هر چه دولت کشورها منسجم، هماهنگ، پیشرفته و از سطح بالایی از شاخصهای توسعه برخوردار باشند، میتوانند این بحران را سپری کنند. کرونا سبک زندگی انسانها به لحاظ شهروندی و سیاستگذاری را تغییر خواهد داد و الزاماتی را بر کشورها تحمیل خواهد کرد که قبلا جدی قلمداد نمیشد.
الزامات شهروندان: رعایت بهداشت در گذشته طبقاتی تفسیر میشد و تنها آنها که سهمی از معادلات و معاملات قدرت و اقتصاد داشتند، بهداشت و سلامت برایشان اولویت داشت. اکنون حفظ جان و رعایت اصول بهداشتی الزامی همگانی است. حفظ حریمهای خصوصی، رعایت فاصله از یکدیگر، دست ندادن و روبوسی نکردن الزاماتی است که بهداشت را در پی دارد و در گذشته رعایت نمیشد. رعایت ادب و احترام و خویشتنداری به نحوی که برای همه شهروندان حق زندگی سالم قائل شدن به نحو عینی نمایان شده است. همه شهروندان حق دارند بدن، لباس، مسکن و زندگی بهداشتی داشته باشند و بهداشت و سلامت، کالایی لوکس نیست که طبقه متوسط یا قشر ضعیف جامعه از آن حذف شود یا رعایت نشود. اصل زندگی و صیانت نفس اهمیت دارد و انسانها با توجه به پیشرفتهای پزشکی و تکنولوژیهای جدید مطالبات بهداشتی دارند. رعایت نکردن بهداشت در حمل زباله تا مراودات و عملکردها در پمپ بنزین، بیمارستان، نانوایی، سلمانی، مغازه و... اکنون به شکل آشکاری نمایان شده است و اینکه تا چه میزان در شبکههای غیر سالمی زندگی میکردیم؛ اما توان و جسارت تغییر و اصلاح آن را نداشتیم. کرونا سبک زندگی استاندارد با همه ضرورتهای آن را برای شهروندان پدیدار ساخته است. اموری که در گذشته تنها برخی از شهروندان رعایت میکردند اکنون مسالهای شخصی نیست، بلکه بقا و امنیت جامعه به رعایت آنها بستگی دارد.
الزامات دولت: در برنامه چهارم تا ششم توسعه بر ایجاد سامانه جامع اطلاعاتی و همینطور شکلگیری دولت الکترونیک تاکید شده است. برخی زیرساختها ایجاد شد و برخی نهادهای دولتی خدمات خود را بهصورت مجازی ارائه دادند. اکنون کرونا محل رجوع مستقیم شهروندان به بانکها، سفارتخانهها، نهادهای دولتی را نشانه رفته است و کاملا عینی و ملموس ایجاد دولت الکترونیک را ضروری ساخته است. هیچ معنایی نمیدهد در عصر اطلاعات، شهروندان پرونده به دست با هزاران کپی شناسنامه و کارت ملی، اسناد مالی و بانکی و درخواست مجوزها مدام از سازمان و نهادها به یکدیگر و از میزی به میز دیگر برای امضا پاسکاری شوند. شهروندان عزت و احترام دارند و نباید زمان و زندگی آنها در ادارات و نهادهای دولتی سپری شود. هر چه تاکید میشد حضور فیزیکی شهروندان عامل فساد، استرس کاری و عقب ماندن روندها میشود فایده نداشت و سیستم بر همان مدلی که از مشروطه (صد سال پیش) طراحی شده بود، میچرخید. اکنون کاملا بدیهی و روشن است که هیچ نیازی به حضور شهروندان نیست و هر گونه کار اداری و درخواست مجوز تنها از طریق سیستمهای الکترونیکی قابل اجرا است. کرونا اهمیت دولت الکترونیک و صیانت از نفس شهروندان را به دولت نشان داد و میتوان از تجربهای که کشورهای پیشرفته اندوختهاند در این زمینه استفاده کرد. فیلتر کردن شبکههای اجتماعی نیز سیاستی اشتباه است؛ چرا که شهروندان نیاز به آگاهی و کسب اطلاعات دارند. رادیو و تلویزیون مربوط به ساماندهی سیاست در عصر مکانیکی است؛ اما شبکههای اجتماعی و بستر اینترنت الزامات سیاستگذاری عصر اطلاعات است که منطق کوانتومی دارد. مطالبات شهروندان تخصصگرایی و استفاده از دانشهای تجربی و علمی است و توجه به این اصل در بحران کرونا کاملا مشهود است. همه دانشها فایده و کارآمدی دارند، تنها باید در جایگاه خود قرار گیرند و در فرآیندهای تحلیل سیستمی انحصار معرفت شناسانه روی ندهد.
* دکتر روح اله اسلامی، رئیس گروه مطالعات و برنامهریزی فرهنگی اجتماعی دانشگاه فردوسی مشهد است.
دیدگاه تان را بنویسید