دولت رئیسی زیر فشار مجلس؛ از اعتراض به گرانیها تا رتبهبندی معلمان و حقوق بازنشستگان!
با گذشت یکسال از عمر دولت رئیسی به نظر میرسد آرام آرام ماه عسل دولت و مجلس اصولگرا به پایان رسیده و لحن اهالی بهارستان، بیشتر رنگ و بوی انتقاد به خود میگیرد.
نشانههای این تغییرات را این روزها در اخبار رسانهها به عینه میتوان مشاهده کرد، زمانی که بسیاری از نمایندگان نسبت به گرانیهای افسارگسیخته، عدم اجرای تعهدات و ناتوانی در مهار تورم اعتراض کرده و دولت را به دلیل ارایه اصلاحیه لایحه بودجه برای حذف قید «توزیع اقلام اساسی به قیمت شهریور ۱۴۰۰» مینوازند.
این روند به اندازهای سرعت گرفته که حتی چهرهای مانند مجتبی ذوالنوری که قبل از انتخابات در شمایل لیدر بهارستانیها نامه درخواست نمایندگان برای حضور رییسی در عرصه انتخابات ۱۴۰۰ را دست به دست میچرخاند، این روزها در شمایل مخالف دو آتشه دولت رئیسی، رخ نمایان کرده و دولت را به خاطر گرانیها، عدم افزایش حقوق بازنشستگان، به تاخیر افکندن رتبهبندی معلمان و… زیر شدیدترین انتقادها قرار میدهد.
نماینده مردم قم و عضو کمیسیون امنیت مجلس در اظهاراتی که در صحن مطرح شد، خطاب به دولت اظهار داشت: «طرح رتبهبندی معلمان نیمهکاره است و با وجود گذشت ۵ ماه از سال هنوز هم تکلیف حقوق بازنشستگان مشخص نیست؛ در ماجرای جراحی اقتصادی و حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی نیز مجلس نقش خودش را در کنترل دولت برای اینکه به کمرهای خمیده مردم فشار وارد نشود ایفا نکرد؛ مجلس چه نقشی در این رابطه ایفا کرده است؟» انتقاداتی که تنها به «ذوالنوری» ختم نمیشود و در ادامه «دامنِ» چهرههایی چون نصراله پژمانفر، لطفالله سیاه کلی، بهروز محبی و بسیاری از نامهای دیگر را نیز «تر» میکند. این دسته از نمایندگان حتی پا را نیز فراتر گذاشتهاند و از منشور تخلفات دولت رئیسی در بخشهایی چون ناتوانی در عرضه محصولات مصرفی مردم به قیمت شهریور۱۴۰۰ صحبت میکنند.
اما باید دید دلیل این تغییر رویههای ناگهانی چیست؟ آیا عملکرد دولت رئیسی به اندازهای غیر قابل دفاع است که اغلب نمایندگان دیگر سکوت را جایز ندانسته و برای نقد، برون تاختهاند یا اینکه پای مصلحتی ارجحتر در میان است؟ اگر عملکرد دولت، طی ماههای گذشته از مسیر رویکردهای کارشناسی خارج بوده، چرا نمایندگان سریع تر وظایف قانونی خود را در این خصوص پیگیری نکردهاند؟ برای پاسخگویی به این پرسش به نظر میرسد، باید افق دید خود را کمی گستردهتر کرد و ارزیابیها را به سال ۱۴۰۲ و موعد رسمی برگزاری انتخابات مجلس دوازدهم کشاند.
همیشه پای انتخابات در میان است
بسیاری از نمایندگان مجلس به درستی دریافتهاند که مشکلات معیشتی فزاینده در جامعه و گرانیهای افسارگسیخته و کاهش قدرت خرید دهکهای میانی و محروم به گونهای است که هر شخص و طیفی که نشانهای از اثرگذاری در شکلگیری این فضا را بر تارک خود داشته باشد با رای منفی مردم مواجه خواهد شد. مبتنی بر چنین واقعیتهایی است که طیفهایی از نمایندگان دریافتهاند برای دست خالی نبودن در ایام انتخابات، باید کمی از دولت فاصله گرفته و خود را مهیای نقد دولت کنند تا در روز واقعه یعنی روز انتخابات از آن بهره گیرند و خود را منتقد نظام تصمیمسازیهای اقتصادی و راهبردی دولت رئیسی معرفی کنند.
این در حالی است که به اعتقاد بسیاری از تحلیلگران در روند تحقق تصمیماتی چون حذف ناگهانی ارز ترجیحی، ناتوانی در اجرای رتبهبندی معلمان و عدم افزایش حقوق بازنشستگان، تنها پای دولت در میان نیست و نمایندگان مجلس یازدهم نیز در این میان نقشآفرینی جدی داشتهاند. هرچند این روزها بسیاری از نمایندگان در خصوص منشور تخلفات دولت صحبت میکنند و از عزم جدی مجلس برای مجبور کردن دولت رئیسی به عرضه اقلام مورد نظر مردم به قیمت شهریور۱۴۰۰ سخن میگویند، اما احمد علیرضابیگی نماینده مردم تبریز با اشاره به اینکه دولت نه تنها به مطالبات نمایندگان وقعی نمینهد، میگوید: دولت با استفاده از ظرفیت شورای هماهنگیهای اقتصادی قوا، اقدام به وتو کردن درخواست نمایندگان میکند.
