اتفاقی که بشر قرن بیست و یکمی را بیش از گذشته به خداوند متعال نزدیکتر کرده است. با این وجود شیوع ویروس کرونا در جامعه ایران با پیامدهای جامعه شناختی و روانشناختی مانند ناهنجاریهای رفتاری،افزایش استرس و آشفتگی ذهنی در بین مردم جامعه مواجه شده است. آسیبهایی که هر کدام میتواند تا مدتها جامعه را آزار دهد. به همین دلیل و برای تحلیل و بررسی ابعاد جامعه شناختی و روانشناختی بحران کرونا در ایران با پروفسور حسین باهر جامعهشناس برجسته کشور گفتوگو کرده است. پروفسور باهر معتقد است:« استرس نسبت به این بیماری تا حدود زیادی طبیعی است و مختص به جامعه ایران نیست. در شرایط کنونی کشورهای مختلف جهان با این بحران مواجه هستند. در نتیجه وجود استرس برای این بیماری طبیعی است. در این شرایط تقویت روح و روان توسط هنر و مطالعه در منزل میتواند به آرامش فردی و خانوادهها کمک کند ». در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
بحران کرونا از منظر جامعهشناختی چه پیامدهایی برای جامعه ایران داشته است؟ این بحران به چه میزان ساحت خانواده و روابط اجتماعی را تحت تاثیر قرار داده است؟
ویروس کرونا ناشناخته است و بشر بهتازگی با چنین پدیدهای مواجه شده است. هرچند در گذشته نیز موارد مشابهی در این زمینه وجود داشته است اما ویژگیهای این ویروس حتی برای دانشمندان و متخصصان نیز ناشناخته و مبهم است. نکته دیگر اینکه این ویرس فراگیر و عام است و امکان شیوع در بین همه اقشار جامعه اعم از پیر و جوان و زن و مرد را دارد.به همین دلیل حد و مرز نمیشناسد و ممکن است هر کسی را مبتلا کند. این در حالی است که کشور نظام بهداشتی ممتاز و کارآمدی ندارد که در چنین شرایطی بتوان به آن تکیه کرد.به همین دلیل مردم باید با هوشیاری در صحنه حضور پیدا کنند. در مرحله نخست باید نظافت شخصی و جمعی به خوبی رعایت شود. البته در برخی افراد حفظ نظافت شخصی به وسواس منجر میشود که نباید چنین اتفاقی بیفتد. در شرایط کنونی جامعه ما با یک بحران بهداشتی ناشی از بیماری مواجه شده است. به همین دلیل نیز مردم باید به نظافت شخصی مانند گرفتن ناخن و دست نزدن بهصورت و شستن دستها بهصورت مکرر پایبند باشند. این وضعیت درباره بهداشت جمعی نیز وجود دارد. همه اقشار مختلف مردم باید در چنین شرایطی در حفظ نظافت جمعی و محیط کار مشارکت داشته باشند. متاسفانه در شرایطی که جامعه در مقابله با یک بحران جدی قرار گرفته برخی مسائل بهداشتی را رعایت نمیکنند و دستمال استفاده شده و یا آب دهان خود را به خیابانها میریزند. این نوع رفتار تنها در کشورهای توسعه نیافته رخ میدهد و در کشورهای توسعه یافته چنین رفتاری مشاهده نمیشود. نکته مهمی که در این ماجرا کمتر به آن پرداخته شده است جنبههای معنوی و روحی و روانی است. شاید فرصت پیش آمده برای حضور در منزل فرصت خوبی باشد که افراد بیشتر مطالعه کنند و به جنبههای معنوی زندگی خود رسیدگی کنند. از سوی دیگر این بحران سبب نزدیک شدن بیشتر خانوادهها کاهش فاصلهها در بین خانوادهها شده است. با این وجود این بیماری در برخی افراد ناهنجاریهای روانی به وجود آمده و سبب شک و تردید در بین این افراد شده است. به همین دلیل نیز با مشاهده کوچک ترین علائم مشابه به پزشک مراجعه میکنند. این در حالی است که با بالا بردن آگاهی خود نسبت به این بیماری میتوانیم تا حدود زیادی آرامش روانی خود و دیگران را رعایت کنیم. اگر با نگاهی مثبت به بیماری کرونا نگاه کنیم میتوانیم از این بحران یک فرصت معنوی برای خود و جامعه ایجاد کنیم و با ترمیم روابط اشتباه اجتماعی و نزدیک تر شدن عاطفی افراد نسبت به یکدیگر در این شرایط سخت به همدیگر کمک کنیم.
