فیلم «تیتی» با فضای ملودرام جادویی، متفاوت با آثار اخیر سینمای ایران است
تیتی زنِ کولی است، که هم نامزدش و هم مردم، او را یک زن خُل و چِل میدانند، ولی او مهربان، قدرتمند و دارای اخلاقی بچهگانهایست، که نشان از معصومیت اوست و تنها به دنبال کمک به بشریت است.
تیتی، حکایت تفاوت دنیای آدمهای صاف و صادق با برخی از آدمهایی با دنیای پیچیده و منفعتطلب است.
«الناز شاکردوست»، که با توجه به فیلمها و بازیهای بینظیر اخیرش، نشان میدهد از فضای بازیگری قبلی خود دور شده و به پختگی و گزیدهکاری رسیده، در قالب یک زن بااقتدار شمالی رفتار میکند و به خوبی سختکوشی زنانِ شمالی را نشان میدهد. نامزد او، ضدقهرمان داستان، با بازی «هوتن شکیبا» سکانسهای بینظیری از یک آدم شکستخوردهای که نمیخواهد این موضوع را باور کند، به نمایش گذاشته است. در واقع او معتادی است که از تیتی برای درآمدزایی خود استفاده میکند. شخصیت «هوتن شکیبا» در فیلم با اینکه درست اجرا شده اما نمیتواند ما را با خودش همراه کند.
از طرف دیگر شخصیت ابراهیم با بازی «پارسا پیروزفر»، دانشمندی با شالگردن و کت بلندش، که تمام فکرش فرمولها و مسائل فیزیک بوده و از زندگی و خانوادهاش غافل شده، یک شخصیت آکادمیک منظم و خوشلباس است و هیچ جزییات دیگری از او در داستان وجود ندارد.
وجود یک مثلث عشقی میان ابراهیم، تیتی و امیرساسان، با سه شخصیت متضاد از یکدیگر، رابطه عجیبی ساخته است.
«آیدا پناهنده» با خلق دقیق شخصیتها، جذابیت فیلنامهاش را چندین برابر کرده است، فیلم تنها یک شخصیت زن دارد، که خود به تنهایی تمام حس و حال فیلم را به دوش میکشد. میتوان تنها نقطه ضعف آن را با توجه به فیلمبرداری در روستاهای شمالی کشور، لهجه ای دانست که به خوبی نشان داده نشده است.
«آیدا پناهنده» نیازی به شلوغ کردن کاراکترهای مختلف در فیلم نداشته و با نمایش لایههای درونی انسانها با دنیاهای مختلف، به راحتی حرف خودش را زده است.
فیلم عجلهای برای انتقال پیام ندارد، و به دور از شعاری بودن دیالوگها و حرفهای کلیشهای مسیر خود را ادامه میدهد. تاکید فیلمساز بر مهر و محبت خالص و بیمحاسبه است، و فاقد هرگونه نگاه جنسیتگرانه، انسانهایی را حکایت میکند که درگیر سیاهچالههای بیاهمیت شدهاند.
ایراد اساسی فیلم تیتی را میتوان سردرگمی کارگردان در به تصویر کشیدن مفاهیم فیلم و کلوزآپهای متعدد و حتی قابهایی که در خدمت داستان نیست، دانست. برخلاف آن از صداگذاری و نوای موسیقی فیلم، استفاده از صدای طبیعت و موسیقی محلی برای انتقال حس و حال رومانتیک فیلم به کار گرفته شده است، را نمیتوان به راحتی گذشت، که به خوبی باعث تحکیم فیلم شده است.
سومین فیلم آیدا پناهنده بعد از «ناهید» با بازی ساره بیات و «اسرافیل» با بازی هدیه تهرانی کاملترین اثر در کارگردانی و فیلمنامه و هماهنگی جزئیات در کارنامهی اوست. با سهگانهی زنانهی آیدا پناهنده حالا او یکی از فیلمسازان مؤثر در ساخت فیلمهای زنانه در سینمای ایران است.
مرتضی روشندلزاده
دیدگاه تان را بنویسید