مرتضی پورصمدی مدیر فیلمبرداری فیلم مستند داستانی «خط باریک قرمز» به کارگردانی فرزاد خوشدست و تهیهکنندگی مشترک فرزاد خوشدست و نگار اسکندرفر ککه از چندی پیش اکران خود را در سینماهای «هنروتجربه» آغاز کرده است، درباره چگونگی پیوستن خود به این فیلم توضیح داد: فرزاد خوشدست کارگردان این مستند داستانی، از من دعوت کرد که به عنوان فیلمبردار در این پروژه حضور داشته باشم. طبق برنامهریزیهای صورت گرفته قرار بود ما با ۲ دوربین کار کنیم که دوربین اصلی را من و دوربین دوم را فرد دیگری هدایت میکرد.
وی با اشاره به اینکه موضوع این فیلم بسیار حساس، شکننده و در عین حال جذاب بود، بیان کرد: ما در ابتدا نمیدانستیم آن سوی دیوارها چه خبر است و با یک شرایطی مواجه شدیم که تجربهاش برای هر کسی به سادگی میسر نیست و اگر فردی فرزند بزرگ و یا نوجوان داشته باشد، بیشتر متوجه میشود که ممکن است فرزندش در آینده با چه آسیبهایی مواجه شود.
فیلمبردار «خط باریک قرمز» درباره تجربه کار در این مستند داستانی بیان کرد: «خط باریک قرمز» کاری سخت، عجیب، پر از دلهره و در عین حال پر از هیجان بود. به هر حال آنچه اتفاق افتاد محصول تجربه تیمی بسیار دوست داشتنی است که اگر نبود نتیجه لازم میسر نمیشد.
پورصمدی با اشاره به اینکه یک مستند گاهی اوقات معجزههایی را رقم میزند که یک کار بزرگ نمیتواند اینگونه معجزه کند، مطرح کرد: تحول در زندگی عدهای از بچههای کانون اصلاح و تربیت، رهایی از اعدام و حبس و تغییر در سرنوشت آنها جزو معجزههایی است که یک کار هنری توانست آن را ایجاد کند و این معجزه اتفاقی انسانی، مطلوب و دوست داشتنی است.
وی ادامه داد: خوشحالم در پروژه «خط باریک قرمز» حضور داشتم و ممنونم از همه عوامل به ویژه فرزاد خوشدست، توماج دانش بهزادی، طراح صحنه، تدوینگر و… که دست به ساخت مستندی زدند که جایش در سینما خالی است. در این پروژه هیچکس به دنبال منافع خودش نبود و همین موضوع باعث شد کاری ماندگار، نافذ، تأثیرگذار و سوال برانگیز شود و توجهها را به خود جلب کند. فرزاد خوشدست برای اتمام این پروژه مشکلات و رنج فراوانی را متحمل شد و در این مسیر او تقریباً تنها بود.
این فیلمبردار پیشکسوت سینما درباره تفاوت کار در سینمای مستند و داستانی بیان کرد: اهل جهان مستند یاد گرفتهاند با هر شرایطی کار را انجام بدهند و میدانند باید با حداقل بودجه، کمترین امکانات و ابتداییترین وسایل کار بکنند اما کار در فیلمهای داستانی به گونه دیگری است. امکانات در این پروژهها فراوان و همه چیز از قبل تحت کنترل است.
پورصمدی افزود: در سینمای مستند یک فیلمبردار باید با چهار چشم و گوش اضافه برای کار آماده شود و لحظات را شکار کند که البته جذابیت کار مستند به همین است و با همان حداقل شرایط میشود کارهای عجیب و غریب کرد اما سینمای داستانی تنبل و همه شرایط از قبل آماده است.
وی درباره بازخورد «خط باریک قرمز» در جامعه مطرح کرد: کاش کرونا نبود و در شرایط آرامتری فیلم اکران میشد اما چارهای هم نیست و با این شرایط باید زندگی کرد. البته این فیلم تاکنون توجه مخاطبان زیادی را به خود جلب کرده است اما در شرایط غیر کرونایی قطعاً تأثیرش بیشتر میبود.
فیلمبردار «خط باریک قرمز» با اشاره به اینکه هنر در وجه آرتیستی، آسیب نمیزند بلکه شفابخش و نجات دهنده است، مطرح کرد: اساساً وجه بسیار شاخص هنر تسکین دهندگی است و در بهبود شرایط افراد تأثیرگذار خواهد بود. هنر حکم دارویی را دارد که باعث میشود به زیباییها فکر کرد و از زشتیها دور شد.
پورصمدی در پایان اظهار کرد: مبحث سایکودرام که در فیلم به آن پرداخته شد در بسیاری از کشورهای دنیا برای کاهش جرایم کیفری از آن استفاده میکنند اما متأسفانه ما به آن بسیار کم پرداختهایم. مهمترین تأثیر این فیلم ایجاد سوال در ذهن مخاطبان و به ویژه مسئولان است. قطعاً برای این سوالها میشود جوابی پیدا کرد که به بهبود شرایط کمک کند.
دیدگاه تان را بنویسید