مریم طالشی، گزارشنویس، نوشت: «فیلم کودک ترسیده از کرونا در حالی که دارد گریه میکند، در شبکههای اجتماعی منتشر میشود و واکنشهای زیادی را در پی دارد. واکنشها مختلف است. بعضیها آن را ویدئویی مفرح میدانند که در این روزها باعث تفریح و سرگرمی شده است، به نظر برخی دیگر اما خیلی هم خندهدار نیست و آدم دلش به حال آن بچه میسوزد که آن قدر ترسیده و باید پدر و مادری که بچه را به این حال و روز میاندازد، توبیخ کرد. نظر عده دیگر هم این است که حقوق این کودک با انتشار فیلمش آن هم به این صورت گسترده، نادیده گرفته شده و باید با منتشرکنندگان آن برخورد کرد. این حرف درستی است. این که انتشار فیلم و عکس کودکان در شرایط ناخوشایند، خلاف حقوق کودکان است. مسأله دیگر که در مواجهه با این فیلم مطرح است اما استرس و اضطرابی است که به این کودک وارد شده و او را به چنین واکنشی وادار کرده است.
والدین خیلی وقتها بیتوجه به این که کودک ناظر و شاهد حرفها و عکسالعملهای آنهاست، درباره مسائل مختلف صحبت میکنند و وای به وقتی که موضوع استرسزایی مثل ویروس کرونا مطرح باشد که همان طور که شاهدش هستیم، در بزرگسالان هم ایجاد هراس و اضطراب میکند، چه برسد به کودکان. از طرف دیگر، بچهها به خاطر این که این روزها مجبورند در خانه بمانند احساس کسالت و کلافگی پیدا میکنند که باید برای آن هم راهکاری پیدا کرد، چون در غیر این صورت بر اضطراب و نگرانی کودکان افزوده میشود.
«تمام باشگاههای ورزشی تعطیل است و برای پسربچهای که هفتهای دو روز فوتبال میرفته، خیلی سخت است که در خانه بماند. بچه دو هفته است از خانه خارج نشده و مدام ابراز ناراحتی میکند. الان همهاش یا پای تبلت است یا تلویزیون ولی خیلی کلافه شده و دلش میخواهد برود بیرون بازی کند. دائم از من میخواهد با باشگاه فوتبال تماس بگیرم و ببینم باز شده است یا نه. حتی وقتی تماس میگیرم و به او میگویم باشگاه تعطیل است، باور نمیکند و فکر میکند دارم دروغ میگویم. هر روز منتظر است دوباره همه چیز به روال قبل برگردد و این که نمیدانیم این وضعیت تا کی ادامه دارد، باعث میشود جوابی برای بچه نداشته باشیم. هر روز عصبیتر از روز قبل میشود.»
این گفتههای پدر ایلیای ۱۱ ساله است که مثل خیلی بچههای دیگر این روزها را در خانه میگذراند.
مادر الینای ۱۰ ساله هم این طور میگوید: «دختر من خیلی اهل کتاب خواندن است و الان هم برایش فرصتی پیش آمده تا بیشتر کتاب بخواند. کلاً بچه اهل بیرون رفتنی نیست و توی خانه خودش خیلی سر خودش را گرم میکند اما همین بچه هم دیگر میبینم که کلافه شده چون دلش میخواهد مدرسه برود. دلش برای پدربزرگ و مادربزرگش تنگ شده و نمیتواند آنها را ببیند و من میدانم همین مسأله چقدر ناراحتش میکند و سعی میکنم حداقل از طریق تماس ویدئویی با آنها در ارتباط باشد.»
مادر مهبد ۷ ساله نگرانیاش ازاین است که این مسأله روی ذهن پسرش در آینده تأثیر بدی بگذارد: «نمیدانم این بچه چرا این طوری ترسیده و چه کسی جلویش دراین حد از کرونا گفته که دائم درباره این موضوع صحبت میکند. دائم میپرسد مامان من دیگر به مدرسه برنمیگردم؟ میگوید شاید خانم معلمم بمیرد و دیگر نتوانم او را ببینم. یا از این که دوست صمیمیاش بمیرد، میترسد و حتی از ترس گریهاش میگیرد. یک بار هم گفت که من حاضرم بمیرم اما تو و بابا زنده بمانید. یا این که می گوید چرا باید در خانه درس بخوانم، مگر قرار نیست همه ما بمیریم؟! خیلی سعی میکنم به او دلداری بدهم اما گاهی واقعاً گیج میشوم. حتی نمیتوانم بچه را با خیال راحت در آغوش بگیرم و همین هم واقعاً آزارم میدهد.»
