سیزدهم اسفند رئیس سازمان بهزیستی کشور از کمک ١٠ میلیارد تومانی بنیاد مستضعفان و بهزیستی برای معلولان ضایعه نخاعی خبر داد و قرار شد از این بودجه به هر کدام از مددجویان ضایعه نخاعی و افراد دارای معلولیت شدید و بسیار شدید که تحت پوشش بهزیستیاند، ٢٥٠ هزار تومان برای تهیه وسایل ضدعفونی کننده و بهداشتی پرداخت شود. این اتفاق هم افتاد و از یک هفته پیش این پول به حساب بانکی آنهایی که در این دسته قرار میگرفتند، واریز شد، اما درد معلولان را کم نکرد.
آمار دقیقی از ابتلای معلولان به کرونا در دست نیست؛ تنها خبر مستند مربوط میشود به ابتلای یک مددجو که از سوی رئیس کمیته پیشگیری از بیماریهای واگیر سازمان بهزیستی روایتشد. به گفته محمد نفریه، این مددجوی بهزیستی معلولیت ضایعه نخاعی داشت و دیالیز میشد. حالا او از بیمارستان مرخص شده است و در خانه درمان میشود. آمار ابتلای این افراد در فهرست بلندبالای وزارت بهداشت به تفکیک نیامده است، اما نایب رئیس انجمن علمی کار درمانی ایران میگوید که این گروه آسیبپذیرترین قشر جامعهاند. آنها در کنار معلولیت جسمی از فقر هم رنج میبرند و دسترسی مناسبی به خدمات درمانی ندارند. با اینکه سازمان بهزیستی ٢٥٠ هزار تومان به هر مددجو با معلولیت شدید و خیلی شدید پرداخت کرده، اما مشکل دسترسی به مواد ضدعفونی همچنان پابرجاست و حالا دامن مراکز بهزیستی را هم گرفته است. خبرهایی که از مراکز بهزیستی در بعضی استانها به گوش میرسد، حکایت از در اختیار نداشتن یا کمبود شدید این لوازم دارد. علیرضا احمدی، دبیر کمیته پیشگیری و کنترل ویروس کرونا در اداره بهزیستی کرمان به طور رسمی به این مشکل اشاره کرده است: «با کمبود شدید اقلام بهداشتی در مراکز شبانهروزی بهزیستی کرمان مواجهیم.»
براساس آمار سازمان بهزیستی هر سال بیش از ١٦٥ هزار نفر به معلولان ضایعه نخاعی اضافه میشود و به گفته مدیر کل دفتر توانمندسازی معلولان کشور در حال حاضر ٢٧ هزار معلول قطع نخاعی تحت پوشش بهزیستیاند.
پولش را دادند، اما از کجا تهیه شود؟
معلولان برای پیشگیری از ابتلا به کرونا نه آموزشی دیدهاند و نه میتوانند وسایل ضدعفونی تهیه کنند، واریز پول برای خرید این وسایل، باری از دوششان برنداشته است. علی کرمیکبیر، عضو هیأت مدیره بنیاد خیریه اینها را در گفتوگو با «شهروند» میگوید. به اعتقاد او بهزیستی این پول را واریز کرده تا معلولان خودشان بروند لوازم بهداشتی بخرند، اما از کجا؟ بهزیستی یک سازمان است که با کمک بنیاد مستضعفان میتوانست این وسایل را تهیه کند و با توجه به آماری که از مددجویان بهزیستی وجود دارد، به در خانهشان بفرستد یا بگوید که آنها بروند و بگیرند: «اما پولش را واریز کرد بدون اینکه پیگیری کند که این افراد توانستهاند وسایل را تهیه کنند؟» کرمی معلول حرکتی است و به زحمت توانسته بخشی از این وسایل را تهیه کند: «این پول برای معلولان دچار آسیب نخاعی شدید و خیلی شدید در نظر گرفته شده است، اما مسأله اینجاست که این افراد برای انجام کارهای شخصیشان به فرد دیگری نیاز دارند و تهیه این وسایل برایشان سختتر میشود، از سوی دیگر اگر این وسایل تهیه نشود و آنها در معرض ابتلا قرار بگیرند و حتی بیمار شوند، چه کسی میخواهد از آنها با توجه به میزان واگیری این ویروس مراقبتکند.» قیمت دستکش، ماسک و مواد ضدعفونیکننده در همین دو سه هفته اخیر به شدت بالا رفته است، به گفته کرمی یک بسته دستکش ٢٤ هزار تومانی به یکباره به ٦٠ هزار تومان رسیده یا یک شیشه محلول ضدعفونیکننده معمولی تا ٦٠ هزار تومان فروخته میشود: «با این ٢٥٠ هزار تومان چند عدد میتوان خرید؟ آنهم در شرایطی که این افراد به دلیل ارتباط مستقیم با آلودگی باید مرتب دستها و چرخشان را پیش از ورود به خانه ضدعفونی کنند.» به گفته کرمی هیچ گونه آموزشی برای پیشگیری از ابتلا به این بیماری به این افراد داده نشده است، اینکه آنها باید چه شرایطی داشته باشند، چه نکاتی را رعایت کنند و ... معلولان از وسایل توانبخشی مثل ویلچر، واکر و عصا استفاده میکنند، آلودگی چرخ ویلچر مانند کف کفش است، چراکه تماس مستقیم با زمین دارد: «نکته اما اینجاست که این چرخها برای ویلچرهای معمولی با کمک دست استفادهکننده، میچرخد. بنابراین دست آن معلول به طور مستمر با آلودگی در ارتباط است و هر آلودگی که روی زمین باشد، میتواند روی دست او هم باشد.»
