ارسال به دیگران پرینت

زور تلویزیون‌ زیاد است!

رقابت‌های لیگ برتر فوتبال ایران در شرایطی قرار است از 16 آبان از سر گرفته شود که هنوز تکلیف بخش اصلی درآمدزایی باشگاه‌های ایرانی مشخص نیست؛ اگرچه در همه لیگ‌های معتبر و حرفه‌ای دنیا، حق پخش تلویزیونی قریب و بیش از نیمی از درآمد باشگاه‌ها در طول یک فصل را تشکیل می‌دهد، در ایران اما سناریو متفاوت که هیچ، رویه‌ای برعکس گرفته است؛ به‌جای آنکه صداوسیما به تیم‌ها، باشگاه‌ها و رشته‌های ورزشی که بازی‌های آن را پخش می‌کند پول بپردازد، مدیرعاملان ورزشی از این موضوع گلایه داشته‌اند که برای پخش بازی‌های تیمشان به صداوسیما پول هم داده‌اند!

زور تلویزیون‌ زیاد است!

رقابت‌های لیگ برتر فوتبال ایران در شرایطی قرار است از 16 آبان از سر گرفته شود که هنوز تکلیف بخش اصلی درآمدزایی باشگاه‌های ایرانی مشخص نیست؛ اگرچه در همه لیگ‌های معتبر و حرفه‌ای دنیا، حق پخش تلویزیونی قریب و بیش از نیمی از درآمد باشگاه‌ها در طول یک فصل را تشکیل می‌دهد، در ایران اما سناریو متفاوت که هیچ، رویه‌ای برعکس گرفته است؛ به‌جای آنکه صداوسیما به تیم‌ها، باشگاه‌ها و رشته‌های ورزشی که بازی‌های آن را پخش می‌کند پول بپردازد، مدیرعاملان ورزشی از این موضوع گلایه داشته‌اند که برای پخش بازی‌های تیمشان به صداوسیما پول هم داده‌اند!
‌با بررسی سیر اتفاقاتی که در ایران رخ می‌دهد این وارونگی هم نباید زیاد جای تعجب داشته باشد ولی از آنجا که سال‌هاست دخل و خرج تیم‌های فوتبال با هم نمی‌خواند و پرونده شکایت‌های مالی‌شان قطورتر هم شده، سروصدایشان بلند شده و اعتراضشان به صداوسیما را علنی‌تر عنوان کرده‌اند. البته که صدای بلندشان هم رعشه‌ای حتی ریز بر تن تلویزیون نینداخته و مسئولان صداوسیما با قدرت عجیب و بعضا با تکیه بر یکی دو بند قانونی، جلوی واریزی اندک به فوتبال را هم گرفته‌اند. البته این موضوع تا قبل از قانون جدیدی است که در مجلس به تصویب رسیده است؛ قانونی که هنوز هم ضمانت اجرائی برایش وجود ندارد چون تلویزیون در دو دهه اخیر در مواجهه با‌ حق پخش نشان داده زورش زیاد است و حاضر به خرج‌کردن یک ریال اضافی برای فوتبال تحت عنوان حق پخش نیست.
