پدیده چراغ گاز
تاکتیک دستکاری ذهنی که القا میکند «دیوانهاید
تحمیقکنندگان یک حرف آزاردهنده میزنند یا یک کار آزاردهنده انجام میدهند و بعد به کل آن را انکار میکنند و با تکرار انکار آن تلاش میکنند بذر خودتردیدی را در ذهن قربانی بکارند. قربانی کمکم به شم و غریزه خود تردید پیدا میکند و بیشتر و بیشتر به واقعیتی که فرد آزارگر خلق کرده است، اعتقاد پیدا میکند. این کار همچنین باعث میشود که وابستگی قربانی به فرد آزارگر بیشتر شود.
فکر میکنید آدمی که با او ارتباط دارید مدام شما را تحمیق میکند؟ پس مراقب این ۶پرچم قرمزی که به شما معرفی میکنیم، باشید.
«پدیده چراغگاز» یا تحمیق دیگری، یک تاکتیکِ دستکاری ذهنی است که سوءاستفادهکنندگان به کار میگیرند تا شما به تدریج به قضاوت، احساسات، خاطرات و واقعیت خودتان شک کنید.
این تاکتیک ماهیت موذیانهای دارد و برای همین قربانی به سختی متوجه رخدادنِ آن میشود. سوءاستفادهگران از تاکتیکِ تحمیق دیگری به عنوان روشی برای به دست آوردن و حفظ کنترل یک رابطه استفاده میکنند.
آنها شما را وادار میکنند باور کنید که تفسیرتان از موقعیتها و رویدادها اشتباه است و به این طریق اعتمادبهنفس شما را کمکم از بین میبرند. هر چه بیشتر به خودتان شک کنید، بیشتر به این افراد حق میدهید.
شانون توماس، رواندرمانگر و نویسنده کتاب «شفا یافتن از آزارگرِ پنهان» میگوید: «آن آدمهایی که نمیتوانند پای حرف خودشان بایستند یا نقطهنظرات خودشان را رک و صریح مطرح کنند، از تحمیقکردن دیگران به عنوان یک ابزار برای رسیدن به اهدافشان استفاده میکنند. آنها از تاکتیکهایی که سردرگمی و گیجی در مخاطبشان ایجاد میکند، استفاده میکنند و این نشانهای از یک ضعف شخصیتی است.»
پدیده «چراغ گاز»: با این ۶عبارت به شما القا میکنند که «دیوانهاید»
کابرد اصطلاح چراغگاز بر میگردد به نمایشنامهای با همین نام که پاتریک همیلتون در سال ۱۹۳۸ نوشت و در آن یک شوهر برای انحراف ذهن همسرش از رفتار مجرمانهای که دارد، تلاش میکند همسرش را قانع کند که بپذیرد دیوانه شده است.
بورلی اِنگِل، رواندرمانگر و نویسنده کتاب «رابطۀ ازلحاظِعاطفی مخرب» میگوید: «تحمیق کردن روشِ آزاردهندهای است که یک طرف رابطه برای پرهیز از قبول مسئولیتِ رفتار بد خود به آن متوسل میشود.»
«برای مثال او ممکن است طرف دیگر رابطه را متهم به خیانت و رابطه داشتن با دیگران کند درحالی که حقیقتاً این خودِ اوست که در حالِ خیانت کردن است.»
از کجا بفهمیم که دیگری در حال استفاده از تاکتیکِ چراغگاز است؟ محققان رابطه چند عبارت رایج را که معمولاً تحمیقکنندگان به کار میگیرند فاش کردهاند. این عبارات میتوانند سرنخی برای شناسایی فردی باشد که تلاش میکند ذهنیت شما را به نفع خودش دستکاری کند.
۱. هرگز اتفاق نیفتاده است
لیزا فِرِنتز، مددکار اجتماعی که در زمینه درمان روانزخم فعالیت میکند، میگوید: «تحمیقکنندگان یک حرف آزاردهنده میزنند یا یک کار آزاردهنده انجام میدهند و بعد به کل آن را انکار میکنند و با تکرار انکار آن تلاش میکنند بذر خودتردیدی را در ذهن قربانی بکارند. قربانی کمکم به شم و غریزه خود تردید پیدا میکند و بیشتر و بیشتر به واقعیتی که فرد آزارگر خلق کرده است، اعتقاد پیدا میکند. این کار همچنین باعث میشود که وابستگی قربانی به فرد آزارگر بیشتر شود.»
۲. زیادی حساس هستی
اگر بعد از آنکه فرد آزارگر رفتاری بیرحمانه نسبت به شما داشته است – برای مثال ظاهر شما را جلوی دوستانتان مسخره کرده و حالا هم اصرار دارد به شما بقبولاند که همه به غیر از خودت فهمیدند که من داشتم شوخی میکردم – سعی کنید حسِ ناراحتی و آزاری که دیدهاید را برایش شرح دهید، او احساسات شما را ناچیز میشمارد و به شما میگوید بیشازاندازه حساسی و مدام میخواهی از کاه کوه بسازی.
