نشریه اسرائیلی هاآرتص در یادداشتی به قلم یوسی ملمان نوشت:
«این که نخست وزیر اسرائیل به یوسی کوهن رئیس موساد، وظیفه تهیه ابزار مبارزه با کروناویروس از خلیج فارس را داده است میتواند جدیترین کیفرخواست نتانیاهو باشد.»
وی در ادامه مینویسد: «انجام وظیفه رئیس موساد، یوسی کوهن برای هدایت تلاشهای لازم برای تهیه تجهیزات درمانی و پزشکی برای نبرد با بیماری عالمگیر کرونا، اقدامی غیر معمول است و باعث نگرانیهایی جدی میشود. در مواقع اضطراری ملی، وظیفه هر فردی این است که به مردم و ملت خود برای غلبه بر بحران کمک کنند.
در ادامه این مقاله میخوانیم: بسیاری از افراد و شرکتها در بخشهای مراقبتهای بهداشتی، علمی و غیرنظامی در تلاشهای اسرائیل مشارکت میکنند. البته از دخالت کوهن نیز استقبال میشود، اما مسئولیت سازمان جاسوسی اسرائیل با تهیه این نوع ابزار پزشکی و در این سطح، بیان روشنی از ناکامی کل مدیریت بنیامین نتانیاهو است.
اسرائیل تنها دولتی است که به این روش عمل میکند. نه CIA آمریکا و نه MI ۶ انگلیس و نه خدمات امنیتی فرانسه یا آلمان در این زمینه دخیل نیستند. آنها تدارکات را به مقامات مدنی واگذار میکنند، اما در داخل اسرائیل، موساد تنها نیست. وزارت دفاع از زمان استقلال اسرائیل درگیر انواع مختلف خرید بوده است و تجربه، دانش و مهارتهای بیشتری را نسبت به موساد به دست آورده است، که هنگام ورود به حوزه پزشکی هیچ مزیت ذاتی ندارد.
با این حال، تخصص موساد استفاده از ارتباطات آرام به ویژه در جهان عرب و مسلمان است. اسرائیل با حدود ۱۰۰ کشور روابط دیپلماتیک دارد و روابط خود را با نزدیک به ۱۴۰ دولت نیز رسما اعلام نکرده است و حتی به طرز واضحتر، نتانیاهو کوهن را برای رهبری خرید تجهیرات مقابله با کرونا انتخاب کرد، زیرا این دو نفر بسیار نزدیک هستند و نتانیاهوی همیشه مشکوک به او اعتماد دارد.
به احتمال زیاد کوهن در تلاش است از قدرت نفوذ مخاطبان خود برای جذب کردن آشنایان، رهبران و سران اطلاعاتی در جهان عرب استفاده کرده و آنها را ترغیب کند تا به سیستم رو به زوال اسرائیل کمک کنند. این احتمال وجود دارد که کشورهای عربی تجهیزات محافظتی و تشخیصی خود را از چین خریداری کنند. اگر اینگونه باشد، اسرائیل تنها دولتی در جهان شناخته شده است که سازمان اطلاعاتی خود را برای چنین مأموریتی بسیج کرده است. این نشان دهنده بی کفایتی نتانیاهو در مدیریت بحران است.
نتانیاهو، بیش از هر مقام یا وزیر دیگری، مسئولیت اوضاع وخیم اسرائیل را بر عهده دارد. مسئولیت وی سه برابر است و دلیل آن را در سه علت میتوان جستجو کرد که عبارتند از: اینکه اول، به عنوان نخست وزیر برای ۱۱ سال گذشته؛ در مرحله دوم، به عنوان فردی که وزیر بهداشت را برای شش سال و نیم در دستان خود نگه داشته است و سوم به علت انتصاب یاکوف لیتزمن، از حزب فوق العاده سنت کرای «آگودات» اسرائیل. این انتخاب مبتنی بر مصلحت سیاسی با آزادی بسیار شدید به وی داده شده و اجازه میدهد وی بیشتر سیستم مراقبتهای بهداشتی را تخریب کند.
اسرائیل اغلب به عنوان یک نیروگاه مالی، علمی و فناوری دیده میشود و شکی نیست که خیلی بیشتر از وزناش مشت میزند، بنابراین کمبود تجهیزات کافی مثل عدم در دسترس بودن تختخواب، به خصوص در بخشهای مراقبتهای ویژه و کمبود دستگاههای ونتیلاتور، تجهیزات محافظ برای کادر پزشکی بیمارستانها و کلینیکها نتیجه ایدئولوژی نتانیاهو است.
او شاگرد سرسخت و مشتاق آدام اسمیت است و برای چندین دهه، حتی قبل از ورود به سیاست، نتانیاهو به سرمایه داری رادیکال، بازار آزاد، خصوصیسازی و بخش خصوصی اعتقاد داشت. وی همیشه مخالف ایده دخالت بزرگ دولت در بازار بود و به حاشیه رانده شدن و به حداقل رساندن نقش و سرمایهگذاری در بخش دولتی را تاکید میکرد. اینگونه است که اسرائیل خود را در یک پیش بینی بی سابقه قرار داده است (یادآور جنگ یوم کیپور سال ۱۹۷۳، هنگامی که اسرائیل توسط ارتشهای سوریه و مصر غافلگیر شد.)
هنگامی که اپیدمی کرونا بیش از دو ماه پیش آغاز شد، اسرائیل اطلاعات خاص و کافی از چین و دانشمندان در سراسر جهان دریافت کرد که این خطر گسترش مییابد، اما نتانیاهو علائم را نادیده گرفت. نخست وزیر میتوانست قرنطینه را شروع کرده و کشور را به مدت دو تا سه هفته تعطیل کند. او میتوانست یک بیمارستان صحرایی به دور از مراکز جمعیت برای اسکان ۱۰۰۰ بیمار کرونایی به منظور کاهش فشار بر روی بیمارستانها تاسیس کند و تمرکز این بیماری مسری را در یک مکان با کارمندان دارای تجهیزات محافظ کامل بفرستد، اما اکنون در فقدان این اقدامات، پزشکان و پرستاران با مراجعه روزانه بیماران مواجه هستند و این در حالی است که تجیهزات محافظتی آنها نیز کافی نیست.
ارتش اسرائیل مطمئناً دانش و تجهیزات تجربه (پس از بیش از ۷۰ سال جنگ و تلفات) را به دست آورده و میتواند یک بیمارستان صحرایی را همانطور که در چین انجام شد اداره کند. وزارت دفاع اسرائیل، بارها بیمارستانهای صحرایی خود را به مناطقی که در اثر بلایای طبیعی آسیب دیده اند، از سونامیها گرفته تا زمین لرزهها، از ارمنستان گرفته تا هائیتی و ترکیه اعزام کرده است.
درست است که نتانیاهو سزاوار این امتیاز است که اولین رهبر جهان بودکه تصمیم به بسته شدن مرزهای کشور و ممنوعیت بخشی از پروازها به سمت اسرائیل را گرفت، اما معیارهای وی آشکارا سیاسی بودند؛ و او حرکت برای صدور مجوز اقدامات اضافی نکرد، مانند آزمایش اسرائیلیهایی که از هر گوشه جهان از طریق فرودگاه به اسرائیل بازگشتند.
او میتوانست تقاضا کند که به جای این که از هر مسافر ورودی مودبانه خواسته شود که به خانه برود و قرنطینه شود، مستقیماً به قرنطینه فرستاده شود. اسرائیلیها به دلیل داشتن منضبطترین کشور روی زمین شناخته نمیشوند. بسیاری از آنها به خانه نرفتند و قرنطینه را رعایت نکردند و به همین ترتیب بیماری را گسترش دادند.
طی این مراحل اولیه، نخست وزیر مشغول مشکلات سیاسی خود بود. او کشور را در یک سال به دور سوم انتخابات کشاند و برای جلوگیری از کیفرخواست و محاکمه به اتهامات متعدد فساد، مانورهایی کثیف در پیش گرفت. توجه او به رفاه خودش متمرکز شده است، نه به سلامت عمومی. علاوه بر این، برای دلجویی از قسمت فوق العاده سنتی پایگاه سیاسی خود (یهودیان ارتدکس)، به وزیر بهداشت، لیتزمن، در کابینه خود اجازه داد تا فرمان ادامه اجتماع در کنیسهها و خیابانها، برای جشن تعطیلات یهودی پوریم را صادر کند. ویروس همچنان در حال گسترش است. در حال حاضر جامعه سهودیان ارتدکس ۳۰ تا ۴۰ درصد کل افراد آلوده را شامل میشود.
نتانیاهو همیشه به خاطر خدمت سربازی خود در یگان ویژه نیروهای سایرت متکل افتخار میکند. او یک سرباز خوب بود. وی هنگامی که به عنوان یک افسر جوان در عملیات نجات جسورانه پرواز سابنا شرکت داشت زخمی شد. پس چگونه ستوان نتانیاهوی آن روزها حاضر میشود گروهی بدون آموزش و سابقه را برای نجات مسافران گروگانگیری شده در یک پرواز بفرستد؟ این دقیقاً همان کاری است که نخست وزیر این روزهای اسرائیل، نتانیاهو با اعطای مجوز به لیتزمن در وزارت بهداشت انجام داده است.
ویژگیهای کمتر جذاب نتانیاهو در چگونگی مدیریت بحران کروناویروس مشهود است. در سال ۱۹۹۸، دکتر شائول کیمچی، روانشناسی که برای سرویس اطلاعات نظامی اسرائیل (امان) کار میکرد بازنشسته شد و به بررسیهایی خصوصی پرداخت. او مشخصات روانشناسی نتانیاهو را ترسیم کرد و درمورد خودشیفتگی، ذهن مشکوک، غیر قابل اعتماد بودن و چگونگی رفتار خصمانه او نوشت. از دید کیمچی نتانیاهو بسیار خود شیفته و فاقد همدلی نسبت به دیگران بود. امروز، ۲۲ سال پس از آن روزها، بینشهای او ثابت شده و حتی از گذشته دقیقتر است.
قدرت محوری نتانیاهو و پارانویا (سوظن) مانع از واگذاری قدرت و قدرت شخصی قابل توجهی میشود. او میخواهد همه تصاویر را در اختیار داشته باشد، نه به این دلیل که این بهترین روش است، بلکه به این دلیل که دیگران را از اعتبار محروم میکند. او مردد است و در تصمیم گیری مشکل دارد. به همین دلیل است که برای هفتهها، وی نتوانست تصمیم بگیرد که آیا باید یک قرنطینه کامل را به کل جمعیت اسرائیل تحمیل کند یا خیر. بر خلاف این روند، نتانیاهو بستن مرزها و انزوای فلج کننده را ترجیح میدهد که فقط مردم را گیج میکند که چه چیزی ممنوع است و چه مجاز است.
دیدگاه تان را بنویسید