امام حسین(ع) در روز دهم خطاب به لشگر عمر سعد گفت:« همه شما از سفارش من سرپیچی میکنید و کلام مرا گوش نمیدهید زیرا شکمهای شما از حرام انباشته شده و قلبهای شما مُهر خورده است. وای بر شما آیا ساکت نشده و به من گوش نمیدهید!»(بحارالانوار،ج ۴۵،ص۸)
این جملهای است که باید سالها در مورد آن حرف زد . مال حرام با آدمی کاری میکند که گوشش در برابر کلام حق حسین(ع) ناشنواست. مال حرام زمینه ساز فاجعه کربلا میشود. حرف امام را نمیشنوند و گلوی کودک 6 ماه را میدرند.
این جملهای است که باید در اتاق همه مدیران و کسانی که دستی در کاسه بیتالمال و حق الناس دارد زده شود. مال حرام به راحتی وارد زندگی انسان میشود و آن را به آتش میکشد.
خیلی از ما فکر میکنیم که مال حرام یعنی همان اختلاسها و تخلفهای مالی که متهمانشان را در دادگاه یا کانادا میبینیم. نه، مال حرام راحتتر از اینها هم وارد زندگی ما انسانها میشود.
وقتی کارمندی کارت ورود را میزند و از محل کار خارج میشود، بدون اینکه مرخصی یا کارت خروج را زده باشد، حقوق آن روزش قطعا با اشکال روبرو است. او برای ساعتهایی که در اداره حضور دارد حقوق میگیرد و نه ساعتهایی که نیست!
این یک نمونه از کارهایی است که ممکن است پول حرام را وارد زندگی میکند. کافی است در خلوت کلاهمان را قاضی کنیم و ببینم که آیا حقوقی که میگیریم و یا پولی که به خاطر خدماتی که به مردم ارائه میکنیم، حلال بوده است یا نه؟
خودمانیم زندگی برخی از ما حسابی درگیر این پولهای حرام شده است. حضرت، سنگ محک خوبی پیش روی ما گذاشته است. اگر حرف حق را نشنیدیم بدانیم که پول حرام زندگیمان را گرفته است.
پول حرام، وجدان ما را میکشد. آنهایی که حسین را در روز عاشورا سر بریدند، قبل از آن وجدان خود را سر بریده و به نیزه زده بودند.
خدای ناکرده فکر نکنیم با عزاداری و دادن نذری برای کشته شده دشت کربلا به دست حرام خواران، قلم سیاه بر مال حرامی که روی هم گذاشتهایم و برج و بارو ساختهایم کشیده میشود. در همین شبهای محرم شنیدهایم که خدا از حقالناس نخواهد گذشت و مال حرام همان حق الناسی است که بر گردن ماست.
دیدگاه تان را بنویسید