از زمان شروع بیماری کرونا، اقدمات مختلفی برای مبارزه با آن انجام شده که در پارهای موارد میتوان گفت این اقدامات اثربخش بوده و در مواردی دیگر نتیجه مطلوب را نداشتهاست. اما آنچه اهمیت دارد، تاثیر این ویروس بر ابعاد مختلف زندگی است. بطوریکه اغلب اقتصاددانان از تاثیر این ویروس بر میزان بیکاری، درآمد و اشتغال، روانشناسان از تاثیرات آن بر میزان استرس و تنشهای روانی افراد و سیاستمدارن از تاثیرآن بر میزان مناسبات و روابط کشورها در سطح بین المللی پرداختهاند. در این میان بررسی تاثیرات اجتماعی این ویروس خالی از فایده نیست؛ زیرا بخش مهمی از مقابله با این ویروس به ادارک مردم از شرایط و رفتار اجتماعی آنها برمیگردد. چه بسا نحوه رفتار مردم در این شرایط میتواند به بحرانیتر شدن و یا حتی به بهبود اوضاع منجر شود.
بر این اساس به منظور پرداختن بیشتر به ابعاد اجتماعی مساله کرونا، با «محمدحسین پناهی »، « جامعهشناس و استاد اسبق دانشگاه علامه طباطبایی»، گفتوگویی ترتیب داده که مشروح آن در ذیل آمده است.
ابعاد اجتماعی شیوع کرونا چه هستند؟
این سؤال، بسیار گسترده است. حتی اگر «اجتماع» را به معنای خاص آن در نظر بگیریم، ابعاد اپیدمی ویروس کرونا بسیار زیاد است، و هر چه درگیری جامعه با این ویروس طولانیتر باشد، ابعاد آن عمیقتر و گستردهتر و ماندگارتر خواهد بود. بهعلاوه، عمق و گستردگی آثار آن به اقدامات و سیاستهای دولت نیز وابسته است. من فقط به چند مورد در ارتباط با نهادهای اصلی اجتماعی اشاره میکنم:
الف- اپیدمی کرونا در نهاد خانواده، با توجه به افزایش حضور اعضای خانوادهها در کنار هم، خانوادههای منسجم و سالم را تقویت و خانوادههای ناسالم و مسالهدار را تضعیف خواهد کرد و احتمال افزایش خشونت خانوادگی در این نوع خانوادهها میرود. هر چه ماندگاری کرونا بیشتر باشد، آثار خانوادگی آن بیشتر خواهد بود، و احتمال افزایش طلاق وجود دارد. از طرفی، با توجه به عدم امکان برگزاری مراسم معمول جمعی در ازدواج و وفات در این شرایط، اپیدمی کرونا احتمال دارد در میان مدت و بلند مدت تشریفات ازدواج و مراسم ختم را سهلتر گرداند، و در عین حال دوره سوگواری و غم و اندوه روانی بستگان نزدیک متوفی را طولانیتر کند.
ب- در نهاد آموزشی به آموزشهای ابتدایی، متوسطه و عالی، لطمه زده و کارآمدی آنها را در مدت حضور خود در کشور خواهد کاست. البته با عادی شدن وضعیت آموزشی پس از مهار کرونا وضعیت آموزشی نیز به حالت عادی برخواهد گشت، و آثار کرونا در این نهاد ماندگار نخواهد شد. اما استفاده از امکانات و فناوریهای فضای مجازی در این دوره برای آموزش از راه دور اثر ماندگاری در نظام آموزشی گذاشته و این نوع آموزش را تسهیل کرده و شتاب خواهد بخشید و آن را به یک گزینه جدی در نظام آموزشی تبدیل خواهد کرد.
پ- در نهاد دینی نیز آثار کوتاه مدت و بلند مدتی خواهد داشت. روشن است اپیدمی کرونا در مدت حضور خود سبب کاهش فعالیتهای نهادهای دینی شده و خواهد شد. اگر حضور ویروس طولانی شود، ممکن است در بلند مدت نیز سبب کاهش مناسک مذهبی جمعی مانند نمازهای جماعت شود. اما از ماندگارترین آثار دینی کرونا بازاندیشی در بعضی از رویکردهای سنتی به مذهب شیعه به نفع اصلاح طلبی و عقلانیت دینی است که منجر به تضعیف خرافات دینی خواهد شد. مضافاً این که به سبب عدم برخورد مناسب و توام با وحدت رویه روحانیت با این پدیده، احتمالا کرونا سبب کاهش بیشتر موقعیت روحانیت در جامعه خواهد شد.
