ارسال به دیگران پرینت

هیات رئیسه جدید مجلس چند رنگ است؟

مجلس یازدهم چهارشنبه هفته گذشته آغاز به‌کار کرد و قرار بود یکشنبه پیش‌رو برای تعیین‌تکلیف کرسی ریاست، نواب، دبیران و نظار هیات رییسه تصمیم‌گیری کند اما آتش تندِ اصولگرایانی که حالا بعد از 4 سال دوری از «خانه ملت»، دوباره اکثریت کرسی‌های «بهارستان» را تصاحب کرده‌اند.

هیات رئیسه جدید مجلس چند رنگ است؟

مجلس یازدهم چهارشنبه هفته گذشته آغاز به‌کار کرد و قرار بود یکشنبه پیش‌رو برای تعیین‌تکلیف کرسی ریاست، نواب، دبیران و نظار هیات رییسه تصمیم‌گیری کند اما آتش تندِ اصولگرایانی که حالا بعد از 4 سال دوری از «خانه ملت»، دوباره اکثریت کرسی‌های «بهارستان» را تصاحب کرده‌اند.

باعث شد آنها ابتدا در فراکسیون اکثریت دوره یازدهم - موسوم به فراکسیون مردمی جبهه انقلاب اسلامی- و سپس در صحن علنی جلسه افتتاحیه دوره یازدهم مجلس، تصمیم بگیرند هفته تمام نشده، آن‌چه را از ماه‌های پایانی سال گذشته و حتی پیش از برگزاری انتخابات مجلس یازدهم قابل پیش‌بینی بود، جامه عمل پوشانده و کرسی ریاست را تقدیم قالیباف کردند و دیگر کرسی‌های هیات‌رییسه را هم به 11 مردِ اصولگرای دیگر سپردند تا چنان‌که این روزها بارها از آنها شنیده‌ایم، مجلسی «قوی و انقلابی» را با هیات‌رییسه‌ای «کاردان و جهادی» آغاز کنند؛ امیرحسین قاضی‌زاده هاشمی، علی نیکزاد، سید ناصر موسوی لارگانی، احمد امیرآبادی فراهانی، حسینعلی حاجی دلیگانی، روح‌الله متفکرآزاد، علی کریمی فیروزجایی، سیدمحسن دهنوی، محمدحسین فرهنگی، علیرضا سلیمی و محسن پیرهادی.

فهرستی تماماً مردانه که بنابر آن، 2 نفر نخست یعنی قاضی‌زاده هاشمی و نیکزاد نایب‌رییس اول و دوم مجلس خواهند بود، 6 نفر بعد که موسوی لارگانی، امیرآبادی فراهانی، حاجی دلیگانی، متفکرآزاد، کریمی فیروزجایی و دهنوی باشند، دبیران هیات رییسه این مجلس و 3 نفر آخر یعنی فرهنگی، سلیمی و پیرهادی نیز 3 ناظر هیات رییسه مجلس یازدهم را تشکیل می‌دهد؛ البته تا یک سال آینده و پایان اجلاسیه نخست.

کثرت در وحدت

12 عضو هیات رییسه مجلس یازدهم البته همانند بدنه و صحن این مجلس، نسبتا یکدست و کاملا اصولگراست. به بیان دقیق‌تر به جز اقلیتی حدودا 50نفره که سه‌چهارم تا چهارپنجمش در اختیار مستقلین و میانه‌روها و باقی کرسی‌هایش هم در دست اصلاح‌طلبانِ معتدل و میانه‌روست، می‌توان اکثریت مطلق مجلس یازدهم را یکپارچه از آن اصولگرایان دانست اما واقعیت این است که صحن یکپارچه اصولگرای مجلس یازدهم شبیه به عکس‌ها و تصاویر هوایی که تنها از نقطه دید بالا سطحی صاف و یکدست به نظر می‌آید و اگر با لنز تله به همان منظره خیره شویم یا فاصله‌مان را با آن منظره صاف کاهش دهیم، با پستی و بلندی و فراز و فرودهای فراوان مواجه می‌شویم، از نزدیک چندان هم یکدست و یکپارچه نیست.

