حمایت همهجانبه از هیأتها
هیأتهای فوتبال استانی طبق قوانین، هر سال از درآمدهای فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ سهمی میبرند و بخشی از پول تبلیغات محیطی، بلیتفروشی مسابقات و قراردادهای اسپانسرینگ به حساب آنها واریز میشود. سیستمی رایج که سالهای سال است در فوتبال کشور شاهد آن هستیم نیز این است که معمولا نزدیکِ مجامع سالیانه فدراسیون که مربوط به تصویب بودجه و صورتهای مالی است یا مجمع انتخاباتی، همواره بخش قابل توجهی از پول هیأتها به حساب آنها واریز میشود. به این ترتیب، مدیریت در فوتبال ایران حتی از موضوع قانونی تقسیم بودجه هیأتهای استانی هم میتواند به شکلی انتخاباتی برای پیشبرد اهداف خود استفاده کند. مدیران فدراسیون از مدیران مختلف برای رسیدن به ریاست هیأت فوتبال استانها حمایت همهجانبه میکنند و از طرف دیگر، این روسای هیأتها نیز در انتخابات فدراسیون فوتبال گوش به فرمان خواهند بود و طبق همین تعامل به گزینه مورد حمایت سیستم رأی میدهند. درباره این مکانیزم در سالهای اخیر هم در رسانهها و برنامههای تلویزیونی مختلف شاهد بحث و کالبدشکافی بیسرانجام بودهایم. با وجود نقد این سیستم، باز هم میبینیم این مهندسی مجمع در حال شکلگیری است. به هرحال، انتخابات برگزار شده اخیر هیأتهای فوتبال استانی هم با جنجال و اتفاقات حیرتانگیزی در هفتههای اخیر روبهرو بوده است و چند رئیس هیأت با حمایت مدیریت فدراسیون در سمت خود ابقا شده و انتخابات هیأتها را بردهاند. حالا هم همانها در انتخابات فدراسیون از مدیران این مجموعه حمایت میکنند.
جلوگیری از ثبتنام برخی کاندیداهای خاص
قوانین خاص انتخابات فدراسیون فوتبال برای ثبتنام از نامزدهای ریاست و عضویت هیأترئیسه عملا شرایطی را به وجود آورده که جنگ قدرت در همان پروسه ثبتنام از نامزدها آغاز شود. هر فردی که میخواهد برای ریاست ثبتنام کند باید ١٠ فرم معرفینامه ریاست از اعضای مجمع به دبیرخانه ارایه بدهد. پس با توجه به مجمع ٧٥ نفره فوتبال در خوشبینانهترین حالت ممکن شاهد نهایتا حضور هفت نامزد ریاست خواهیم بود. منتهی ارتباط چهار ساله مدیریت حاکم بر فدراسیون با ٣٢ رئیس هیأت فوتبال استانی عملا فضایی را به وجود میآورد که یک لابی انتخاباتی در تمام مدت فعالیت وجود داشته باشد. به این ترتیب، حاکمیت فوتبال این توانایی را دارد که با گرفتن فرم معرفینامه روسای هیأتها عملا در سادهترین حالت جلوی ثبتنام سه نامزد را بگیرد و شرایطی را به وجود بیاورد که نامزدهای دیگر اصلا نتوانند وارد پروسه انتخابات شوند، چه برسد به اینکه بخواهند برای رئیسشدن رقابت داشته باشند.
ماجرای کارت هدیه و کادوهای ویژه
مهندسی انتخابات فدراسیون فوتبال به جایی رسیده که دیروز خبرگزاری ایسنا در گزارشی رسمی مدعی شد که مدیران فدراسیون با دادن کارت هدیه و هدایای خاص عملا تعداد قابل توجهی از فرمهای معرفینامه انتخاباتی را در اختیار خودشان گرفتهاند و با این تبانی در حال پیشبرد اهداف انتخاباتی خود هستند. در گزارش ایسنا آمده است: «با توجه به مقررات خاص انتخابات فدراسیون فوتبال و قاعده لزوم معرفی کاندیداها از سوی اعضای مجمع، باندی که سالهاست با اعمال نفوذ، بر فوتبال کشور سایه افکنده و سرافکندگی ملی و بینالمللی این رشته پرطرفدار را موجب شده و جریانی که حاصل حضور آن، ایجاد فساد، رانت و عقبماندگی فوتبال کشور بوده است، اینبار قصد دارد با فریب اعضای مجمع و دادن وعدههای پوچ همچنان تصدی خود را بر فوتبال حفظ کند و زمینهساز مهندسی انتخابات شود. متأسفانه این گروه با توجه به آغاز ثبتنام انتخابات فدراسیون، در چند روز اخیر با دادن هدیه، اقدام به اخذ فرمهای معرفی رئیس و نواب رئیس از برخی هیأتها کردهاند؛ فرمهایی که بعضا بدون امضا از اعضای مجمع اخذ شده است تا علاوه بر کنترل ثبتنام کاندیداها، شرایط برای حضور افراد خارج از دایره خاص! سختتر شود؛ اقدامی که در صورت صحت نهتنها نوعی فساد علنی در فوتبال است بلکه تخلف انتخاباتی نیز محسوب میشود.»
داستان سفرهای سیاحتی روسای هیأتها
کارت هدیه، تأمین هزینه سفر روسای هیأتها به تهران و شهرهای دیگر، دادن امکاناتی نظیر توپ، لباس، گرمکن و حتی پستهای مدیریتی در ارگانهای دیگر نیز بخشی از امتیازاتی است که برای اعضای مجمع در نظر گرفته میشود. اما قضیه وقتی جالب میشود که از گوشه و کنار خبرهای دیگری به گوش میرسد مبنی بر اینکه اخیراً در حاشیه سفر تیمهای ملی به کشورهای مختلف، مدیران فدراسیون اقدام به اعزام اعضای مجمع همراه تیمها نیز کردهاند؛ مثلا گفته میشود برای سفر تیم ملی به هنگکنگ یک رئیس هیأت به این کشور اعزام شد. برای حضور تیم المپیک در مسابقات قهرمانی آسیا و انتخابی المپیک در تایلند دو رئیس هیأت به این کشور اعزام شدند. حتی برای جام جهانی و جام ملتهای آسیا هم تعداد قابل توجهی از روسای هیأتها به روسیه و امارات اعزام شدند. در این میان شایعات غیر رسمی حاکی از سفرهای انتخاباتی برای روسای هیأتها و خانوادههای آنها به کیش و مشهد هم در رسانهها منتشر شده بود.
آیا کسی نظارت میکند؟
حالا سوال جامعه فوتبال این است که آیا مسئولان وزارت ورزش و نهادهای نظارتی در جریان این اتفاقات و پشت پرده عجیب مهندسی انتخابات فدراسیون فوتبال هستند یا خیر؟ آیا برنامهای برای جلوگیری از این اتفاق و برگزاری انتخابات سالم وجود دارد یا خیر؟ این فضا و لابیهای انتخاباتی عملا شرایطی را به وجود میآورد که مدیران قدرتمند مستقل به هیچ عنوان شانسی برای حضور در انتخابات نداشته باشند و با این وضع فوتبال کشور در چهار سال آینده هم در همین مسیر غلط سالهای گذشته حرکت خواهد کرد.
دیدگاه تان را بنویسید