ت- با توجه به مشکلات اقتصادی کشور در شرایط تحریم، و عدم امکان کمک مالی لازم به اقشار آسیبپذیر از کرونا، نابرابری اقشار و طبقات جامعه افزایش یافته و سبب افزایش «ضریب جینی» خواهد شد. این فرایند اگر طولانی شود، سبب افزایش حاشیهنشینی و نارضایتی اجتماعی شده و احتمال حرکتهای جمعی اعتراضی را افزایش خواهد داد. بهعلاوه، با افزایش شدت فقر و تنگدستی طبقات آسیبپذیر جرایم مختلف از جمله انواع دزدی و زورگیری افزایش خواهد یافت.
ث- در رابطه با نهاد سیاسی، به نظر میرسد کرونا در کوتاه مدت سبب کاهش بیشتر اعتماد سیاسی مردم نسبت به دولت و نظام سیاسی شود؛ زیرا بسیاری از مردم گسترش کرونا در سطح کل کشور را به جدی نگرفتن ویروس، عملکرد نامناسب و دیرهنگام و مخفی کاری دولت نسبت میدهند، و این سبب افزایش شکاف دولت و ملت میشود. اما در بلند مدت وضعیت اعتماد سیاسی مردم به نوع عملکرد دولت در این رابطه بستگی دارد. اگر دولت بتواند به خوبی از عهده کنترل و مهار کرونا و عوارض آن برآید، سبب تقویت اعتماد سیاسی مردم خواهد شد، در غیر این صورت سبب کاهش بیشتر اعتماد سیاسی و افزایش نارضایتی سیاسی خواهد گردید. همچنین، با توجه به استفاده بیشتر از فضای مجازی در اداره امور کشور و شناخت بهتر توانمندی و کارآمدی آن احتمال دارد هم سرمایه گذاری دولت در گسترش فناوریهای مربوط افزایش یابد، و هم سبب تقویت دولت الکترونیک و امکانات دورکاری در بعضی از مشاغل باشد؛ و این ها همه میتواند سبب کاهش حجم بوروکراکسی دولتی گردد.
ج- نهاد بهداشتی بیش از همه نهادهای اجتماعی دیگر بطور مستقیم درگیر تبعات این اپیدمی است، و بطور جدی به چالش کشیده شدهاست. بطور کلی، عملکرد این نهاد هم در بعد زیرساختی و هم پرسنلی و هم دارویی بیشتر از حد انتظار ارزیابی میشود. نظام بهداشتی کشور با پشتیبانی و حمایتهای دولتی و مردمی به خوبی توانسته است از عهده مدیریت این بحران برآید؛ و باید از آن و از مدیریت و پرسنل سطوح مختلف آن قدردانی شود. طبعا مردم قدرشناس ایران به خوبی قدر زحمات و فداکاریهای کادر پزشکی و بهداشتی کشور را میدانند و به آن افتخار میکنند. از آثار میان مدت و بلند مدت این اپیدمی در نهاد بهداشتی کشور میتوان تقویت توانمندیهای مختلف آن دانست.
یکی از مهمترین این توانمندیها پویایی آن در انطباق با شرایط بحرانی است. نظام بهداشتی نشان داد به خوبی میتواند در شرایط بحرانی پویایی لازم را برای ایجاد هماهنگیها و تغییرات لازم برای مقابله با بحران ایجاد نماید، و این سبب تقویت نظام بهداشتی و پزشکی کشور میباشد. به نظر میرسد بخشی از این توانایی میراثی از جنگ تحمیلی است که نظام پزشکی کشور آن را تجربه کرده و آن را حفظ کرده است.
رفتار مردم را در ارتباط با کرونا چگونه ارزیابی میکنید؟
بطور کلی، به نظر من رفتار مردم در ارتباط با کرونا من حیث المجموع بهتر از حد انتظار بودهاست. در این رابطه مردم را باید به دو بخش تقسیم کرد: مردم ایران بطور عام و اقشار خاص درگیر در بحران کرونا. مردم ایران بطور عام، غالبا به خوبی با این ویروس و الزامات بهداشتی آن سازگار شدند. تا آنجا که ممکن بود و امکان دسترسی وجود داشت، شیوههای بهداشتی را رعایت کردند. کمبود امکانات بهداشتی از قبیل ماسک، مواد ضد عفونی علی رغم افزایش چند برابر تولید آنها، مصرف زیادتر از معمول آب برای شستشو و غیره نشان دهنده آگاهی مردم از الزامات بهداشتی و ضرورت تهیه و استفاده از آنها است. همین طور، در خانه ماندن و قرنطینه اختیاری بخشی زیادی از مردم، ترک دید و بازدید ایام عید نوروز و مراسم روز طبیعت، و حفظ فاصله اجتماعی تا آن جا که مقدور است، نشان دهنده رفتار مناسب و مسوولانه مردم در این شرایط بحرانی است.
