او در این روزهای قرنطینه و کرونایی هم به استقبال این تنهایی رفته و مثل تمام این ٦٠سال به بومهای نقاشی پناه برده است. ایران درودی، نقاش صاحب سبکی است که تعریف و تمجید بسیاری از هنرمندان و منتقدان جهانی مثل سالوادرو دالی، نقاش اسپانیایی، آندره مالرو، منتقد هنری فرانسوی یا ژان کوکتوی شاعر و فیلمساز را برانگیخته است، نقاشی که به قول خودش همیشه در لحظه زندگی میکند و در همان لحظات از زندگی سرشار میشود و به خلسه میرود، اما این بار تنهاییاش کمی متفاوت است. او در اینباره به ایسنا گفته است که سخت دلنگران مردم، پرستاران و پزشکان یا کسانی است که در گرانی سرسامآور مجبورند برای به دست آوردن لقمه نانی از منزل خارج شوند. با همه اینها از نظر ایران درودی ویروس کرونا به همراه خود درسهایی هم برای ما دارد: «این ویروس کوچک درس بزرگی به ما داد تا بدانیم ما انسانهای این کره زمین چه در کوتاهترین فاصله یا در دورترین، به هم پیوستهایم. همچنان که سعدی شاعر بزرگ ایرانزمین، قرنها پیش میگوید: بنی آدم اعضای یک پیکرند که در آفرینش ز یک گوهرند / چو عضوی به درد آورد روزگار، دگر عضوها را نماند قرار. بیسبب نیست که این شعر در مقابل در ورودی مقر سازمان ملل نیویورک نصب شده است. درس دیگر این ویروس که تمامی انسانهای کرهزمین را درگیر کرده، بیارزشبودن مادیات است که در مبارزه با کرونا هیچگونه کارایی ندارد و به عبارت دیگر ثروت هیچ نوع مصونیتی از این بیماری را برای شخص ثروتمند ایجاد نمیکند. حال اینکه فقط دغدغه بزرگ انسانهای زمانه ما به دست آوردن هر چه بیشتر پول به هر قیمتی است! باوجود ادامه تحریم در این دوره نابسامان، ملت شریف ایران نشان داد که مانند کشورهای پیشرفته و به اصطلاح متمدن، دست به غارت فروشگاهها و داروخانهها نمیزند، بلکه با بلندنظری و صبوری، جان بر کف به کمک هموطنانش میشتابد.» او که از پنجسال پیش به دنبال دریافت مجوز ساختمان موزهاش بود، فعلا از دریافت مجوز ناامید شده است. گویا این درخواست در روزهای پیش از شیوع کرونا از سوی شهرداری رد شده است: «تصمیم گرفتم مجوز شهرداری را رها کنم و به جایش مجوز عرش را بگیرم و به حرفهام بپردازم. بارها از خودم پرسیدهام آیا دادگاهی وجود دارد که من به آن شکایت برم و بپرسم به چه گناهی پنجسال از عمر کسی را که هست و نیست خود را محضری به ملت ایران بخشیده است، تلف کردهاند؟ درواقع کرونا سبب شد به خودم بیایم و این روزها را اگر عمری برایم باقی مانده، با آرامش به معنای واقعی با خودم زندگی کنم. پس تصمیم گرفتم به جای مجوز ساخت موزه، مجوز ورود به عرش را بگیرم و مانند سابق با نقاشیکردن در بهشتم زندگی کنم. من باور دارم خداوند مرا دوست میدارد که مرا خلاق آفریده است تا خلسه را تجربه کنم. من نه از مرگ میترسم، نه از کرونا. فقط یک آرزو دارم: خداوند ایمان مرا به خودش بیشتر کند و تا آخرین لحظه حیات هوشمندی و شعور مرا به من روا دارد و سپاسمندی و شکرگزاری مرا از هر آنچه به من داده یا نداده بپذیرد. من به ایران بازگشتهام تا در خاک ایران بمیرم و مطمئنم که موزهام در قلب هموطنانم که ایران را دوست میدارند و سختیهای آن را با شکیبایی تحملمیکنند، ساخته خواهد شد. برای من مهمترین ارزش زندگی در ایثار عشق است. پس بیشتر از همیشه به ایران عزیزمان عشق بورزیم تا قادر شویم در برابر صدمات ناگوار سال گذشته ناشی از طبیعت چون سیل و زلزله و حادثه دردناک سقوط هواپیمای مسافربری، تاب بیاوریم.» او با صراحت میگوید که هرگز ناامیدی را نشناخته است و همیشه در تاریکی مطلق نقطهای از روشنایی را دیده است: «ملت ما همانطور که تاریخ گواه است، هرگز نومید نبوده و نیست. پیام من برای آنها این است که هر یک از ما نه فقط مسئول جان خودمان هستیم، بلکه اگر ناقل باشیم، ممکن است ندانسته مسبب مرگ یک نفر تا صدها نفر بشویم. در دورهای که ما با فشردن یک دکمه با دورترین نقطه این جهان میتوانیم ارتباط برقرار کنیم، ویروس کرونا ما را مجبور میکند به مفهوم زندگی بیندیشیم و بدانیم این ویروسی که حتی به چشم دیده نمیشود قادر است زندگی را از بشر سلب کند؛ اما قادر نیست در نظم گردش سیارات کوچکترین خللی وارد کرده و سیارات را از حرکت باز دارد. به آفریننده این جهان هستی با میلیونها سیاره و ستاره و کهکشان و نظمشان ایمان بیاوریم تا بتوانیم با ایمان محکم و سپاسمندی از هر ثانیه زندگی و موهبت زنده بودن در حد توانمان به آگاهی برسیم. با سپاس از آفریندهام که مرا با درک شعورم عاشق کرد، عاشق درک ارزش هستی.»
رد درخواست دریافت مجوز موزه «ایران درودی» از سوی شهرداری
موزهام در قلب مردم ایران ساخته خواهد شد
ضرورت تنها ماندن یکی از مهمترین مسائل زندگی و حرفهای ایران درودی، هنرمند نقاش ایرانی است و درواقع آنطور که خود نیز بارها گفته است، آموخته تا با تنهایی برای خود کافی باشد، چون تنها در این شرایط است که به راحتی برای خلقکردن اثر هنری قلمو یا قلم به دست میگیرد.
دیدگاه تان را بنویسید