ارسال به دیگران پرینت

این دیپلمات کهنه‌کار برجام را گروگان برنامه موشکی ایران نمی‌کند

کارشناس مسائل بین الملل در گفتگویی به بررسی دلایل انتصاب رابرت مالی به عنوان نماینده آمریکا در امور ایران و عصبانیت جریان ایران ستیز از این اتفاق پرداخت.

این دیپلمات کهنه‌کار برجام را گروگان برنامه موشکی ایران نمی‌کند

کارشناس مسائل بین الملل در گفتگویی به بررسی دلایل انتصاب رابرت مالی به عنوان نماینده آمریکا در امور ایران و عصبانیت جریان ایران ستیز از این اتفاق پرداخت.

رضا نصری حقوقدان بین الملل و کارشناس سیاست خارجی در خصوص انتصاب رابرت مالی و اعتراض جریان ایران ستیز در این باره گفت: جدا از سوابق کاری و خانوادگی او - که به نوع خود در ساختار سیاسی آمریکا استثنائی است - رابرت مالی در مورد ایران یک رویکرد واقع‌بینانه و معتدلی دارد که موجب عصبانیت جریان ایران ستیز شده است. اول اینکه رابرت مالی معتقد است دولت بایدن نباید از آنچه جریان ایران‌ستیز «دستاورد فشار حداکثری» می‌خواند به مثابه «اهرم» مذاکراتی علیه ایران استفاده کند. او در مصاحبه‌های خود همواره تاکید کرده اگر تحریم‌های ترامپ کارکرد «اهرم» داشت، خود ترامپ می‌توانست از آن برای کسب امتیاز بیش‌تر از ایران بهره‌برداری کند! در نتیجه، حضور او در صحنهٔ تصمیم‌سازی، در عمل گفتمان «از دستاوردهای ترامپ استفاده کنید» را - که امثال تام کاتن به آن قائل هستند - به حاشیه می‌راند. از سوی دیگر، او استدلال می‌کند که دوران ترامپ ثابت کرده آمریکا همواره قادر است فشارهای سنگینی به صورت یکجانبه علیه کشورها اِعمال کند و معتقد است علم به این حقیقت خود «اهرمی» است که برای مذاکره‌ کفایت می‌کند! یعنی حفظ تحریم‌های کنونی را برای حفظ فشار به ایران لازم نمی‌داند و به نظر او صرف اینکه ایران بداند آمریکا همواره قادر به بازگرداندن تحریم‌هاست، خود یک اهرم موثر روانی است. نکته مهم دیگر اینکه رابرت مالی معتقد است مذاکره بر سر موضوع «فعالیت‌های موشکی» و سیاست‌های منطقه‌ای ایران - که ورد زبان مقامات دولت ترامپ بود - نمی‌تواند بدون پرداختن به مقولهٔ وسیع‌تر و پیچیده‌ترِ «ساختار امنیتی منطقه» انجام پذیرد.

این کارشناس افزود: به عبارت دیگر، او باور دارد موضوع موشکی و سیاست منطقه‌ای ایران مستقیم به مقوله پیچیده «توازن قدرت» در منطقه گره خورده است و از این رو موضوعی نیست که بشود در زمان کوتاهی حل‌وفصل کرد. او حتی در جایی می‌گوید حل مسئلهٔ سیاست‌های منطقه‌ای ایران و «توازن قدرت» در منطقه موضوعی نیست که بشود در دور اول ریاست‌جمهوری بایدن میسر باشد! به همین خاطر، او گروگان گرفتن برجام در ازای حل مسائل منطقه را واقع‌بینانه و به مصلحت نمی‌داند.

نصری تصریح کرد: سوم اینکه نگاه رابرت مالی به مذاکره به مراتب متوازن‌تر و واقع‌بینانه‌تر از اسلاف اوست. او حتی در جایی می‌گوید اگر آمریکا بخواهد موضوعِ «بندهای غروب در برجام» را مطرح کند، باید حاضر باشد در ازای آن، مطالبات و شروط ایران - از جمله رفع تحریم‌های اولیه - را نیز مورد بررسی قرار دهد! یعنی باور دارد آمریکا نمی‌تواند بدون دادن امتیازهای قابل‌ ملاحظه، امتیازهای مهمی از ایران مطالبه کند. طبیعتاً این رویکرد با رویکرد امثال مایک پوموئو و برایان هوک که «شروط دوازده‌گانه» به ایران «ابلاغ» می‌کردند بدون اینکه عاملیتی برای ایران قائل باشند بسیار متفاوت است.

 

وی در پایان گفت: سوابق خانوادگی او،‌ سوابق کاری او در پروندهٔ اسرائیل و فلسطین و همچنین مواضع اخیرش در مورد جایگاه اسرائیل و عربستان سعودی در پرونده ایران نیز به نوع خود در صحنهٔ سیاسی آمریکا منحصربه‌فرد است. او اخیراً در یک نشست تخصصی گفته بود اسرائیل و عربستان سعودی در این دوراهی قرار گرفته‌اند که باید تصمیم بگیرند می‌خواهند با دولت بایدن در پرونده برجام همراهی کنند یا اینکه فضا را برای بایدن «مسموم» سازند! در صحنهٔ سیاسی آمریکا این نوع نگاه و بیان - به ویژه در مورد اسرائیل - کم‌تر دیده می‌شود و به همین‌ خاطر هم احتمال انتصاب او بسیاری از لابی‌های تندروی طرفدار این دو رژیم را نگران کرده است.

 

به این خبر امتیاز دهید:
بر اساس رای ۰ نفر از بازدیدکنندگان
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه