با طرح این شکایت تحقیقات برای یافتن زن جوان آغاز شد تا اینکه در بررسی مکالمات تلفن همراه، مأموران دریافتند او با مرد جوانی به نام آریا رابطه داشتهاست و آن مرد پول و طلاهای وی را سرقت کرده است. تلاشها ادامه داشت تا اینکه زن جوان شناسایی و بازداشت شد. زیبا در پلیس آگاهی مورد تحقیق قرار گرفت، اما به خاطر اظهارات ضد و نقیض و اصرار خانوادهاش به بیمارستان منتقل و بستری شد. چند روزی از بستری وی نگذشته بود که خبر رسید زیبا به کمک آریا از بیمارستان فرار کردهاست. به این ترتیب تحقیقات وارد مرحله تازهای شد و پلیس توانست خانه مادر متهم را در شهر قم شناسایی کند. زن میانسال در توضیح گفت: «چند روز قبل آریا با زن جوانی به خانهام آمد. چند روزی زیبا در خانهام بود تا اینکه روزی از پنجره اتاق متوجه شدم آنها یک کیسه حاوی مقداری پول و طلا را در باغچه خانه دفن کردند. از آریا در این مورد سؤال کردم، اما او جواب سربالا داد.»
با توضیحات زن میانسال، آریا و زیبا دستگیر و به پلیسآگاهی در تهران منتقل شدند. آریا در بازجوییها جرمش را انکار کرد و در توضیح به مأموران گفت: «زیبا از بیمارستان تماس گرفت و درخواست کمک کرد. او گفت خانواده و اطرافیانش او را اذیت میکنند و به زور او را در بیمارستان بستری کردهاند. دلم برایش سوخت به همین خاطر او را به میل خودش از بیمارستان به شمال بردم تا آنجا استراحت کند. سپس به خانه مادرم در قم بردم تا اینکه دستگیر شدیم.» متهم درباره دفن کیسه طلا و پول گفت: «زیبا خودش از من خواست پول و طلاهایش را از خانهاش برداریم و در باغچه دفن کنیم. باور کنید مرتکب سرقت نشدم.» بعد از توضیحات مرد جوان، وی به اتهام آدمربایی و سرقت روانه زندان شد و پرونده بنا به نظر پزشک معالج زیبا که وی مبتلا به بیماری اختلال دوقطبی بوده است به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
صبح دیروز متهم از زندان اعزام و مقابل هیئت قضایی همان شعبه قرار گرفت. ابتدای جلسه زن جوان به عنوان شاکی پرونده درجایگاه ایستاد و گفت: «با آریا در اینستاگرام آشنا شدم. او وقتی فهمید مبتلا به بیماری روانی هستم از این موضوع سوءاستفاده کرد و با حرفهایش تلاش کرد اعتماد مرا به خودش جلب کند. او وقتی فهمید مقداری زیادی طلا و پول نقد در خانه دارم با فریب آنها را سرقت کرد و حالا مدعی است با او همراه بودهام. از او شکایت دارم.» در ادامه وکیل شاکی گفت: «موکلم به بیماری اختلال دوقطبی مبتلا بود به همین خاطر متهم او را به انگیزه سرقت فریب داد. بیماری موکلم در زمان حادثه از سوی پزشک معالج تأیید شده است بنابراین برای متهم درخواست اشد مجازات دارم.»
بعد از دفاع وکیل شاکی، هیئت قضایی پرونده را به دلیل عدم اظهار نظر کارشناسان پزشکی قانونی درخصوص وضعیت روانی شاکی به پزشکی قانونی ارسال کردند تا کارشناسان پزشکی قانونی به همراه پزشک معالج شاکی درباره وضعیت روانی وی اظهار نظر کنند. به این ترتیب متهم بعد از اعلام نظر کارشناسان در جلسه بعدی از خودش دفاع خواهد کرد.
دیدگاه تان را بنویسید