شرق- روسیه سال 2020 را با ابهامها و تردیدهای بسیاری آغاز کرد. «ولادیمیر پوتین»، رئیسجمهوری روسیه که دو دهه است قدرت را در کرمین در دست دارد، برای ثبت طولانیترین دوره حضور در رأس قدرت پس از «جوزف استالین» با محدودیتهای قانون اساسی روبهرو بود. رئیسجمهور اقتدارگرای روسیه ابتدا در ماه ژانویه یک بازرس مالیاتی نهچندان شناختهشده را بهعنوان نخستوزیر معرفی کرد تا هرگونه تهدید سیاسی را از اطراف خود دور کند. سپس در ماه جولای و در میانه بحران شیوع کرونا، همهپرسی تغییر قانون اساسی و کسب مجوز حضور پوتین در قدرت برای دو دوره دیگر برگزار شد و نتیجه آن هم تضمین حضور او در سمت ریاستجمهوری بود.
براساساین یک اصلاحیه بحثبرانگیز قانون اساسی مورد تأیید قرار گرفت و پوتین اجازه یافت تا سال 2036 در قدرت باقی بماند. پس از آن و در اوایل ماه دسامبر، رئیسجمهوری روسیه قانونی را برای افزایش مصونیت رؤسای جمهور سابق از پیگرد قانونی امضا کرد و به رهبران سابق کرملین اجازه داد که با پایان حضورشان در قدرت، سمت سناتور مادامالعمر در پارلمان روسیه را در اختیار داشته باشند.
اما ماهها اعتراض در شهر «خاباروفسک» در شرق روسیه نشان داد که در خانه همه چیز چندان هم روبهراه نیست. واکنش پوتین و اطرافیانش به مخالفتها اینگونه بود: مسمومکردن «الکسی ناوالنی» رقیب سرشناس پوتین با عامل عصبی.
در خارج از مرزها، مزدوران روسی در لیبی جنگیدند و در افغانستان هم گزارشهایی از پرداخت پاداش روسیه به طالبان بهازای کشتن هر نظامی آمریکایی منتشر شد. در روزهای اخیر هم که گستردهترین عملیات هک و جاسوسی در ایالات متحده افشا شد و مطابق انتظار، روسیه و پوتین متهم ردیف اول هستند. «جو بایدن»، رئیسجمهوری منتخب ایالات متحده، با آغاز ریاستجمهوری خود در ژانویه 2021 نگرانیهای زیادی پیشرو دارد. همهگیری ویروس کرونا، اقتصاد تضعیفشده و یک جامعه بهشدت دوقطبی تنها بخشی از چالشهای بایدن است. او هم مانند 9 رئیسجمهور قبل از خود باید روسیه را در صدر چالشهای سیاست خارجی خود قرار دهد.
نگرانی کرملین
پوتین مقدمات سرکوب منتقدان خود در سال 2021 را هم فراهم کرده است و در همین راستا بهتازگی از محدودیتهای بیشتر در اینترنت حمایت و برگزاری اعتراضات سیاسی را دشوارتر کرد. بهتازگی قانونگذاران روسی لایحهای را تأیید کردند که براساسآن، افراد و گروههایی که فعالیت سیاسی میکنند و از خارج از کشور کمک مالی دریافت میکنند، بهعنوان «مأمور خارجی» شناسایی شوند و محدودیتهای بیشتری علیه آنها اعمال شود. «آندره کولسنیکوف»، کارشناس تحولات روسیه در بنیاد کارنگی، میگوید: «پوتین با این اقدامات کار روسها را برای پیشبینی اقداماتش در پایان دوره فعلی ریاستجمهوری خود در سال 2024 راحت کرد. او به چیزی جز سرکوب مخالفان و محکمترکردن پایههای قدرت خود فکر نمیکند.
