بی ثباتی در خاورمیانه چگونه میتواند بر انتخاب مجدد دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۰ آمریکا تأثیر بگذارد؟ «دیوید ایگناتیوس» طی مقالهای در واشنگتن پست پاسخ میدهد که ترامپ در حالی همه حواس خود را به سمت انتخابات ریاست جمهوری معطوف کرده که خیال خود را تا حدودی از افغانستان و کره شمالی راحت کرده، اما در برنامه موسوم به «معامله قرن»، توجهی به اردن و و واگذاری اراضی آن به رژیم صهیونیستی نکرد است.
این نویسنده معتقد است که خطر اردن از روز دوشنبه (۲ مارس) و پس پیروزی نخست وزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو در انتخابات پارلمانی، افزایش یافته است. نتانیاهو کارزار انتخاباتی خود را با قول الحاق بخشهایی از کرانه باختری و دره اردن به راه انداخت و روز یکشنبه گذشته نیز تأکید کرد که امیدوار است این اتفاق در «هفتههای آینده و حداقل دو ماه دیگر»، رخ دهد.
«رابرت ساتلوف»، مدیر موسسه مطالعات خاور نزدیک واشنگتن، در گفتگو با نویسنده مقاله اظهار داشت که الحاق سرزمینهای فلسطینی «تأثیر عمدهای بر ثبات اردن» خواهد داشت که نمونه آن بروز اعتراضات خیابانی در ماههای اخیر بوده است. ساتلوف خاطرنشان کرد که اردنیها احساس میکنند که هیچ کس «به آنها احترام نمیگذارد و برای به آنها هیچ ارزشی قائل نیستند. در واقع اردن از طرف دوستان قدیمی خود اسرائیل، آمریکا و عربستان سعودی نادیده گرفته میشود».
روز دوشنبه، «عمر الرزاز»، نخست وزیر اردن، در مصاحبه با خبرگزاری سی ان ان هشدار داد که اقدام اسرائیل به الحاق مناطق دره اردن به معنای به خطر انداختن معاهده ۱۹۴۴ «وادی عربه» است. وی افزود: «این پیمان صلح ممکن است در حالت جمود عمیقی فرو رود و به همین دلیل در معرض خطر است». یکی دیگر از مقامات اردنی نیز به نویسنده گفت: «در این ماجرا یک حس استکباری لحظهای وجود دارد که غیر منطقی است». اما آیا این مسائل برای ترامپ و انتخابات پیش روی آمریکا معنایی ندارد؟
در نگاه نخست، چشم انداز بی ثباتی در مرز اسرائیل و اردن، خبری بد برای هر رئیس جمهور ایالات متحده در سال انتخابات است. در این شرایط، روند الحاق اراضی اشغالی، نتیجه واقعی برنامه صلح اعلام شده توسط ترامپ است که کنترل کامل اسرائیل بر شهرکها و دره اردن را تایید میکند. گفته میشود جارد کوشنر داماد ترامپ و معمار «معامله قرن»، ماه گذشته اصرار داشت که نتانیاهو در ابتدا باید منتظر نتایج انتخابات دوشنبه در سرزمینهای اشغالی باشد و سپس به آرامی روند الحاق اراضی کرانه باختری و دره اردن را به جلو ببرد.
این نویسنده میافزاید، اردن تنها کشوری نیست که به دلیل دیپلماسی پوپولیستی ترامپ، به یک نقطه داغ در فصل انتخابات آمریکا تبدیل شده است. برنامه صلح وی در افغانستان، روز شنبه با توافق رسمی بین ایالات متحده و طالبان اعلام شد که بر اساس آن در صورت کاهش خشونتها از سوی نیروهای طالبان، نظامیان آمریکایی طی یک برنامه زمانبندی ۱۴ ماهه خاک افغانستان را ترک خواهند کرد. این اقدام در صورت پایبندی طرفین، ممکن است به طولانیترین جنگ ایالات متحده پایان دهد.
