اگر گذرتان به محله پانزده خرداد که به علت وجود بازار بزرگ تهران همواره با معضل شلوغی و ازدحام جمعیت مواجه است، افتاده باشد، صحنههای عجیب و غریب فراوانی را مشاهده کردهاید.
در بدو ورود چشمتان به دستفروشهایی میافتد که از لوازم خانه گرفته تا انواع خوراک، پوشاک، کیف و کفش در بساط کوچک و بزرگ خود جای دادهاند و مشغول به کار هستند.
نوازندگان خیابانی و چای و غذا فروشهای سیار هم در فاصلههای کمی از یکدیگر مشغول به کار هستند و بر شلوغی و ضعف بهداشت عمومی محیط افزودهاند، به طوری که گویی مردم در این محدوده از شیوع ویروس کرونا بیخبرند.
درست در چند قدمی مغازهداران و فروشندگان لوازم مختلف دلالان دارو حضور دارند که به گفته خودشان ناجی مردم گرفتار هستند و برای رهایی آنها از دردسرهای مختلف نسخههای مرگ میپیچند. البته بساط کاسبی این گروه هم به صورت حضوری و هم به صورت تلفنی و مجازی گسترده شده است.
یکی از اهالی ساکن در محدوده بازار بزرگ تهران در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران جوان گفت: سال های سال از حضور دلالان دارو در محل زندگی ما میگذرد و روزانه دهها نفر از این افراد داروهای مجاز و غیر مجاز تهیه میکنند.
او میگوید: بارها شاهد حضور زنان بودهام که برای تهیه داروی سقط جنین با فروشندههای این داروها سر و کله زده و بر سر گرفتن تخفیف از آنها چانه میزنند و در نهایت دارو به دست از این محدوده خارج شدهاند.
برای تایید صحت نوع خرید و فروش داروهای سقط جنین راهی خیابان ناصر خسرو شدم و در شلوغی و ازدحامی که در نزدیکی بازار حاکم است، به سمت افرادی که صدای دارو دارو گفتنشان در گوشم میپیچید، رفتم.
از اولین قدم هایی که در خیابان ناصر خسرو بر زمین گذاشتم چشمم به چندین فرد که ظاهر موجهی نداشتند افتاد و با دیدن ۲ نفر از افرادی که پیام شیشهای به دست داشتند، زاویه پنهان و آشکار دیگر آسیبهای این محدوده برایم عیان شد.
مرد جوانی که سیگاری روشن به لب داشت، با ظاهری شبیه اراذل و اوباش خیابانی جلو آمد و با لحنی خودمانی گفت: چه دارویی میخواهی و تنها در عرض چند ثانیه ۷ الی ۸ نفر دیگر به جمع دو نفره من و اولین فروشنده دارویی که به سمت آمده بود، اضافه شدند.
تا آمدم که بگویم قرص سقط جنین میخواهم، پس از آن که واژه سقط از دهانم خارج شد، حمید فروشنده میان سال گفت: دو نوع از این قرصها را در حال حاضر موجود دارم که نوع آمریکایی آن ۱ میلیون تومان میشود و مدل هندی آن هم ۷۰۰ هزار تومان آب میخورد.
با چانه زنی و اینکه دانشجو هستم و بضاعت مالی مناسبی نداریم، قیمت قرص سقط جنین تولید آمریکا را به ۲۵۰ هزار تومان رساندیم و در نهایت پس از مشاهده تاریخ مصرف قرص و پرداخت هزینه آن، قرص را چند متر جلوتر از نقطهای که در کنار دیگر همکارانش ایستاده بود، تحویل گرفتم.
حمید برای آوردن قرص به داخل مغازهای که در میانه خیابان ناصر خسرو قرار داشت رفت و دقایقی بعد با در دست داشتن آن برگشت و پولش را گرفت و به دنبال مشتری بعدی که تا انجام کار ما دقایقی را معطل شده بود رفت و عطر دلهره آور مرگ را در قدمهای خود جا گذاشت.
به گفته حمید روزانه افراد بسیاری برای تهیه داروهای مختلف که بدون نسخه به راحتی در دسترس عموم نیستند به او و همکاران دارو فروشش در ناصر خسرو مراجعه میکنند و تنها با پرداخت پول داروی مورد نیاز دارو را هر چند ممنوعه و نایاب به دست میآورند.
در این میان تعداد فروشندگانی که داروهای تاریخ گذشته را به قیمت داروی تاریخ دار و حتی گرانتر به فروش میرسانند هم کم نیست و جان مردم ابزار درآمدزایی دلالان بیانصافی است که به هر طریقی قصد کسب درآمد دارند و جان آنها را در برخی موارد حتی با خطرات بیشماری مواجه میکنند.
درست به راحتی آب خوردن و تنها در دقایقی کوتاه یک بسته قرص سقط جنین در دستم جا گرفت. قرصهایی که خرید و فروش آزاد آنها غیر قانونی بوده و باید تنها با نسخه پزشکان متخصص و معتبر دارای مجوز و البته در شرایط خاص تهیه شود.
وقتی خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان به عنوان یک شهروند عادی در عرض کمتر از ۵ دقیقه داروی سقط جنین را از فروشندگان دارویی که در طول خیابان ناصر خسرو مستقر شدهاند خریداری میکند، کار از خرید و فروش ساده دارو گذشته است و باید فکری اساسی برای برخورد با این مجرمان به ظاهر ناجی اندیشید.
وجود خالکوبیهای فراوان و لحن گفتوگوی فروشندگان دارو در ناصر خسرو و نشئگی اغلب آنها به دلیل مصرف مواد مخدر، از سابقه دار بودن آنها خبر میدهد و این در حالی است که همچنان آزادانه و بدون داشتن کوچکترین استرسی، به خرید و فروش داروهایی که با مرگ و زندگی افراد مرتبط هستند اقدام میکنند.
همزمان با اجرای برخورد قانونی با متخلفان فروشنده دارو و ضرورتی که در این حوزه وجود دارد، باید موضوع آموزش و دادن هشدار به افرادی که به نوعی در معرض آسیب قرار دارند و پای آنها به دلیل این آسیبها به بازار سیاه دلالی فروشندگان ناصر خسرو باز میشود را هم جدی بگیریم و به سادگی از کنار آن عبور نکنیم.
دیدگاه تان را بنویسید