پوتین در حالی قدم در سال 2021 میگذارد که بهعنوان یک خودکامه، آماده منزویکردن بیشتر روسیه است. هرچقدر چالشهای بیشتری برای رژیم او به وجود آید، سختگیرتر خواهد شد. پوتین تاکنون هیچ نشانهای از ایجاد آزادی و گشایشی حتی به صورت سمبلیک در داخل روسیه از خود نشان نداده است.
«تاتیانا استانوویا»، بنیانگذار یک شرکت تجزیه و تحلیل سیاسی مستقل، به «والاستریتژورنال» میگوید: «تصویب تغییرات در قانون اساسی مربوط به سالهای 1990 در ماه جولای، روزی مهم در سال 2020 برای رئیسجمهور روسیه بود. رأی مثبت مردم، این اعتقاد را که پوتین از حمایت مردمی برای گسترش قدرت خود برخوردار است، تقویت کرد. بااینحال نظرسنجیها نشان میدهد که مردم چندان هم برای تثبیت قدرت پوتین شور و اشتیاق نشان نمیدهند؛ اما او سرانجام میتواند رؤیای خود را برای ایجاد رژیم واقعی پوتین با قانون اساسی و سیستم مدنظر خود تحقق بخشد».
اما آنچه در ماه جولای در خاباروفسک در خاور دور رخ داد، پوتین را بهشدت نگران میکند. دستگیری یک فرماندار منطقهای مشهور، به اعتراضهای گسترده مردم انجامید و این اعتراضها بهسرعت به ابراز نارضایتی از کاهش درآمد، خدمات عمومی نامناسب، مراقبتهای بهداشتی ضعیف در کشوری که یکی از بالاترین آمارهای مبتلایان به کرونا را دارد و در نهایت حکومت پوتین منجر شد. این اعتراضها در نهایت سرکوب شد؛ اما این خشم حاکی از تشدید اختلاف بین کرملین و طبقه متوسط روسیه بود. شکاف بین کرملین و جامعه در حال افزایش است و این را نمیتوان انکار کرد.
الکسی ناوالنی، برجستهترین چهره سیاسی مخالف حکومت پوتین، تلاش کرد تا از این خشم و سرخوردگی عمومی استفاده کند. او به تحقیقات درباره فساد دولت ادامه داد و به سازماندهی استراتژیهای انتخاباتی ضد کرملین پرداخت؛ اما در ماه آگوست در معرض ماده عصبی «نوویچوک»- مادهای که فقط مقامهای ارشد میتوانند به آن دسترسی داشته باشند- قرار گرفت و در بیمارستان بستری شد.
متهم ردیف اول در مسمومشدن ناوالنی، پوتین بود. او پیشازاین هم سابقه داشته که مخالفان خود را مسموم کرده باشد؛ اما کرملین مطابق معمول هرگونه نقشداشتن در ماجرای ناوالنی را رد کرد و بعد هم پوتین گفت که «اگر مأموران اطلاعاتی روسیه میخواستند ناوالنی را بکشند، قطعا زنده نمیماند». اتحادیه اروپا در واکنش به این ماجرا، تعدادی از نزدیکان پوتین را تحریم کرد.
«تاتیانا استانوویا» میگوید: «آنچه من میبینم، این است که رژیم پوتین هرگونه توانایی برای مصالحه و تحمل هرگونه انتقاد را از دست داده است. حکومت پوتین فاقد توانایی مقابله با خطرهای سیاسی به روشی صلحآمیز است. سرکوب و قلعوقمع تنها راهی است که میداند».
چشمانداز 2021
در سال آینده، کرملین میتواند اپوزیسیون روسیه یا گروهها و احزاب سیاسی را که فعلا از سوی دولت تحمل میشوند، با قدرت بیشتری سرکوب کند. تحلیلگران میگویند گروههای مخالف مانند گروهی که ناوالنی رهبری میکند، در آینده با شدت بیشتری سرکوب میشوند یا احتمالا کاملا از بین خواهند رفت. کرملین این گزارشها درباره سرکوب مخالفان را رد کرده و پوتین هم در مصاحبهای با آژانس دولتی تاس گفته بود که «وجود صداهای مخالف، امری ضروری است. همیشه و در هر کشوری، بخشی از جامعه وجود دارد که با رهبران کشور مخالف باشد و این بسیار خوب است که چنین افرادی وجود داشته باشند».
