بازار سهام کشور معاملات روز سهشنبه را در فضایی متاثر از عرضههای اولیه پی گرفت. خبر عرضه سهام بزرگترین هلدینگ سرمایهگذاری کشور برای اولینبار در بازار سرمایه نهتنها فعالان سهام که سایر آحاد جامعه را به تکاپو برای مشارکت در این عرضه تاریخی انداخته است. انتشار گسترده اخبار پیرامون ارزشگذاری شستا در محافل غیربورسی موید این موضوع است. روز گذشته در چنین فضایی شاخص کل بورس تهران تحتفشار عمومی فروش و البته در سایه اختلال مجدد در سامانه مرکزی معاملات کار خود را پیش برد و با این حال، توانست در آخرین ساعت کار خود ضمن عبور از فشار اولیه فروش به رشد 3/ 0 درصد دست یابد و دوباره در کانال 626 هزار واحدی مستقر شود. البته دیروز بازار در آخرین ساعات معاملات تعادل روانی خود را بازیافت و سمت تقاضا بازهم برتری خود را به رخ فروشندگان کشید. اکنون بهنظر میرسد که بازار سهام تحت نفوذ دو نگاه خوشبینانه است. از یکطرف، به حمایتهای دولت و عدم افت قیمت سهام دل خوش کرده است و از سوی دیگر، امیدهای فراوانی به تداوم ورود خریداران مبتدی بسته است که هر دو نگاه میتواند دربردارنده ریسکهایی برای فعالان کنونی بازار باشد.
برگشتهای نیمه دوم تا کی تکرار میشوند؟
تقریبا از اواخر پاییز سال گذشته شاهد تحول ساختاری و شکلگیری الگوی جدید معاملاتی در بازار سرمایه بودهایم. اگر تلاطمهای مقطعی نظیر تنشهای سیاسی با آمریکا و ریزش بازار جهانی را در نظر نگیریم، بورس تهران در این دوره حدودا چهار ماهه با سرعت فزایندهای در ابعاد مختلف در حال رکوردشکنی بوده است. این رکوردشکنیهای پیدرپی علاوهبر سوختگیری از مساله تورم از افزایش میزان واقعی مشارکت در بازار هم سود برده است. در واقع، تحول ساختاری اخیر هم در نرخ رو به رشد صدور کدهای معاملاتی، هم در افزایش چشمگیر ارزش معاملات خرد، هم در میزان مشارکت در عرضهاولیهها و هم در شدت پولهای ورودی به بازار سهام قابل رصد و رهگیری است.
همزمان با این تحول ساختاری، الگوی جدیدی از معاملات در بورس تهران پدیدار شده و برآوردهای اصطلاحا بنیادی در مورد روند قیمتها را با شکست مواجه کرده است. این الگو غالبا بهصورت فشار فروش و افت موقت قیمتها در نیمه نخست معاملات آغاز شده و در نیمه دوم با تشکیل موجهای قدرتمند تقاضا در محدودههای اصلاحی قیمت همراه شده و عملا مجال ریزشهای جدی به شاخصهای سهام نداده است. در واقع، قیمتها طی این دوره به محض عقبنشینی با هجوم گسترده خریداران مواجه شده و در نیمههای دوم معاملات به سطوح بالاتر ارتقا یافتهاند. در این میان، شمار کثیری از فعالان قدیمی بازار هم با نگاه به سیل ورود پولهای جدید همچنان انگیزه خروج از بازار را ندارند و با نگاه تجربه اخیر به این باور رسیدهاند که تا وقتی که خریدار وجود دارد میتوان در بازار ماند. یعنی غالبا قیمتها را توجیهپذیر نمیدانند اما تن به سیلاب خروشان نقدینگی دادهاند و همراه با جریان عمومی شنا میکنند. در نتیجه، شاهد تداوم روند صعودی در ماههای اخیر و در عین حال، تحمل ریسک ریزش غافلگیرکننده سهام هستیم.