هدف از چنین کاری آن است که شما حتی برای اینکه سعی کردهاید از خودتان دفاع کنید احساس حماقت کنید. «بهمحض آنکه فرد آزارگر توانایی قربانی را در اعتماد به ادراک خود از وقایع مختل میکند، قربانی از اثبات حقانیت خود دست برمیدارد و همه حق را به آزارگر میدهد. بهاینترتیب آزارگر کنترل اوضاع را به دست میگیرد، قربانی را در آن رابطه نگه میدارد و میتواند رابطه را به نفع خود مدیریت کند.»
۳. تو دیوانهای – و این نظر فقط من نیست، همه میگویند
دروغهای تحمیقکننده و واقعیتِ مخدوشی که ارائه میدهد میتواند باعث شود که قربانی به نیروی عقل خود شک کند. آزارگر این کار را در جهت رسیدن به منافع خود استفاده میکند. فرنتز میگوید: «به محض اینکه اعتمادبهنفس قربانی متزلزل میشود، فرد تحمیقکننده بزرگترین ترسِ قربانی را تأیید میکند و به او اطمینان میدهد که دیوانه است.»
آزارگر همچنین ممکن است سعی کند ذهنیت دوستان و اعضای خانواده شما را دستکاری و شما را نزد آنها بیاعتبار کند و با این کار بین شما و عزیزانتان فاصله بیندازد.
فرنتز میگوید: «تحمیقکنندگان عامدانه از شما در مقابل دوستان و اعضای خانوادهتان بدگویی میکنند و تلاش میکنند که شما را منزوی کنند و آنها را به جبهه خودشان منتقل کنند. این احتمال باورپذیری داستانهای قربانی از سوی عزیزانش را کاهش میدهد و ارتباط او را از منابع اعتمادشان قطع میکند.»
۴. حافظهات وحشتناک است
توماس میگوید: «همه ما لحظاتی را که جزئیات یک مکالمه را به خاطر نمیآوریم، تجربه کردهایم. این عادی است. اما تحمیقکنندگان قربانی را وادار میکنند که در موقعیتهای مکرر به حافظهاش شک کند. هسته اصلی تحمیقکردن واداشتنِ قربانی به شک کردن به خودش است. پس آنها شما را نسبت به حافظهتان مردد میکنند تا به این هدف اصلی برسند. وقتی قربانی دیگر نتواند به ارزیابیهای خودش اعتماد کند، آزارگر او را کاملاً به کنترل خودش درمیآورد.»
۵. متأسفم که فکر میکنی که من اذیتت کردهام
نیلاجا گرین، روانشناس بالینی، میگوید: «چنین جملهای در ظاهر یک عذرخواهی است، اما درحقیقت چنین چیزی نیست. درحقیقت، این روشی است که آزارگر به کمک آن مسئولیت همه دردها و رنجهایی که قربانی متحمل شده است را به گردنِ خود قربانی میاندازد و به جای آنکه خودش را مقصر بداند، تفسیر قربانی از موقعیت را مقصر میداند.»
«این باعث میشود که قربانی به قضاوت و واکنشهای خودش شک کند. آنها ممکن است واقعاً باور پیدا کنند که «زیادی حساس یا غیرمنطقی هستند. این طرز تلقی باعث میشود که آنها برای تفسیر هر رویداد و موقعیتی به آزارگر وابسته بشوند و تفسیر او را تفسیر صحیحتر و درستتری از واقعیت بدانند.»
۶. باید میدانستی که من چه واکنشی نشان خواهم داد
این روش دیگری است که تحمیقکننده به آن متوسل میشود تا مسئولیت را از شانههای خود برداشته و روی شانه قربانی بگذارد. آنها به جای آنکه مسئولیت رفتارشان را بپذیرند، علت رفتارشان را به شما نسبت میدهند.
توماس میگوید: «تحمیق کردن درواقع پیچاندن واقعیت به نحوی است که فرد مسئولیت رفتارش را برعهده نگیرد. آنها به قربانی میگویند که باید میدانست که عاقبت کارش چیست و قربانی را به دلیل رفتار پرخاشگرانه و آزارگرانه خودشان مقصر میدانند.»
پدیده «چراغ گاز»: با این ۶عبارت به شما القا میکنند که «دیوانهاید»
آیا میدانیم در مقابل کسی که ما را احمق فرض میکند، چه باید بکنیم؟
درمانگران روشهایی را برای مقابله با فرد آزارگر و کسی که سعی دارد شما را دیوانه جلوه دهد، ارائه میدهند. رابین استرن، روانکاو، میگوید: «بسته به اینکه چه مدت درگیر چنین رابطهای بودهاید، خروج از آن سختتر میشود، اما ناممکن نیست.»
