه ندارد. در برجام تاکید شده که کشورهای طرف ایران در توافق هسته ای، عادی سازی اقتصادی را اجرایی کنند.
آیا بعد از خروج آمریکا، کشورهای اروپایی عضو برجام، نمی توانستند بهتر عمل کنند و عادی سازی روابط اقتصادی ایران را انجام بدهند؟
-امروزه اخلاق، قول و تعهد، تابعی از منافع و مصالح کشورهای جهان است. متاسفانه، جز یک پوسته از این مولفه ها، در روابط جهانی نمانده است. ما در صحنه جهانی در حوزه رعایت اخلاق و تعهدات بین المللی، جز شعار، بیانیه و اعلامیه، هیچگونه عملکرد و رویکرد متعهدانه ای توسط کشورها نمی بینیم.
کشورهایی که دارای زور و قدرت هستند و دنبال مطامع سیاسی می گردند، همیشه در تعقیب این موضوع هستند که از هر شرایطی استفاده کنند و کشورهایی مانند ایران، عراق، افغانستان، لبنان و سوریه را با اِعمال زور و قدرت، وسیله مطامع اقتصادی و سیاسی قرار بدهند و آنها را به قمری از خودشان تبدیل کنند و از طریق این کشورها، منافع خودشان را تامین کنند.
در رابطه با این تعهد، کشورهای اروپایی وظیفه دارند که به تعهدات خودشان در قبال برجام، عمل کنند. البته کشورهای اروپایی، توافقاتی با ما انجام دادند ولی عملاً ملاحظه می کنیم که این تعهدات، به صورت عملی رویکرد مناسبی ندارند . شاید به همین دلیل، هیچ تمایلی به خروج ایران از این شرایط نخواهند داشت.
اگر اروپا و دو کشور آسیایی طرف برجام، بخواهند قطعاً مفاد برجام قابل اجرا شدن است ولی در مقام مقایسه، با منافع از دست رفته و به دست آورده، ظاهراً به نفع شان است که ما را در این شرایط قرار بدهند و وادار به تسلیم کنند. هر چند که این موضوع را به طور شفاف اعلام نمی کنند ولی عملاً در تعقیب این هدف هستند.
من به مصالح سیاسی و این که موضع کشور ما منطقی هست یا نه، کار ندارم. بحث من، بحث حقوقی است و طبق تعهدات برجام، اروپا باید به تعهدات خودش عمل کند.
*در چارچوب برجام، عادی سازی روابط اقتصادی با ایران عملی شود. آیا دولت های اروپایی می توانند بخش خصوصی خودشان را به نوعی تشویق و ترغیب کنند و با ایران عادی سازی روابط را انجام بدهند و به هر حال برجام، خاصیتی داشته باشد؟
-برجام، این امکان را فراهم می کند، اما امروزه مسائل اقتصادی در دنیا با تشویق و ترغیب معنوی و غیر مادی، به نتیجه نخواهد رسید.
به هرحال، چون این شرکت ها با شرکت های آمریکایی رابطه دارند و به نوعی تحت تاثیر کارتل های آمریکایی، در دنیا فعالیت می کنند، در مقایسه بین رابطه با ایران و رابطه با کشورهای متحد آمریکا و بخش خصوصی آمریکا، قطعاً به نفع شرکت های اروپایی نیست که با ایران رابطه داشته باشند.
مگر این که حکومت های اروپایی، با تشویق اقتصادی و مشوق های اقتصادی، این شرکت ها را وادار به ایجاد ارتباط اقتصادی با ایران کنند. بخش اقتصادی فعالان اروپایی، عمدتاً خصوصی هستند و دولت، قدرتی نسبت به آنها ندارد مگر این که تشویق و ترغیب معنوی کنند و این نوع تشویق هم، منشاء اثر نخواهد بود.
*به نوعی کشورهایی اروپا که این نوع تعهدات را در قالب توافق هسته ای و برجام قبول کردند، آیا واقعاً اعتقاد داشته اند در صورت خروج آمریکا می توانند عادی سازی روابط اقتصادی را با ایران انجام بدهد؟
-شاید در برجام از ابتدا یک نقص وجود داشت و الان هم نتیجه آن مشخص شده. در برجام باید ضمانت اجرا پیش بینی می شد که اگر عضوی از برجام خارج شود باید خسارت و جریمه پرداخت کند و مثلاً باید دیوان لاهه را مرجع قضایی و حکمیت آن قرار می دادیم.