در صحنه جهانی امسال، پوتین به کمک «الکساندر لوکاشنکو»، رئیسجمهور بلاروس و آخرین دیکتاتور اروپا، رفت و فعلا توانست او را از سقوط نجات دهد. لوکاشنکو مدعی پیروزی در انتخابات جنجالی 9 آگوست بود؛ اما اعتراضهای گسترده و بیسابقه مردم و فشارها برای کنارهگیری لوکاشنکو به اندازهای افزایش یافت که پوتین وارد میدان شد و اعلام کرد که برای بقای همتای بلاروسی خود از کمکهای مالی و نظامی دریغ نخواهد کرد. پوتین همچنین در ماه نوامبر واسطه توافق صلح میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان بر سر منطقه مورد مناقشه قرهباغ شد. این توافقنامه موقعیت کرملین را بهعنوان یک بازیگر تأثیرگذار منطقهای تقویت و نفوذ مسکو را در ارمنستان و جمهوری آذربایجان تضمین میکند. روسیه پیشازاین علاوه بر مناسبات اقتصادی نزدیک، یک پایگاه نظامی هم در ارمنستان داشت. قرارداد صلح اخیر پای روسیه را به آذربایجان هم بیشتر باز میکند و برای اولین بار نیروهای روسی در این کشور مستقر میشوند. از طرف دیگر، روسیه که میگوید واکسنی مؤثر برای درمان ویروس کرونا به نام «اسپوتنیک 5» ساخته، میتواند با امضای قرارداد فروش این واکسن که هنوز هیچ مرجع معتبر بینالمللی آن را تأیید نکرده، نفوذ خود بر کشورهای پذیرنده، بهویژه در آمریکای جنوبی و خاورمیانه را افزایش دهد. سال آینده میتواند از برخی جنبهها سال جبران کمکهای پوتین باشد. پوتین میتواند از لوکاشنکو بخواهد تا به جبران حمایت از او در زمان بحران، دست از مخالفت با پیوستن به کشورهای در مدار روسیه بردارد و بیش از گذشته مطیع کرملین باشد.
دولتهای ارمنستان و جمهوری آذربایجان احترام بیشتری برای روسیه قائل خواهند بود؛ زیرا توقف جنگ و خونریزی در قفقاز جنوبی را مدیون شخص پوتین هستند؛ اما تنشهای امسال روسیه و پوتین با غرب، بهویژه با آمدن دولت بایدن در ایالات متحده، احتمالا ادامه خواهد داشت. افشاگریهای اخیر درباره حمله سایبری مشکوک روسیه به نهادهای فدرال در ایالات متحده که دستکم شش وزارتخانه را در بر میگیرد، روابط بین مسکو و واشنگتن را متشنجتر از قبل کرده است.
هواداران پوتین هم اعتقاد دارند که تضاد با غرب میتواند در داخل روسیه به نفع پوتین باشد. «سرگی مارکوف» یکی از همین حامیان پوتین است که مدیریت مؤسسه مطالعات سیاسی در مسکو را در اختیار دارد. او میگوید: «اگر پوتین رهبری بد برای روسیه بود، تا این اندازه مورد حمله و هجمه قرار نمیگرفت. هرچه دشمن بیشتر خشمگین شود، ما بیشتر اطمینان مییابیم که آیندهای روشنتر در انتظارمان است. برای پوتین، این حملات امری عادی است. این روندی طبیعی علیه یک رئیسجمهور موفق در روسیه است».
دیدگاه تان را بنویسید