۵۵آنلاین :
اين در حالي است که محدوديتهاي مالي باعث شده تا همه استانها در فهرست بارورسازي قرار نگيرند چون هزينه اين کار سرسامآور است؛ طبق برآوردها هزينه هر پرواز يکميليارد و يکصدميليون ريال تخمين زده شده است. علت هزينهبر بودن اين پروازها کرايه هواپيما، ميزان سوخت مصرفي و هزينه خريد مواد بارورکننده ابر است. از طرفي تعداد اين هواپيماها نيز محدود است و نميتوان براي هر استاني از آنها استفاده کرد، اما باروري ابرها باعث تشديد بارندگي ميشود و ميزان بارش را 10 تا 15درصد افزايش ميدهد. اين بارش بيشک حجم آلودگي را کم ميکند، اما نکتهاي که مهم است، اين است که هدف اصلي از باروري ابرها، صرفا از بين بردن آلودگي نيست.همانطور که رئيس پيشين مرکز ملي تحقيقات و مطالعات باروري ابرها به «آرمان ملي» ميگويد: تنها در ايران دو هواپيما مخصوص اين کار وجود دارد که هر دو مجهز به تجهيزات باروري ابرها هستند. بحث بارور کردن ابرها با بارش و آلودگي هوا متفاوت است. اگر سامانه مناسب باران باشد، عمليات بارورسازي صورت ميگيرد. زماني که ابري وجود نداشته باشد، چطور ميتوان بارورسازي و بارندگي را به وجود آورد؟ اگر سامانه مساعد بارندگي وجود داشته باشد، با باروري ابرها ميتوان بارش را تشديد کرد و از ميزان آلودگي هوا کاست، اما زماني که سامانه مساعد بارش در منطقه نداشته باشد چگونه ميتوانيم بارشي را خلق يا تشديد کنيم؟ در اصطلاح عام داريم که مردم ميگويند آسمان ابري نيست تا باران ببارد، همين حالت عام در مورد باروري صدق ميکند. اين يعني به عبارت بهتر يا به زبان ساده اگر ابر باشد، باروري هم هست.محمد مهدي جواديانزاده ادامه ميدهد: در سراسر جهان ابرها با سه هدف بارور ميشوند؛ افزايش بارندگي، جلوگيري از ريزش تگرگ و از بين بردن مه. در هيچجاي دنيا براي از بين بردن و رفع آلودگي هوا از بارورسازي ابرها استفاده نميکنند. افزايش بارندگي باعث تلطيف هوا، افزايش منابع آب و همچنين از بين رفتن خشکسالي ميشود. با اين حال مشخص است که رفع آلودگي هوا بهعنوان هدف دوم مطرح است، چون هر چند تاثير بارورسازي ابرها در کاهش آلودگي مستقيم نيست اما نقش بسزايي در کاهش يا از بين رفتن آن دارد.
تاثيرات بارش بر خشکسالي
کشور به خاطر خشکسالي و مصرف منابع آبي دچار بحران شده است، حتي استانهايي مانند آذربايجان شرقي و غربي که بارش بارندگي مناسبي دارند، با مشکلات خشکسالي دست و پنجه نرم ميکنند. خشک شدن درياچه اروميه مهر تائيدي بر اين بحران زيستمحيطي است. به اين ترتيب هر چند بارندگي تاثير مستقيمي بر کاهش آلودگي هوا نداشته باشد، اما هرچه باران بيشتر باشد خاک نيز مرغوبتر و مرطوبتر است، هرچه باران بيشتر ببارد، گرد و خاک کمتر است، هرچه آب بيشتر باشد غبار کمتري در هوا پراکنده ميشود. به همين دليل هر زمان که سامانه بارش وجود داشته باشد، هواپيماها هم آماده باروري ميشوند.
شايعههاي دروغ
بيشک اجراي هر طرحي پيامدها و شايعاتي را به همراه دارد. شايعاتي که با گذشت زمان رنگ واقعيت به خود ميگيرند و بحثهاي جنجالي را به وجود ميآورند. بارورسازي ابرها نيز از اين امر مستثنا نبود و يکي از شايعاتي را که سر زبانها انداخت اين بود که ابرهاي بارور شده باعث بارشهاي ويرانگر در کشورهاي همسايه ميشوند. رئيس مرکز ملي تحقيقات و مطالعات باروري ابرها درخصوص صحت و سقم اين قضيه ميگويد: اين شايعه مبتني بر بحث غلطي است که به هيچوجه امکانپذير نيست. سامانههايي که در آسمان وجود دارند بهطور متوسط 40 کيلومتر در ساعت سرعت دارند. زماني که خيلي سرعت بگيرند سرعتشان به 80 کيلومتر در ساعت هم ميرسد. در توفان خردادماه که ويرانگري زيادي به وجود آورد، سرعت لايههاي بالاي جوي 52 کيلومتر در ساعت بود. در حالي که سطح زمين توفاني برپا بود که خسارت زيادي را به وجود آورد. لايههاي بالاي جو سرعت متعادلي دارند. از طرفي موادي که براي باروري استفاده ميکنيم نيم تا يک ساعت اثرگذاري دارند. اگر ما حداکثر زمان را که يک ساعت است با حداکثر سرعت که 80 کيلومتر است در نظر بگيريم، در يک ساعت که بارش آغاز ميشود، تنها يک ابر ميتواند 80 کيلومتر مسافت طي کند. درحالي که کشورهاي همسايه فاصله چندهزار کيلومتري با ابرها دارند. از طرفي سنسورهاي روي هواپيما هر لحظه سرعت و جهت سامانهها را نشان ميدهد و ما باتوجه به نقطه هدف، باروري را آغاز ميکنيم.
نجات ايران از خشكي
يک فعال محيط زيست در رابطه با تاثير بارورسازي ابرها بر روند خشکسالي و آلودگي هوا ميگويد: ايران ابرهاي زيادي دارد و اگر تمامي اين ابرها بارور شوند، ايراني که از خشکي رنج ميبرد نجات پيدا ميکند. با افزايش باران، درياچه اروميه و ساير تالابها پر آب ميشوند. در نتيجه حيوانات و پرندگان به تالابها بازميگردند. از طرفي زراعت و کشت و کار هم رونق ميگيرد. اسماعيل کهرم خاطرنشان ميکند: زماني که بارندگي زياد باشد و زمين آماده کشت؛ درنتيجه کشاورزي رونق ميگيرد و زمينهايي که خشک و لم يزرع افتاده بودند، سر سبز ميشوند. با کاشت روي زمينها، از بلند شدن خاک آنها جلوگيري ميشود و محصولات اين اجازه را نميدهند که باد، خاک را به هوا بلند کند. خاکي که يکي از دلايل آلودگي هوا به شمار ميآيد. ايران سرزميني است که روي کمربند خشک و نيمه خشک قرار گرفته است، با بارور کردن اين ابرها سبزي و خرمي به زمين بازميگردد. وي در پاسخ به اين سوال که رابطه اين موضوع با آلودگيهاي شهري چطور ميتواند باشد، ميگويد: خاک و غبار، بخشي از آلودگيهاي شهري است. در کنار آن ازدياد جمعيت و افزايش رفت و آمدهاي شهرنشينها آلودگي را چند برابر کرده است. زماني که سرسبزي به زمين برميگردد، به اين ترتيب جمعيت شهرها کاهش مييابد و با کم شدن اين جمعيت به تناسب آلودگي صوتي و هوايي کمتر توليد ميشود. ما در کشور بارندگي زيادي نداريم اما اين بارور کردنهاي باعث ميشود که ميزان بارندگي افزايش يابد و زمين که در مرز نابودي است نجات پيدا کند و حيات وحش نيز زنده شود.
منبع : آرمان ملی
دیدگاه تان را بنویسید