بهنظر میرسد جنس تغییرات روز گذشته هم شباهت معناداری با الگوی فوق دارد. در این روز، شاخص اصلی بورس تهران کار خود را در محدوده منفی آغاز و حتی افت بیش از یک درصدی را هم تجربه کرد، اما در ادامه جریان معاملات، خریداران با قدرت وارد میدان شدند و شاخص را به کمک نماد معاملاتی «فارس» از محدوده منفی نجات دادند. البته بدون بازگشایی نماد «فارس» هم میتوان الگوی برگشت قیمت از کف روزانه را مشاهده کرد. این برگشت هم در شاخص هموزن قابل ردیابی است و هم نحوه حرکت آخرین قیمتها نسبت به قیمتهای پایانی. در واقع، در پایان معاملات دیروز آخرین قیمت تعداد زیادتری از سهمها به محدوده مثبت بازگشت. همچنین، برچیده شدن صف فروش در تعداد زیادی از نمادها در کنار افزایش خریدها از سوی معاملهگران خرد در نیمه دوم معاملات هم موید تقویت این الگو در روز گذشته ارزیابی میشود.
سعی بورس برای کنار زدن شستا
بازار سهام از روز دوشنبه بهطور غیرمستقیم به استقبال عرضه شستا رفت. توقف رشد شتابان قیمتها و تشکیل صفهای طولانی فروش در سهام عرضهاولیههای اخیر (شگویا و تملت و زکوثر) نشان داد که مشارکتکنندگان مشغول نقد کردن داراییهای خود برای حضور در یکی از تاریخیترین عرضهاولیههای بازار سرمایه کشور هستند. خروج از این سهمها برای مشارکت در عرضهاولیههای پیش رو را میتوان براساس عمق مشارکت کدهای معاملاتی سنجید.
براساس گزارشهای شرکت سپردهگذاری مرکزی (سمات) سرعت صدور کدهای معاملاتی در سه ماه اخیر افزایش چشمگیری داشته است. بهطوری که طبق آمار منتشره توسط این شرکت در روز گذشته، تعداد ثبتنامکنندگان در سامانه سجام از ابتدای سال جدید تا روز دوشنبه 18 برابر از مدت مشابه سال قبل بیشتر بوده است. آمارها میگوید تعداد سهامداران تازهوارد، از ۶۸ هزار نفر به ۱۵۴ هزار نفر در بهمنماه و ۱۷۲ هزار نفر در اسفند ماه افزایش یافته است. همچنین طبق آمار رسمی در 25 روز نخست امسال هم تعداد 651 هزار و 959 نفر در سامانه سجام ثبتنام کردهاند. اما به رغم رشد فزاینده صدور کدهای معاملاتی، حدود 10 درصد کل کدهای بورسی در ماه بین یک تا 10 معامله دارند و در این بین، حدود 310 هزار نفر بهعنوان معاملهگر فعال با بیش از 20 معامله در ماه به فعالیت میپردازند. در واقع، این آمارها نشان میدهد که ورود کدهای بورسی نوعی استقبال آحاد جامعه از عرضههای اولیه هم بوده است.
پس طبیعی است که بخش عمده فعالان تازهوارد که عامل رشدهای رویایی بورس طی ماههای اخیر بودهاند از دو روز قبل به استقبال عرضه شستا بروند و مشغول تامین 7 هزار میلیارد تومان نقدینگی برای حضور در بزرگترین عرضهاولیه بازار سهام کشور باشند. بسیاری از فعالان بازار انتظار برای عرضه اولیه تاریخی در معاملات چهارشنبه را عاملی برای افزایش فشار فروش در معاملات دو روز گذشته میدانند. حال پرسش این است که آیا بازار سهام توان جذب شستا و عبور از این عرضه بزرگ را دارد یا به نقطه پایانی خود نزدیک شده و پس از شستا از رمق خواهد افتاد. این موضوع بهخصوص بهدلیل ابعاد بزرگ این عرضه و توان جذب نقدینگی بیشتر در جلسات معاملاتی ثانویه (از روز دوم حضور در بازار) بهطور جدی زیر ذرهبین اهالی سهام است و احتمال تعدیل روند را تقویت کرده است. از سوی دیگر، ورود بیرویه پولهای تازه و صدور فزاینده کدهای معاملاتی همچنان اطمینان بخشی از بازار درخصوص ادامه رشد را به خود جلب کرده است.
از ابتدای سال تا کنون بیش از 10 هزار میلیارد تومان پول از سوی سرمایهگذاران خرد وارد جریان معاملات سهام بورسی و فرابورسی (به استثنای بازار پایه) شده است و همچنان این حضور پیگیر به گواه نرخ صدور کدهای بورسی ادامه دارد. اما نکته مهمتری که در این میان، گمانهزنی درخصوص ادامه مسیر صعودی سهام را تقویت کرده به تلقی عموم فعالان بازار در مورد مواضع حمایتگرایانه سیاستگذار اقتصادی از بازار سرمایه بازمیگردد. آیا حمایت دولت رونق سهام را تضمین خواهد کرد؟ این سوالی است که بهنظر میرسد از سوی طیف گستردهای از بورسبازان جواب مثبت گرفته است و بهعنوان ضامن رونق بورس قلمداد میشود.
نسبت دولت با رونق بورس چیست؟
طی روزهای اخیر بحثی در میان اهالی بورس تهران در گرفته است که مواضع دولت در راستای حمایت از بازار سرمایه و رونق ادامهدار سهام است. در این میانه، برخی رشد شتابان قیمتها را نتیجه سیاستهای پشت پرده دولت برای افزایش شدید قیمتها و در نهایت عرضه سهام دولتی با قیمتی بالا و جذب حداکثری پول از بخش خصوصی میدانند. نحوه موضعگیری دولت در قبال بازار سهام طی ماههای اخیر هم تا حدودی این گمانهزنی را تقویت میکند. تلاش برای حمایت از بورس در قبال ریزشهای اخیر در بهمن و اسفند، کنارهگیری پرحاشیه رئیس سازمان بورس در هفته اخیر و نیاز مبرم دولت برای تامین کسری شدید بودجه به این تصور در بین اهالی بورس تهران دامن زده است. حال باید دید که چقدر این تصور ریشه در واقعیت دارد و چقدر ناشی از خوشبینی است.
کسی شک در این ندارد که دولت بزرگترین متقاضی در بخشهای مختلف اقتصاد ایران است. از این رو، هر گونه فعالیت از سوی دولت - در معنای عام کلمه - میتواند تاثیر شایانی بر قیمت بازارهای دارایی از جمله بازار سهام داشته باشد و مسیریابی قیمتها را دستخوش تغییر موقت کند. اما اتکای یکجانبه و خوشبینانه به حمایت و قدرت دولت در تعیین روند سهام و سایر بازارها بارها تجربه شده و بارها شکست خورده است. واقعیت این است که نیروهای تعیینکننده روند بازارها از دست دولتها خارج است و عوامل متعدد دیگری در این مسیر عاملیت و اثر دارند. نمونه اخیرش در بازار جهانی، توافق اوپک و همپیمانانش برای حمایت از قیمت نفت بود که عملا در سایه عدم قطعیتهای ناشی از شیوع کرونا بیاثر ماند. در واقع، حضور بزرگترین غولهای نفتی هم نتوانست نیروهای بازار را به عقب براند و قانون بازار را به قیمتها تحمیل کرد. بنابراین باید توجه داشت که وزندهی به نقش دولت میتواند ریسک بزرگی برای معاملهگران و بهخصوص اهالی تازهوارد در بر داشته باشد.
دیدگاه تان را بنویسید