مصائب اقتصادی دولت روحانی انگار تمامی ندارد. شرایط اقتصادی ایران پیش از آمدن ویروس منحوس کرونا، چندان خوب نبود، سیل بخشی از اقتصاد را با خود برد، بعد تحریمهای مرحله به مرحله و حالا هم کرونا. تحریمهای گسترده، مشکلات بسیاری در کشور ایجاد کرده بود. با آمدن کرونا هم بخش های بیشتری از اقتصاد درگیر شد.
تعطیلی نصفه و نیمه کارخانه و بخشهای خدماتی، آینده اقتصادی ایران را بیش از پیش در مخاطره قرار داده است.
با این حال برخی از اقتصاددانها به این اندازه بدبین نیستند. سیعد لیلاز معتقد است که اتفاقا همین انزوای اقتصادی در بحران کرونا به داد ما رسیده است و شدتِ آسیبهای اقتصادی کرونا در ایران، کمتر از عربستان، اسپانیا، ایتالیا و انگلیس خواهد بود او حتی پا را از این هم فراتر گذاشته و معتقد است در سال ۹۹ رشد اقتصادی مثبت میشود.
سعید لیلاز، تحلیلگر اقتصادی اصلاحطلب گفت: "با وجود بحرانهایی که هر کدامشان میتوانند یک حکومت و یک سیستم را از هم بپاشاند، نگاه به آینده اقتصاد ایران نگاهی روشن و امیدوار کننده است و اگر اتفاق خاصی رخ ندهد، عملکرد سال ۹۹ مثبت خواهد بود."
اینکه همه مشکلات و مانعهای اقتصادی را به تحریم ربط بدهیم، منطقی است یا نه؟
من اولین بار در سال ۱۳۷۴ در مقالهای در روزنامه همشهری نوشتم، تحریمها هیچ نقش تعیینکنندهای در اقتصاد ایران ندارد.
البته اینطور نیست که اصلا خسارتی به بار نیاورد. الان هم تاکیدِ موکدم این است، تحریم هیچوقت مشکل اصلی نبوده و الان هم نیست.
برای اثبات این نظریه لازم به اشاره میدانم، اقتصاد ایران بعد از دور دوم تحریمها که یکی از شدیدترین اعمال فشارها در تاریخ معاصر دنیا به حساب میآید، به مروز فروپاشی نرسید. تکرار میکنم با وجود اینکه انواع و اقسام تحدید و تهدیدها را تجربه کردیم، هیچگاه به حالتِ فروپاشی نرسیدیم که این مویدِ این نظریه است، تحریم ضرررسان است، اما فلجکننده نیست. همچنین وقتی در ۲۴ سال پیش قانون «DAMATO» تصویب شد، سرمقالهای در روزنامه همشهری با این مضمون نوشتم که اگر مدیریت صحیحی داشته باشیم و اگر از موهبت بزرگی به نام انسجام بهرهمند شویم، تحریمها هرگز ایران را به زانو در نخواهند آورد که آنچه در این ۲۴ سال تجربه کردهایم، نشان میدهد حرف من درست و دقیق بود. البته در این روزها در کنار اینکه مشکل مدیریت و انسجام داریم، مشکل فساد هم اضافه شده است. یعنی سه ویژگی هزینهساز را میتوان فساد، مدیریت و البته عدم انسجام بین ارکان حکومت دانست که هیچکدام از این سه حالت ربطی به تحریمها ندارد.
بیشتر توضیح میدهید؟
در اواخر سال ۹۷ پیشبینی میشد، رشد اقتصاد ایران در سال ۹۸ منفی نخواهد شد که نشد. الان هم با وجود بحرانهایی که هر کدامشان میتوانند یک حکومت و یک سیستم را از هم بپاشاند، نگاه به آینده اقتصاد ایران نگاهی روشن و امیدوار کننده است و اگر اتفاق خاصی رخ ندهد، عملکرد سال ۹۹ مثبت خواهد بود. ببینید! در سال ۹۸ حدود یک و نیم درصد تولید ناخالص داخلی را در اثر سیل از دست دادیم و کرونا هم حدود یک درصد به اقتصاد ایران ضربه زد. اما رشد اقتصادِ غیرنفتی در مجموع مثبت بود. در سال ۹۹ هم کرونا حداقل ۳ تا ۲ درصد تولید ناخالص داخلی را از بین خواهد بُرد. با این حال قویا اعتقاد دارم، همچنان قادر خواهیم بود رشد اقتصادیمان را به مثبت برسانیم یا اقلا به حالت منفی نرسیم. آنهم در شرایطی که بقیه اقتصادهای جهان، به خصوص اقتصادهای پیشرفته یا وابسته همه به وضع فروپاشی نزدیک شدهاند.
«اقتصادهای پیشرفته یا وابسته به وضع فروپاشی نزدیک شدهاند» آنهم در شرایطی که به جز مشکل همهگیر کرونا، نه تهدید خاصی را متوجه خود میبینند و نه تحتِ تحریم هستند.
لازم به توضیح میدانم، انزوای اقتصادی ایران که ناشی از تحریمها است، در بحران کرونا به دادِ ما رسیده است. یعنی شدتِ آسیبهای اقتصادی کرونا در ایران، کمتر از کشورهایی، چون عربستان، امارات متحده عربی، فرانسه یا حتی اسپانیا، ایتالیا و انگلیس خواهد بود.
آنها به دلیل وابستگیِ بسیار بالایی که به همدیگر و ساختار جهانیِ اقتصاد دارند، در اثر فروپاشی ارتباطات بینالمللی ناشی از کرونا رشد اقتصادیشان منفی خواهد شد. به عنوان مثال، زمینگیر شدن هواپیمایی امارات با زمینگیر شدن هواپیمایی هما به دلیل رابطه اماراتیها با دنیا حتما اثری یکسان نخواهد داشت. یعنی کار و بهرهوری و تعداد مسافری که هواپیمایی هما جابهجا میکند، اصلا قابل مقایسه با هواپیمایی امارات نیست. در بقیه جاها هم همینطور، مثلا در اسپانیا سالانه بیش از ۵۰ میلیون، در فرانسه نزدیک به ۸۰ میلیون و در ترکیه حدود ۳۰ میلیون توریست تردد میکند. اما در اقتصاد ایران این عدد به زحمت به یک میلیون میرسد. پس میتوان گفت، اثر منفی حذفِ توریستها در ایران با آن کشورها یکسان نیست. البته این کاهش رشد اقتصادی ایران را منکر نمیشود، اما اثر کرونا در ایران بسیار کمتر از دنیا خواهد بود.
شما از آمار مثبت حرف میزنید. اما مردم این را میبینند که سفرههایشان روز به روز کوچکتر میشود.
اولا اینکه رشد اقتصادی منفی نبوده و حتی اندکی هم مثبت بوده است. یعنی اقتصاد در اثر تحریم باید نزدیک به ۱۵ درصد سقوط میکرد و این اتفاق نیفتاد که این تابآوری اقتصاد در ایران را نشان میدهد. ثانیا رشد اقتصادی متفاوت از آثار تورمی است. یعنی ممکن است با رشد ۱۵ درصدی تورم بالایی هم داشته باشیم و اقشار مختلف کاملا آسیب ببینند که ایران با چنین حالتی مواجه شده است. سطح عمومی قیمتها در ۲ سال گذشته جمعا ۸۵ درصد افزایش داشته است. یعنی چندین میلیون نفر به مرحله اضمحلال و فروپاشی و حتی گرسنگی رسیدهاند و اگر بستههای حمایتی دولت نبود و نباشد، بسیاری در کشور گرسنه خواهند ماند. اما این رشد اقتصادی را منکر نمیشود. بله، حجم تولید ناخالص ایران نسبت به ۲ سال بیش ۱۲ درصد افت کرده است که آسیبی جدی برای اقتصاد محسوب میشود. اما اگر مدیریت مطلوب نبود، این درصد بیشتر هم میشد. ما الان با فروش نازل ۳۰۰ هزار بشکه نفت کشور را اداره میکنیم که به نظر من کار مهمی است. همچنین این را هم باید در نظر گرفت، بر فرض از امروز ۲ میلیون بشکه نفت بفروشیم، بازهم درآمد کشور به سال ۹۰ بر نمیگردد. چرا که نفت در آن موقع به بشکهای ۱۳۰ دلار هم رسید، قیمتی که الان به ۲۰ دلار هم رسیده است.
حرفی مانده است؟
در ایران هرگاه که درآمدهای نفتی زیاد شده است، چه در رژیم شاه و چه در دولتهای مهندس موسوی، مرحوم هاشمی، آقای خاتمی، آقای احمدینژاد و آقای روحانی همه به یک شکل وا دادهاند تا مشخص شود، هزینه درآمدهای نفتی را بلد نیستیم و به همین دلیل بیانضباطی مالی افزایش پیدا میکند.
دیدگاه تان را بنویسید