30 میلیارد برای اواخر دهه 80
رابطه فوتبال و تلویزیون برای گرفتن حق پخش در ایران هیچ وقت حسنه نبوده است؛ میانه‌های دهه 80 بود که کنفدراسیون فوتبال آسیا به این موضوع پی برد که تیم‌های ایرانی که قرار است در لیگ قهرمانان شرکت کنند چیزی به اسم حق پخش ندارند؛ آن زمان AFC به‌طور جدی باشگاه‌ها را تهدید کرد که اگر حق پخش نداشته باشند، مجوز حرفه‌ای که رأی به شرکت آنها را در لیگ قهرمانان آسیا می‌دهد، نخواهند گرفت. آن زمان و طبق ادعای یکی، دو مدیرعامل، قراردادی صوری بین فدراسیون و مسئولان صداوسیما تنظیم شد که نشان می‌داد تیم‌های ایرانی هم حق پخش می‌گیرند. کمی بعد اما آن موضوع هم برملا شد و بعدا فدراسیون فوتبال و تلویزیون مجبور شدند به‌طور رسمی قراردادی منعقد کنند تا تیم‌های ایرانی از لیگ قهرمانان کنار نروند. از سال 1387 قراردادی سه‌ساله به ارزش نزدیک به 30 میلیارد تومان بین فدراسیون فوتبال و صداوسیما منعقد شد تا تلویزیون به‌صورت اقساطی، پولی تحت عنوان حق پخش به فوتبال دهد. تلویزیون سال اول ۱۰، سال دوم ۱۱ و در فصل سوم هم ۱۳میلیاردو ۲۰۰ میلیون تومان پول پرداخت کرد. هزینه‌ای اندک که گفته می‌شد کفاف حداقل‌ترین هزینه‌های باشگاه‌ها را هم نمی‌دهد. صداوسیما قصد داشت در ادامه مسیر آن قرارداد را با همان شرایط به مدت سه سال دیگر تمدید کند که با مخالفت فوتبالی‌ها روبه‌رو شد. در روزهایی که فوتبالی‌ها می‌گفتند برای یک فصل دست‌کم باید 90 میلیارد تومان بگیرند قراردادی دیگر، این‌بار هم سه‌ساله و از قرار به ارزش 96 میلیارد تومان بسته شد؛ یعنی 30 میلیارد تومان به ازای هر فصل! خوش‌بینی فوتبالی‌ها به گونه‌ای بود که آنها تصور می‌کردند در ادامه مسیر می‌توانند دوباره رقم بیشتری از صداوسیما بگیرند. اگرچه همگان در جریان بودند که این هزینه‌ها فقط برای فرار از محرومیت تیم‌های ایرانی در لیگ قهرمانان آسیاست ولی به‌گونه‌ای جو روانی به وجود آمده بود که صداوسیما واقعا حق فوتبال را می‌دهد.
با پایان قرارداد سه‌ساله دوم، اختلافات بیش از پیش بروز کرد و این بار صداوسیما به معنای واقعی برای فوتبال و فدراسیون فوتبال قدرت‌نمایی کرد. در شرایطی که پیشنهاد فدراسیون فوتبال قراردادی به ارزش سالانه 160 میلیارد تومان بود، صداوسیما کلا قید مذاکره را زد و رفته‌رفته این خواسته را تحمیل کرد که تلویزیون دلیلی برای دادن حق پخش به فوتبال ندارد! در همان سال 93 که عنوان شده عربستانی‌ها قراردادی 10ساله به ارزش یک‌میلیارد دلار معادل سه‌تریلیون‌و 20 میلیارد تومان بسته بودند، صداوسیما به فوتبال آخرین پیشنهاد را داد و گفت می‌تواند به ازای یک فصل فقط 20 میلیارد تومان بپردازد! رقمی خنده‌دار که کاملا مشخص بود از سر لجبازی ارائه شده است. در نهایت کار بین فدراسیون فوتبال و تلویزیون بالا گرفت و همان موقع شایعه عدم ورود دوربین‌های صداوسیما به ورزشگاه‌ها مطرح شد. اگرچه تهدیدها راه به جایی نبرد ولی دیگر خبری از توافق هم نشد تا نارضایتی‌ها از قلدری تلویزیون برای فوتبال پابرجا باشد.