همچنین، بخشی از رفتار مردم مربوط به نهاد بهداشتی و کادر پزشکی کشور است که مشاهدات نشان دهنده قدردانی و ارزشگذاری بسیار بالای مردم به تلاشهای بیوقفه و شبانه روزی و ایثارگرانه آنهاست. از طرف دیگر، عملکرد خود کادر پزشکی و بهداشتی نیز بخشی از همین رفتار مردم است. کادر بهداشتی از خدمت کاران عادی گرفته تا پرستاران و پزشکان نشان دادند که بدون در نظر گرفتن پاداش مادی مقبول، مخلصانه در خدمت بیماران و مبتلایان هستند و تا سرحد مایه گذاشتن از جان خود برای بهبود بیماران تلاش میکنند؛ و این بسیار شایسته تقدیر است.
البته متاسفانه در این بین افراد سوء استفاده کننده قلیلی هم دیده میشوند که با زیر پا گذاشتن وجدان و مسوولیت شهروندی و انسانی خود خواستهاند از آب گل آلود ماهی بگیرند، و با احتکار مواد مورد نیاز مردم و کادر درمانی سودهای نامشروعی را به جیب بزنند. طبعا باید به حال چنین افرادی تاسف خورد که در چنین جامعهای زندگی می کنند ولی رفتار دون شان انسان از خود نشان میدهند.
بعلاوه، بخش دیگری از رفتار مردم مربوط به مشارکت آنها در کمک به آسیبدیدگان این بیماری است. علی رغم کم لطفی، سختگیری و بیتوجهی دائمی نظام سیاسی به جامعه مدنی و نهادهای آن مانند سمنها در کمک به نیازهای آسیبدیدگان، مردم ایران در این شرایط خاص نیز نشان دادند که از طریق خیریههای مختلف به کمک آسیبدیدگان از کرونا شتافتهاند و کمکهای ذی قیمتی برای رفع نیازهای طبقات محروم جامعه انجام میدهند، که تصور میکنم به مراتب بیشتر از آن چیزی است که دولت توان انجام آن را دارد؛ دولتی که میخواهد با «وام یک میلیون تومانی» به داد آسیبدیدگان از این بیماری برسد! این در حالی است که دولتمردان به ندرت نامی از جامعه مدنی و نهادها و کمک های آن میبرند.
علل و دلایل رفتارهایی که توصیف کردید چه هستند؟
باید در نظر بگیریم که رفتار مردم در رابطه با کرونا تابع رابطه آنها با نظام و نخبگان سیاسی، وضع اقتصادی، وضعیت جامعه مدنی، اعتقادات دینی، سطح تحصیلات، و میزان اطلاعات آنها در ارتباط با پدیده است. با توجه به این که اعتماد سیاسی مردم بسیار پایین است، وضعیت اقتصادی جامعه و مردم خوب نیست، وضعیت جامعه مدنی مناسب نیست، اعتقادات دینی مردم رو به کاهش است، اعتماد مردم به رسانههای جمعی کشور کم است، با عدم قاطعیت دولت در رابطه با محدود کردن رفت و آمدها و کسب و کارها انتظار میرفت که رفتار مردم در ارتباط با کرونا بیملاحظهتر از آن باشد که دیده میشود. به نظر من بخشی از این رفتار «بهتر از حد انتظار» مردم مرهون مسوولیت پذیری جمعی آنها، و بخشی نیز مرهون اطلاع رسانی فضای مجازی و رسانههای خارجی است.
راهکارهای اجتماعی مواجهه و غلبه بر کرونا چه هستند؟
روشن است که در همه کشورها غلبه بر کرونا حتمی است، زیرا بالاخره مصونیت لازم از این ویروس ایجاد خواهد شد. مسالهای که وجود دارد زمان و هزینه جانی و مالی لازم برای آن است. بطور کلی، هر چه دولت قویتر، مدیریت کلان کشور قویتر، اقتصاد قویتر، جامعه مدنی قویتر، اعتماد و امید مردم بیشتر، و ارزشهای صبر و ایثار مردم قویتر باشد، زمان و هزینه غلبه بر کرونا کمتر خواهد شد. اما این عوامل هیچ کدام در کوتاه مدت به دست نمیآید. جامعه سالم جامعهای است که سازماندهی و مدیریت آن طوری باشد که همواره این ویژگیها را همزمان داشته باشد، تا در مقابل چالشها و بحرانهای مختلف به خوبی از عهده برآید و در کوتاهترین زمان و با کمترین هزینه بر آنها غلبه کند. متاسفانه در حال حاضر وضعیت کشور ما به نوعی است که به جز مورد آخر در همه موارد دیگر در سطح نامطلوبی هستیم، که کار را بر ما مشکل میکند.