توافق اساسی دیگری نیز وجود دارد و آن توافق برای خلع سلاح هستهای کره شمالی است. روز دوشنبه کره شمالی دو موشک با برد کوتاه را به ۱۵۰ مایلی مرزهای ژاپن شلیک کرد. اگرچه نویسنده از تلاشهای ترامپ برای توافق با کره شمالی تمجید میکند، اما به بن بست رسیدن مذاکرات در مرحله نهایی و از دست رفتن فرصتها برای تجدید مذاکرات را برای تبلیغات انتخاباتی مناسب نمیداند. آسیب پذیری ترامپ از طریق این دو مسئله در سیاست خارجی، توسط دو توییت جداگانه از جان بولتون مشاور سابق امنیت ملی، نمایان شد.
بولتون توافق با طالبان را خطری غیرقابل قبول برای غیرنظامیان آمریکایی توصیف کرد و پس از اینکه کره شمالی دو موشک را به سمت آبهای ژاپن شلیک کرد، نوشت که آمریکا باید با این واقعیت روبرو شود که کیم جونگ اون تسلیم خلع سلاح هستهای نخواهد شد. نویسنده معتقد است که وضعیت ناپایدار بین المللی ممکن است به «جو بایدن»، معاون رئیس جمهور پیشین ایالات متحده که بر اساس تجربه خود در امور سیاست خارجی، برای نمایندگی دموکراتها تلاش میکند، کمک کند. در این میان اردن یک کارت قوی در کارتهای بازی انتخابات است چرا که در لیست خطرات احتمالی این چنینی قرار ندارد.
مقامات امنیتی رژیم اشغالگر قدس مدتها استدلال میکنند که روابط اردن با اسرائیل یک عامل اساسی برای امنیت نظامی منطقه است. یک مقام نظامی بازنشسته اسرائیل افشا کرد که دو کشور در مرز شرقی اسرائیل، در زمینه دفاعی و در منطقه مرزی میان عراق و اردن، از نزدیک با یک دیگر همکاری میکنند. این ژنرال بازنشسته در خصوص معامله قرن گفت: «این یک اقدام بی پروایانه خواهد بود که با الحاق اراضی دره اردن، روابطمان با امان را به خطر بیندازیم، زیرا که این امر میتواند سطح همکاریهای امنیتی میان دو کشور را کاهش دهد و سطح تهدیدات بر ضد تل آویو را افزایش دهد.
به نظر میرسد در حال حاضر اردن در روابط خود با متحدان سنتی اش یعنی ایالات متحده، اسرائیل و عربستان سعودی با عدم قطعیت روبرو است. «غیث العمری» از مؤسسه واشنگتن میگوید؛ حمایت از موسسات آمریکایی و اسرائیلی برای اردنیها هنوز پابرجاست، اما روابط میان رهبران شکننده است. نویسنده خاطر نشان میکند که چنین مسائلی در سیاست خارجی معمولاً سودآور نیستند. جورج هربرت بوش ممکن است در جنگ سرد پیروز شده باشد، اما او کاخ سفید را از دست داد. بحرانهای خارجی و احساس عدم توانایی ایالات متحده در متوقف کردن آن ها، همیشه منبعی از بحران برای رسیدن به کاخ سفید بوده است که جیمی کارتر نمونه بارز این ماجراست.
با توجه به پیروزی احتمالی بنیامین نتانیاهو در انتخابات پارلمانی اسرائیل و شعار اصلی او در خصوص الحاق اراضی دره اردن، به نظر میرسد که به زودی باید شاهد واکنش اردن باشیم. طرح صلح موسوم به معامله قرن دونالد ترامپ در این زمینه توجهی به حساسیتهای امان نداشته است. عربستان سعودی و برخی از کشورهای عربی نیز اردن را در این عرصه تنها گذاشته اند. در این شرایط «اردن آرام» ممکن است تبدیل به یک انبار باروت در منطقه شود، انباری که همچون زمان کارتر، گریبان دونالد ترامپ را در آستانه انتخابات ۲۰۲۰ بگیرد.
دیدگاه تان را بنویسید