این وضعیت نه‌تنها در وضعیت کلی صحن و بدنه مجلس یازدهم حتی میان همین 12 نفر که از ظهر پنجشنبه‌ای که گذشت تا یک سال آینده، هیات رییسه «خانه ملت» را تشکیل خواهند داد، قابل رویت است. 12 نفری که البته همه اصولگرایند و اغلب ازجمله اصولگرایان تندرو اما وقتی لنز دوربین‌مان را کمی زوم کنیم، می‌بینیم که بعضا چنان با یکدیگر اختلاف‌نظر دارند که شاید فاصله‌شان با یکدیگر کمتر از دوری و نزدیکی‌شان با اصلاح‌طلبان و رقبای سنتی‌شان نباشد.

یکی قالیباف است، یکی قالیباف‌چی یا به اصطلاح خود قالیبافی‌ها، «نواصولگرا»، یکی سنتی، آن یکی پایداری‌چی و دیگری احمدی‌نژادی. هرچند بعضی هم آنقدر در ادبیات سیاسی-رسانه‌ای مملکت ناشناسند که هنوز معلوم نیست به کدام طیف از جناح راست متمایلند یا قرار است متمایل شوند.

روسای دهه شصتی

از این جمع اما به جز محمدباقر قالیباف که دست‌کم سابقه و کارنامه‌اش نیاز به توضیح ندارد، شاید به جز 3، 4 نفر، باقی افراد یا در همین مجلس دهم حضور داشته‌اند و به این واسطه برای ناظران آشنایند یا در ادوار گذشته مجلس، نماینده بوده‌اند یا بیرون از پارلمان، سابقه کار سیاسی داشته‌اند و به این واسطه، می‌توان از خط و ربط سیاسی‌شان گفت. اما چندنفری هم هستند که به‌معنی دقیق کلمه، ناشناسند و حالا نه‌تنها در مقام نمایندگان مجلس، بلکه در جایگاه اعضای هیات رییسه پارلمان، به نحوی مدیران مجلس خواهند بود و همکاران قالیباف، در کار اداره جلسات علنی و غیرعلنی مجلس.

این میان وضعیت بررسی خط و ربط سیاسی و جناحی روح‌الله متفکر آزاد و سیدمحسن دهنوی که ازجمله دهه شصتی‌های مجلس یازدهم هستند، بیش از دیگران دشوار خواهد بود. منتخبانی که اولی از تبریز و دومی از پایتخت راهی «بهارستان» شده‌اند و شاید اگر همین چندماه پیش قرار بود مطلبی از آنها بنویسیم، باید سمت و عنوان‌شان را چیزی شبیه به عضو فلان بسیج دانشجویی یا بهمان تشکل جوانان اصولگرا درج می‌کردیم. متفکرآزاد که به عنوان منتخب سوم تبریز خود را به پارلمان رسانده و یک سال آینده در قامتِ یکی از 6 دبیر هیات رییسه، از سکوی مشرف به صحن، جلسات علنی را دنبال خواهد کرد، فارغ‌التحصیل رشته بیوشیمی است اما خود را به عنوان «فعال دیپلماسی بیداری اسلامی» معرفی کرده و به این اعتبار، احتمالا در جریان انتخاب کمیسیون تخصصی هم سعی خواهد کرد برای خود جایی میان کرسی‌های یکی از جذاب‌ترین کمیسیون‌های تخصصی پارلمان، یعنی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی باز کند. هرچند سابقه فعالیت دیپلماسی او هم چندان قابل‌توجه نیست و به جز حضور در کنفرانس آزادسازی قره‌باغ به عنوان یکی از نمایندگان جمهوری اسلامی، فعالیت خاصی نداشته است.

