فهیمه سوری که در یکی از طلافروشیهای اطراف بازار کار میکند، میگوید: «به خاطر نبود تاکسی و گران شدن کرایهها هر روز از مترو استفاده میکنم.
برخی ساعات بشدت خلوت است اما عصرها همزمان با تعطیل شدن بازار، ازدحام و شلوغی به قدری بالا میرود که هر چقدر هم بخواهی با قطار بعدی بروی، باز هم به تراکم جمعیت میخوری.
من از ماسک پارچهای استفاده میکنم اما نزدیک ۳۰ درصد مسافران جز در روزهای اول که طرح اجباری شده بود، حالا بدون ماسک سوار میشوند، مأمور گیت هم میگوید نمیتواند جلوی همه مسافران را بگیرد.خب حق دارند؛ تعداد مسافران زیاد است. مردم خودشان باید رعایت کنند.»
روحالله رضایی هم میگوید: «مردم گاهی توجه میکنند و همین که وارد واگن میشوند، ماسکها را برمیدارند و با یکدیگر شروع به صحبت میکنند. برخیها هم ماسکهایشان آن قدر کثیف و کهنه شده که میترسی از کنارشان رد شوی. دستفروش ها هم آن قدر با دستکش آلوده، جنسها را از مسافری به مسافر دیگر میدهند که خودشان عامل انتشار کرونا شدهاند. واگنها تا دو هفته پیش خلوت بودند اما حالا شلوغ شدهاند. شما اگر بخواهی روزی دو بار هم ماسک عوض کنی باید ۴ هزار تومان پول بدهی که میکند ماهی حدوداً ۱۰۰ هزار تومان، خب این همه ماسک تولید شده است. چرا رایگان نمیدهند. مأموران مترو البته در داخل ایستگاهها به افرادی که ماسک نزدهاند، محترمانه تذکر میدهند اما برخیها حتی روی خود را هم بر نمیگردانند و به راهشان ادامه میدهند.
اعتراض به مردان برای رعایت نکردن فاصله اجتماعی در اتوبوسها
وضعیت اگر به طور نسبی بنابر نظر مردم در مترو به حالت نارنجی درآمده باشد، در اتوبوسها همچنان قرمز است. علیرغم اجبار به ماسک اما کمتر کسی به این توصیهها واکنش مثبت نشان میدهد. در قسمت بانوان البته وضعیت به مراتب بهتر از قسمت آقایان است. برای همین مردهایی که در نیمههای اتوبوس میایستند با اعتراض شدید خانمها مواجه میشوند. خانم ربانی، تقریباً هر روز از اتوبوسهای خط میدان آزادی – ونک استفاده میکند: «اتوبوسها نسبت به قبل خلوتتر شده، روزهای اول بندرت کسی روی صندلیهای نشانهگذاری مینشست، اغلب هم ماسک و دستکش داشتند اما رفتهرفته، همه برایشان عادی شد. سر همین صندلیها هم دعوا میکنند. حتی یک بار که خودم تذکر دادم، مجبور شدم صندلیام را ببخشم تا توهین نشنوم. البته خیلیها هم رعایت میکنند. اما مردها کمتر به توصیهها روی خوش نشان میدهند. بارها دیدهام ماسک خود را در آوردهاند و روی صندلی گذاشته و رفتهاند. مخصوصاً حالا که هوا گرم شده، وضعیت بدتر شده است.»
آقای الوندی هم که هر روز به اجبار از اتوبوس استفاده میکند، میگوید: «اگر بخواهم هر روز تاکسی اینترنتی بگیرم، باید کل حقوقم را یکجا بدهم، اتوبوسها خوشبختانه خلوتتر شده و رانندهها مثل گذشته پول نقد نمیگیرند. چرا وقتی راننده شخصی حالا میتواند رایگان وارد طرح ترافیک شود، لااقل برای مسافران اتوبوس و مترو، ماسک رایگان توزیع نمیکنند.»
خانم حاجیزاده هم از فشار مردم برای سوار شدن اتوبوس گلایه میکند و میگوید: «برخی ماسک میزنند و فکر میکنند ایمن شدهاند. آن قدر با هل و فشار به دیگران میچسبند و دستشان را روی میلهها میکشند که انگار نه انگار کرونایی هم هست. بعد با همان دستکش کارت بلیت را به راننده هم میدهند تا کارت بزند. این چه فایدهای دارد؟ ایستگاه را علامتگذاری کردهاند اما کسی روی علامت ها نمیایستد.»
آقای شکری هم که نفسزنان خودش را به ایستگاه اتوبوس رسانده، از دیرآمدن اتوبوسها گلایه میکند و میگوید: «در ایستگاه میدان گلها تا امیرآباد چون مسافر زیادی نیست، اتوبوسها دیر به دیر میآیند. تاکسیها هم مسافر سوار نمیکنند، همین ایستگاه آن قدر شلوغ میشود که مجبورید کنار مسافران دیگر بایستید. برخی ماسک نمیزنند و خطر کرونا در ایستگاهها جدیتر از داخل اتوبوسهاست.»
آقای کرمی که تقریباً ۱۰ سال است در یکی از خطوط پر تردد غرب تهران راننده است، از بیتوجهی برخی مسافران گلایه میکند و میگوید: «بارها گفتهایم کارت بزنید اما باز هم پول نقد میدهند یا ماسک نزده، کنار کابین راننده شروع به درد دل کردن میکنند. تعداد زیادی از همکاران ما کرونا گرفتهاند و برخی هایشان فوت کردهاند. کسی شرایط ما را درک نمیکند. ساعتهای طولانی در خیابان بودن واقعاً طاقتفرساست. ماسک و دستکش داریم، کابینها هم روزی چند مرتبه ضد عفونی میشوند اما مردم این روزها شوخی گرفتهاند و تذکر هم که میدهیم، بحث و دعوا راه میاندازند. هفته پیش کسی را بدون ماسک راه نمیدادیم، اما آن قدر التماس و خواهش و بد و بیراه میگفتند که دیگر نمیشود هر روز جنگ اعصاب هم داشته باشیم.»
وضعیت تاکسیها سفید است
تا چند روز دیگر مصوبه افزایش ۲۵ درصدی کرایه تاکسیها اجرا میشود. اما همین حالا هم افزایش خودسرانه کرایهها داد مسافران تاکسی را در آورده است. نرخ پایین تاکسیهای اینترنتی اگرچه قاپ مسافران همیشگی تاکسیهای خطی و گردشی را ربوده اما برای رانندگان به یک نقطه ضعف بزرگ تبدیل شده است. البته تاکسی نسبت به دیگر وسایل حملونقل در روزهای کرونایی وضعیت بهتری دارد که میتوان به نوعی آن را سفید نامید. هادی امینی، کارمند بانک میگوید: خوشبختانه تاکسیها به مراتب به لحاظ بهداشتی و ایمنی شرایط بهتری دارند بیشتر مسافران هم ماسک و دستکش دارند و هم با فاصله در تاکسی مینشینند.
رمضان میرمحسنی، راننده تاکسی بازار تهران تا میدان انقلاب است. با کاور مخصوصی دور صندلی اش را پوشانده، ماسک نزده، اما ژل ضد عفونی دارد. امروز به خاطر تغییر ساعات کاری، بر خلاف روزهای گذشته با ازدحام مسافران روبهرو شده، دلش به هفته آینده خوش است که ظاهراً قرار است طرح ترافیک برگردد. مسافران او البته چندان راضی به نظر نمیرسند. میگویند کرایهای که قبلاً ۳ تومن بوده را با آنها ۶ تومن طی کرده و کسی هم حق اعتراض ندارد. مسافران هر سه نفر ماسک زده و دستکش دارند. نگرانیشان از افزایش چند باره کرایه هاست.
آقای مروتی در حال اسکن کد راننده با تلفن همراهش است. از این که دستش به پول نقد آلوده نمیشود راضی است، اما میگوید که این اتفاق نه در همه تاکسیها که بیشتر در مسیرهای طولانی میافتد و اغلب مسافربرهای شخصی نه تنها ۳ نفر را عقب سوار میکنند که کرایه نقد هم میگیرند و با همان دست صورتشان را لمس میکنند و کسی هم نمیتواند اعتراض کند.
راننده، میگوید که سال گذشته ۴ مسافر میبرده ۱۰ هزار تومن اما حالا با ۳ مسافر دخلش به ۹ هزار تومن هم نمیرسد. مسیرها شلوغ شده و ترافیک مصرف بنزین روزانهاش را میبلعد. فقط بیمه شخص ثالت ماشین ۲۵ درصد گران شده است.»
دیدگاه تان را بنویسید