شهرزاد مدیری از رابطه دختر و پدری می گوید شهرزاد مدیری دختر مهران مدیری در روزهایی که داستان رومینا در اوج خبرهاست و روابط دختر و پدری موضوع روز جامعه است در گفت گویی اینستاگرامی از مهران مدیری میگوید.
گفتگوی شهرزاد مدیری دختر مهران مدیری
شهرزاد تمام کارهای مهران مدیری را دیده و از بین انها «شب های برره» را بعنوان برترین کار پدر گزینش می کند. دختر ظاهرا ساکت و سربه زیری که روبه روی ما نشسته اعتراف می کند که برخی مواقع مچ پدرش را میگیرد و به دلیل اشتباهات در کارهایش به او تذکر میدهد:« سر سریال باغ مظفر از یکی از قسمت ها خوشم نیامد
به پدرم گفتم و او هم گفت درستش می کنم». شهرزاد یازده سال اکثر ندارد اما در این مدت تمام سریال های پدرش را موبه مو دنبال می کرده و حتی گاهی اوقات هم برای نزدیکی اکثر به پدری که همۀ وقت} سرکار هست با او به پشت صحنه سریال ها میرود:« سر پاورچین و باغ مظفر با بابام به پشت صحنه رفتم.
اونجا تمام مدت دنبال شقایق دهقان بودم». دختر مهران مدیری بودن برای شهرزاد مهمترین اتفاقات زندگی هست. او گاهی اوقات از این ماجرا حسابی لذت میبرد و گاهی اوقات هم نه.« هم مفید هست و هم بد. گاهی اوقات آن قدر سؤال می پرسند که آدم اذیت میشود».
شهرزاد با کمک برادرش و گرچه هوش ذاتی اش راه و روش مناسبی برای برخورد با این سؤالات پیدا کرده. اگر از شهرزاد مدیری درمورد پدرش، خانواده و هر مسئله خصوصی دیگری بپرسید؛ او یا جواب نمیدهد یا این که با جواب های نصفه و نیمه پشیمانتان می کند.
اما اگر فکر میکنید که این سختی ها وی را از دختر مدیری بودن خسته کرده، کاملا در اشتباهاید، چون:«همه ی مهران مدیری را دوست دارند. من هم.
چون پدرمه، در تلویزیون می بینمش و کارهایش را دوست دارم و گرچه یک جاهایی هم به درد میخورد». بله، مهمترین نکته همین هست. چه کسی بدش میآید که به اردو برود و معرفی خانم مدیر باعث شود تا با یک بغل جایزه به منزل برگردد؟ شهرزاد این ماجرا را با ذوق تعریف می کند و بعد میگوید که تا به حال کاری نکرده که مهران مدیری به مدرسه دخترش برود.
در تمام مدتی که شهرزاد حرف میزند، فرهاد با سکوت به خواهرش و حرف هایش گوش میدهد و وقتی حرف به شیطنت شهرزاد میرسد، برخلاف نظر شهرزاد سرش را بالا می اندازد.شهرزاد صحبت هایش را قطع می کند و نگاه معنی داری به برادرش می اندازد و میگوید:« شیطان هستم ولی سر کلاس های مهم درس گوش میدهم».
ارتباط این خواهر و برادر عجیب و بامزه هست. فرهاد در تمام مدت گفت و گو سعی می کند با حفظ استقلال خواهرش، مواظب او باشد. در منزل مدیری، همۀ با هم مفید میباشند و شهرزاد بعنوان دختر کوچک خانواده با همه ی احساس راحتی و نزدیکی می کند.
دختر کوچک مهران مدیری ، از پدرش بعنوان یک هم بازی مفید در وسطی و گل کوچیک حرف میزند و وی را بعنوان نخستین آدمی که در زمان قهر برای آشتی پیش قدم میشود، معرفی می کند.معمولا در این جور مواقع، شهرازد به اتاقش میرود و پدر مجبور هست که به اتاق او برود و گاهی با توضیح منطقی و گاهی هم
با قربان صدقه رفتن، دختر کوچک را راضی کند. شهرزاد مدیری از همین زندگی ساده و پر از دوستی در کنار خانواده اش لذت میبرد، در حال حاضر سرگرم مدرسه،موسیقی و نقاشی هست و قصد بازیگر شدن هم ندارد. اگر پدرم بخواهد برای او بازی می کنم اما هیچوقت بازیگر نمیشوم.
چقدردخترمدیری شبیه خودشه
اره دقیقا