سابقه سیاسی سیدمحسن دهنوی هم چیزی شبیه به روح‌الله متفکرآزاد است. دانشجوی ایرانی دانشگاهی در امریکا که اگرچه به عنوان سیاستمدار چندان محل توجه کنشگران و ناظران سیاسی نبوده اما همین چندی پیش، ورودش به ایالات متحده که با هدف تحصیلی انجام شده بود، به سوژه بحث و کار سیاسیون و مطبوعات سیاسی بدل شد. زمانی که در بدو ورود با مخالفت دولت ایالات متحده برای اقامت در این کشور مواجه شد و در ادامه مشخص شد علت این مخالفت، عضویت دهنوی در بسیج دانشجویی به عنوان یکی از سازمان‌های زیرمجموعه سپاه پاسداران بوده است. همان زمان البته تصاویری از درگیری فیزیکی این دانشجوی پیشین دانشگاه شریف با دیگر دانشجویان این دانشگاه در فضای مجازی دست به دست شد.

بلندگوی «نواصولگرایی»

یکی دیگر از جوانان اصولگرایی که حالا نه‌تنها نماینده مجلس، بلکه عضوی از هیات رییسه پارلمان است، محسن پیرهادی است؛ نزدیک‌ترین چهره به محمدباقر قالیباف، آن‌هم نه فقط در جمع مردانه هیات رییسه، بلکه در میان تمامی منتخبان دوره یازدهم. مدیرمسوول روزنامه رسالت، هفته‌نامه «شهر امید» و پایگاه خبری «پارس‌نیوز»، عضو هیات رییسه چهارمین دوره شورای شهر تهران که برای آخرین نوبت به قالیباف برای شهرداری پایتخت رای داد و در آستانه انتخابات مجلس 98 هم همچون انتخابات شورای شهر 96، با لیستی به سرلیستی قالیباف به پیروزی رسید، دبیرکل جمعیت پیشرفت و عدالت ایران اسلامی است؛ تشکلی اصولگرا که قالیباف را در مقام پدرمعنوی خود می‌شناسد و وقتی قالیباف سعی داشت کلیدواژه «نواصولگرایان» را به ادبیات سیاسی-رسانه‌ای ایران اضافه کند، کار میدانی و رسانه‌ای بر دوش این تشکل اصولگرا و البته شخص محسن پیرهادی بود که با رسانه‌ها ارتباط بگیرد و تعبیر «نواصولگرایان» را در مطبوعات جا بیندازد.

یک دانشگاهی سنتی

چهارمین فرد نسبتا ناشناس هیات رییسه مجلس یازدهم، علی کریمی فیروزجایی است که البته حالا در شرایطی به عنوان یکی از اعضای کمترشناخته شده هیات رییسه مجلس یازدهم شناخته خواهد شد که 12 سال پیش برای نخستین‌بار زادگاهش را به مقصد «بهارستان» ترک کرد تا برای 4 سال در مجلس هشتم از بابلی‌ها نمایندگی کند. کریمی فیروزجایی البته این 12 سال دوری از «پارلمان» را چندان هم از سیاست دور نبوده. او در مقام دبیرکل جامعه اسلامی فرهنگیان ایران، عضوی از جبهه پیروان خط امام و رهبری، ازجمله مهم‌ترین نهادهای بالادستی جناح راست به حساب می‌آید. جبهه‌ای متشکل از 17 حزب و تشکل سیاسی اصولگرا که این چند سال گذشته، پس از درگذشت حبیب‌الله عسگراولادی، زیرنظر محمدرضا باهنر فعالیت می‌کند و به این اعتبار باید فیروزجایی را ازجمله اصولگرایان سنتی به حساب آورد. طیفی که شاید بیراه نباشد اگر بگوییم هم در فهرست‌های انتخاباتی جناح راست در مجلس یازدهم و هم حالا درون پارلمان، در جایگاه اقلیت نسبت به دیگر طیف‌های اصولگرایان قرار دارد.

