روزنامه شرق نوشت: به دنبال فاجعهی تلخ متروپل و مرگ تعدادی از هموطنان زیر آوار ساختمان، کاربران رسانههای اجتماعی همراهی گستردهای با مردم آبادان کردند و این امر به مهمترین موضوع رسانههای اجتماعی در روزهای گذشته تبدیل شد.
تنوع و گستردگی مخاطبانی که راجع به سرنوشت عبدالباقی نوشتهاند، این اجازه را به ما میدهد تا بتوانیم این نظرات را به عموم جامعه و مردم تعمیم دهیم.
بهنظر میرسد که بسیاری از مردم روایت رسانههای رسمی راجع به سرنوشت عبدالباقی را باور نکردهاند. آنها بر اساس تجربههایش پیشین و نفوذ و روابطی که عبدالباقی داشته، قبول ندارند که او مرده است.
عجیبتر آن که به طور مشترکی مخاطبان فارس و بیبیسی فارسی حدس میزنند که او به کانادا فراری داده شده است.
بیشتربخوانید:
پرلایکترین کامنتهای خبرگزاری فارس در این خصوص عبارت است از: «متهم گریخت»، «خسته نشدید از این همه اخبار متناقض» و «بسه دیگه این همه دروغ».
این بیاعتمادی گسترده به روایت رسانههای رسمی که حالا به مخاطبان خبرگزاری فارس نیز رسیده زنگ خطر جدی برای رسانهها، مسئولین و سیاستگذاران رسانهای کشور است.
پیش از این نیز در گزارش دیگری راجع به تعطیلی هفته گذشته تهران به دلیل آلودگی هوا، همین یافتهها دیده شد. مردم فراموشکار نیستند و عملکرد مسئولین و رسانهها را بهخاطر میسپارند.
وقتی رسانههای رسمی به نقل از مقامات خبر بازداشت فردی را میدهد و روز بعدش اعلام میکنند که آن فرد زیر آوار مرده است، طبیعی است که مردم نه این خبر، که سایر اخبار مرتبط با این موضوع را نیز باور نکنند. بازسازی این ضرباتی که به اعتماد عمومی وارد میشود بسیار دشوار است.
چون نمرده فرار کرده رفته دبی
بخاطر حفظ ابروی نظام چرا بعضی نمیخواهند جان
بدهند ؟
داستان وحکایت متروپل عبرتی بزرگ برای ایندگان است که جان وکاروتلاش وسرمایه ووقت هزاران انسان دریک لحظه در یک اشتباه محاسباتی در سهل انگاری درغرور وخود محوری در به حساب نیاوردن نظر وسخنان وجدانهای بیدار در زمانی که جنگ نبود حوادث طبیعی نبود این چنین خاکستر شود