چنین ضمانت اجرایی در برجام نیامده است. در آن زمان، بیش تر برون رفت از شرایط سیاسی حاکم بر منطقه و جهان، مطرح بود. البته اگر اروپا بخواهد با صرف هزینه، می تواند بخش خصوصی را در این زمینه فعال کند، اما ضرر و هزینه اقتصادی برای اروپایی ها به حدی است که ترجیح می دهند یک سیاست کج دار و مریز را به گونه ای ادامه بدهند که از بُعد سیاسی خارج نشوند و ایران امکان استفاده از واکنش های متقابل را نداشته باشد.
از آن طرف هم، اروپایی ها راضی نیستند برای حضور و بقای خودشان، هزینه بدهند و به تعهدات خودشان در برجام عمل کنند.
*آمریکا از توافق هسته ای و برجام خارج شد و الان درگیر این است که مکانیسم ماشه را اجرایی کند و تحریم های قبلی سازمان ملل را که به خاطر برجام، لغو شده دوباره برقرار کند. کشورهای اروپایی عضو برجام اعلام کردند چون آمریکما از توافق خارج شده نمی تواند درخواست فعال شدن مکانیسم ماشه و برگشت اتوماتیک تحریم ها را بدهد.
اگر آمریکا نهایتا دوباره نتواند از طریق مکانیسم ماشه، تحریم های سازمان ملل را علیه ایران، فعال کند، آیا در قالب تحریم های یک جانبه خودش یعنی فقط اقدامات دولت آمریکا، این کشور می تواند به همان اهداف علیه ایران برسد یا نمی تواند تحریم های سازمان ملل علیه ایران را احیا کند و مجدداً برقرار کند؟
-آمریکا ظاهراً در جلب نظر کشورهای اروپایی برای استفاده از ماشه یا واکنش ماشه، موفق نبوده است. البته به نفع اروپایی ها هم نیست. چون اگر آنها چنین کاری انجام بدهند یا قبول کنند، اعتبار خودشان را از دست خواهند داد و هیچ کشوری دیگر حاضر نیست چنین توافقاتی را با این کشورها امضا کند.
ضمن این که اعتبار این توافقات هم از بین خواهد رفت. بنابراین، آمریکا برای اجماع با کشورهای اروپایی موفق نخواهد شد و در سطح سازمان ملل هم نمی تواند به چنین توفیقی دست پیدا کند وگرنه با حق وتوی کشورهای دیگر مواجه خواهد شد.
در عمل آمریکا، به بخشی از نتایج مورد نظرش رسیده و با تحریم یک جانبه و با استفاده از کشورهای جهان و حتی کشورهای منطقه، ایران را در شرایط نامناسبی اقتصادی، قرار داده است. به نظر من، آمریکا نخواهد توانست البته به این شرط که ما بهانه ای به دست آنها ندهیم. اگر ما با سیاست و تدبُر و با تدبیر عمل کنیم، آمریکا در این زمینه و در شرایط فعلی موفق نخواهد بود.
یک نکته را هم اضافه کنم که بد نیست بگویم. در شرایط فعلی، به نظر می رسد مقامات کشور ما بایست با حفظ ارزش های مورد نظر خودشان، با یک سیاست مدبرانه که در ظاهر می تواند آشتی جویانه هم باشد، عمل کنند و به نوعی از حجم خصومت ها علیه کشور ما بکاهند.
از این طریق هم، زمینه عادی سازی روابط را با برخی کشورها فراهم کنند. در نکات و صحبت هایی که مطرح می کنیم، ما نباید بهانه ای به دست کشورهایی که نگاه ریشه ای به موجودیت ایران دارند، بدهیم.
یک سیاستی که در دنیا وجود دارد، این است که چین و آمریکا، در اوج جنگ اقتصادی و جنگ سرد هستند ولی روابط اقتصادی خودشان را با همدیگر حفظ کرده اند. ما می توانیم به گونه ای عمل کنیم که هم ارزش ها را حفظ کنیم، هم عقب نشینی نکرد و هم در عین حال، سیاستی را در پیش بگیریم و پیگیری کنیم که تحریک آمیز نباشد.
دیدگاه تان را بنویسید