مرد پشت‌پرده در هیات رییسه

بجز این 4 عضو کمتر شناخته شده هیات رییسه اجلاسیه نخست مجلس یازدهم اما شاید بیراه نباشد اگر بگوییم باقی اعضای این هیات، چهره‌های سرشناس و متنفذ در جریان اصولگرایی به حساب می‌آیند. اگر نواب رییس اجلاسیه نخست مجلس دهم را کنار بگذاریم، شاید بیراه نباشد اگر بگوییم سیدناصر موسوی لارگانی، احمد امیرآبادی فراهانی، حسینعلی حاجی‌دلیگانی، محمدحسین فرهنگی و علیرضا سلیمی سیاستمدارانی نسبتا هم‌وزن در فضای سیاسی کشور به شمار می‌روند.

هرچند امیرآبادی فراهانی که شاید تا یک دهه پیش کمتر ناظر سیاسی ایرانی قادر به تشخیص چهره‌اش بود، سری میان سرها پیدا کرده است. نماینده اصولگرای نزدیک به جبهه پایداری که 4 سال مجلس دهم همراه محمد دهقانی نقندر، نماینده وقت طرقبه و شاندیز -زادگاه قالیباف- و رییس ستاد انتخاباتی قالیباف در انتخابات 96 و البته عضو حقوقدان فعلی شورای نگهبان، آن‌چه در افواه به‌نام حمیدرضا حاجی‌بابایی بود، در خفا و پشت پرده برعهده داشت و به این اعتبار، عملا کار و بار اصولگرایان دوره دهم در فراکسیون نمایندگان ولایی -به‌ریاست حاجی‌بابایی- را تمشیت می‌کرد .

پیرمرد سخنگو

اگر امیرآبادی فراهانی را کنار بگذاریم، شاید بتوان محمدحسین فرهنگی را سرشناس‌ترین عضو هیات رییسه در میان دبیران و ناظران دانست. پیرمرد تبریزیِ نزدیک به اصولگرایان سنتی که اگرچه همفکران و هم‌طیفی‌هایش حالا میان دیگر طیف‌های اصولگرایان مجلس یازدهم، فاقد اکثریت و به‌نحوی در اقلیتند اما از آن‌جا که او نیز چندان با راه و رسم تندروترهای جناح راست، ناآشنا نیست، خوب می‌داند چطور گلیمش را از آب بیرون بکشد. شاهد این مدعا هم آنکه حالا این فرهنگی است که قرار است دست‌کم در اجلاسیه نخست مجلس یازدهم، سخنگوی هیات رییسه باشد؛ سیاستمداری محافظه‌کار که هم سابقه نمایندگی در کارنامه دارد و هم دست‌کم سابقه کاندیداتوری برای کرسی نایب‌رییسی پارلمان. حالا البته فرهنگی صرفا یکی از 3 ناظر هیات رییسه است اما بعید نیست در سال‌های بعد از او بیشتر بشنویم.

یک رییس پرکار

حسینعلی حاجی‌دلیگانی را شاید بتوان ازجمله پرکارترین نمایندگان دوره دهم مجلس -دست‌کم در میان اصولگرایان- به حساب آورد. اصولگرایی با دیدگاهی مشابه پایداری‌ها که البته همواره عضویتش در این جبهه را تکذیب کرده اما دیدگاه و نزدیکی‌اش به آنها را نه. نماینده شاهین‌شهر ِ استان اصفهان که دوره نهم مجلس هم میان دو فراکسیون اصولگرای «رهروان ولایت» به ریاست کاظم جلالی و حضور بزرگانی چون علی لاریجانی، محمدرضا باهنر و محمدحسن ابوترابی‌فرد و «اصولگرایان» به ریاست غلامعلی حدادعادل و نقش‌آفرینی پشت‌پرده چهره‌هایی تندرو همچون مرتضی آقاتهرانی و علیرضا زاکانی، دومی را برگزید تا نشان دهد نه‌تنها اصولگراست، بلکه از آن اصولگرایانِ تند و تیزی است که در فضای سیاسی ایران، به پایداری‌ها معروفند.