در شرایطی که اعلام میشود افراد برای جلوگیری از ابتلا به کرونا کمترین تماس را با سطوح آلوده داشته باشند، معلولان جسمی و حرکتی، بیشترین تماس را دارند بدون اینکه بتوانند دستکش و مواد ضدعفونیکننده در اختیار داشته باشند. کرمی میگوید به این افراد توصیه میشود ویلچر بیرون را به خانه نبرند، اما مگر یک فرد دچار معلولیت چند تا ویلچر دارد؟ با قیمتهایی که وجود دارد، او به زحمت میتواند یک ویلچر تهیه کند، بنابراین با همان ویلچر بیرون، به خانه میآید. از همه اینها گذشته، افراد دارای معلولیت به دلیل مشکلات جسمی، بیماریهای زمینهای هم دارند و سیستم ایمنی بدنشان پایینتر از دیگران است. به گفته او این موضوع تنها شامل افراد با معلولیت دائمی نمیشود، آنهایی که به طور موقت معلول شدهاند مثلا پایشان شکسته و ... هم در این شرایط با مشکل مواجه شدهاند.
وسایل احتکارشده در انبارها را چه میکنند؟
«امین معینی»، معلول ضایعه نخاعی است، او جزو گروهی است که به دلیل اشتغالش در بازار توانسته یک عدد ماسک تهیه کند. ٢٥٠ هزار تومان بهزیستی هفته پیش برای او واریز کرده است، اما میگوید که با ویلچرش به چندین داروخانه سر زده، اما نتوانسته مواد ضدعفونیکننده پیدا کند: «الان ١٠ روز است که نهتنها از خانه بیرون نرفتم که حتی از روی تخت بلند نشدهام، دکتر هم نمیتوانم بروم، نه دستکش گیرم آمده نه ماسک.» گرانی وسایل بهداشتی برای این افراد اما تنها محدود به دو سه هفته اخیر نمیشود، معینی میگوید قیمت این وسایل از یک سال پیش به دلیل تحریمها بالا رفته بود: «از یک سال پیش به دلیل بالارفتن قیمت وسایل بهداشتی، بهزیستی هر دو سه ماه یکبار ٧٠ هزار تومان به حساب ما واریز میکرد، در حالی که یک بسته سوند ٧٠ هزار تومانی شده بود ٣٠٠ هزار تومان، یک بسته پوشک ٣٥ هزار تومانی شده ٧٥ هزار تومان.» معینی اینها را میگوید و اضافه میکند که بهتر بود به جای اینکه پول این وسایل به ما داده شود، خود کالاها تهیه میشد: «مگر نمیگویند یک انبار کشف کردهاند با چند میلیون ماسک یا دستکش و مواد ضدعفونی. خب اینها را کجا میبرند؟ بخشی را به ما بدهند که نیاز داریم.» ضعف جسمانی مسأله دیگری است که معلولان از آن رنج میبرند، آنها با توجه به میزان معلولیتشان، در برخی از اعضای بدنشان حس ندارند و درد را متوجه نمیشوند؛ همین موضوع کار را برای تشخیص بیماری سختتر میکند: «من تا قفسه سینه حس ندارم، وقتی دلم درد بگیرد، اصلا متوجه نمیشوم، در حالت عادی ریههای ما آسیب زیادی دیده است، معلولان برای مصون ماندن از این بیماری، تنها چارهای که دارند قرنطینه خانگی و ایزولهشدن در خانه است.» او میگوید که در این شرایط که افراد ناچار به ماندن در خانهاند، شاید متوجه شوند که معلولان در تمام سالهای زندگیشان چه رنجی را تحمل میکنند.
تنها چاره نابینایان در خانه ماندن است
ماجرا تنها به معلولان جسمی و حرکتی محدود نمیشود؛ از آنجا که سطوح آلوده محل مناسبی برای انتقال ویروس کروناست، نابینایان همان کسانیاند که به طور مستقیم با این سطوح در ارتباطند، آنها برای پیداکردن مسیر، برای قراردادن اشیا و... به طور مرتب دستشان را بر روی سطوح میکشند، در حالی که همین گروه هم با مشکلات زیادی برای تهیه وسایل بهداشتی مواجهاند. فتانه صابر، مشاور هیأت مدیره انجمن عصای سفید که نابیناست به «شهروند» میگوید «از بیستوهفتم بهمن ماه، بستههای نوروزی مددجویان توزیع و از سوم اسفند موسسه عصای سفید تعطیل شد؛ یعنی درست پیش از شدتگرفتن شیوع کرونا در ایران؛ چرا که بسیاری از اعضای موسسه با مترو رفتوآمد میکنند و قرارگرفتن آنها در این شرایط احتمال ابتلا به ویروس را بالا میبرد: « افراد نابینا همه کارهایشان را با دست و عصا انجام میدهند، قسمت انتهایی عصا برای آنها مانند کف کفش است و به همین اندازه میتواند آلوده باشد، به دلیل ناتوانی در دیدن، آنها نمیدانند که دستشان را روی چه سطوحی قرار میدهند. وقتی مواد ضدعفونیکننده در اختیارشان نباشد، امکان دسترسی به صابون و الکل در خیابان برایشان فراهم نیست و آنها بیشتر از سایرین در معرض ابتلا قرار دارند. به همین دلیل تنها کاری که میتوان کرد تعطیلی این افراد و در خانه ماندن آنهاست.» به گفته او، بهزیستی هم مراکز توانبخشی را تعطیل کرد و این اقدام خوبی بود اما گروهی از شاغلان هستند که در ادارهها فعالیت میکنند یا در حرفهای مثل دستفروشی شاغلاند و نمی توانند قرنطینه شوند، بنابراین از خانواده آنها خواسته شده تا حداقل وسایل شخصیشان را جدا کنند و ارتباط مستقیمی با آنها نداشته باشند.
ریسک ابتلا به کرونا برای نابینایان بالاست
امید هاشمی هم نابیناست. او از سوم اسفند خودش را در خانه قرنطینه کرده و تنها سه بار از خانه بیرون رفته؛ چون به قول خودش چارهای نداشته: «من اطلاع دارم که تعدادی از دوستانم به دلیل شرایط شغلیشان باید از خانه بیرون بروند.» هاشمی میگوید که افراد نابینا، برخی از کارها را نمیتوانند با دستکش انجام دهند، مثل پیداکردن دکمه درست در آسانسور یا پرداخت پول نقد به راننده تاکسی: «نشانههای بریل را با دستکش لاتکس نمیتوان پیدا کرد. وقتی در تاکسی مینشینیم باید با دست پول را لمس کنیم تا اسکناس درست را به تعداد برداریم.» هاشمی میگوید چندباری که از خانه خارج شده، از تاکسیهای اینترنتی استفاده کرده تا مجبور نباشد از اسکناس استفاده کند: «افراد نابینا با ریسک زیادی برای ابتلا به کرونا در خیابان مواجهاند، ما محل قرارگرفتن دست و عصایمان را نمیبینیم، ممکن است آلودگی خاصی در خیابان باشد و عصای ما روی آن برود، اما ما در مکانهایی مجبوریم عصا را تا کنیم و در کیف قرار دهیم، این آلودگی وارد کیف ما میشود، پس باید ضدعفونی کنیم، اما به اندازه کافی مواد ضدعفونی نداریم که مدام دست و عصایمان را تمیز کنیم، در کنار همه اینها برای خرید این مواد باید به داروخانهها سر بزنیم، کلی مسیر را طی میکنیم تا به داروخانه برسیم اما داروخانه این وسایل را ندارد. پشت شیشه هم نوشته اما ما آن را نمیبینیم.» به گفته او، افراد عادی یک مسیر ١٠ دقیقهای را میتوانند پیادهروی کنند بدون اینکه به جایی دست بزنند، اما ما همان مسیر را میرویم و به هزار مکان دست میزنیم. پس نیاز ما به مواد ضدعفونی خیلی بیشتر است.
دیدگاه تان را بنویسید