اقدامات عجیب علی کفاشیان
زور تلویزیون که همه‌جوره بر فوتبال و فدراسیونش چربید، مسئولان فدراسیون فوتبال را بر آن داشت تا خودشان دست به اقدامی تازه بزنند؛ علی کفاشیان، رئیس وقت فدراسیون فوتبال وعده داد با شرکت‌های خارجی برای فروش حق پخش وارد مذاکره می‌شود و مشتری پروپاقرصی دارد. او اندکی بعد «گوشمالی» (!) داده شد تا این پیشنهادش در نطفه خفه شود. سرانجام اما میانه‌های مهر ۱۳۹۴ درگیری فدراسیون و تلویزیون وارد بعد تازه‌تری شد. آن زمان علی کفاشیان، امتیاز حق پخش بازی‌های خارج از خانه تیم ملی را به کمپانی‌ای خارجی فروخت تا صداوسیما برای پخش بازی‌های ایران در مرحله انتخابی جام جهانی به مشکل بخورد و مجبور شود بازی‌ها را از شرکت ثالث بخرد! اگرچه اقدام کفاشیان در آن برهه جسورانه و به نفع فدراسیون قلمداد می‌شد ولی بعدها داستان عجیبی رقم خورد که هنوز هم به‌صورت معما پابرجاست؛ پولی که کفاشیان بابت فروش امتیاز حق پخش دیدارهای خارج از خانه ایران قرار بود به دست بیاورد، هرگز به حساب فدراسیون واریز نشد. بعدها کمیته اخلاق با محروم‌کردن یک‌ساله کفاشیان مشخص کرد در این بین، پول مذکور گم شده است! کفاشیان مدعی است در این مسیر گول خورده‌اند؛ رقم مد نظر هرگز به حسابشان واریز نشده است ولی کمیته اخلاق نظر دیگری داشت.
مجلس، آی‌پی‌تی‌وی و تهدید!
از سال 1394 به این طرف شرایط تغییر زیادی نکرده است؛ تلویزیون پایش را در یک کفش کرده و می‌گوید دادن حق پخش به فوتبال غیرقانونی است؛ آنها می‌گویند طبق قانون پرداخت هزینه از یک نهاد دولتی به نهادی دیگر تخلف محسوب می‌شود و این موضوع را پیش‌تر خود فدراسیونی‌ها تأیید کرده‌اند. فدراسیون‌نشین‌ها اما به حربه‌های مختلف می‌خواستند از صداوسیما پول حق پخش را بگیرند؛ آنها می‌گفتند انصاف نیست که صداوسیما میلیاردها تومان در ثانیه برای تبلیغات نزدیک به رقابت‌های فوتبالی به دست بیاورد ولی چیزی به فوتبال ندهد. آنها در این مسیر شکایت به مجلس بردند تا بتوانند دادشان را از صداوسیما بگیرند. دست آخر اما مجلسی‌ها با ریاست وقت لاریجانی، به فدراسیون فوتبال پیشنهاد دادند نامه‌ای به مجلس ارائه شود تا بودجه‌ای مجزا برای صداوسیما در نظر گرفته شود و آن بودجه بعدها به‌عنوان حق پخش در اختیار فوتبال قرار بگیرد. اگرچه فدراسیون فوتبال چنین نامه‌ای را به مجلس فرستاد، آن‌هم برای چند بار، ولی هرگز اتفاق تازه‌ای رخ نداد و تلویزیون دوباره پول فوتبال را نداد. فدراسیون در گام‌های بعدی دوباره سراغ پروژه تهدید رفت؛ این بار هم خبر رسید که دوربین‌های تلویزیون حق ورود به ورزشگاه‌ها را ندارند. این دفعه یکی، دو بازی پخش نشد ولی بعد دوباره سروکله دوربین‌های تلویزیونی پیدا شد. تلویزیون هم به‌جای اینکه به فکر پرداخت حداقل حق فوتبال باشد با ارائه گزارش‌های هدف‌دار به‌ویژه در برنامه 20:30، تلاش کرد فوتبال و مسئولانش را به سخره بگیرد.‌ نهایتا اما این دلخوری‌ها با نشست و میانجیگری واسطه‌ها به مسیر دیگری رسید؛ قرار شد این بار بستر آی‌پی‌تی‌وی شکل بگیرد و با بردن بازی‌ها روی این بستر، از کنار فروش اینترنتی رقابت‌ها، پول حق پخش به‌صورت عادلانه‌ای تخصیص پیدا کند. اگرچه این پیشنهاد برای آرام‌شدن تنش‌های موجود کافی بود ولی هرگز موضوع اجرائی نشد تا دوباره سر فوتبالی‌ها بی‌کلاه بماند.