روسای روحانی

اگر حاجی‌دلیگانی را نتوان عضو رسمی جبهه پایداری به‌شمار آورد اما علیرضا سلیمی، دیگر دبیر هیات رییسه مجلس یازدهم، ازجمله اعضای این تشکل اصولگراست. شیخ اصولگرایی که ازجمله مدیران حوزوی کشور به حساب می‌آید و شبیه به حاجی‌دلیگانی، سعی کرده تقریبا در تمامی جلسات علنی مجلس، حتی اگر شده یک بار، از میکروفنش چندکلامی بگوید. اتفاقی که ازقضا در جلسه انتخاب هیات رییسه مجلس یازدهم هم افتاد و جالب آنکه این‌بار از راه افتادن «توپخانه رسانه‌ای علیه مجلس یازدهم» سخن گفت. آن هم درحالی که هنوز حتی اعضای هیات رییسه در جایگاه‌شان مستقر نشده بودند. البته سلیمی، شیخ محلاتی پایداری‌ها، تنها روحانی عضو هیات رییسه دوره یازدهم نیست. چراکه سیدناصر موسوی لارگانی هم با دیدگاه سیاسی بسیار شبیه به سلیمی، در این هیات عضویت دارد.

پایداری‌ها اول، احمدی‌نژادی‌ها دوم

اگر کرسی ریاست را مهم‌ترین جایگاه مجلس بدانیم، احتمالا نواب رییس هم در مقام دوم اهمیت قرار می‌گیرند. کرسی‌هایی که اگرچه ماهیت خارجی ندارند و نواب از همان کرسی ریاست، مشغول کار می‌شوند اما جایگاهی موثر به‌ویژه در مناسبات سیاسی درون و بیرون صحن دارند. کرسی‌هایی که یکی به سیدامیرحسین قاضی‌زاده هاشمی، عضو جبهه پایداری رسیده و دیگری به علی نیکزاد، عضو کابینه محمود احمدی‌نژاد تا مشخص شود بیشترین میان طیف‌های رنگارنگ اصولگرایان دوره یازدهم، کدام گروه و تشکیلات دست بالا را دارد.

فراکسیون اکثریت و رییس‌الروسا

وقتی هنوز زنگ آغاز مجلس یازدهم به صدا درنیامده بود، به جز این 12 نفر و البته دو، سه گزینه دیگر که از آنها به عنوان نفرات اصلی و موثر و حتی گزینه‌های اصلی ریاست مجلس نام برده می‌شد، اسامی چند نفر دیگر هم مطرح بود. اصولگرایانی که بیراه نیست اگر بگوییم شاخص‌ترین‌شان علیرضا زاکانی بود و همچنین مرتضی آقاتهرانی، الیاس نادران و چند نفر دیگر. حالا اما نام هیچ‌کدام از آنها نه در میان 12 عضو هیات رییسه دیده شده، نه حتی میان کاندیداهای این کرسی‌های کلیدی. این میان به‌ویژه حرکت نامحسوس و چراغ خاموش یک‌نفر بیش از سایرین حائز اهمیت است و او، کسی نیست جز علیرضا زاکانی. سیاستمداری که هم نزدیک به پایداری‌هاست، هم قالیبافی‌ها و «نواصولگرایان»، هم رابطه‌ای خوب و حسنه با سنتی‌های جناح راست دارد و هم با احمدی‌نژادی‌ها چندان بیگانه نیست. کسی که حالا اگرچه نه رییس مجلس است، نه نایب‌رییس و نه حتی عضوی از هیات رییسه اما تحرکاتش نشان از آن دارد که احتمالا به عنوان رییس فراکسیون اکثریت، می‌خواهد رییس‌الروسا باشد.

منبع : روزنامه اعتماد
به این خبر امتیاز دهید:
بر اساس رای ۰ نفر از بازدیدکنندگان
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه