حسن احمدیفرد: دکتر علیرضا قیامتی، قائممقام خردسرای فردوسی و استاد دانشگاه فرهنگیان مشهد است. او مدتی است که با استاد نجیب مایل هروی، استاد افغانستانی زبان و ادب فارسی ساکن در مشهد، ارتباط دارد و به نمایندگی از جامعه دانشگاهی، بهویژه به نمایندگی از استادان برجستهای همچون دکتر جعفر یاحقی و دکتر محمدرضا راشد محصل، پیگیر رفع مشکل اوست.
در گفتوگو با علیرضا قیامتی کوشیدیم تا به تصویری روشن از وضعیت استاد نجیب مایل هروی و تلاشهایی که برای رفع مشکلاتش انجام شده، برسیم.
قصه استاد نجیب مایل هروی از کجا شروع میشود؟
استاد نجیب مایل هروی متولد ۱۳۳۰ در شهر هرات است. ایشان در بیست سالگی، در آغاز جوانی از هرات، به ایران آمده و در کسوت دانشجوی دانشگاه فردوسی مشهد به تحصیل مشغول شده است. ایشان از همان سال، به جز مقطعی که به تهران رفته، در مشهد ساکن بوده و فعالیتهای پژوهشیشان را در این شهر، پی گرفته است. استاد، سالها با آستان قدس رضوی و کتابخانه غنی آن، و بعدها با «بنیاد پژوهشهای اسلامی» این آستان همکاری داشته. غیر از این، سالها هم با «پژوهشکده میراث مکتوب» و کتابخانه مجلس در تهران هم همکاری کرده و در آن جا فعالیتهای ارزندهای را به ثمر رسانده است. مقالههایی از ایشان در دایرهالمعارف دانشنامه بزرگ اسلامی هم چاپ شده. ایشان در مقطعی هم جایزه ادبی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار یزدی را دریافت کرده است. خدمات علمی و پژوهشی ایشان بویژه در حوزه نسخهشناسی و کتابداری و همچنین عرفان و تصوف چشمگیر است و آثار فاخری از ایشان در دست هست.
استاد مایل هروی، بارها در ایران تجلیل شده است؛ از جمله او جایزه کتاب سال و نشان درجه یک هنری را دریافت کرده
در حوزه شناخت «عینالقضات همدانی» و مشرب عرفانی او، کتاب «خاصیت آیینگی» استاد مایل هروی یکی از بهترین آثاری است که میتواند به شناخت ما از این عارف واصل کمک کند. علاوه بر این، شاید بهترین کتابی که زندگی و نظام فکری«علاءالدوله سمنانی» را شرح میدهد و معرفی میکند، کتاب «پیر بیابانکی» استاد باشد. ایشان در حوزه عرفان، بررسیهای گستردهای بر روی سماعنامههای فارسی انجام داده. استاد، کتابی دارد که در نسخهشناسی و معرفی روشهای تصحیح نسخ تاریخی، از کمنظیرترین آثاری است که میتواند برای تصحیح آثار کهن ادب فارسی، به کار بیاید. نیز کتاب «معارف سلطان ولد» را هم درباره جایگاه علمی پسر مولانا منتشر کرده است.
کتاب دیگری هم هست که کتابی ارزشمند در سپهر عرفان ایرانی اسلامی به حساب میآید به نام «این برگهای پیر» که شامل ۲۰ اثر چاپ نشده عرفانی است. ایشان کتابی هم دارد درباره زبان و تاریخ افغانستان که نقش بسزایی در معرفی فرهنگ و جایگاه زبان در افغانستان داشته و دارد. اینها خلاصهای از فعالیتهای پژوهشی استاد مایل هروی است.
در افغانستان یا در ایران برای قدرشناسی از این استاد برجسته، چه کارهایی شده است؟
من نشنیدهام که در افغانستان کار خاصی برای ایشان انجام شده باشد. این، شاید طبیعی هم باشد؛ به هر حال ایشان نزدیک به پنجاه سال است که در ایران زندگی میکند و خدمات علمی و پژوهشی بسیار ارزشمندی را به فرهنگ و زبان فارسی ارائه دادند.
در ایران هم شاید در دورهای که ایشان کار پژوهشی انجام میدادهاند، بسیار سرگرم تحقیق بودهاند و همین بیتوقعی به مطالبات شخصی، زمینهساز غفلتهایی از سوی نهادهای فرهنگی ما شده است؛ اما اگر غفلتی هم بوده، بعدها به شکل شایستهای این غفلت جبران شده و ارج استاد و جایگاه ایشان شناخته شده است.
بیمه استاد با همراهی وزارت ارشاد و پیگیری شخص وزیرحل شد. مشکلات پزشکی ایشان مخصوصا عملهای جراحی روی چشم استاد، مداوا و معالجه شد.
علاوه بر این، در سالهای اخیر اقدامات مناسبی برای امکانات رفاهی زندگی استاد نجیب مایل هروی هم فراهم شده است. استاد وقتی از تهران به مشهد آمدند، شهردار وقت به دیدنش آمد و در همان دیدار، خانهای دو طبقه در بولوار ناصرخسرو مشهد برای استاد رهن شد که استاد هنوز هم همانجا ساکن هستند.
دکتر قیامتی (سمت چپ) تاکید میکند سوءتفاهمات نباید پیوستگی فرهنگی ایران و افغانستان را تهدید کند
در همین حین، رایزنیهای دیگری هم در بالاترین سطوح انجام شد. وزیر مسکن و شهرسازی و وزیر ارشاد هر دو شخصا در هیات دولت پیگیر مشکلات استاد شدند و سرانجام با هماهنگی دفتر ریاست جمهوری، قرار شد خانهای مناسب در مشهد برای استاد خریداری شود. خوشبختانه این کار هم انجام شده است. خانهای در بلوار سجاد مشهد برای استاد خریداری و به استاد تحویل داده شده است و بزودی با حل مشکل تابعیت، این خانه به نام ایشان سند خواهد خورد. این خانه البته همین حالا هم در تملک خانواده استاد است.
بحثهای قانونی برای اعطای تابعیت ایرانی به استاد هم در حال پیگیری نهایی است. استاد ابتدا تابعیت ایران را نمیپذیرفتند و مایل بودند که صرفا در ایران اقامت کنند. اجازه اقامت هم به ایشان اعطا شده بود و سال به سال هم تمدید میشد. بعدها با هماهنگی و پیگیری وزارت خارجه، استاد مایل هروی حاضر شد با حفظ تابعیت افغانستان، تابعیت ایرانی را هم بپذیرد. این، کاری ویژه بود که صرفا با نگاه به خدمات علمی و پژوهشی استاد انجام شد و الا این کار چندان در کشورما معمول نیست؛ و وزارت خارجه، این مساله را پیش برد. تابعیت ایرانی استاد الان در حال نهایی شدن است. آخرین وضعیت پرونده ایشان را از نمایندگی وزارت خارجه در مشهد پیگیر شدیم و برابر اعلام این نمایندگی در آینده نزدیک، این تابعیت قطعی خواهد شد.
علاوه بر این، مشکلی حقوقی برای استاد وجود داشت که مربوط به سالهای اقامت ایشان در تهران بود که سرانجام با پیگیری و مساعدت مقامات، این مشکل هم رفع شد.
از این رو، فکر میکنم اگر غفلتی هم پیش از این صورت گرفته بوده، به شکلی مناسب، آن غفلتها رفع شده است. آنقدر که امروز میتوانیم بگوییم، رسیدگی به حال استاد نجیب مایل هروی با رسیدگی به بسیاری از استادان پیشکسوت ایرانی همتراز است.
اما در مصاحبهها و عکسها و خبرهایی که از استاد و پسرشان منتشر میشود، این مساله چندان منعکس نمیشود.
بله. متاسفانه این عدم بازتاب، باعث شد تا سوءتفاهماتی پیش بیاید و پیوستگی فرهنگی دو ملت ایران و افغانستان، هدف حمله قرار بگیرد. آن هم در زمانهای که بسیاری مترصد هستند تا این پیوستگی و این همراهی تاریخی را نادیده بگیرند و به آن آسیب بزنند. بسیاری بر طبل تقابل دو ملت میکوبند تا از آن میان منافع خودشان را دریابند. این ظلم بزرگی در حق هر دو ملت است.
این سوءتفاهمات باعث شد تا تصویر نادرستی از وضعیت زندگی استاد در ذهن اهالی فرهنگ دو کشور شکل بگیرد و متاسفانه رسانهها هم از سر دلسوزی، به این فضا دامن زدند. آن قدر که بسیاری از استادان و فرهیتختگان افغانستانی تماس میگرفتند و اظهار نگرانی میکردند که مبادا حداقل شرایط زیستی و امکانات رفاهی هم برای استاد فراهم نباشد؛ و هنگامی که توضیحات میدادیم که استاد در یکی از مناطق خوب مشهد خانه دارند و مشکلاتشان با پیگیری علاقمندان ایشان و برخی از مسئولین در حال حل شدن است، اظهار شگفتی میکردند.
معتقدم هرگونه حرکت تفرقهانگیز بین دو کشور ریختن آب به آسیاب دشمنان دو ملت است؛ آن هم دشمنانی که همراهی و همبستگی دو ملت را هیچ وقت نخواسته و نمیخواهند. این روزها هم که میبینید، به هر شکل بر این آتش میدمند.
خوشبختانه نخبگان فرهنگی دو کشور این جریان را میبینند و میشناسند. امروز بسیاری از چهرههای موفق علمی، فرهنگی و ورزشی افغانستانی، پرورشیافته در ایران هستند.
بیان این خدمات، یادآوری ادب میزبانی و انجام وظیفه مهمانداری است و یادآوری اشتراکات وسیع دو ملت است. قطعا دوستان افغانستانی ما هم همین نگاه و همین روحیه را دارند و خدمات شایستهای را به برادران ایرانی خود روا داشتهاند، چرا که دو ملت، در سایه یک فرهنگ، یک تاریخ و یک زبان رشد یافتهاند. این تاریخ مشترک ماست که این شاخصههای زیبا را در خود تجلی داده است و هیچ چیز نمیتواند آن را خدشهدار سازد
جامعه دانشگاهی ایران، برای حفظ این پیوستگی چه کرده است؟
جامعه دانشگاهی، موتور محرک این ارتباط است. معتقدم جامعه دانشگاهی دو کشور در بحث ارتباط پیوسته با ملتهای همتبار مثل ملت افغانستان و تاجیکستان و ازبکستان و حتی پاکستان و ترکمنستان، میتواند قدرتمندانهتر و پر جنبوجوشتر هم وارد شود. خوشبختانه حرکتهای مناسبی هم شکل گرفته است. در کمسیون ملی یونسکو، بحث کشورهای فارسیزبان و شهرهای فارسیزبان در حال پیگیری است و امیدواریم هر چه زودتر به فرجام رسد.
معتقدم ارتباطاتی از این دست، باعث پیوند هر چه بیشتر نخبگان و به تبع آن دیگر اقشار دو ملت میشود. جامعه دانشگاهی باید هویت تاریخی و فرهنگی ایران تاریخی و خراسان کهن را زنده کند. باید محافل فرهنگی، محافل هنری و ارتباطات بین اهالی فرهنگ دو کشور گستردهتر گردد.
چهرههای مشترکی هم هستند که توجه به آنها زمینهساز این پیوند میشود. «عرفان» و «حماسه» میتواند نقش بیبدیلی در پیوستگی ملتها داشته باشند. امروزه میبینیم که فریاد پیوستگی خراسان کهن را از زبان چهرههای مطرح مشترک و شعرای مطرح در حوزه تمدنی ایران بزرگ میشنویم.
مثلا شاعر برجسته و الگوی افغانستانی، آقای نجیب باور، دارد صدای همبستگی کشورهای همتبار را به زیباترین شکلی فریاد میکند:
تا سمرقند و بخارا نور چشمان من است
تاشکندم، قلب کابل روح ایران من است
لعل ایرانم، بدخشان جان جانان من است
گنجه خاک پاک اجداد و نیاکان من است...
به کسانی که به دنبال جدایی و به دنبال ایجاد تفرقه و کینه و نقار بین دو کشور ایران و افغانستان هستند، باید سخن خوب شاعر افغانستانی را تکرار کنم که:
زادگاه رستم و شاهان ساسانی یکی است
شوکت شهنامه و فرهنگ ایرانی یکی است
ارزش خاک بخارا و سمرقند عزیز
نزد ما با گوهر و لعل بدخشانی یکی است
مرزها دیگر اساس دوری ما نیستند
ای برادر اصل ما را نیک میدانی یکی است...
دیدگاه تان را بنویسید