یازده زن و چهار مرد پژوهشگر در حوزههای جامعهشناسی، مردمشناسی و معماری دور هم جمع شدند تا در نشست «زنان و فضاهای شهری» از امنیت زنان در شهر و بررسی مولفههای کلامی، غیرکلامی و فیزیکی موثر در آن بگویند. از اینکه چطور الگوهای رفتاری در جنسیتی کردن فضای شهری موثرند و شیوه برخورد با فضاهای جنسیتی چه خواهد بود.
در این نشست، الناز عباسیان، مدیر دفتر توسعه محلهای بهارستان-فردوسی که پژوهشگر حوزه سلامت روان است به بحث سلامت شهری و امنیت بصری پرداخت. از نظر او اگر بخواهیم فضای شهری را برای زنان امن کنیم باید ابتدا به مسائل بصری زنان توجه کنیم؛ برای نمونه تراکم پوشش گیاهی و ارتفاع فضای سبز که هرچقدر ارتفاع از سطح بصری زنان بالاتر باشد حس بهتری خواهند داشت از جمله این موارد است و باعث میشود زنان محدوده ذهنی امنتری داشته باشند: «در فضای عمومی شهری باید مولفههایی وجود داشته باشد که استرس را کاهش دهد و این درباره استفاده از رنگها هم موثر است. استفاده از رنگ زرد میتواند تا حد زیادی میزان استرس را کاهش دهد و افزایش نور برای شبها شاید بتواند طبیعت یک فضای باز شهری را برای رفتوآمد راحتتر کند و در این میان میتوان استفاده از مصالح طبیعی را هم بیشتر کرد.» آذر تشکر، جامعهشناسی که مدیریت جلسه را بهعهده داشت با تأکید بر صحبتهای عباسیان، پرداختن به موضوعاتی از این دست را که با توجه به تجربه زیسته زنان است، راهگشا دانست و با توجه به این نکته که نشست را اداره کل امور زنان شهرداری ترتیب داده و کمیته معماری شورای شهر هم در آن حاضر است و قرار است نتیجه بحث ١٥ پژوهشگر حاضر در جلسه درنهایت راهی برای عملیاتی شدن پیدا کند، وجود تجربههای محلهمحور را مفید دانست. حسین خسروی، عضو هیأت علمی دانشگاه هنر اما با انتقاد از ارایه مباحث، حضور زنان را در فضای شهری بیش از هرچیز مسألهای سیاسی دانست: «مدیریت شهری، مشروعیت خودش را از فضایی با نگاه سنتی گرفته اما جنبشهای اجتماعی پیشرو میگویند تغییرات جامعه را زنان ایجاد میکنند و نه سیاستمداران و این اتفاق در فضای عمومی رخ میدهد. به دست خود زنان و با تلاش آنها.» مریم محمدی، دیگر عضو هیأت علمی دانشگاه هنر هم با تأیید صحبتهای خسروی به دوگانه امنیت و ترس زنان در جامعه پرداخت و امنیت را واجد ابعادی عینی و ذهنی دانست. «تفاوت روایتها در بحث امنیت بسیار متفاوت است. وقتی مدیران شهری و صاحبان قدرت درباره امنیت صحبت میکنند از امنیت نسبی صحبت میشود اما آیا واقعا احساس امنیت زنان در شهر به این شکل است؟ تجربه زیسته همه ما در تهران و شهرهای دیگر و ساعات مختلف احساسات مختلفی را به ما داده است و اگر انواع ترس را دستهبندی کنیم سطحی از ناامنی و ترس را داریم که بالاترین آن تعرض و تجاوز است و ترس دیگری از فضاست که شامل متلکهای کلامی و غیرکلامی میشود.» به گفته او زنان تجارب محدود شده دارند چراکه همواره موانع و کلیشههای جنسیتی وجود دارد که این تصور را ایجاد کرده که فضای خانه فضای امنی است و بخشی از تجارب زنان، تجارت خودمحدودکننده است. زنانی که هرگز به فضای شهری نمیآیند و در تحقیقها هم صدایی از آنها نداریم. محمدی از گروه دیگری از زنان هم نام برد که اتفاقا در گروه تحصیلکردگان قرار دارند اما در بیشتر اوقات، ساعات روز شهر را تجربه و از مسیرهای تکراری استفاده میکنند و شب عامل ترس آنهاست. گروه دیگر، زنانیاند که میخواهند با فرادستان که تکنیک و عمل در دست آنهاست مقابله کنند و با تکنیکهای از پیش تعیین شده تلاش کنند فضایی که از آنها گرفته شده را پس بگیرند و این زنان، زنانیاند که اغلب طرد میشوند چراکه هنجارشکنی میکنند. زنانی که بخش بزرگ جامعه میخواهد آن را نادیده بگیرد و آنها همچنان در جدال با فضای ناامن شهرند.
«در خانه هم باید زره بپوشم»
محمود شورچه، پژوهشگر مستقل شهری ازجمله افرادی بود که بر «زنانه» شدن فضای شهری تأکید کرد. نکتهای که در بسیاری از موارد مردان شهر را هم تحتتاثیر قرار داده است: «مدتهاست طرز گفتار و لباس پوشیدن ویژگیهای زنانه یافته و این نگاه را نمیتوان نادیده گرفت. موضوع امنیت با توجه به این موارد پیچیده شده و نباید این را فراموش کرد که فضا و مکان عامل مهمی در این موضوع است.» به گفته او تعریف امنیت باید بهنحوی ساماندهی شود که به سمت پلیسی شدن فضا حرکت نکنیم و توجه به فضا را جدی بگیریم. «نگاه به مسأله امنیت زنان باید عینی باشد نه ذهنی. برای نمونه در تدوین لایحه تأمین امنیت زنان، بنیانها و منابع استنادی این قوانین متون تفسیری و ذهنیاند و از وجوه عینی و واقعی جامعه استفادهای نشده است.»
نکته مهم دیگر صحبتهای شورچه به نظام برنامهریزی شهری در ایران برمیگردد. نظامی که در هیچ بخش آن ابعاد جنسیتی دیده نشده و هیچ تحقیقی هم دربارهاش موجود نیست: «در برنامهریزی شهری گفته میشود نظام شهری باید مولفههای زنانه داشته باشد اما این مولفهها کداماند؟ آمارهای مطالعات شهری نشان میدهد زنان از حملونقل عمومی استفاده میکنند نه شخصی یا زنان در سفرهای روزانه غالبا بیش از مردان چند کار را با هم انجام میدهند و این یعنی باید الگوهای سفر شهری چندگانه باشد.» صحبتهای شورچه درحوزه آمار استفاده از حملونقل عمومی اما مخالفان زیادی داشت. آذر تشکر، جامعهشناس شهری با تأکید بر اینکه این آمارها میتواند محله به محله و زمان به زمان تغییر کند، استفاده از خودرو شخصی را برای بسیاری از زنان به حصار آهنینی تشبیه کرد که میتواند باعث ایجاد امنیت آنها شود و به آمارهایی اشاره کرد که زنان به همین دلیل در بسیاری از شهرهای کوچک و بزرگ به استفاده از وسیله نقلیه عمومی روی آوردهاند. الهام رحمتآبادی، سردبیر مجله جستارهای شهرسازی هم از دیگر کسانی بود که مسأله امنیت را به شکلی تجربی بررسی کرده و از پژوهش خود بر زنان تنهای شهر صحبت کرد. زنانی از گروههای سنی مختلف و مناطق مختلف شهر. «در تحقیق به نکاتی رسیدیم که خلاف گفتههای موجود شهر تهران اصلا زنانه نیست و درعین حال زنانِ تنها وضع سختتری را تحمل میکنند. با زنی صحبت کردیم که میگفت حتی وقتی در خانه هستم حس میکنم باید زره بپوشم یا با خانم میانسالی مصاحبه کردم که میگفت یک شب تا صبح فردی زنگ خانهاش را میزده و میگفته پیتزا آورده و او نمیدانست باید چه کند یا زن تنهای دیگری میگفت هرگز در محلهای که زندگی میکند خرید نکرده چرا که خرید کردن او باعث میشود درنهایت مغازه محل بفهمد او تنهاست و شاید مشکلاتی برایش ایجاد شود چرا که در محلهای که قبلا ساکنش بوده مشکلاتی برایش ایجاد شده بوده.» به گفته او این حس نداشتن امنیت در زنانِ تنها نه فقط با مردان بلکه به وسیله بعضی زنان هم ایجاد میشود. زنانی که بهعنوان همسایه رفتوآمد آنها را رصد میکنند و هر حرکتشان باعث واکنش آنها میشود.
ایجاد ترس، سرمایه اقتدارگران
«هر اتفاقی برای زنان در شهر میافتد تقصیر خودشان است و مسئولیت آن بهعهده آنهاست و درنتیجه از حمایتهای اجتماعی، فرهنگی و قانونی برخوردار نمیشوند.» مسرت امیرابراهیمی، پژوهشگر مستقل شهری صحبتهایش را اینطور شروع کرد و پرداختن به حقوق شهروندی مغفول مانده زنان را ازجمله مشکلات فعلی دانست. به گفته او یکی از دلایلی که حقوق شهروندی زنان رعایت نمیشود این است که مرزهای دولت و جامعه مدنی و حوزه خویشاوندی بسیار مخدوش است و این وضع زنان در مناطق مختلف را متفاوت میکند. «نکته دیگر مسأله دوگانگی سنت و مدرنیته است. زنان جوان ما مدرن شدهاند اما قوانین این را نمیخواهد و بنابراین جامعه دچار چندگانگی ارزشها شده است.» از نظر او حس ناشهروند بودن زنان از مسأله خانه شروع میشود و درنهایت به جامعه تعمیم مییابد، در نتیجه حس ناامنی بسیار پیچیده است و از موضوعات سیاسی، اجتماعی بسیاری تشکیل میشود و آزادی که جامعه به مردان داده عاملی شده تا این حس زیادی بودن و خشونت افزایش یابد. «زیگموند باومند، جامعهشناسی است که از مسأله ترس صحبت میکند و آن را سرمایهای در دست اقتدارگرایان میداند که بسیاری از جوامع همواره از آن استفاده کردهاند و به نام امنیت شخصی و ... آزادیها و حقوق شهروندان را سلب میکنند.» امیرابراهیمی معتقد است در جامعه فعلی ما از این مسأله بسیار استفاده میشود و این درحالی است که زنان بیش از همیشه تحتتأثیر این وضعیتاند.
تسهیل در رابطه پژوهشگران با مدیریت شهری
زهرا بهروزآذر، مدیر کل امور زنان شهرداری تهران هم از دیگر حاضران در جلسه بود که به سه بند تخصصی برنامه سوم توسعه شهری اشاره کرد که بحث توانمندسازی زنان، افزایش احساس امنیت و کاهش طردشدگی و توجه به فضاهای بیدفاع شهری و اختصاص سهمیه مدیریتی به زنان تا پایان برنامه سوم بود. «ما میخواهیم متخصصان شهری و فعالان مدنی به ما کمک کنند و ما تلاش میکنیم تسهیلگر صحبت این بخش با مدیریت شهری باشیم و میخواهیم از این صحبتها دستورالعمل و درنهایت اجرا بیرون بیاید.»
دیدگاه تان را بنویسید