به تعبیر ناسا، ما انسانها هم اکنون در حال سفر در زمان هستیم. اما این سفر با آنچه در فیلمهای علمی تخیلی دیدهایم بسیار متفاوت است.
بسیاری از ما قطعا با فیلمهای علمی تخیلی یا رمانهای فانتزی زیادی با موضوع سفر در زمان سر و کار داشتهایم. یکی از مطرحترین آثار در این زمینه، سهگانه “بازگشت به آینده” است که در دهه 80 میلادی به شهرت فراوانی رسید. در این فیلم مایکل جی فاکس نقش مارتی مک فلای را بر عهده دارد و کریستوفر لوید عهدهدار نقش داک براون است. در مجموعه Back to the Future، داک براون به طرز خندهداری خودروی خود را به یک ماشین زمان تبدیل میکند که ماجراجویی جذابی را برای دو شخصیت اصلی رقم میزند. به طور کلی مفهوم سفر در زمان در میان نویسندگان رمانهای علمی تخیلی بسیار محبوب است و آرزوی افراد بسیار زیادی به شمار میرود.
واقعیت مفهوم سفر در زمان
بر خلاف تصویرسازیهای شگفت انگیز از سفر در زمان، واقعیت این مفهوم جذابیت بسیار کمتری دارد. در عمل ما امکان سفر به گذشته همانند آنچه در فیلم و کتابها نمایش داده میشود را نداریم. در عین حال، برخی تلسکوپهای قدرتمند نظیر هابل میتوانند با رصد کردن گذشته هستی، پیشینه آن را بررسی کنند. طبیعتا این کار به اندازه سفر به گذشته و آینده در یک ماشین زمان هیجان انگیز نیست؛ اما همچنان دستاورد بزرگی به شمار میرود. مثلا در اوایل ماه گذشته میلادی، اخترشناسان از مشاهده ستارهای به نام ایرندل خبر دادند که 900 میلیون سال پس از انفجار بزرگ میزیسته است.
به گفته اخترشناسان، ایرندل یکی از نخستین ستارههای کیهان بوده و 13 میلیارد سال قبل در اثر انفجاری بزرگ و آتشین از بین رفته است. اما چون 13 میلیارد سال طول کشیده تا نور ساطع شده از این ستاره به تلسکوپ هابل برسد، دیدن گذشته این ستاره و بررسی حیات آن پیش از نابودی ممکن شده است!
سفر به گذشته ممکن است؛ اما نه مانند فیلمها
ستاره ایرندل با کمک پدیدهای که در آن بافت زمان-مکان توسط جاذبه دچار پیچش میشود، کشف و مشاهده شد. در این پدیده که توسط اینشتین پیشبینی شده بود، نور با گذر از اجرام بسیار سنگین نظیر سیارهها، خورشید و یا کهکشانها، اصطلاحا ” خم” میشود و امکان مشاهده زاویههای مختلف یا حتی پشت این اجرام را به ما میدهد. این پدیده که با نام “لنزینگ گرانشی” شناخته میشود، بخشی از نظریه نسبیت عام اینشتین است. اینشیتین همچنین اشاراتی نیز به چگونگی تجربه سفر در زمان داشت و آن را نسبی توصیف کرد. ناسا این تعریف اینشتین را به سادهترین شکل ممکن توضیح میدهد:
همه ما با سرعت نسبی یک ثانیه بر ثانیه در حال جابجایی در زمان هستیم. با این حال، تجربه ما از گذشته زمان بر اساس سرعت خود ما و نحوه تاثیر جاذبه بر روی بافت فضا-زمان متغیر خواهد بود.
به بیان دقیقتر، هرچه با سرعت بیشتری حرکت کنید، گذر زمان را آهستهتر حس خواهید کرد. ناسا برای اثبات این مطلب آزمایشی طراحی کرد. در این آزمایش از دو ساعت یکسان استفاده شد. یکی از این دو ساعت روی زمین قرار گرفته بود و دیگری درون یک هواپیما که در جهت چرخش کره زمین دور آن میچرخید قرار داشت. پس از اتمام سفر هواپیما دور کره زمین، دانشمندان متوجه شدند که ساعتی که درون هواپیما قرار داشته در مقایسه با ساعت روی زمین با سرعت کمتری در زمان حرکت کرده است. به دلیل همین اثر که “اتساع زمان” خوانده میشود، فضانورد ناسا، اسکات کلی، پس از گذشت یک سال در ایستگاه فضایی بین المللی عملا 0.01 ثانیه جوانتر از برادر دوقلویش مارک کلی بود که در روی کره زمین قرار داشت!
سفر در زمان در زندگی روزمره.
بسیاری از ما بر روی گوشی، ساعت هوشمند و یا خودروی خود از جی پی اس استفاده میکنیم. سیستم GPS به ماهوارهها وابسته است. به طور دقیق، 31 ماهواره برای سیستمهای مکان یابی ماهوارهای مورد استفاده قرار میگیرند. از این میان، گیرنده جی پی اس باید به حداقل 4 ماهواره متصل شود تا مکان صحیح را تخمین بزند و بتواند شما را برای یافتن مسیر یاری کند.
در عین حال، این ماهوارهها در ارتفاع 12550 مایلی سطح زمین در حال چرخش به دور آن هستند و تاثیر جاذبه بر روی آنها بسیار کمتر از اجرام روی سطح کره زمین است. به همین جهت زمان، برای این ماهوارهها به اندازه کسری از ثانیه زودتر میگذرد. به همین جهت دانشمندانی که وظیفه طراحی سیستم مکانیابی ماهوارهای را بر عهده دارند، باید تفاوت در سرعت سیر در زمان را در محاسبات خود لحاظ کنند تا خروجی دستگاههای GPS بتواند تخمین دقیقی از موقعیت کنونی افراد داشته باشد.
بدین ترتیب، آن طور که ناسا ادعا میکند، با اینکه ما نظیر آنچه در فیلمهای علمی تخیلی نمایش داده میشود، در زمان سفر نمیکنیم، اما در بسیاری از فعالیتهای روزانه خود عملا مسافران فضا هستیم!
دیدگاه تان را بنویسید