پدرآنیسای ۶ ساله هم از نگرانیهای دخترش میگوید: «دخترم میپرسد اگر بچهها بمیرند، با اسباببازیهایشان پیش خدا میروند؟ یا این که سؤال میکند وقتی بچهها میمیرند و پیش خدا میروند، آنجا میتوانند پدر و مادرشان را پیدا کنند؟ دخترم گاهی نگرانیاش را با نقاشیهایش نشان میدهد. مثلاً دو تا ویروس را نقاشی میکند که یکی از آنها مهربان است و آن یکی بدجنس و بداخلاق. میگوید آن ویروس بدجنس کرونا است و آن یکی که مهربان است، کرونا نیست. او در نقاشیهایش باد میکشد و انگار فکر میکند باد میتواند ویروسها را با خودش ببرد. من در مقابل نگرانی دخترم به او میگویم اولاً بچهها مریض نمیشوند و اگر پدر و مادرها هم مریض شوند، خدا مهربان است و حالشان را خوب میکند.»
همان طور که اینجا خواندید و احتمالاً در اطرافتان دیده یا شنیدهاید، کودکان ممکن است به روشهای مختلفی نسبت به استرس واکنش نشان بدهند. بعضی از آنها گوشهگیر میشوند و مضطرب و عصبانی هستند و برخی دیگر بیشتر خودشان را به والدین میچسبانند. حتی از والدینی شنیدهام که کودک اش در این ایام دچار شب ادراری یا لکنت زبان شده که آن هم ناشی از اضطراب کودک است.
سازمان بهداشت جهانی توصیه میکند که در این شرایط به واکنشهای کودکتان به گونهای حامیانه پاسخ دهید، به نگرانیهای او گوش دهید و تا میتوانید عشق و توجه بیشتری نثارش کنید. مسأله این است که کودکان در شرایط سخت به عشق و توجه بزرگترها نیاز دارند. بنابراین تا میتوانید به آنها توجه کنید و برایشان وقت بگذارید و برای سرگرم کردنشان تلاش کنید. باید حواستان باشد که به حرفهای کودکتان گوش کنید، با مهربانی با آنها صحبت کنید و به آنها اطمینان خاطر دهید و حتیالمقدور فرصت بازی کردن با کودکان و آرامش آنها را فراهم کنید.
سازمان بهداشت جهانی همچنین به والدین توصیه میکند که نزدیک کودکانشان باشند و تا حد امکان آنها را از خود جدا نکنند. در شرایط شیوع بیماری اگر ناچار شدند در بیمارستان بستری شوند، مرتب از طریق تلفن با کودکشان تماس داشته باشند و به آنها اطمینان دهند که همه چیز مرتب است و به زودی پیش او برمیگردند.
والدین همچنین باید تا حد ممکن برنامههای روزمره و منظم کودکشان را ادامه دهند و اگر امکان ادامه برنامههای روتین وجود ندارد، برنامههای جدیدی برای او تنظیم کنند مثلاً یک بازی و سرگرمی جدید برای او تدارک ببینند و زمانی را به آن اختصاص دهند. یا این که یک فعالیت آموزشی جدید برایش تعریف کنند مثل این که تصمیم بگیرند به او نجاری یاد بدهند.
ممکن است برای شما هم سؤال باشد که آیا باید واقعیتها درباره مسألهای مثل کرونا را به کودک بگویید یا نه. سازمان بهداشت جهانی به شما توصیه میکند واقعیتها را در مورد اتفاقات اخیر بگویید اما با کلماتی که برای سن کودکتان قابل درک باشد و در عین حال او را آشفته و مضطرب نکند. باید برایش توضیح بدهید که چه اتفاقی افتاده و اطلاعات واضحی درباره راههای کاهش خطر ابتلا به بیماری به او بدهید اما در کنار آن به او اطمینان هم بدهید که همه چیز درست میشود و جای نگرانی نیست.
البته ممکن است کودک در جریان بستری شدن افراد در بیمارستان قرار بگیرد و سؤالاتی در این باره بپرسد. در این شرایط میتوانید با روشی اطمینانبخش اطلاعاتی راجع به آن چه میتواند اتفاق بیفتد به کودکتان بدهید مثلاً به او بگویید این افراد برای این که حالشان خوب شود، مجبورند مدتی در بیمارستان بمانند تا دکترها کمکشان کنند حالشان بهتر شود. اینها توصیههایی است که از جانب سازمان بهداشت جهانی اعلام شده و عمل به آنها میتواند سهم زیادی در کاهش اضطراب کودکان داشته باشد. باید به خاطر داشته باشیم که حصار اطمینان کودکان نباید شکسته شود. دنیای کودک سراسر زیبایی و نشاط است و اگر غیر از این باشد، دنیای کودکی از معنا خالی میشود.»
دیدگاه تان را بنویسید