اما برای سینمای ایران مهمترین اتفاق در فستیوال برلین میتواند نمایش فیلم «شیطان وجود ندارد» باشد. جدیدترین فیلم محمد رسولاف که در بخش مسابقه فستیوال امسال حاضر است، با اینکه کارگردانش نتوانسته خود را به این دوره از جشنواره برساند و این اتفاق حواشی و جنجالهای رسانهای پررنگی را بهوجود آورده و حتی بیانیه عذرخواهی عوامل این فیلم را در مراسم افتتاحیه موجب شده است.
در شرایطی که نمایش جدیدترین ساخته محمد رسولاف به روزهای پایانی جشنواره موکول شده است و این امر میتواند در بازتاب رسانهای و تبلیغاتی آن نقش منفی آشکاری داشته باشد، اما این واقعیت که «معمولا در فستیوالهای درجه یک سینمایی حضور نداشتن کارگردان یک فیلم به دلایل سیاسی میتواند کمک خوبی از نظر تبلیغاتی برای فیلم باشد»، به یاری فیلم «شیطان وجود ندارد» آمده است و باعث شده حتی پیش از نمایش رسمی فیلم نیز بحثهای زیادی درباره این فیلم به وجود آید.«شیطان وجود ندارد» درام ۱۵۲ دقیقهای رسولاف داستان چهار مأمور اعدام در کشوری نامشخص را روایت میکند که با تصمیمی باورنکردنی اما آسان مواجهند: برخی از آنان برای زندگی خود به حذف زندگی دیگران تن میدهند و آن را با آسودگی خیال انجاممیدهند، برای برخی دیگر وظیفه دار زدن محکومان با دشواری وجدانی همراه است. برای همگی این مجریان اعدام اما فقط زندگی افراد ناشناس بهعنوان مجرم اهمیت ندارد، بلکه یک زندگی بهطور عام مسأله است.فیلم جدید رسولاف با اینکه قرار است نمایش رسمیاش در روزهای آخر جشنواره باشد، اما نمایش غیررسمی آن برای پخشکنندگان توجهات زیادی را موجب شده است.
محمد حقیقت، نویسنده، کارشناس و سینماگر ایرانی فیلم جدید محمد رسولاف را «فیلمی با میزانسنهای بسیار خوب، فیلمبرداری فوقالعاده، موضوع جالب توجه، اما خستهکننده و کشدار» میداند. فیلمی که «اگر دوباره مونتاژ و حدود نیم ساعت تا ٤٠ دقیقه کوتاه شود، قدرت بیشتری خواهد داشت». حقیقت دیگر مشکل این فیلم را اضافهگویی سناریو و درسهای اخلاقی فیلم عنوان میکند و بر این باور است که «این فیلم، رسولاف را از نظر میزانسن یکی از بهترین کارگردانان امروز سینمای ایران معرفی میکند». توصیف پایانی این کارشناس سینمایی راز جذابیت این فیلم را برای فستیوال برلین و شاید دیگر فستیوالهای بینالمللی چنین عنوان میکند: «فیلم در بخشهایی از نظر میزانسن یادآور میزانسنهای فیلمهای عباس کیارستمی است و باد ما را خواهد برد و زیر درختان زیتون را به یاد میآورد، اما در مجموع امضای رسولاف را دارد.»
رسولاف ساخت فیلم «شیطان وجود ندارد» را بسیار دشوار عنوان کرده است: «من ممنوعالفعالیت نیستم، اما مشکل این است که مسأله به این سادگی هم نیست. درواقع به کسی آشکارا گفته نمیشود که اجازه کار ندارد، اما وقتی نمیتوانید کار کنید، این امر زندگی شما را سخت میکند. در مورد فیلم «شیطان وجود ندارد» من مشکل مضاعفی هم داشتم و آن این بود که قبل از شروع فیلمبرداری حکم یکسال زندان خود را دریافت کردم، بنابراین در طول فیلمبرداری من منتظر آخرین اطلاعات از دادگاه تجدید نظر بودم و هر روز صبح تلفن خود را چک میکردم تا ببینم آیا میتوانم فیلمبرداری این پروژه را تمام کنم یا نه که این بسیار دشوار و دلهرهآور بود.»
اما برلیناله در روزهای آغازین این دوره برای مخاطبان جهانی نشان از رکود و سکون داشت. رکود و سکونی که بیارتباط با شیوع ویروس کرونا در آسیا نیست که باعث شده بخش زیادی از میهمانان فستیوال که همواره حضور پررنگی در فستیوال داشتند، در این دوره غایب باشند، در این زمینه مثلا میتوان به غرفه سینمای چین در بازار فیلم برلین اشاره کرد که با حضور نداشتن میهمانان چینی لغو شده است.
یکی از خبرنگاران ایرانی حاضر در جشنواره امسال برلین گزارش روزهای نخست این دوره از فستیوال را با اشاره به همین موضوع آغاز کرده است: «حضور کمرنگ چینیها در برلیناله ۷۰ بسیار مشهود است، چراکه همه ساله جمعیت عظیمی از این کشور پهناور در بخشهای مختلف این رویداد سینمایی بهخصوص در بخش بازار حضور پیدا میکردند. این مسأله شاید برای ماریته ریسنبک و کارلو چاتریان که برای نخستین سال تجربه اداره برلیناله را برعهده دارند، چندان خوشایند نباشد، بهویژه آنکه طی همین روزهای ابتدایی برگزاری جشنواره انتقاداتی جدی نسبت به این زوج هنری و سیستم مدیریتیشان وارد شده است؛ از انتقادات ساختاری تا انتقاد نسبت به کیفیت پایین فیلمها توسط منتقدان و اهالی رسانه که این رویداد را با بحران روبهرو کرده است.»
اما گفته میشود برلیناله امسال بهواسطه توجه به زنان اتفاق نمونهای در بین فستیوالهای سینمایی دیگر است. به عبارت بهتر در شرایطی که در سالهای اخیر فستیوالهای سینمایی ازجمله کن و ونیز به تبعیض جنسیتی در قبال سینماگران زن و مرد متهم بودهاند، فستیوال برلین در هفتادمین دورهاش از این نظر دوره شاخصی به نظر میرسد و حداقل اینکه حضور فیلمهایی چون «عدالت معمولی» ساخته چیارا بلوسی، «سرنوشت» از والنتین پدیچینی، «زنان ساده» از چیارا مالتا، «ماگاری» به کارگردانی جینِورا الکان، «چشمهای آبی» به کارگردانی میشلا سسکان و «چیارا فراگنی» به کارگردانی الیسا آموروسو» نشان از حضور پررنگتر زنان در قیاس با سالهای گذشته دارد.
محمد حقیقت درباره مسأله سینماگران زن بر این باور است که «در ١٠سال اخیر موقعیت زنان فیلمساز بسیار تفاوت کرده است. مثلا در تحقیقی که اتحادیه سینمایی اروپا انجام داده، گفته شده است که ۲۱درصد فیلمهای اروپایی را زنان کارگردانی کردهاند که نشان از روند رو به افزایش زنان در این حیطه دارد. در پی این روند، جشنوارههای جهانی نیز سعی کردهاند موقعیت مهمتری به کارگردانان زن بدهند که این امر بهخصوص بعد از جنبش میتو شدت و سرعت گرفته است. مثلا جشنواره کن از سال گذشته ٥٠درصد اعضای هیأت انتخاب خود را از زنان انتخاب کرده است یا در ونیز ۲۰۱۹ دو فیلمساز زن به مسابقه راه یافتند.»
محمد حقیقت با اشاره به اینکه «خوشبختانه در طول ١٠سال اخیر رشد خوبی در میان فیلمسازان زن در دنیا وجود داشته است»، میگوید که در این میان ادعاهای کودکانه نیز به چشم میخورد: «در هیاهوی میداندادن به فیلمسازان زن که دوسالی است در رسانهها و جشنوارهها مطرح شده است، برخی از زنان معتقدند باید ۵۰درصد فیلمهای انتخابشده جشنوارهها ساختههای زنان باشد! ادعایی که کاملا بیمورد و بچگانه به نظر میرسد، وقتی در مهمترین قاره فیلمسازی یعنی اروپا تنها ۲۱درصد فیلمها توسط زنان کارگردانی شده است. البته اعتراضهای برخی فمینیستها در اروپا برای مدیران جشنوارهها دردسرساز شده است. اما میزان حضور زنان را در جشنوارهها نه جنسیتشان که این موارد تعیین میکند که مثلا آیا زنان از نظر کیفیت هنری پابهپای فیلمسازان مرد پیش میروند؟ حالا باید دید در فستیوال برلین بین فیلمهای اصلی چه اتفاقی خواهد افتاد و فیلمسازان زن چه حضوری خواهند داشت.»
این مورد را در روزهای پایانی فستیوال برلین بهتر میتوان ارزیابیکرد.
دیدگاه تان را بنویسید