چرا در شرایط کنونی بهرغم همه آگاهی رسانیها پیرامون این بیماری که حتما به مرگ منجر نمیشود،«مرگ» بهصورت ناخودآگاه به ذهن فرد ایرانی وارد شده است. آیا این وضعیت سبب آشفتگی ذهنی افراد نشده است؟
در فرهنگ ایرانی عرفا نقش برجستهای داشتهاند. هیچکدام از عرفا نیز از مرگ هراس نداشتهاند. مرگ تنها چیزی است که به عدالت بین بشر توزیع شده و تنها یک بار به سراغ هر فرد میرود و قرار نیست دوباره به سراغ افراد برود. با این وجود ترس از مرگ باعث مرگ خواهد شد. از قدیم نیز عنوان شده ترس برادر مرگ است. بنده معتقدم ترس برابر با مرگ است. در طول تاریخ نیز هیچعارف و شخصیت بزرگی از مرگ هراس نداشته و آن را یک واقعیت غیرقابل انکار قلمداد کرده است. بنده مدتی در کانادا زندگی میکردم. در این کشور جمله معروفی درباره مرگ وجود داشت با این مضمون: «مرگ مهمان ناخواندهای است که هر زمان ممکن است به سراغ انسان بیاید؛ اما هر زمان آمد خوش آمد». به همین دلیل نیز در شرایط کنونی که مردم جامعه با نگرانهای ناشی از شیوه بیماری کرونا مواجه هستند بهترین کار خدمت به هم نوع و احترام به دیگر است.
کرونا به چه میزان استرسها و تنشهای اجتماعی را افزایش داده است؟
استرس نسبت به این بیماری تا حدود زیادی طبیعی است و مختص به جامعه ایران نیست. در شرایط کنونی کشورهای مختلف جهان با این بحران مواجه هستند. در نتیجه وجود استرس برای این بیماری طبیعی است. در این شرایط تقویت روح و روان توسط هنر و مطالعه در منزل میتواند به آرامش فردی و خانوادهها کمک کند. نکته دیگر اینکه این بحران را باید بهصورت واقعی تحلیل کرد و از بزرگ کردن آن و کوچک شمردن آن خودداری کرد. کرونا نیز مانند هر بیماری ویروسی دارای یک دوره خاص است که با پایان یافتن این دوره به از بین میرود. این وضعیت برای شرایط امروز جامعه نیز وجود دارد و این بیماری پس از مدتی در جامعه ایران از بین خواهد رفت. تاکنون نیز سیر صعودی این بیماری انجام شده و بهنظر میرسد با پایان این هفته براساس اظهار نظر برخی از دانشمندان سیر نزولی این بیماری آغاز شود و تا قبل از عید نوروز این فاجعه جهانی به پایان برسد.
تصمیمات سیاسی و امنیتی چه نقشی در گسترش این بیماری داشت؟ چرا نهادهای امنیتی در این بحران که بیشتر تخصصی است و به وزارت بهداشت ارتباط پیدا میکنند نقشآفرینی کردند؟
ما باید واقعیتهای جامعه خود را بپذیریم و براساس آن شرایط را تحلیل کنیم. به هر حال ایران از جمله کشورهایی است که در مسیر توسعه قرار دارد و هنوز نتوانسته به توسعه واقعی دست پیدا کند. در یک کشور کم توسعه یافته دانشمند، روشنفکر و مسئول نیز عقب هستند و همواره از واقعیات یک پله عقبتر هستند. این در حالی است که باید جلوتر از واقعیت حرکت کنیم اما درواقع عقب تر از واقعیت حرکت میکنیم. در شرایط کنونی نیز متهم کردن دیگر مشکلی از بحران کنونی جامعه حل نمیکند. در شرایط کنونی مسئولیت پذیری یکی از مهمترین مسائل مورد نیاز جامعه است. به همین دلیل همه کسانی که در مسئولیتهای تصمیم گیر برای جامعه قرار دارند باید مسئولیت خود را به خوبی انجام بدهند. اگر مسئولی قصد دارد همچنان بر صندلی ریاست تکیه کند حداقل از مشاوران خوب بهره ببرد تا در چنین شرایطی تصمیمات مناسبی برای حل بحران بگیرد. از سوی دیگر در شرایط کنونی میتوان از تجربیات دیگر کشورها استفاده کرد. در شرایط کنونی بسیاری از ایرانیانی که در چین زندگی میکنند و از نزدیک با منشأ این بحران جهانی مواجه بودند تجربیات خود را به شکلهای مختلف در اختیار هموطنانمان در داخل کشور گذاشتند که اقدام بسیار موثری بود.
آثار و پیامدهای بحران کرونا پس از پایان این بیماری به چه میزان در جامعه و در بین مردم باقی خواهد گذاشت. این هراس جمعی چه پیامدهای روانی برای جامعه ایران به همراه خواهد داشت؟
بنده معتقدم پیامدهای مثبت این بحران بسیار بیشتر از آثار منفی آن است. بنده براساس آموزههای قرآنی بر این باور هستم که پس از هر دوران سختی گشایشها و خوشیها آغاز خواهد شد. پس از پایان فاجعه این بیماری در سطح جهان و در جامعه ایران ما شاهد احترام و کرامت بیشتر به یکدیگر خواهیم بود و بسیاری از فاصلهها و کدورتهای اجتماعی از بین خواهد رفت. به هر حال هر بحران و یا فاجعه اجتماعی با خود پیامدهایی به همراه خواهد داشت. در ماجرای اخیر نیز برخی از هموطنان ما جان خود را از دست دادهاند که سبب ناراحتی و جریحه دار شدن افکار عمومی شده است. با این وجود این اتفاق تنها در ایران رخ نداده و بسیاری از کشورهای جهان را در برگرفته است. در نتیجه ما با یک پدیده جهانی مواجه هستیم که جان بسیاری از انسانها را گرفته است.