از اول می ونستیم که نماینده ها ی مجلس کارشون رو درست انجام ندادند اگر اونها واقعا میخواستن کاری کنند خیلی زودتر ازاین می بایست وزرا وحتی خود رییس جمهور رو بازخواست می کردند وقتی اقای قالیباف خودش یک ماه بازنشسته رو منتطر جوابش میزاره از دولت تحت نطرش چه انتطاری باید داشت نه مجلسمون انقلابی بود ونه دولتمون فقط از کلمه انقلاب سو استفاده شد تواین پنج ماه که کمرمون شکست وشما نمایندهها ی مردمی ودولت حقوق خوبتون رو خوب خوردین ما شرمنده بچه هامون شدیم اینبار آبروی دولتها ونماینده های قبل رو خریدید وروسفیدشون کردین دمتون گرم بااین کار کردنتون
دولت در هیچ زمینه ای کارنامه قابل دفاعی ندارد
بیکاری،گرانی،مشکل مسکن و ازدواج،حذف یارانه ها و ارز ترجیحی ،عدم موفقیت در سیاست خارجی متوازن،استفاده از نبرویهای ناکارآمد و.....
مجلس هم بود و نبودش فرقی ندارد
طرحهای مجلس مشکلی از مشکلات مردم را حل نمی کند
تشکیل جلسات سران قواه توسط رهبری به همین منظوربوجودآمدکه همیشه درزمانهای خاص ولازم والبته حیاتی که بتوانندمجلس رامهارکنندبعنوان بالا دستی عمل کندوهمان وتو سازمان ملل است که تا کنون موردسؤاستفاده قرارگرفته است یعنی قوه مقننه نتواندبرخلاف تصمیمات رهبری تصمیم بگیرد مثل آن می ماندکه فردی راباطناب تمام دست وپایش راببندیدتادیگرنتواندتکان بخوردو بگویید خودت آزادی آب بخوری ویاغذاالبته دراین نظام حکومت بصورت بسته است تقصیرهم شاید نداشته باشندچون قانون اساسی ماایرادداردتمام قدرت در یکجا متمرکزباشدهمین وضع رابوجود می آوردوایرادنمایندگان به دولت بجاست ودرست حالا که مسئله سیاسی است ویاآینده نگاری مسئله دیگریست مستمری بازنشستگان پنج ماه واین دست وآندست کردنش توهین بزرگی است به ایشان ویامعلمان وتمام مردم کشوردولتی که منفعل عمل میکندوتمام فشاراقتصادی رابرمردم می آورد چگونه میشودآنراتحمل کردباآمار50درصدتورم که خودشان اعلام کردندکه البته بیشترازاین رقم است تمام دولتهاچنان لطماتی برپیکره این مملکت وارد آورده اندکه تاسالیان سال نمیشودآنراجبران کردکسی نبوده بگویدچراچرایش اینست که سیاستهای کلان اقتصادی وسیاسی که دراین کشورگرفته میشوداشتباه بودوخواهدبودحالا ازدزدیهاکه خودش ارقام بسیاربالایی راتشکیل می دهدبه کنارهزینه هایی که برای خودخواهی هایمان درسطح منطقه می کنندکه خودمیلیاردهادلارراشامل میشودآقایان به روی خودشان نمی آورندومملکت راازدرون رهاکرده اند وزیرساختهای کشورویران وتاجایی پیش رفته اندکه یک اتوبان بمدت بیست سال است نیمه کاره رها ومعطل بودجه است که البته این نوع پروژها وکارخانجات ورشکسته ونیمه ورشکسته وکارگاهای تعطیل شده جای خوددارد....
فشاری که آمد به هیچ مرغی نیامد
دادن حق مردم نامش فشار هست ....واقعا که
برایش متأسفیم ...که این قدر بی عرضه هست و به ملتش بی اعتنا
مگر نمی گویید دولت مردمی ...چرا حق ملت را نمی دهد ..چرا از خرج سفرهای بیهوده دولت و دلارهای سفارتخانه ها کم نمی کنید ..
بس است تظاهر به دلسوزی ..بس است ریا و عوام فریبی
دروغ خرج ندارد ...
حق مردم را بدهید ...ملت قوی دولت قوی می آورد
این همه منابع در کشور ...برای دادن حقوق نجومی فشاری بهشان نیامد ...ننگتان باد
مگر مجبور بود اصلاح اقتصادی کرد ارز۴۲۰۰ حذف کرد دولت های قبلی هم میتونستن اینکار را بکنند منتهی عواقب اینکار را میفهمیدند حالا مردم دارند زجر و فشار تحمل میکنند
بروید بمیرید
حق الناس..عاقبت ندارد ...شما که صاحب منبر هستید
وقتی مردم ایران به یک شخصی که سواد ششم ابتدایی دارد کورکورانه رای میدهند عاقبت آن میشود این گرانی و قانون شکنی جالب است دومعاون رئیس جمهور هم یکی کمیتهای بوده ودیگری سپاهی که هردو بیسواد و بی کفایت هستند. خدا عاقبت مردم ایران را به خیر کند