انگل میگوید: «برای مقابله با فردی که شما را تحمیق میکند بهترین روش خودآگاهی است. هر چه بهتر خودتان را بشناسید، بهتر از گزند اظهارنظرهای نادرستی که دیگران دربارهتان میکنند مصون میمانید.»
به غریزهتان توجه کنید
مورد تحمیق واقع شدن رفتهرفته اعتمادبهنفس شما را از بین میبرد به نحوی که دیگر نمیتوانید در موقعیتهای مختلف به شم و احساستان اعتماد کنید. اما تلاش کنید با احساستان در پیوند باقی بمانید؛ این هشدارهای احساسی سرنخهای مهمی در اختیار شما میگذارند که نباید آن را نادیده بگیرید.
گرین میگوید: «وقتی حس دلشوره پیدا میکنید یا در یک موقعیت احساس معذب بودن دارید، به راحتی و به دلیل اینکه فرد دیگری از شما میخواهد، این حس را نادیده نگیرید. درباره این که این حس چه هشداری به شما میخواهد بدهد تحقیق کنید و اطلاعات بیشتری برای اقدامات بعدی خودتان جمعآوری کنید.»
ایمیلها و پیامهای متنی را نگه دارید
توماس میگوید: «با نگهداری ایمیلها و پیامهای متنی شما یک سابقه ملموس از رفتار آنها دارید که کمکتان میکند در مواقعی که رفتار تحمیقکنندگان گیجتان کرده است، این گیجی را رفع کنید. همچنین میتوانید از مکالمهتان یادداشتبرداری کنید تا حقیقت و دروغ ماجرا را از هم تفکیک کنید. احساس خودتان را درباره این مکالمهها یادداشت کنید و به دنبال نشانههایی باشید که نشان میدهد مکرراً تجربههایتان را نادیده گرفتهاید.»
رفتارشان را به رویشان بیاورید
توماس میگوید: «بگذارید طرف دیگر رابطه بداند متوجه بازی فریبکارانهاش هستید. برای مثال اگر او شما را متهم میکند که زیادی حساس و زودرنج هستید، به او بگویید "نه من زیادی حساس نیستم، هر کسِ دیگری در مقابل رفتار تو، رفتاری مانند من نشان میدهد یا من زیادی حساس نیستم، مشکل اینجاست که تو به قدر کافی حساس نیستی.»
اما بدانید با همه این حرفها احتمال اینکه او تغییر کند بسیار اندک است
اینکه شما به آنها یادآوری کنید رفتارشان نادرست است و متوجه ناراستیشان هستید، به این معنی نیست که آنها خیلی راحت این حرفها را از سوی شما میپذیرند و متوجه خطاهای خود میشوند. به همین دلیل، فرنتز میگوید تلاش نکنید برای فردی که سعی در تحمیق کردنِ شما دارد، دلیل بیاورید.
«آنها عموماً تمایلی به تغییر کردن ندارند پس اینکه منتظر باشید آنها مسئولیت رفتار خودشان را بپذیرند و از شما عذرخواهی کنند امیدی واهی است و فقط میتواند باعث شود که قربانی آزار بیشتری را متحمل شود و سختتر از چنین رابطهای خارج شود.»
با یک دوست، عضو خانواده قابلاعتماد یا یک رواندرمانگر مشورت کنید
از یک دوست یا یکی از اعضای خانواده که صمیمیتی بینتان است بپرسید اگر جای شما بودند در مقابل رفتار شریک زندگیتان چه رفتاری از خودشان نشان میدادند. از آنها بخواهید از بیرون رفتار شما را ارزیابی کنند و ببینند آیا رفتار شما تغییری کرده است.
گرین توصیه میکند که از خودتان بپرسید: «آیا تبدیل به آدمی شدهاید که هیچ نظری در زندگیتان ندارید؟ با هرچیزی که شریک زندگیتان میگوید موافقت میکنید، حتی اگر این موافقت به معنای زیر پا گذاشتنِ ارزشهایتان باشد؟ آیا احساس میکنید که دیگر خودتان را دوست ندارید؟»
اِنگل میگوید: «بسیاری از افراد از صحبت با اعضای خانواده و دوستانشان خودداری میکنند، زیرا تصور میکنند که این کار نوعی خیانت به رابطه است. اما صحبت کردن درباره این مسائل با دوستان نزدیک و اعضای خانواده ضروری است. این گاهی تنها راه برای حفظ سلامت روانتان است.»
دیدگاه تان را بنویسید