۳ - مدیر تصفیه: به موجب ماده ۴۴۰ قانون تجارت دادگاهی که حکم ورشکستگی را صادر میکند در ضمن حکم یا منتهی طی پنج روز پس از صدور حکم، یک نفر را به سمت مدیریت تصفیه معین میکند. دادگاه در این انتخابات آزادی کامل دارد و میتواند مدیر تصفیه را از میان کارمندان دادگستری یا اشخاص دیگر که صلاحیت و توانایی انجام دادن امر تصفیه را دارند و با تاجر ورشکسته قرابت نسبی یا سببی تا درجه چهارم از هر طبقه ندارند یا جزو طلبکاران ورشکسته نیستند، انتخاب کند. به موجب ماده ۲ نظامنامه امور ورشکستگی قانون تجارت مصوب خرداد ۱۳۱۱ از عملیات مدیر تصفیه میتوان به عضو ناظر شکایت کرد. عضو ناظر باید طی سه روز به شکایت رسیدگی و تکلیف آن را معلوم کند. از تصمیم عضو ناظر میتوان به دادگاه شکایت کرد. عضو ناظر میتواند به موجب شکایت موجه تاجر ورشکسته یا طلبکاران یا به نظر خود تغییر مدیر تصفیه را از دادگاه بخواهد. در صورتی که عضو ناظر طی ۱۰ روز به شکایات رسیدگی نکند، شاکی میتواند به دادگاه مراجعه و دادگاه در وقت فوقالعاده گزارش عضو ناظر و توضیحات مدیر تصفیه را استماع کند و در موضوع تعویض مدیر تصفیه، رأی میدهد. این رای قابل اعتراض نیست. نتیجه اینکه دادگاه نمیتواند راسا مدیر تصفیه را تعویض کند. وظایف عمده مدیر تصفیه به موجب قانون تجارت عبارتند از:
* تقاضای مهر و موم اموال ورشکسته از عضو ناظر.
*فروش اشیایی که ممکن است قریبا ضایع شود یا کسر قیمت حاصل کند و اشیایی که نگاه داشتن آنها مفید نیست.
*به کار انداختن سرمایه تاجر ورشکسته با اجازه عضو ناظر.
*بررسی و تنظیم صورت دارایی به وسیله دفاتر و اسناد تاجر و سایر اطلاعاتی که به دست آورده است.
*تهیه و تنظیم صورت دارایی پس از تقاضای رفع توقیف.
*وصول مطالبات با نظارت عضو ناظر و فروش اثاث البیت و مالالتجاره تاجر با اجازه دادستان و نظارت عضو ناظر.
*اقدامات تامینی برای حفظ حقوق تاجر ورشکسته نسبت به مدیونین و نسبت به تمام دعاوی که هیات طلبکاران در آن ذینفع است، مدیر تصفیه با اجازه عضو ناظر میتواند دعوی را به صلح خاتمه دهد. اگرچه دعاوی مزبور راجع به اموال غیر منقول باشد در این مورد تاجر ورشکسته باید احضار شود. مدیر تصفیه در اجرای وظایف خود تابع نظامنامه امور ورشکستگی قانون تجارت است.
پینوشت:
۱- مطالب ستون بایستههای حقوق در بازرگانی شنبه هر هفته در صفحه ۵ چاپ میشود.
سلام من دانشجوی علمی کاربردی یک گچساران درستل 96 درمقطع کاردانی بودام یکی ازدرسها به نام اصول فقه نیومدام روی جلسه وغیبت بود دانشگاه خودش به دوازده دادشبها خوابم نمیبرد برای این نمره بی حقی