پروفسور مهدی محسنیانراد که یکی از اساتید برجسته کشور است و آثار زیاد و ارزشمندی در حوزه ارتباطات دارد، درباره آنچه دستور اخیر ستاد ملی مقابله با کرونا درباره عدم انتشار نسخه کاغذی روزنامهها نامیده میشود، گفت: بی تردید کشورهایی که حکومتها مانع نمیشوند که مطبوعاتشان نیازهای واقعی مخاطبانشان را تأمین کنند و در قبال آن مزدشان را از طریق دستیابی به استقبال مردم از کارشان – یعنی تیراژ بالا –تأمین کنند، مجبور نمیشوند که دست نیاز خود را در مقابل دولتها دراز و کاغذ یارانهای و آگهی دولتی دریافت کنند و به هنگام کرونا چنین مشکلاتی داشته باشند.
وی افزود: فشارهای دیرپای حکومتی بر مطبوعات ایران دیگر رمقی برای آنها نگذاشته است. این آمارها که عرض میکنم واقعیت تلخی را نشان میدهد که تیراژ مجموع روزنامههای ما در ایران معادل هر ۱۰۰۰ نفرفقط ۱۲ نسخه است. این در شرایطی است که میانگین مذکور در جهان ۹۸ و از نظر قارهای در اروپا ۱۹۴ نسخه، در آمریکای شمالی ۹۲ نسخه و در آفریقا ۱۳ نسخه است. سهم مذکور در کشورهای مسلمان نیز دوبرابر ما و ۲۵ نسخه است. بالاترین را ژاپنیها دارند با ۵۵۱ نسخه (۴۶ برابر ما) آیا لازم نیست که فکر کنیم در این چهل سال با مطبوعات چه کردیم که اینگونه نحیف و لاغر شده اند؛ و بپرسیم این مطبوعات از طریق خودسانسوری لجام گسیخته و شاید از سر ناچاری شان با مردم چه کردند و چرا نتوانستند نورافکنهای قلم خود را رو به فساد گسترده و جناح بازیهای چند دهه، روشن کنند که اینگونه جایی در سبد مصرف رسانهای مردم نیابند؛ بنابراین فکر میکنم درد امروز مطبوعات ایران باید بسیار عمیقتر از فرمان عدم چاپ کاغذی ارشاد به واسطه کرونا باشد.
محسنیان راد بیان کرد: اصولاً در همه نقاط جهان، روزنامه تنها رسانهای است که تداوم استفاده از آن منوط به اخذ تصمیمات مکرر و هر روزه مخاطب است. زیرا اوست که هر روز باید دست توی جیبش کند و آن شماره روزنامه مورد نظرش را بخرد. پس هر روز رضایت خود را از محتوا با پرداخت وجه روزنامه بروز میدهد. درست است که در همه جهان سهمی از فروش روزنامههای کاغذی از طریق آبونمان سالانه فروخته میشود، اما آخرین آمارها در اکثر کشورها حاکی از بالا بودن سهم تک فروشی است؛ بنابراین حیات یک روزنامه بستگی به این دارد که چقدر مخاطبین خود را راضی نگه میدارد، نه آنکه چقدر سه قوه حکومتی را راضی نگهداشته است. اگر مخاطبین روزنامه نیازهای مورد انتظارشان برآورده شود، شمارگان روزنامه نیز بالا میرود، به تبع آن آگهی هایشان افزایش مییابد و درآمدشان اجازه خواهد داد روزنامه نگاران تحصیلکردهتر تمام وقت را استخدام کنند و محتوای کاربردی تری را تولید کنند. بی نیازتر به حکومت شوند که با کاغذ یارانه ای، آنان را نیازمند خود کند و با زندان و توقیف، آنها را دائم از اجرای وظایف اصلی شان که مهمترین آن دیده بانی همه منابع قدرت و بخشهای گوناگون جامعه است بازدارند.
این نظریه پرداز و استاد برجسته ارتباطات ادامه داد: از روزگاری که عصر رسانههای نوین فرا رسید و امکان دیجیتالی شدن مطبوعات فراهم شد، روزنامهها در کشورهایی که حقوق مؤلف در آنها رعایت میشود به راحتی توانستند پس از ایجاد سایت، نسخههای اینترنتی خود را بفروشند و اگر کسی از آنها کپی برداری کند و مطالبش را در اختیار آشنایان خود قرار دهد، مجرم محسوب شود. در حالیکه مطبوعات ایران، آنگونه که کشورهای عضو کنوانسیون حقوق مؤلف دارند، چنین امکانی را ندارند.