چگونه انسانی که مدعی تکنولوژی و تسلط بر جهان است در قرن بیست و یکم که در اوج پیشرفت و تکنولوژی قرار دارد از درمان یک ویروس ناتوان و عاجز شده است؟ آیا این اتفاق بشر قرن بیست و یکم را به خداوند متعال نزدیکتر نکرده است؟
واقعیت این است که اگر به جامعه خود نگاه کنیم ما همواره با بحران غافلگیری در مقابل بحرانها مواجه بودهایم. ما همواره نسبت به بحرانهایی مانند سیل، زلزله و حتی اتفاقات انسانی عقب هستیم و برای آنها برنامه نداریم. بنده معتقدم پس از چهل و یک سال که از پیروزی انقلاب اسلامی میگذرد دیگر زمان آن رسیده که از اتاق فکر و اندیشمندان جامعه در مواقع بحرانی استفاده کنیم. نباید تقصیر را گردن دیگران انداخت و دیگران را متهم کرد. کشورهای توسعه یافته اجازه نمیدهند بحران فرا برسد و برای آن تصمیمگیری کنند. به همین دلیل نیز همه تدابیر لازم را برای بحرانهای مختلف در نظر گرفته و برای آن برنامه دارند. بهعنوان مثال در شرایط کنونی کشور کانادا بهعنوان یک کشور پیشرفته بهصورت گسترده با این بحران مواجه نشده و بهدلیل تدابیر از پیش اندیشیده شده با آسیبهای کمتری مواجه بوده است.این در حالی است که کشورهای خاورمیانه و کشورهای همسایه ما همواره منتظر هستند حادثه رخ بدهد و سپس برای آن تصمیم گیری کنند. برخی نیز به جای تصمیم گیری و پیدا کردن راه چاره به نفرین کردن و توهین به دیگر میپردازند.
مردم ایران در سالی که گذشت بحرانها و حوادث تلخ زیادی را پشت سر گذاشتند. چرا شادی در جامعه ایران رخت بربسته و تلخیها افزایش پیدا کرده است؟
شادی با خود شادی میآورد و حوادث تلخ دارای پیامدهای ناراحتکننده است. در هر جامعه ای شادی بیشتر باشد مردم شادتر زندگی میکنند و برعکس در جامعه ای که اتفاقات ناگوار رخ میداد مردم در شرایط روحی و روانی خوبی به سر نمیبرند. نکته دیگر اینکه برخی از چالشهای فعلی جامعه ریشه در سیاستگذاریهای گذشته دارد.
شرایط جامعه ایران به سمتی در حال حرکت است که اقشار متوسط جامعه روز به روز به خط فقر نزدیک شده و به احتمال زیاد در آینده به زیر خط فقر خواهند رفت. در چنین شرایطی است که ناامیدی و ناکامی به اقشار مختلف جامعه سرایت میکند. در عصر کنونی مردم ایران زیاده خواه، پرتوقع و از سوی دیگر کم توفیق شدهاند. این در حالی است که کارآیی مدیران جامعه نیز نسبت به گذشته کاهش پیدا کرده است. در دهههای اخیر مدیران اغلب بهصورت اتوبوسی و مینیبوسی آمدهاند و به همین صورت نیز رفتهاند. هر رئیس جمهوری که در ایران به قدرت رسیده است اولین کاری که انجام داده این بوده که عملکرد دیگران را نفی کند تا عملکرد خود به چشم مردم بیاید. نکته دیگر به رویکرد ما در عرصه بینالمللی باز میگردد. رویکرد ایران به شکلی بوده که اغلب کشورهای منطقه و جهان را اگر نگوییم با خود دشمن و بلکه حساس کردهایم. در ایران و در تریبونهای رسمی کشور همواره سخنان و مواضع تند گرفته میشود که سبب شده بقیه کشورها علیه ما اقدام کنند. بنده رویکرد تند را نمیپسندم و معتقدم باید در این زمینه تجدیدنظر صورت بگیرد. حضرت حافظ شعر معروفی دارد به این مضمون:«آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است/ با دوستان مروت با دشمنان مدارا». دوران جنگافروزی گذشته است و کشورهای مختلف با گفتمان و گفتوگو مشکلات خود را حل میکنند. در قرن گذشته جنگهای زیادی در جهان رخ داد. همه این جنگها نیز این درس را به مردم جهان داد که هیچ جنگی برنده-برنده ندارد و بلکه بازنده – بازنده دارد.خداوند صدمیلیارد سلول خاکستری به انسان داده تا مشکلات خود را با گفتوگو و تعقل با خود و دیگران حل کند. گفتوگو و مفاهمه وجه تمایز انسان با سایر حیوانات است. هیچکدام از موجودات روی زمین قدرت تعقل و گفتوگو ندارند و تنها انسان است که با چنین توانایی خلق شده است.
دیدگاه تان را بنویسید