اگرچه در نوروز امسال، در میان سریالهایی که روی آنتن رفت، بیشتر صحبتها و حرف و حدیثها درباره «پایتخت۶» سیروس مقدم بود، اما بسیاری عقیده دارند که حداقل متفاوتترین سریال نوروزی امسال «دوپینگ» رضا مقصودی بود.
سریالی که اگرچه براساس نظرسنجی مرکز تحقیقات رسانه ملی با ۴۲درصد مخاطب در رتبه دوم سریالهای تلویزیونی نوروز قرار گرفت، اما این نکته را نباید نادیده گرفت که بینندگانش تا حدی از آن رضایت داشتند- که حتی اگر آمار ۸۰درصدی تلویزیون را هم اغراق بدانیم، باز نمیتوانیم چشم بر موفقیت این سریال متفاوت ببندیم که باعث شد رضا مقصودی در دنیای سریالسازی نیز تواناییاش را نشان دهد.
اگرچه تماشاگران کلیشههای رئالیستی سریالسازی در برخی از رسانههای مجازی با انتقاداتشان از خجالت نویسنده و کارگردان دوپینگ درآمدند. انتقاداتی که البته برخیشان بیراه هم نمیگویند، ازجمله اینکه «ریتم کلی سریال بسیار کند است و داستان پیش نمیرود» یا اینکه «دوپینگ از همان کلیشههای جنسیتی همیشگی سریالهای تلویزیون بهره گرفته» و...
دوپینگ با فضا و داستان فانتزیاش درباره دختر و پسری که با مصرف قرص تواناییهای فوقبشری به دست میآورند، شباهتی به دیگر سریالهای ایرانی ندارد. موضوعی که کلیت سریال را با کارنامه خالقش، رضا مقصودی پیوند میدهد. نویسندهای که در کارنامهاش پیروی از مد روز دیده نمیشود و در زمینههای کاریاش همواره جزو اولینها بوده، چه آن زمان که کمدی جنگی «لیلی با من است» را نوشت، چه وقتی که با سناریوی «من سالوادور نیستم» در سینمای بعد از انقلاب مبدع نوعی کمدی بازاری شد که بر پایه تفاوتهای فرهنگی مردم ما با نقاط دیگر دنیا بنا شده بود و چه حالا در سریال دوپینگ که تماشاگران تلویزیون را به مصرف دوز بالایی از فانتزی واداشته- و شاید دلیل نارضایتی بخشی از تماشاگران هم چیزی جز عادت نداشتنشان به این نوع روایت نباشد. رضا مقصودی در این مورد میگوید که «مشکل سینما و تلویزیون ما این است که با فانتزی و جادو بیگانهاند و این درحالی است که سینمای جهان با جادوی سینما یک گردش اقتصادی بزرگ را سامان داده است. اساسا اگر خوب به تاریخ سینما فکر کنیم، میبینیم که ذات سینما با جادو و فانتزی سرشته شده و اصلا نخستین فیلم سینمایی تاریخ یک فیلم جادویی بوده است. اما ما به هر دلیل این موضوع را رها کرده و از یاد بردهایم که بیننده سینما را جادوی سینما جلب و جذب میکند. در عوض رئالیسم تنها ژانر سینما و تلویزیونمان شده است. ما در دوپینگ تلاش کردیم با تلفیق فانتزی با کمدی سریالی سرگرمکننده و متفاوت به مخاطبان ارایه دهیم.»
به گفته مقصودی طرح اولیه سریال برای یک فیلم تنظیم شده بود. با این همه باز هم روی خوش نشان دادن تلویزیون به موضوعی فانتزی کمی عجیب است. از این منظر داستان تولید سریال دوپینگ جالب به نظر میرسد. به گفته رضا مقصودی «سناریوی دوپینگ ۱۰، ۱۲ سال پیش به سفارش یک شرکت تولیدکننده نوشابه انرژیزا نوشته شد- که آن فیلم ساخته نشد و فیلمنامه ماند تا همین اواخر که قرار شد طرحی برای ساخت سریال به شبکه سه ارایه دهیم و من هم فکر کردم شاید این داستان در تلویزیون هم جذاب باشد.» با این حال، ظاهرا خود نویسنده هم به فرجام تولید دوپینگ چندان خوشبین نبوده است: «حقیقتش فکر نمیکردم تلویزیون سراغ این سوژه بیاید و حتی الان هم که فکر میکنم میبینم اینکه شبکه سه مشتاقانه این سناریو را پذیرفت و آن را دوست داشت، شگفتانگیز و البته امیدوارکننده است و باید از این وسعت نظر تشکر کرد.»
یکی دیگر از جنبههای متفاوت دوپینگ، گروه بازیگران سریال بود. تیمی متشکل از طیف وسیعی از بازیگران که با این ترکیب در سریالهای دیگر دیده نشده بودند و این درحالی است که سابقه ذهنی مخاطب از سریالهای ایرانی کوچ دستهجمعی بازیگران از کاری به کار دیگر است. رضا مقصودی انتخاب بازیگران دوپینگ را بسیار مشکل میداند، «بهخصوص که در میان بازیگران بودند کسانی که به هر دلیلی نمیخواستند با تلویزیون کار کنند. حتی همین بازیگرانی هم که در سریال هستند، در ورود به کار تردید داشتند. عامل دیگری که انتخاب بازیگران دوپینگ را دشوار میکرد، این تصمیم بود که بازیگران متعارف و روتین را برای سریال انتخاب نکنیم، به این دلیل که با توجه به تازگی فضا، داستان، ساختار و ریتم دوپینگ میخواستیم تیم بازیگران نیز همین تازگی را داشته باشند»...
موفقیت در سینما و تلویزیون با تمام لذتها و شیرینیهایش خطراتی نیز دارد که مهمترینش تمایل هنرمند برای پیمودن دوباره همان مسیر امتحان پس داده است. ورطهای که پیش پای رضا مقصودی نیز دهان باز کرده تا او را وادار به تکرار راهی کند که در نخستین سریالش پیموده و موفقیتی نسبی را نیز برای او به ارمغان آورده است. اما رضا مقصودی میگوید که به خطرات این مسیر آگاه است: «این یک چالش دیرینه است. من حتی در نوشتن کمدی هم تلاش میکنم از مسیر فیلمنامه لیلی با من است فرار کنم، آن هم درحالیکه بیستوچندسال از موفقیت آن گذشته، یعنی میخواهم حتی اگر کمدی مینویسم، این امر در مسیر امروز خودم باشد. این را باید به تأکید بگویم که در این سالها بسیار تلاش کردهام از کمدی فرار کنم، اما کمدی مرا رها نکرده است، با اینکه فیلمنامهها و طرحهای جدی زیادی نیز نوشتهام. ولی به هرحال بازار کار اقتضائات خودش را دارد و در این بازار باید به سفارشدهنده نیز توجه کرد که اغلب دنبال کمدی هستند. اما حتی در این چارچوب هم سعی کردهام کمدیهایم از نظر ساختار، مضمون و نگاه مختص خودم باشند و با کمدیهای دیگر تفاوت داشته باشند.»
اینکه مقصودی این تفاوتها را چگونه در دوپینگ لحاظ کرده است، میتواند نوع نگاه او را به این مقوله روشن کند. او میگوید: «کارهای قبلی من اغلب در زمینه کمدی موقعیت بودند، ولی دوپینگ علاوه بر موقعیتهای کمیک به کمدی اسلپ استیک و شوخیهای لفظی هم نزدیک شده است. تلفیقی که به یک فانتزی عاشقانه با کمدی آرام ختم شده است.»
در یکی دو هفته اخیر فضای حاکم بر تلویزیون پر از جنجال و حاشیه بود. سرشار از اعتراض به حذف شدن و البته اعتراض عدهای دیگر به چرایی حذف نشدن سریالها که اوج آن را در ماجراهای پایتخت دیدیم. اما رضا مقصودی میگوید که حواسش به این مسائل بوده و انتظار چنین شرایطی را در تلویزیون داشته است. این نویسنده و کارگردان میگوید که «یک تعریف واحد از شوخی وجود ندارد و درحالیکه عدهای شوخی کاراکتر زن با مرد را شوخی جنسیتی میدانند، اما عدهای چنین نظری ندارند. اما من معیارهای اخلاقی خودم را دارم و حتی در فیلم خجالت نکش باز سعی کردهام پردهدری جایی در کارم نداشته باشد، با اینکه بهشدت مواظب این هم هستم که این رعایتها اثر را بیروح نکند.» مقصودی درباره شایعات مربوط به سانسور شدید دوپینگ نیز آن را در تلویزیون اتفاقی قابل پیشبینی میداند: «به هر حال همهمان میدانیم که تلویزیون سازوکارهایی دارد و باید آنها را رعایت کنیم.»
دیدگاه تان را بنویسید