محسنیان راد گفت: برای اینکه فرهنگ توجه به حقوق مؤلف را بیشتر توضیح دهم، به کنفرانسی اشاره میکنم که حدود ۲۰ سال پیش در یکی از کشورها برگزار میشد و من در آن شرکت کرده بودم. پس از ارائه مقاله ام، یک استاد استرالیایی نیز مقالهاش را ارائه داد. از او خواستم که در صورت امکان یک نسخه از مقاله اش را به من دهد. ولی وی گفت که این آخرین نسخه است و نسخهای دیگر ندارد. گفتم ممکن است مقاله را به من دهید تا از آن کپی بگیرم؟ مقاله را گرفتم و با خود به قسمت کپی برداری بردم، اما متصدی دستگاه کپی وقتی به پلاک روی سینه من نگاه کرد و متوجه شد که آن مقاله به نام خودم نیست، گفت: «متاسفم تنها خود نویسنده میتواند از این مقاله زیراکس بگیرد.» همین مساله باعث شد تا من از نویسنده مقاله خواهش کردم همراه من بیاید که یک نسخه کپی تهیه کنم. میخواهم بگویم حقوق مولف تا این اندازه در آن کشورها نهادینه شده است.
این استاد دانشگاه بیان کرد: از آنجا که فضای نهادینه شدهای در پاسداری از حقوق مولف در ایران وجود ندارد، مطبوعات نمیتوانند اگر نسخه کاغذی منتشر نکنند با درآمد فروش اینترنتی خود، هزینههای نیروی انسانی و تالیف خود را تامین کنند. بی تردید در ممنوعیت چاپ کاغذی به خاطر کرونا چاپخانهها نیز از کار میافتند و کارگران چاپخانهها دچار مشکل میشوند. این درحالی است که شماری از کاربرانی که امروز مصرف کننده اینترنت هستند، پولی نمیپردازند که جای فرو ریختن درآمد فروش نسخههای کاغذی را پر کند.
وی گفت: بنابراین در چنین کشوری وقتی این دستور داده میشود که روزنامهها نسخه کاغذی منتشر نکنند، انجمن روزنامه نگاران و حقوقدان صاحبنظر حقوق مطبوعات به درستی به این نکته اشاره میکنند که اصلا چرا باید حکومت راجع به این مساله تصمیم بگیرد؟ اما عرض کنم که اصلا نیازی به چنین فرمانی از سوی وزارت ارشاد نبود. زیرا خود روزنامهها میدانند اگر در این روزهایی که همه خود را در حصر خانگی قرارداده اند و برای نیازهای واجب از خرید نسخه کاغذی از خانه بیرون نمیروند. وضع چنان است که افراد حتی برای انجام کار بانکی خود بیرون نمیروند چه رسد به خاطر خرید روزنامه، میدانیم آنگونه هم نیست که سر هر کوچه کیوسک روزنامه فروشی باشد؛ بنابراین در برخی نقاط شخص باید برای خرید روزنامه اتومبیل سوار شود. پس اگر هم میتوانستند چاپ کنند کمتر کسی تمایل داشته باشد که به دلیل خرید روزنامه از خانه خارج شود و در نتیجه روز به روز تعاداد نسخههای برگشتی بیشتر خواهد شد و مطبوعات از درآمد فروش محروم خواهند شد.
محسنیان راد ادامه داد: مشکلی که امروز وجود دارد این است که فرصتی است تا دریابیم که تعامل با مطبوعات در ۴۰ سال گذشته شیوه غلطی داشته است. بنده و برخی دانشگاهیان ارتباطات از جمله مرحوم دکتر کاظم معتمدنژاد، بارها نسبت به نتایج این شیوه، هشدار دادیم. نباید روزنامهها را اینگونه توقیف میکردیم. نباید روزنامه نگاران را به زندان میانداختیم. مسئولان باید فضا فعالیت مطبوعات را آزاد میگذاشتند و آزاد بگذارند تا عقاید و نظرات در باره اشتباهات دولتها و عوامل فساد بدون پرده پوشی منعکس شود. صاحب نظران بارها به این مسائل اشاره کردند، اما توجهی به آن نشد تا اینکه امروز با معضلی مواجه شدیم که حتی اگر گفته شود روزنامهها میتوانند نسخه کاغذی خود را چاپ کنند، قطعا مردم به خاطر خریدن روزنامهها در شرایط کرونا از خانههای خود بیرون نمیآیند.
دیدگاه تان را بنویسید