وضعیت که ثابت ماند و فدراسیون فوتبال پی برد زورش به این سادگی‌ها به صداوسیما نمی‌رسد، دوباره حربه تهدید به میان آمد؛ این بار فدراسیون به‌طور جدی تهدید کرد که جلوی پخش بازی‌ها را می‌گیرد ولی این تهدید با اتفاقی بچه‌گانه از سوی تلویزیون پاسخ داده شد! ماجرا از این قرار بود که تلویزیون یکی، دو بازی فوتبال را پخش کرد ولی زاویه دوربین را به‌گونه‌ای تنظیم کرد تا تبلیغات کنار زمین، همان تبلیغات محیطی که فدارسیون فوتبال از آن درآمدزایی می‌کرد، در تصویر نباشد! موضوعی که می‌رفت تا هزینه سنگینی به فدراسیون فوتبال وارد کند!‌سرانجام فدراسیون فوتبال که پی برد به این سادگی‌ها نمی‌تواند تهدیدش را عملی کند، دوباره امیدوار به برگزاری نشست دوستانه بود به این امید که معضل بزرگش حل‌وفصل شود. در این بین البته نداشتن رئیس توانمند برای تصمیم‌گیری‌های پرقدرت هم یکی دیگر از معضلاتی بود که فوتبال را آزرده می‌کرد. مسئولان فدراسیون فوتبال، اوج کاری که از دستشان برآمد، این بود که از نمایندگان مجلسی که از وضعیت فوتبال گلایه می‌کردند می‌خواستند به‌جای انتقاد از ریاست فوتبال به مسئولان صداوسیما انتقاد کنند و داد فوتبال را از تلویزیون بگیرند. ‌این کش‌وقوس‌ها از آن زمان تاکنون ادامه داشت تا اینکه بالاخره اردیبهشت همین سال مجلسی‌ها از طرحی خبر دادند که قرار است فوتبال ذی‌نفع باشد؛ در آن زمان رحیم زارع، رئیس کمیته فوتبال مجلس با اشاره به تصویب قانون پرداخت حق پخش مسابقات ورزشی در چارچوب لایحه بودجه سال 99 گفت: «متأسفانه عدم پرداخت درآمد پخش زنده یکی از مهم‌ترین مشکلات فوتبال در کشور ما بود. در چارچوب حرفه‌ای‌ترشدن فوتبال ما ابتدا به دنبال حل‌وفصل این راهکار با تعامل و گفت‌وگو بودیم. در‌حال‌حاضر با تصویب این قانون، صداوسیما موظف به پرداخت مبلغ 30 درصد از درآمد حاصله از حق پخش رقابت‌های ورزشی به وزارت ورزش و جوانان جهت کمک به فدراسیون‌هاست و این قانون فقط منوط به فوتبال هم نیست». طبق این توافق فدراسیون فوتبال از دور خارج می‌شود و 30 درصد هزینه تبلیغاتی که از برنامه‌های ورزشی نصیب تلویزیون می‌شود، به وزارت ورزش اختصاص می‌یابد؛ دیگر این موضوع بر عهده وزارت ورزش است که چطور آن را تخصیص دهد.‌اگرچه این مورد علامت سؤالات بی‌شماری دارد ولی تجربه ثابت کرده تلویزیون به این سادگی‌ها حاضر نیست از درآمدهایش برای نهادهای دیگر خرج کند؛ مسئولان صداوسیما بدون پرداختن هزینه‌ای برای فوتبال از کم‌بودن بودجه‌شان گلایه می‌کنند و بعید است به این سادگی‌ها از این بودجه به زعم خودشان کم، هزینه‌ای را هم برای فوتبالی بدهند که دوباره به زعم خودشان هزینه‌ای غیرقانونی است.

 

به این خبر امتیاز دهید:
بر اساس رای ۰ نفر از بازدیدکنندگان
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه