این روزها خبر انتشار ویروس کرونا همه را درگیر و نگران کرده است. کمتر کسی است که در این کشورها در طول روز بارها و بارها اخبار مربوط به این بیماری را پیگیری نکند. اخباری که گاه به دلیل ضد و نقیض بودنشان اضطراب را در افراد افزایش میدهند. برای مدیریت و کنترل این بیماری هم مسئولان وظیفه دارند و هم مردم و بدون مشارکت مردم کنترل شیوع و انتشار آن امری غیرممکن خواهد بود. طبیعتا در چنین شرایطی هر فردی باید با توجه به اصل خودمراقبتی در این مدیریت کاهش شیوع ایفای نقش کند. خودمراقبتی اقدامات و فعالیتهای آگاهانه، آموختهشده و هدفداری است که فرد به منظور حفظ حیات، حفظ و ارتقای سلامت خود و خانوادهاش انجام میدهد. به عبارت دیگر خودمراقبتی قسمتی از زندگی روزانه مردم و شامل مراقبتی است که به فرزندان، خانواده، دوستان، همسایگان و اجتماعات محلی نیز گسترش مییابد. بهطور کلی میتوان گفت خودمراقبتی شامل اعمالی است که مردم انجام میدهند تا تندرست بمانند، سلامت ذهنی و جسمی خود را حفظ کنند، نیازهای اجتماعی و روانی خود را برآورده کنند، از مشکلات پیشگیری کنند، ناخوشیها و وضعیتهای حاد را بهبود بخشند و نیز از سلامتشان در ابعاد زیستی، روانی و اجتماعی حفاظت کنند. تأملی بر مبانی متعدد نشان میدهد که برای ایجاد و حفظ سلامت خود، خانواده و جامعه باید بدانیم که سلامت، پلی است که بر دو ستون خودمراقبتی و مهربانی استوار شده و استحکام این دو ستون برای برقراری پل سلامت ضرورت دارد. در حقیقت خودمراقبتی و مهربانی، نخستین تجلیات انرژی زندگی هستند که در کنار هم سلامت را پایهریزی میکنند و زمینهساز جریان آزاد انواع دیگر انرژی میشوند. اگر هرکدام از این دو پل (خودمراقبتی و مهربانی) تضعیف یا تخریب شود، سلامت پل زندگی سالم و سازگارانه به خطر میافتد اما اگر هر دو مستحکم باشند، پیمودن مسیر آسان میشود. با مهارت خودمراقبتی هر فردی از دانش، مهارت و توان خود به عنوان یک منبع به طور مستقل استفاده میکند تا از سلامت خود مراقبت کند. البته در این راه میتواند از مشاوره دیگران نیز استفاده کند. در واقع میتوان گفت خودمراقبتی همان خودمدیریتی و خوداتکایی است. خودمراقبتی نشاندهنده مسئولیتپذیری و تدبیر افراد در مقابل سلامت خود از طریق اتخاذ سبک سالم زندگی است تا جلوی مشکلات گرفته شود. برای این مهارت به چند ویژگی میتوان اشاره کرد؛ از جمله آنها میتوان به داوطلبانهبودن (ارادیبودن)، قابل یادگیری بودن (آموختنی)، مسئولیتی همگانی برای حفظ سلامت همهجانبه خود، دارای قابلیت اجرائی، بهرهگیری از ظرفیتهای دیگران (در صورت لزوم)، انعطافپذیربودن، کمهزینهبودن، جزئیبودن (برنامهها کوچک/ ساده باشند) و... اشاره کرد. خودمراقبتی بستگی به فرهنگ و موقعیت افراد دارد، ظرفیت اقدام و انتخاب آنها را دربر میگیرد و دانش، مهارتهای زندگی، ارزشها، انگیزه، جایگاه کنترل و احساس خودکارآمدی فرد بر آن مؤثر است. بزرگترین دستاورد تقویت رویکرد خودمراقبتی این است که مردم رفتارهای خودمراقبتی را به طور مناسب انتخاب و اجرا کنند. خودمراقبتی بیشتر روی جنبههایی که تحت کنترل فرد هستند، تمرکز دارد و جایگزین مراقبت تخصصی و سازمانی نیست بلکه مکمل آن و یکی از عوامل تعیینکننده میزان و چگونگی استفاده از آن است. در این مهارت تمرکز بیشتر روی پیشگیری از بروز مشکلات است تا مداخله بعد از بروز مشکلات و یکی از مفاهیم اصلی برای تأکید بر رفتار سالم مثبت است. خودمراقبتی میتواند بهصورت مراقبت مشارکتی نیز باشد که میتوانند جزء کوچک یا بزرگی از خودمراقبتی را شامل شوند. در مراقبت مشارکتی افراد یا خانوادهها، کارکنان و... شریک هستند. نکتهای که در خودمراقبتی لازم است مد نظر قرار گیرد، این است که علاوه بر فرد، مراقبت سازمانی هم بسیار مهم و اساسی است. ضمن اینکه مراقبت از مراقبان را هم نباید فراموش کرد. موضوعی که الان برای کادر درمان درگیر این بیماری باید مورد توجه قرار گیرد. نکتهای که کادر درمان باید مورد توجه قرار دهند این است که اگر برای دفاع از خود در برابر دردی که دیگران میکشند، نتوانند احساساتشان را کنترل کنند یا اینکه تمام دردهای آنها را با خود به خانه ببرند و اجازه دهند همانند آتشفشانی خاموش درونشان انباشته شود، در طولانیمدت با مشکلی بزرگ مواجه خواهند شد. کادر درمان باید بپذیرند که با وجود همه جانفشانیهایی که میکنند، ممکن است نتوانند همه مشکلات بیماران را حل کنند. اخباری که این روزها از فوت بیماران میشنویم مصداق همین موضوع است.
این مطلب ادامه دارد.
دیدگاه تان را بنویسید