در عین حال پیشنهاد اینجانب آن است که ستاد عالی تصمیمگیری درباره کرونا سریعا یک تیم مشورتی قوی و تمام وقت از متخصصان مختلف علمی و اجرایی (شامل متخصصان پزشکی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی) تشکیل بدهد، و همه اطلاعات و دادههای لازم را صادقانه در اختیار آنها قرار بدهد، و از آنها بخواهد که ستاد را در اتخاذ تصمیمات مناسب یاری کنند.
با توجه به وضع جامعه، در حوزه اجتماعی خاص، راهکارهای زیر پیشنهاد میشود:
- جلب و تسهیل مشارکت نهادهای جامعه مدنی و مردمی (سمنها)، که توان بالقوه بالایی در آنها وجود دارد، و کمتر به آن توجه میشود. به کمک نهادهای مدنی و مردمی میتوان از منابع موجود در دست اقشار توانمند برای کمک به اقشار آسیبدیده و آسیبپذیر استفاده کرد. البته لازم است فعالیتهای نهادهای مدنی هماهنگ شود تا از دوباره کاری خودداری شود. همچنین میتوان از قشر جوان فعال و علاقمند، مانند دانشجویان، خواست تا با یک بسیج فراگیر به شناسایی اقشار آسیبدیده و آسیبپذیر بشتابند و اطلاعات لازم را جمع آوری و در اختیار نهادهای جامعه مدنی قرار دهند تا به نیاز آنها رسیدگی شود.
مضافا این که این کار میتواند سبب افزایش اعتماد و انسجام اجتماعی نیز بشود. پیشنهاد میشود، از مساجد که در همه محلات کشور وجود دارند، با رعایت الزامات بهداشتی و بدون دخالت نهادهای دولتی، برای این منظور استفاده شود، و حول آنها فعالیتهای مردمی سامان یابد.
- دولت و نهادهای مربوط برای رسیدگی به وضع اقشار آسیبپذیر و آسیبدیده واقعی تلاش جدی به عمل آورد، به نحوی که اثر معنیداری در بهبود زندگی آنها بگذارد. بهتر است دولت از دست زدن به اقدامات عمومی کم اثر (مانند وام یک میلیون تومانی) خودداری کند، که خود سبب نگرش منفی به دولت میشود، و به جای آن به اقشار خاص آسیبدیده و آسیبپذیر کمک معنیدار و اثرگذاری بکند. از آن جا اطلاعات دولت در مورد اقشار و خانوادههای آسیبدیده ممکن است کافی نباشد، دولت میتواند از سازوکارهای جامعه مدنی و تقویت امکانات آنها که در بند یک آمد برای کمک به آسیبدیدگان واقعی استفاده کند.
- با توجه به سطح پایین اعتماد سیاسی و اجتماعی و امید به آینده در کشور، دولت و نخبگان اجتماعی میتوانند با اقدامات مناسب سبب دمیدن روحیه اعتماد و امید به مردم گشته و فعالیتهای مردمی را هم در راستای رعایت بهداشت و فاصله اجتماعی و هم همیاری اجتماعی افزایش دهند. اقداماتی از قبیل بازتر کردن فضای سیاسی، رفع سانسورها و خودسانسوریهای رسانهای، شفافیتهای مالی، تداوم مبارزه جدی با فسادهای اقتصادی و سیاسی، پاسخگو شدن دولت و نهادهای دولتی، تسهیل شکلگیری و فعالیت نهادهای مدنی از این نوع است.
- دعوت مردم به صبر و استقامت و ایثارگری و همیاری برای غلبه بر بحران از طرف نخبگان مورد اعتماد مردم میتواند موثر باشد. این مورد آخر بهره بردن از همان سرمایه نهفته صبر و ایثارگری است که خوشبختانه در جامعه ما در سطح بالایی وجود دارد، به شرط این که از آن خوب و به جا استفاده شود.
دیدگاه تان را بنویسید